روشنگر مدیا
🔺تصوف و روشنفکری؛ ریشههای تاریخی
✍️مصادیق #نفوذ جریان #روشنفکری در #تصوف، بسیار است. برای مثال میتوان به نمونه تاریخی زیر اشاره داشت:
«علیخان ظهیرالدوله(ثانی)، کسی بود که بین دربار و #خانقاه صفیعلیشاه، پیوند برقرار کرد و عملاً توانست این خانقاه را به خدمت #فراماسونری و جریانهای شبهروشنفکری درآورد. او فرزندِ فرزند محمدناصر خان –ملقب به ظهیرالدوله اول، یکی از خوانین تیره دولّوی قاجار- بود که با دربار، پیوندی تاریخی و سیاسی داشت.
📆در سال 1317... ظهیرالدوله ...با تأسیس «#انجمن_اخوت»، دستگاهی موازی با خانقاههای کهن بنا نهاد. در این انجمن که یک تشکیلات فراماسونری شبهخانقاهی بود، جمعی از رجال بنام قاجاری، #دراویش شبهروشنفکر، هنرمندان و ادیبان، عضویت داشتند. محل اجتماع ...ایشان، خانقاه صفیعلیشاه بود... اسماعیل رائین درباره او مینویسد: علیخان #ظهیرالدوله که مردی روشنفکر و اصلاحطلب و خواهان تجدد و مساوات بود، سعی داشت افکار حکمای ایرانی قرن چهارم (اخوانالصفا) و افکار و عقاید #صوفیان را در هم آمیخته، پایهای نو بریزد... از دیگر اعضا و مرتبطان با این انجمن، میتوان به این افراد اشاره کرد: حسن تقیزاده که از منورالفکران و نخستین رئیس مجلس سناست...محمدتقی بهار، مشهور به #ملک_الشعرا، ادیب و سیاستمدار، از دیگر افراد مرتبط با این انجمن بود. ... محمد مسعود، سیاستمدار و روزنامهنگار منتقد دربار در سالهای نخستین حکومت #رضاخان نیز با این انجمن ارتباط داشت. مستشارالدوله صادق، از رجال فراماسونر دوره مشروطه که در تدوین قانون اساسی مشروطه دخالت داشت نیز با این انجمن در ارتباط بود.»(1)
📘پینوشت:
1. شیرمحمدی، محمدمهدی، ظهور فراماسونری در حلقههای دراویش، کتاب نقد، ش 39، صص 217-216.1
@Feraghvaadyan