بخشش در #معنویت_نوپدید
مفهوم "بخشش" در معنویتهای جدید فراوان تبلیغ میشود. این مفهوم در نوشتههای " #اکهارت_توله" فیلسوف آلمانی برجستگی خاصی دارد. در متون اسلامی، مفهوم بخشش در عرصه حیات جمعی و تعامل با افراد در اجتماع وارد شده و به معنای صرف نظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم کردن دیگران در امکانات شخصی است. اینگونه بخشش در متون دینی، در صورتی #فضیلت_اخلاقی محسوب میشود که با قصد خیر رساندن به دیگران و کسب رضایت خدا انجام شده باشد.
واژه بخشش در کلام #اکهارت، به معنی چشمپوشی از داشتههای خویش و شریک کردن دیگران در داراییهای خود نبوده بلکه به معنی چشمپوشی از نگرانیها و گذشتن از خود است. به عبارت دیگر، بخشش در نظام اندیشه اکهارت، نه با سرگذشت دیگران پیوند میخورد نه با انگیزه ورود به عالم معنا و کسب فضیلت اخلاقی انجام میشود یعنی نه خدا در آن به چشم میخورد و نه رسالت اجتماعی در آن دیده میشود، نتیجه اینکه بخشش در اندیشه اکهارت واژهای در مقابل کینهتوزی یا خساست نیست بلکه در مقابل ندامت به کار میرود.
بخششی که اکهارت به آن دعوت میکند، در حقیقت دعوت به #سرپوش_گذاشتن بر وجدان اخلاقی است یعنی چراغی به نام عذاب وجدان که ممکن است سوسوی آن در نهایت آدمی را به خالقش پیوند دهد و راه بسته انسان مدرن را به عالم معنا باز کند. این در مکتب اکهارت، ضد ارزش است و مدفون کردن آن، ارزش معرفی میشود! اکهارت از دیگران میخواهد با بخشش، گله و شکایت را کنار بگذارند و انسانهای قانع و سربهراهی باشند و اجازه دهند که تمدن غرب به کار خود ادامه دهد.
به راستی #معنویتی که با انکار مشکلات روانی انسان مدرن آغاز میشود، شناختش از نیازهای روحی آدمی چه میزان درست خواهدبود؟ فهمش از ساحتهای وجودی انسان چقدر قابل اعتماد خواهدبود؟ در نهایت راهکارهایی که برای درمان پیشنهاد میدهد، چه میزان واقعبینانه و کارآمد خواهندبود؟
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه
@Feraghvaadyan
📌علت گرایش مردم به سمت فرقهها و بهاصطلاح معنویتهای نوپدید
🔰«امروز زیر سایه «جهانی شدن» و انتقال گسترده اطلاعات، بسیاری از نکات فلسفه و #ادیان شرق به صحنه جامعه جهانی عمومی وارد شدهاست. علاوه بر این، علوم غریبه موجود در غرب، #تصوف و انواع #عرفان (عرفان یهودی، اسلامی و مسیحی)، همچنین رشد و توفیق دانش روانشناسی در زمینه شناخت خودآگاه و ناخودآگاه انسان، همه و همه دست به دست هم داده تا جریانی جدید، موسوم به پدیده «#معنویت_نوپدید» یا «معنویت #سکولار یا پستمدرن» شکل گیرد که: دقیقاً سوار بر نیازهای پستمدرن انسان، با استفاده از نوعی التقاط حداکثری از منابع مختلف و بازتفسیرهای پستمدرن از منابع سنتی، با کارکرد «اینجایی-اکنونی» میباشد؛ که همین میتواند تعریف ما از پدیده «معنویت نوین» باشد.
👤انسان، دیگر حوصله ندارد با مشقت و زحمت طولانی -مثلاً بعد از ۲۰ سال ریاضت- به مقامی خاص برسد، بلکه میخواهد همین الآن و امروز در زندگی کاری خود، یک ریلکسیشن انجام دهد و اموری چون: آرامش، موفقیت، بهرهوری والا، کارایی زیاد، خلاقیت، موفقیت در ساحات مختلف زندگی و... را با زحمت اندک به کف آورد؛ و این جریانهای معنوی مدعیاند، قادر به ارائه این امر هستند که البته غالباً موفقیت آمیز نبوده اند.»(1)
🎥🎙1.گفتگو با بهزاد حمیدیه، فصلنامه روشنا، شماره 82.
@Feraghvaadyan
♦️ پرهیز از افراط و تفریط در مقایسه معنویتهای سنتی و مدرن
◽️«معنویتها از نوع تجارب دینی و #عرفانی هستند، و ما باید درک درست و عمیقی از معنویتهای نوپدید داشته باشیم، در غیر این صورت نخواهیم توانست مواجهه درستی با آن داشته باشیم و برخوردها عقیم خواهد ماند.
🔹مقایسه #معنویت_نوپدید با معنویت سنتی یا اصیل اسلامی به خاطر شکاف پارادایمی عمیق میان سنت و مدرنیته، ناممکن است، زیرا همسطحی میان این معنویتها هم مهم است؛ مثلاً کسی بخواهد بودا را با مادرترزا مقایسه کند.
🔺اینکه اگر ادیان سنتی و معنویتهای پست مدرن را خیلی نزدیک و مقایسهپذیر بدانیم، دچار افراط شدهایم. اینکه بگوییم معنویتهای پست مدرن اصولاً فاقد هر نوع تجربه هستند، شیاد و شارلاتان و سراسر رنگ و لعاب فریب و نیرنگ بوده و فاقد هر نوع تجربه ماورایی هستند، این نگرش هم تفریطی است.
ما باید مجزا و مستقل و غیر هم بودن، دوئیت و تکثر را در میان انواع و اقسام معنویتها و #ادیان در نظر بگیریم، در عین حال توجه کنیم وجوه مشترک به عنوان ستاد مشترک بین آنها بر حسب هدفی که ما از مطالعات تطبیقی داریم، قابل بازیافت است.»(1)
1.بهزاد حمیدیه، نشست «چالش مقایسهپذیری معنویتهای نوپديد و معنویت اسلامی»،1399/05/28.
@feraghvaadyan