eitaa logo
روشنگری
2.6هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
14.6هزار ویدیو
78 فایل
‌˼ بـسماللّٰھ ˹ #السلام‌علیك‌یابقیھ‌الله!.. 📌مقام معظم رهبری: روشـ‌نگرے یک جــهاد اسـ‌ت 👈تحلیل تازه ترین رویدادها و اتفاقات روز ایران وجهان بیان مسائل #بصیرتی، #سیاسی، #مذهبی #آخرالزمانی جهت ارتباط @shahiid61 @sadate_emam_hasaniam
مشاهده در ایتا
دانلود
« تئودور هرتصل » پیامبر دروغین صهیونیسم 🔯🔻 قسمت (سوم) 3️⃣ ♦️ هرتصل در قامت یک روزنامه‌نگار جوان 🔷 در برخی منابع بدین امر اشاره شده که مادر هرتصل یکی از حامیان وی در ترویج اندیشه صهیونیسم سیاسی بود اما باید بدین نکته توجه داشت که احتمالا شاخصه سکولار و غیردینی این اندیشه باعث گردیده بود که مادر هرتصل نیز به صف حامیان آن بپیوندد. 🔶 هرتصل با دختری به نام جولیا ازدواج نمود که بنا بر برخی گزارش‌ها یهودی نبود. در مورد اینکه همسر وی هیچ علاقه‌ای به صهیونیسم نداشت در میان محققین اتفاق نظر وجود دارد. 🔷 اما نکته جال اینجاست که در یهودیت فرزندان بر دین مادر خود هستند و بنابراین در صورت غیریهودی بودن جولیا (که به احتمال زیاد چنین است) فرزندان بانی صهیونیسم سیاسی و پدر اسرائیل یهودی نبودند. 🔶 نسل هرتصل درنهایت برافتاد. دختربزرگش پالین اختلال روانى پیداکردو ازشوهرش طلاق گرفت وبه کارهرزگى روى آورد؛چنانکه معتادبه موادمخدرنیزشدو سرانجام دربیمارستان درگذشت. 🔷 پسربزرگ او هانس نیزمخالفت بابرخى تعالیم یهود رابه منصه ظهوررساند. اونیزبه افسردگى واختلال روانى دچارگردیدوبه مسیحیت روىآورد،ودرنهایت،خودکشى کرد. 🔶 دخترکوچکش تراد معروف به مارگارت هم دایم بیماربود. نوه دخترى‏اشاستفانتئودورنیومن که تامقام افسرى ارتش انگلستان پیشرفته بود،درواشنگتن خودرا ازبالاى پل به رودخانه انداخت. ♦️آیا ماجرای دریفوس باعث تحول فکری هرتصل گشت❓ 🔷 گفته می‌شود در جریان محاکمه دریفوس (افسر یهودی ارتش فرانسه که متهم به جاسوسی برای آلمان شده بود) هرتصل با عقاید و افکار ضدیهودی مردم اروپا (احساسات ضدیهودی مردم اروپا دارای دلایل فرهنگی و اجتماعی بسیاری می‌باشد) آشنا شده و چنان تحت تأثیر این قضایا قرار گرفت که مسیر زندگی خود را به طور کامل عوض نموده و روی به سوی صهیونیسم و یافتن وطنی برای یهودیان برآمد تا در این وطن جدید دیگر کسی نتواند به آزار، اذیت و تعقیب یهودیان بپردازد. 🔶 تأثیرپذیری هرتصل از ماجرای محاکمه دریفوس افسانه‌ای است که هرتصل بعدها ضرورتی برای رد آن ندید. 🔷 با این حال صحت و سقم این ماجرا محل تردید دارد. برخی محققین به مانند کورنبرگ (Kornberg) بر این باورند که روایت مذکور افسانه‌ای بیش نیست که هرتصل ضرورتی برای انکار آن ندید و اینکه حتی خود هرتصل نیز در زمان مذکور معتقد به گناهکار بودن دریفوس بود. 🔶 تاریخ‌نگاران بر این باورند که آنچه بیش از هر چیز بر تغییر عقاید هرتصل تأثیرگذار بود به قدرت رسیدن کارل لوگر (Karl Lueger) از حزب سوسیال مسیحی در وین (1895) بودکه که معروف به برخورداری از عقاید ضدیهودی بود. 🔷 در همین زمان بود که هرتصل تصمیم گرفت برای تأمین امنیت یهودیان باید آنها دارای سرزمینی باشند که در آن اکثریت را داشته باشند. ♦️ دولت یهودی؛ نسخه هرتصل برای حل مسأله یهود 🔷 هرتصل در اوایل سال 1895 کتابی به نام "دولت یهودی" را منتشر نمود که در فوریه 1896 به چاپ رسیده و سر و صدای زیادی به راه انداخت. 🔶 در این کتاب دلایلی چند در این باب ضرورت ترک اروپا توسط ملت یهود و اسکان آنها در آرژانتین و یا فلسطین [هرتصل در کتاب خود سرزمین فلسطین را با نام جعلی و غیرواقعی اسرائیل معرفی می‌نماید] مطرح شده بود. 🔷 کتاب هرتصل به سرعت در جهان یهودیت پخش شده و توجهات بسیاری را معطوف به خود نمود. حامیان جنبش صهیونیستی به مانند "هووی صهیون" (Hovevei Zion) فورا از افکار وی استقبال نمودند. 🔶 این در حالی است که یهودیت سنتی با وی مخالفت نمود زیرا این تفکر را تهدیدی برای تلاش‌های آنها در جهت پذیرش در کشورهای محل سکونت یهودیان و نیز در تضاد با اراده خداوند می‌دانستند. ♦️ هرتصل معتقد بود یهودیان بیگانگانی هستند که هیچگاه در کشورهای اروپایی مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و تنها راه چاره باقی‌ مانده کوچاندن آنها است. ..{کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
روشنگری
« تئودور هرتصل » پیامبر دروغین صهیونیسم 🔯🔻 قسمت (چهارم) 4️⃣ ♦️ تئودور هرتصل معتقد بود، تنها با را
« تئودور هرتصل » پیامبر دروغین صهیونیسم 🔯🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ ♦️ هرتصل بنیانگذار اولین کنگره صهیونیسم بود. 🔷 هرتصل در سال‌های 1902 و 1903 به کمیسیون سلطنتی بریتانیا در امور مهاجرت بیگانگان دعوت شد. وی در آنجا با اعضای دولت انگلیس بالاخص چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات، آشنا شده و از وی خواست تا در اسکان یهودیان در صحرای سینا یاری رساند. ♦️از مصر تا اوگاندا و مرگ 🔷 پس از شکست طرح صحرای سینا، در گفت‏وگوى هرتصل با گرینبرگ و چمبرلیندر ۲۰مى ۱۹۰۳، گرینبرگ طرح سکونت یهودیان در جزیره قبرس را برجسته کرد، در حالى که چمبرلین پیشنهاد سکونت در اوگاندا را داد، ولى هرتصل آن را نپذیرفت. 🔶 لیکن شرایط اروپاى شرقى، هرتصل رامصمم کرد تا ضمن از سرگیرى مذاکرات با دولت بریتانیا، حتى طرح اوگاندا را مدنظر داشته باشد. تا با این کار هم با دولت بریتانیا روابط حسنه خود را حفظ نماید و هم با مطرح شدن گزینه‌ای دیگر عثمانی را تحت فشار قرار دهد. 🔷 جوزف چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات بریتانیا همکاری نزدیکی با هرتصل برای یافتن سرزمینی به منظور تشکیل دولت یهودی داشت. 🔶 با توجه به اینکه دولت بریتانیا نسبت به اجراى ایده صهیونیستى در اوگاندا نظر مساعد داد و اعلام کرد هیأتى براى شناسایى منطقه به آنجا برود، هرتصل طرح اوگاندا را به کنگره ششم صهیونیستى برد. 🔷 در این کنگره هرتصل بیان کرد که طرح اوگاندا هدف اصلى صهیونیسم نیست، بلکه هدف اصلى احیاى سرزمین اسرائیل است. اما این پیشنهاد مخالفان سرسختی در میان سایر صهیونیست‌ها داشت. 🔶 جریان مخالفان تا آنجا پیش رفتند که طى یک نشست در نوامبر ۱۹۰۳ نماینده‏اى را نزد هرتصل فرستادند و از او درخواست کردند تا طرح اوگاندا ملغا اعلام شود و فقط فلسطین مورد توجه قرار بگیرد. 🔷 گرچه هرتصل در ملاقاتى با شوراى صهیونیست توانست تا حدودى از موج مخالفت‏ها بکاهد، لیکن همچنان مخالفت‏ها با فراز و فرود ادامه داشت تا اینکه هرتصل در سوم جولاى ۱۹۰۴ درگذشت. 🔻ارزیابی نهایی 🔷 ایده صهیونیسم قبل از هرتصل نیز وجود داشت و با گذر زمان قدرتمندتر شد تا اینکه هرتصل توانست آن را تثبیت نموده و تشکیل یک دولت یهودی را تبدیل به هدف اصلی بخش اعظمی از یهودیان و نیز دولت‌های بزرگ اروپا نماید. 🔶 بعدها رواج افسانه هولوکاست باعث گردید تا صهیونیست‌ها فریاد مظلومیت و دادخواهی سر داده و دولت‌های اروپایی نیز که موقعیت را مناسب می‌دیدند طرح اسکان آنها را در فلسطین به مرحله اجراء گذاردند. 🔷 مرگ مشکوک هرتصل فرصت نداد تا وی شاهد عملی گشتن آرزوی شومش باشد 🔶 بدین ترتیب دولت مد نظر هرتصل در سال 1948 و در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به مانند غده ای سرطانی متولد گشت. ♦️ البته مرگ مشکوک وی فرصت نداد تا وی شاهد تحقق آرزویش باشد. مرگی که شاید یکی از دلایل آن عدول نسبی وی از خواسته بزرگان صهیون یعنی اسکان حتمی یهودیان در فلسطین بود. ..{کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
فرقه عجیبِ صوفیان « بكتاشيه » 🔻 قسمت (سوم) 3️⃣ 🔻اعتقادات فرقه بکتاشیه 🔷 محققان زادگاه بكتاش را نيشابور مى دانند، و عقايد اين فرقه را شبيه عقايد قزلباشيه و على اللهيان دانسته اند. 🔶 بکتاشیه در رفتار شبيه غلاه شيعه هستند. سران سقيفه را لعن مى كنند و به امامت دوازده امام شيعه مخصوصا امام صادق اعتقاد و احترام زياد دارند. 🔷 در عين حال شعائر مسيحى در ميان عقايدشان بسيار است. مهم ترين مشخصه مسيحى اعتقاد به تثليث است كه اين فرقه نيز به آن روى آورده است: «الله»، «محمد»، «على»تثليث اين فرقه است. 🔶 اين فرقه به پيروى از عيسويان «عشاى ربانى»را انجام مى دهند و بر سر سفره شراب و نان و پنير مى گذارند و در خدمت شيخ خود كه او را بابا مى گويند، به گناهان اعتراف و اقرار مى كنند و از او طلب آمرزش مى نمايند. 🔷 «شرب خمر» نزد ايشان حرمتى ندارد و به اسرار اعداد و حروف عقيده دارند. اين فرقه «فضل الله استرآبادى»را گرامى مى دارند و كتاب «جاويدان نامه»وى را محترم مى شمرند. اين كتاب را به فارسى «عشق نامه»و به تركى «فرشته اوغلى»گويند. 🔶 بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه می‌دانند آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد(ص) و ولایت امام علی(ع) معتقدند. اما این سه را در تثلیثی شبیه به تثلیث مسیحی می‌نگرند. 🔷 در دیدگاه آنان، خدای متعال حقیقت مطلقی است که در وجود محمد(ص) و علی(ع) تجلی کرده است و این دو تجلی، خود با یکدیگر و با آن حقیقت مطلق یکی هستند. محمد(ص) و علی(ع) در ظاهر دو شخص و در باطن حقیقتی واحدند 🔶 در نگاه از زاویه‌ای دیگر؛ بکتاشیه بر این باورند که ذات بی‌تعین احدیت، نخست در نور محمدی(ص) تعین یافت اما در این نور محمدی(ع)، علی(ع) نیز به همان اندازه محمد(ص) ظهور و حضور دارد. 🔷 در دیدگاه آنان گرچه خداوند قرآن را بر پیامبر(ص) نازل کرد اما همانگونه که پیامبر(ص)، علی(ع) را باب علم دانسته است، در واقع بدون علی(ع) درک معارف و حقایق موجود در قرآن امکان ناپذیر است و به خاطر همین، علی(ع) آشکار کننده دین و مفسر آن به شمار می‌آید و در مرتبه‌ای حتی بالاتر از پیامبر(ص) قرار می‌گیرد. 🔶 بکتاشیان در بزرگداشت علی(ع) از این هم فراتر رفته‌اند و با استناد به کتابی منسوب به علی(ع) به نام خطبة البیان که گفته می‌شود بر اساس یکی از خطبه‌های آن حضرت نوشته شده و در بردارنده مضامینی غلو آمیز درباره اوست جایگاه منحصر به فرد علی(ع) را در هستی توجیه و تبیین می‌کنند.[ 🔷 بکتاشیان به دیگر امامان شیعه اثنی عشری نیز معتقدند و آنان را ائمه بر حق معصوم و جانشینان علی(ع) می‌دانند . 🔶 علاوه بر دوازده امام، به چهارده معصوم نیز اعتقاد دارند که با چهارده معصوم شیعه متفاوت است. اینان فرزندان صغیر ائمه دوازده گانه را که در کودکی درگذشته و مرتکب گناهی نشده‌اند معصوم می‎دانند. 🔷 به باور آنان، دوازده امام و چهارده معصوم همراه با فاطمه(س) و خدیجه(س) همه تجلیات گوناگون ذات الهی هستند و بر اساس عقاید حروفیان جمع آنان معادل ۲۸ حروف الفبای عربی است. 🔶 از دیدگاه بکتاشیان؛ گناه با توجه به وحدت وجود توجیه می‌شود که بر اساس آن همه عالم جزء تجلیات گوناگون و رنگ به رنگ حقیقت الهی نیست. جهان و هرچه در آن است تنها نمود آن حقیقت است و بهره‌ای از بود ندارند. 🔷 از این رو در چنین مجموعه آمیخته‌ای از نمودهای بی‌حقیقت، انسان و آنچه غالبا گناه تصور می‎شود، توهمی بیش نیست. 🔶 توهمی که بر اساس آن فرد ظاهر بین، عالم، خود و رابطه خود با علم و خداوند را حقیقتی می‌پندارد. حال آنکه در چشم اهل معرفت این تنها دریافتی بی‌حقیقت است. 🔷 گناه واقعی در حقیقتی پنداشتن نمود و غافل شدن از بود و در قائل شدن به دو وجود حقیقی یعنی خداوند و عالم است؛ و فلاح واقعی در از میان برداشتن پرده این توهم و دریافتن واقعیت نمودین عالم و حقیقت خداوند است. 🔶 به اعتقاد بکتاشیان به ویژه توده‌های آنان، روح پس از مرگ با توجه به شیوه زندگی، خلقیات و اعمال شخص بار دیگر با حلول در حیوانات یا موجودات دیگر، زندگانی در این عالم را از سر می‌گیرد. 🔷 این اعتقاد به تناسخ را شاید بتوان از بقایای عقاید بودایی و مانوی بازمانده در میان ترکمن‌های مهاجری دانست که از شرق به غرب آمدند و در آسیای صغیر سکنی گزیدند و بخش عمده‌ای از آنهان به بکتاشیان پیوستند. ♦️با این همه گروهی از بکتاشیه که باورهای اسلامی عمیق تری دارند، اعتقاد به تناسخ را رد کرده، درباره سرنوشت روح پس از مرگ عقایدی همانند دیگر مسلمانان دارند. ادامه دارد....🔻🔻 {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
فرقه عجیبِ صوفیان « بكتاشيه » 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ 🔻عدم التزام به شریعت در فرقه بکتاشیه 🔷 غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به عدم التزام آنان به احکام شریعت و ترک نمازهای یومیه روزه رمضان و سایر عبادات، اشاره کرده‌اند. ♦️ این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقه با شیعه اثنی عشری است. 🔷 البته وجود ارکان نامه هایی مثل «‌شرعیات بکتاشی‌» نوشته نجیب عاصم (د۱۳۵۴ق/۱۹۳۵م) که بر ادای فرایض و پایبندی به قوانین شرعی شیعه تاکید دارند، خود شاهد آن است که همواره اقلیتی پیرو شریعت نیز در این طریقه وجود داشته است. 🔻 دعا در فرقه بکتاشیه 🔷 در این طریقه ادعیه و اذکاری به نام‌های «‌گلبانگ‌» و «‌ترجمان‌» نیز وجود دارد که مریدان، آنها را می‌آموزند و در اوقات مشخصی از روز می‌خوانند. 🔻 ادبیات در فرقه بکتاشیه 🔷 ادبیات بکتاشیه مشتمل بر آثاری منثور و منظوم است که در این مجموعه نظم جایگاهی والاتر از نثر دارد. بکتاشیه نیز چون مولویه، آراء و آثار و عقاید خود را با شعر، موسیقی و سماع بکتاشی بیان داشته‌اند. 🔶 اشعار آنها که به «‌نَفَس‌» و «‌دوریه‌» مشهور است با وزن هجایی و به زبان ترکی است. بکتاشیان در این اشعار خواسته‌های خود را به بیان ساده و عامیانه بیان کرده‌اند. 🔻تاریخ ادبیات در فرقه بکتاشیه 🔷 تاریخ ادبیات بکتاشیه از قرن هشتم هجری/۱۴م با سعید امره آغاز شده، در قرن ۸ و ۹ق و ۱۵م با ظهور شاعر توانایی چون قایقوسوز ابدال تحول نوینی یافت، قایقوسوز ابدال در شعر و نثر بکتاشی جایگاه برجسته دارد. 🔶 یونس امره که مضامین اشعار او به زبان ترکی آناتولی شاهدی بر بکتاشی بودن اوست با سرودن معنوی‌ترین اشعار همراه با احساسات عمیق دینی و خلوص آشکار، ادبیات بکتاشی را به اوج رسانید. 🔷 گرچه بعد از یونس امره شاعران بسیاری در زمینه ادبیات بکتاشی شعر سروده‌اند اما اشعار آنان تکرار مضامین اشعار گذشتگان است. 🔶 در ادبیات و اشعار بکتاشی از موضوعاتی چون محبت اهل بیت(ع)، تقدیس دوازده امام، تولی و تبری، علاقه افراط آمیز به علی(ع) و‌گاه به الوهیت رسانیدن آن حضرت سخن رفته است. ♦️ همچنین مراثی امام حسین(ع) و فاجعه کربلا، اشعاری در مدح حاجی بکتاش و بزرگان طریقت علوی ـ بکتاشی و مناقب آنان، شعرهایی درباره البسه و آیین‌ها و‌گاه عقاید حروفیه، قلندریه، حیدریه، باباییه و نیز آراء ابن عربی و جلال‌الدین مولوی در آثار ادلی بکتاشیه یافت می‌شود. 🔻منابع: آژند، یعقوب، حروفیه در تاریخ، تهران، ۱۳۶۹. ابن بطوطه، رحلة، بیروت، ۱۹۶۴م. اصفهانیان، داوود، سیری در افکار بکتاشیه، ارمغان، ۱۳۵۵ش. شماره ۱. حکمت، علی اصغر، تعلیقات بر تاریخ ادبی ایران (از سعدی تا جامی) ادوارد براون، تهران، ۱۳۵۷ش. شیبی، کامل مصطفی، الصلة بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. کوپریلی، محمد فواد، ریشه‌های افسانه‌های مربوط به بکتاش ولی، ترجمه محمدتقی امامی، گستره تاریخ و ادبیات، تهران، ۱۳۶۴ش. گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در یکصد پرسش و پاسخ، ترجمه توفیق هاشم پور سبحانی، تهران، نشر دریا. گولپینارلی، عبدالباقی، مولانا جلال الدین، ترجمه توفیق هشام پور سبحانی، تهران، ۱۳۶۳ش. هاشم پور سبحانی، توفیق و قاسم انصاری، حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تبریز، ۱۳۵۵ش، شماره ۱۲۰. {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
عرفان با مواد « توهم ‌زا » 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ استفاده از داروهای توهم‌زا در این فرقه مانند: مسکالیتو یا پیوتل پس از تعلیم مقدمات لازم ، برای شکستن قالب معمولی جهان استفاده می‌شود. 🔷 اثر اولیه آن، «نیرو یا الهه»ی توهم‌زاست و آثار ثانوی این تجربه، خستگی عمومی، تاثیر مالیخولیایی، رویاها و کابوس‌های آزار دهنده است. 🔶 این برای این استفاده می‌شود که شخص با دیدن توهمات و صورت‌های وهمی، به چهره‌ی عادی جهان تردید کند، تا بتواند از آن بگذرد تا به نیروی جهانی متصل شود. 🔷 این نقص بزرگی است که این فرقه‌ی عرفانی دارد؛ زیرا در صورت وجود مرجع برتر از طبیعت و توجه به آن، دیگر نیازی به این توهمات نبوده، بلکه با توجه به شناخت آن حقیقت متعالی به راحتی حقیقت جهان شناخته می‌شد. 🔶 ولی وقتی که خود را در جهان طبیعی محدود ببینیم، برای گریز از بت‌واره‌ انگاری پدیده‌های طبیعی باید راهی از سنخ طبیعت یافت و در چرخ موهومی از طبیعت، به طبیعت گریخت. 🔷 تربیت توهم‌گرا مشکل دیگری است که پس از مصرف مسکالیتو و تجربه صورت‌های توهمی، مبتدی (تازه کار) در برابر این گونه صورت‌های القا پذیر شده و با تلقین استاد (که البته به دلیل برخورداری از توان جادوگری می‌تواند صورت‌های خیالی برای شاگرد ایجاد کند) به بازی‌های پوچی سرگرم می‌شود که درس نهایی و نتیجه آنها این است که این چهره معمولی جهان هم دست کمی از آن توهمات ندارد. 🔶 هم‌چنین جدال اقتدار یعنی گذر از فضای وهمی که پس از مصرف پیوتل نقش می‌بندد، کاملاً مشخص بوده و نتیجه آن، فرافکنی صورت‌ها و رویاهایی است که فرد از آن احساس قدرت می‌کند؛ برای مثال ایستادن بر فراز یک کوه بلند باصلابت. 🔷 آموختن باید به جسم باشد و با گفتن و شنیدن و واسطه‌گری ذهن، چیز مفیدی آموخته نمی‌شود و این درحالی است که بصیرت در افق پایین باشد. «وقتی انسان می‌خواهد به دیگری چیزی بیاموزد، باید در فکر باشد که چگونه آن را به جسم او عرضه کند.»[1] 🔶 بصیرتی که آنها از آن سخن می‌گویند، نوعی حس جسمانی است و حداکثر خاصیت آن، حفظ حیات و زندگی کردن در اتحاد با روح جهانی است. 🔷 از شدت توهم، سیستم عصبی انسان چنان متاثر می‌شود که گویی تحریک عصبی حسی صورت می‌گیرد و این یعنی شناخت! 🔶 در عرفان طبیعت‌گرا که غایت آن پیوستن و ارتباط گرفتن از نیروهای طبیعت به منظور حفظ حیات است، جنایت، کشتار و شیطنت، با فضیلت، رحمت و مروت تفاوتی ندارد. 🔻چنان که دون‌خوان می‌گوید: 🔷 استادم خیلی‌ها را با نیروی خود کشته است؛[2] زیرا یک جنگ‌جو مانند یک دزد دریایی بی‌هیچ ملاحظه‌ای آنچه را که می‌خواهد می‌گیرد و از هرچه می‌خواهد استفاده می‌کند. ♦️ با این تفاوت که یک جنگ‌جو از این که خودش هم مورد استفاده و تصاحب قرار گیرد، هیچ ناراحت نمی‌شود.[3] 🔻 پی‌نوشت: [1] . کارلوس کاستاندا، حقیقتی دیگر، نشر دیدار، ۱۳۸۶، ص ۲۳۵. [2] . کارلوس کاستاندا، سفر به دیگر سو، نشر میترا، ۱۳۸۱، ص ۱۱۶. [3] . حمیدرضا مظاهری‌سیف، جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۳۸۶. ..{کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
« موکوناندا لعل گوش » مدعی رؤیت خدا ☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ ادعای رؤیت خدا یکی از مراحلی است که خداباوری پارمهانسا یوگاناندا را دچار تضاد نموده است. 🔷 چون حالاتی که از ملاقات خود با خدا گزارش کرده به حالات بشر شبیه‌‏تر است تا حالاتی که خداوند را باید بدان توصیف کرد.[1] 🔶 چند خدایی، تثلیث و ثنویّت نیز بر باورهای یوگاناندا سایه افکنده است به‌‏گونه‌‏ای که او برهما، ویشنو، شیوا و کالی را در صف خدایان قرار می‏‌دهد.[2] 🔷 وی هنگامی که درباره دین سخن می‏‌گوید به‏‌گونه‌‏ای است که اعتقاد به خدای ترس و وحشت در وی مشهود است؛ گو این‏‌که باورهای تایلور و فریزر در مورد منشأ دین درست است.[3] 🔶 یوگاناندا نیز با عرفان‌‏های هندی ، باور او را به تناسخ آشکار می‌‏کند. 🔷 وی باور به تناسخ را جزو باورهای حتمی دانسته، حتی کلیسا را نیز از قائلین به تناسخ می‏‌داند. 🔶 او معتقد است که مفهوم تناسخ منحصر به فلسفه شرق نیست، بلکه حقیقتی بنیادی است که در بسیاری ازتمدن‌‏ها بوده است. 🔷 کلیسای مسیحیت نیز در آغاز، مسأله تناسخ را پذیرفت؛ اما پس از شورای دوم قسطنطنیه در سال 553 از باورهای آنان حذف شد.[4] 🔶 وی با بیان یادآوری‌‏های زندگی‏‌های پیشین، تناسخ را اصلی اثبات شده می‏‌پندارد: «خاطره‏‌های سال‏‌های نخستین زندگی‏‌ام را بدون نظم تاریخی به یاد می‌‏آورم. 🔷 هم‏چنین خاطره‌‏های روشنی دارم از یک زندگی دور که در آن، یوگی بودم میان برف‏‌های هیمالیا. یادآوری خاطره‏‌های گذشته‏‌ام مرا با آینده نیز پیوند می‌‏دهد.»[5] 🔶 چه بسیار یوگی‌‏هایی که به دلیل گذر غیرعادی از زندگی به مرگ، خود آگاهیِ لاینقطع خویش را حفظ کرده‏‌اند. 🔷 اگر انسان فقط جسم می‏‌بود، نبود او هویّتش را پایان می‏‌بخشید؛ اما همه حکیمان در طول هزاره‏‌ها ندا درداده‏‌اند که آدمی در اصل روح است و مجرّد و بی‌‏زمان.[6] ♦️ او درباره کارما نیز که به‏‌گونه‌‏ای علت تناسخ تلقی می‏‌شود، سخنان فراوانی دارد و بر این باور است که اعتقاد به او به عنوان استاد، کارماهای انسان‌‏ها را از بین برده، چرخه تناسخ را به پایان می‌‏رساند.[7] 🔻 پی‌نوشت: [1]. نگرشی بر آرا و اندیشه‏‌های یوگاناندا، فعالی، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 82-75. [2]. سرگذشت یک یوگی، یوگاناندا، پارمهانسا، ترجمه گیتی خوش‌دل، نشر پیکان، تهران، 1383، ص 31-33. [3]. نگرشی بر آرا و اندیشه‏‌های یوگاناندا، فعالی، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 91. [4]. انسان در جستجوی جاودانگی، یوگاناندا، پاراهامسا، ترجمه توران دخت تمدن(مالکی)، تهران، تعالیم حق، 1380، ص 548. [5]. همان، 17. [6]. سرگذشت یک یوگی، یوگاناندا، پارمهانسا، ترجمه گیتی خوش‌دل، نشر پیکان، تهران، 1383، ص 18. [7]. همان، 62. برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به کتاب، فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، قم، نشر صهبای یقین، ص 99. {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
امام صادق علیه السلام : صوفیان دشمنان اهل بیت (ع) هستند 🔻 قسمت (پایانی) ♦️ ♦️ اعتقاد سران تصوف بر این است که ریشه تصوف و صوفیگری به صدر اسلام برمی‌گردد. 🔷 کما اینکه اکثر فرقه‌های صوفیه سلسله خود را به مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌رسانند و حتی برخی از ائمه اطهار (علیهم السلام) را در شمار صوفیان ذکر کرده‌اند. 🔶 به‌عنوان مثال، عطار در کتاب تذکره خویش اولین کسی را که به اسم صوفی به نقل کرامت‌هایش می‌پردازد امام صادق (علیه السلام) است. 🔷 در حالی این‌چنین ادعای از سوی سران تصوف مطرح شده است که در روایتی به سند صحیح از احمد بن محمد بزنطی آمده که مردی به خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید و عرض کرد: 🔶 «در این زمان قومی پیدا شده‌اند که به آن‌ها صوفی می‌گویند. درباره آن‌ها چه می‌فرمایید❓ 🔻 امام صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود: 🔷 انهم اعداءنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم سیکون اقوام یدّعون حبّنا و یمیلون الیهم و یتشبهون به هم و یلقبون انفسهم بلقبهم و یأوّلون اقوالهم ألا فمن مال الیهم فلیس منّا و إنّا منهم برآء و من انکرهم و ردّ علیهم کان کمن جاهد الکفار بین یدی رسول الله (صل الله علیه واله وسلم) [1] 🔶 آن‌ها (صوفیان) دشمنان ما هستند، پس هرکس به آن‌ها میل پیدا کند از آنان است و با آن‌ها محشور خواهد شد. 🔷 به‌زودی کسانی پیدا می‌شوند که ادعای محبت ما را می‌کنند و به ایشان نیز تمایل نشان می‌دهند، خود را به ایشان تشبیه نموده و لقب آنان را بر خود می‌گذارند و گفتارشان را تأویل می‌کنند. 🔶 بدان که هرکس به ایشان تمایل نشان دهد؛ از ما نیست و ما از او بیزاریم و هرکس آن‌ها را رد کند مانند کسی است که در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) با کفار جهاد کرده است.» 🔷 از ابتدای این روایت، این‌چنین استفاده می‌شود که تا زمان امام صادق (علیه السلام) در میان مسلمانان صوفی نبوده و از آن به بعد پیدا شده است. 🔶 پس قائل شدن به وجود صوفی در صدر اسلام و صوفی خواندن ائمه اطهار (علیهم السلام) امری اشتباه است. 🔷 این حدیث کرامتی از امام صادق (علیه السلام) است، زیرا در پیشگویی خود خبر از صوفی شدن شیعیان ساده‌لوح می‌دهد. در آنجا که می‌فرماید: 🔶 ادعای محبت ما می‌کنند و به دشمنان ما مایل هستند. 🔷 مراد آن حضرت صوفیان به‌ظاهر شیعه می‌باشد که ادعای محبت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌نمایند و لقب صوفی را بر خود می‌گذارند و طرز رفتار و ظواهر حال خود را به آن‌ها تشبیه می‌نمایند و به‌راحتی سخنان آنان را توجیه می‌کنند. 🔶 امام صادق (علیه السلام) با این روایت، نه‌تنها اتهام صوفی گری را از خود و دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) پاک می‌کند، بلکه شیعیانی را که به تصوف روی آورده‌اند را از خود ندانسته و از آن‌ها اعلام بیزاری کرده است. ♦️ زیرا مکتب صوفیه را مکتب دشمنان اهل‌بیت (علیهم السلام) دانسته که مبارزه با آن‌ها در حکم جهاد در راه خدا است. 🔻 پی‌نوشت: [1]. محدث قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، نشر اسوه، قم، ج ۵، ص 197 {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
روشنگری
معنویت شیطانیِ « مرلین منسون » 👹🔻 قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ موسیقی‌های مهیج همواره نقش موثری در گرایش جوان
معنویت شیطانیِ « مرلین منسون » 👹🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ فرقه‌‌هایی از متال که بر نوعی از معنویت و فراروی عالم ماده تأکید دارند، معمولاً با ایجاد رعب و وحشت قلب تشنه‌ی هیبت و خشیت مردمان را هدف گرفته و به این نیاز ازلی پاسخ می‌دهند. 🔷 ایده‌ی متال بازگشت به تاریکی، بی‌رحمی، تجاوزات جنسی، فحاشی، تهاجم به جامعه و فرهنگ عمومی است و خوانندگان آن به هنگام اجرای موسیقی به کارهای شنیع و زشتی چون خون‌خواری، کندن دست و پای حیواناتی چون گربه و سنجاب و مانند آن دست می‌زنند.[۱] 🔶 مرلین منسون از سرآمدان بلک متال، در آثار خود می‌کوشد تا با طنینی وحشت‌انگیز، نت‌هایی هراسناک، موضوعات رعب‌آور و تصویر پردازی پر از ترس، دل‌ها را به تپش وادار و معنا، معرفت و لذتی را که دل‌ها در تجربه‌ی هراس و هیبت می‌جویند، به آن‌ها عرضه کند. 🔷 او آثارش را در قالب شعر، موسیقی و کلیپ‌هایی که از آن‌ها می‌سازد، ارائه می‌کند. در اینجا، برای نمونه به دو مورد از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔶 کلیپ «Rock is dead» در سال ۱۹۹۹ ساخته شد که موسیقی متن فیلم ماتریکس است و از معروف‌ترین کلیپ‌ها و آهنگ‌های منسون به شمار می‌آید. 🔷 محتوی آن مانند فیلم ماتریکس در مورد موضوعات مختلفی، نظیر کشتار، سلطه‌ی جهانی و این که انسان چیست، در چه وضعیتی به سر می‌برد، به کجا می‌رود و... است. 🔶 کلیپ آن، میکسی از ترکیب فیلم ماتریکس و محیطی شبیه به کنسرت‌های منسون است و صحنه‌هایی از فیلم ماتریکس در آن نمایش داده می‌شود. 🔷 این کلیپ پر از صحنه‌های خشونت‌گرا و تأکید بر این ویژگی انسان است که می‌کوشد و عمل می‌کند؛ سپس فکر می‌کند. 🔶 روحیات کارهای منسون باعث شد که از آهنگ‌های او، در مطرح‌ترین فیلم‌های روز مثل «جادوگر بلر، ماتریکس ۱ و۲، اقامتگاه شیطان» و بسیاری دیگر استفاده شود. 🔷 کلیپ «The nobodies» در سال ۲۰۰۰ ساخته شده و جزء آلبوم هالیوود است. مضمون کلی آن، درباره‌ی کسانی است که می‌کوشند با توسل به شیطان و نیروهای پلید به جایی برسند و کسی شوند. به همین علت در سراشیب سقوط از انسانیت فرو غلتند. 🔶 در این کلیپ، دخترکی از سوراخی شبیه به دریچه‌ی کولر یتیم‌خانه فرار می‌کند و در انتهای کانال به قلمرو شیطان که عرصه‌ی عمومی جامعه و زندگی مردم است پا می‌گذارد. این قلمرو آن‌قدر وسیع است که گویی همه ما در آن هستیم و «منسون» در این کلیپ، در نقش شیطان است. 🔷 در جایی از آن می‌بینیم که اداره‌ی آن یتیم‌خانه، به دست انسان‌های پول‌پرست است و «منسون» با دادن اندکی پول به آن‌ها؛ گویی روح و جسم آن دختر را با هم می‌خرد. 🔶 کلیپ‌های او، با این که بسیار وحشت‌انگیز و غیراخلاقی است، رویکردی انتقادی داشته و می‌کوشد ضعف‌ها و فجایع تمدن مادی را با تکنیک‌هایی از سبک‌های سوررئال و اکسپرسیونیسم به تصویر بکشد. 🔷 اما تمرکز او بر نشان دادن پلیدی‌های درون انسان‌ها و ندیدن و ننمودن خوبی‌ها به این نتیجه منجر می‌شود که شیطان و شرارت غالب است و خیر و خوبی شکست خورده. 🔶 پس باید تسلیم نیروی برتر شد و برای رسیدن به قدرت، زندگی و کامیابی باید نیروی او در انسان جریان یابد و با شیطان یکی شود. 🔷 جنبه‌ی مهم دیگر در آثار او ایجاد ترس و وحشت است که کارهایش را دل‌پذیر می‌سازد. اما این هراس موهوم که از برتر نشان دادن قدرت شیطان ایجاد می‌شود کجا و خوف و ادراک هیبت عظمت و کبریایی حقیقت بی‌کران هستی کجا❓ ♦️ همو که در پایان مهلت شیطان ندا می‌دهد «لِمَنِ المُلکُ الیَوم» امروز فرمانروایی از آن کیست، و کسی نیست تا پاسخ دهد «لِلّهِ الوَاحِدِ القَهَّارِ» [سوره غافر، آیه ۱۶] برای خداوند یکتای قهار.[۲] 🔻پی‌نوشت: [۱] . حمید نگارش، فرقه‌های نوظهور، قم: تحقیقات اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۱۰۰. [۲]. حمیدرضا مظاهری‌سیف، جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۴۸. {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
آیا چله نشینی صوفیان سنت پیامبر (ص) است ❓🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ از دیگر آداب و سنن چله‌نشینی در صوفیه، ریاضت‌های غیرشرعی است. 🔷 چله‌نشینی در حجره تاریک و نخوابیدن در چند شب اول و چله‌نشینی به‌صورت معکوس، که در برخی طریقت‌ها مرسوم بوده که سالک چهل شبانه‌روز را درحالی‌که با سر در چاهی آویزان بود، به ذکر و مراقبه می‌گذراند[4] 🔶 یا ترک حیوانی و گرسنگی ازجمله این ریاضات است که درباره احوالات افرادی همچون سهل بن عبدالله گفته‌شده: «در 40 شبانه روز تنها یک مغز بادام غذای او بود» 🔷 یا ابوسعید ابوالخیر که در طول هفت سال عزلت و ریاضتش در بیابان جز خار بیابان و سرگز و امثال آن چیزی نخورد[5] و درباره‌ی ریاضت در دوران چله هم می‌گوید: «چون خواهند که کلام خداوند عزوجل به سر بشنوند چهل روز گرسنه باشند و چون سی روز بگذرد مسواک کنند و از بعد آن ده روز دیگر باشند.»[6] ♦️ سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در میانه‌روی در این امور است نه افراط در این امور. 🔷 چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مذمت و نکوهش عده‌ای از اصحاب خود که در خانه عثمان بن مظعون با یکدیگر به توافق رسیدند که روزها را روزه بگیرند و شب‌ها را بیدار بمانند و هیچ گاه در بستر نخوابند و گوشت و روغن نخورند، به آنان فرمود: 🔶 «من بدین کاری که شما انجام داده‌اید فرمان داده نشده‌ام، سپس فرمود: شما خود بر خویشتن حقی دارید، بنابراین روزه بگیرید و افطار نمایید و شب‌زنده‌داری کنید و بخوابید، زیرا من نماز به پا می‌دارم و می‌خوابم و روزه می‌گیرم و افطار می‌کنم و گوشت و روغن تناول می‌کنم، هر کس از سنت وشیوه من سرپیچی نماید، از من نیست».[7] 🔷 قرآن کریم نیز دقیقاً برخلاف این افراط‌گرایی صوفیه می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ [مائده/87] ای اهل ایمان، حرام نکنید طعام‌های پاکیزه‌ای که خدا بر شما حلال نموده و(از حدود و احکام خدا) تجاوز نکنید، که خدا تجاوز کنندگان را دوست نمی‌دارد.» 🔶 لازمه این‌گونه چله‌نشینی و عزلت صوفیانه، تضاد و مخالفت با سنت و سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، چرا که گوشه‌نشینی های طولانی یا چله‌نشینی های متعدد، باعث ترک شدن حضور در مساجد و معاشرت با مردم و باعث قطع شدن رابطه خویشاوندی و همچنین نقض حقوق خانواده خواهد شد. 🔷 درنتیجه باید گفت نه تنها این چله‌نشینی‌های پیاپی و گوشه‌نشینی‌ها، برخلاف سنت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) است، بلکه بدعت و انحرافی بزرگ در دین اسلام است . 🔶 حتی برخی از صوفیه به این شیوه از چله‌نشینی اعتراض کرده و تأکید می‌کنند که این رسم از اسلام نیست و نوعی بدعت به شمار می‌رود.[8] ♦️ در حقیقت این نوع چله‌نشینی دقیقاً مخالف روح عرفان محمدی و چله‌نشینی عارفان حقیقی است. 🔻 پی‌نوشت: [4]. میرخورد، محمدبن مبارک، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، لاهور، ۱۳۵۷ ش، ج ۱، ص ۷۸ و ۷۹ [5]. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات أبی سعید، تصحیح و تنظیم شفیعی کدکنی، محمدرضا، انتشارات آگاه، تهران، 1386، ص 27 [6]. هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشف‌المحجوب، به ‌ تصحیح و.ژوکوفسکی، چاپ دهم، 1387 ش، ص 418 [7]. حر عاملی، محمد بن حسن، ترجمه رساله الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه، مترجم جلالی، نشر انصاریان، قم، 1386 ش، ص 144 [8]. نسفی، عزیزالدین محمد، کشف الحقایق، تصحیح مهدوی دامغانی، نشر بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۵۹، ج ۱، ص ۱۳۵ {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114