🔹پایان سفر «نورعلی تابنده» و آغاز توطئه ای دیگر
بازگشت قطب فرقه گنابادی به تهران
✍سفر پرحاشیه «نورعلی تابنده»، قطب فرقه گنابادی به زادگاه خود، بیدخت با بازگشتی غیرمنتظره همراه شد تا بهانه تازه ای به دست طیف افراطی برای هجمه علیه رقبای درونی و نظام دهد.
🔹تابنده که مدتی است از تهران به بیدخت سفر کرده، دیروز این شهر به مقصد تهران ترک کرد و در بدو ورود به سبب وخامت حال جسمانی در بیمارستان مهر تهران بستری شد. طی یک سال اخیر، این چندمین بار است که وی برای کنترل بیماری و ضعف ناشی از کهولت سن در بیمارستان مزبور بستری می گردد.
نکته قابل تامل، بهره برداری و سوءاستفاده طیف های مختلف از این موقعیت است؛
1⃣در دسته نخست، دراویش تندرو قرار دارند که طی این مدت، تمام تلاش خود را برای تحریم و تهییج فقرا، جهت حضور در بیدخت و بر هم زدن نظم در راستای منافع خویش متمرکز ساخته؛ حسب شرایط، استراتژی «حصر» را به «تبعید» تغییر داده و هم اینک، از «توطیه ترور» ، پرده براری کرده اند. تندروها با دهان کجی به بیانیه های نمایندگان قطب و فرامین وی، بیش از پیش، ماهیت حقیقی خویش را آشکار ساختند.
2⃣در دسته دوم، جریان ها و گروه های قدرت طلب( رقبای)داخلی قرار دارند که با توجه به سخنان روزهای گذشته تابنده، مبنی بر معرفی یکی از مشایخ به عنوان جایگزین خود و لزوم اطاعت فقرا از وی، شاخک هایشان به جنب و جوش افتاد و با انتقال تابنده به بیمارستان، درنگ را جایز ندانسته ، رویکرد خود را با انتشار بیانیه هایی خطاب به دراویش، آشکار ساختند. برخی چهره ها از موضع همدلانه خود نسبت به جانشین، سخن گفته و عده ای (از منتسبان و خویشاوندان قطب) سکوت اختیار کردند که خود، بارز تر از هر سخنی بود.
3⃣در نهایت باید از دسته فرصت طلبان خارجی _برون فرقه ای_ یاد کرد که با پوشش اخبار دراویش، هموار سعی در بهره برداری ابزاری از ایشان را داشته اند؛ که غایله گلستان هفتم ۱۳۹۶، نمونه بارز آن بود. رسانه های معلوم الحالی چون «آمدنیوز» و دیگر جریان های معاند( از سلطنت طلب گرفته تا ضد انقلاب) در این جرگه جای دارند که پس از تجربه تلخ فاجعه گلستان هفتم ، به نظر می رسد تا حدی، دستشان برای دراویش رو شده.
👈سفر پرحاشیه نورعلی تابنده به بیدخت، بازگشت _تقریبا_ غیرمنتظره به تهران ، در کنار وخامت حال وی، شرایط خاصی بر فرقه گنابادی حاکم کرده و به نظر می رسد چالش تغییر قطبیت به روزهای انتهایی خود نزدیک می شود.
بدین ترتیب پایان اين سفر، آغازی بود برای فاز تازه توطئه هاي تندروها و معاندان تا همچون همیشه از این شرایط در راستای پیشبرد منویات خویش و هجمه به نظام، سود جویند.
👈هرچند دراویش طی مدت حضور تابنده در بیدخت _با عدم سفر به این شهر_ نشان دادند علیرغم فرافکنی افراطیون، از گلستان هفتم عبرت گرفته، می کوشند بر فرامین قطب و مشاوران سر نهند، لیکن در شرایط فعلی، باید روزهای سختی را برای فرقه گنابادی به انتظار نشست.
بخش تحلیلی روشنگر
@Feraghvaadyan
🔘 کافر و خداباور شدن نویسنده آمریکایی
♨️دیل کارنگی نویسنده مشهور آمریکایی است وی در یکی از کتابهای خود این چنین مینویسد: «تحصیل علم الهیات ، علوم اساسی فلسفه و علم تطبیق ادیان مرا نسبت به بسیاری از تعلیمات دینی مشکوک ساخت . گیج و سرگردان شده بودم . نمی دانستم به چه چیز معتقد شوم و هیچگونه منظوری در زندگی بشر نمی دیدم . دست از نماز و دعا برداشتم و #کافر و ملحد شدم . من نمیتوانم ادّعا کنم که اکنون جواب تمام سؤ الات را می دانم ؟ خیر ، هیچکس تاکنون نتوانسته است پرده از روی اسرار خلقت و حیات بردارد . اگر من از کشف رموز دین و نماز و دعا عاجزم دلیل بر این نمی شود که من از یک زندگی بهتر و سعادتمندانه تری که دین به همراه دارد بهره برنگیرم . می خواستم بگویم که من دوباره به طرف #دین برگشته ام . برق و آب و غذا در فراهم ساختن یک زندگی بهتر و کاملتر و راحتتر به من کمک می کند ولی فایده دین به مراتب از همه اینها برای من بیشتر است.»(1)
#آتئیست
1.دیل کارنگی ، آئین زندگی ، ص 164.
@feraghvaadyan
❌معمای ترک تعصب در بهائیت
🔹 پیشوایان #بهائی ترک تعصب را یکی از اساسیترین پایههای آیین خود برشمرده و مدعی نابودی تعصبات هستند. این در حالیست که بر خلاف این ادعا، عبدالبهاء، کودکان بهائی را بخاطر ابتلا به مرگ مجسم، از تحصیل در مدارس غیر نهی کرده است. «اطفال احباب در سائر مكتبهای ملل مختلفه فرستادن و تربيت نمودن سبب جمودت (افسردگی) و خمودت(بی روح شدن) گردد»(1) آیا این نشان بر تعصب نیست؟!
1.عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، آلمان: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، بیتا، ج 6، شماره: 451.
@feraghvaadyan
⭕️روشهای معنویتهای نوپدید برای جذب
✅روشنگر به نقل از فارس/ حجتالاسلام کربلایی کارشناس فرق و ادیان با تأکید بر اینکه پیشینه معنویتهای نوپدید، عموماً برای ما مجهول است و تنها کتابهایشان در این سالها ترجمه و چاپ شده ابراز داشت: معنویتهای نوپدید عموماً از ادیان اصیل توحیدی مطالبی را گلچین کردهاند و مجموعهای دست کاری شده را تحویل مخاطب میدهند. نمونههایی مانند اوشو، پائولو کوئیلو و ... از اسلام تا هندوئیسم و یهودیت و #مسیحیت آموزههایی را گلچین کرده و بستهای به نام دین یا مذهب و جریان معنوی را شکل دادند.
🔻اولین روش حاکم بر #معنویتهای_نوپدید غالباً این است که قوه وهم مخاطب را تقویت میکند و در نتیجه او احوالی پیدا کند! حتی گاهی شخص به کشفهای مثالی به اصطلاح عرفانی میرسد. دومین روش آنها این است که اخلاق را حذف میکنند و هیچ محدودیت اخلاقی برای پیروان خود تعریف نمیکنند.
🔹مسئولیتگریزی یکی از پیامدهای نفی اخلاق است و مسأله مسئولیتگریزی و بهرهمندی بدون مسئولیت از غریزه جنسی، ارتباط بدون حد و مرز زن و مرد همه در این بخش است. مورد بعد اینکه در این عرفانوارهها بسیاری از اعمال خلاف عقل و منطق به گونهای توسط سران اینها مطرح میشود که مورد استقبال مخاطبان خود به ویژه جوانان قرار میگیرد.
🔸روش دیگرمعنویتهای نوپدید این است که همه این ادیان جدید وارداتی یک نقطه مشترک دارند و آن اعتقاد به ادغام و یکی کردن تمامی #ادیان با هم است و در نهایت ایجاد نظم نوین جهانی و سلطه بر کل جهان! از سوی دیگر در ادیان توحیدی مسأله اخلاق و شریعت و عقل مطرح است و همین، ادیان توحیدی مانع جریانهای معنوی نوپدید است.
@feraghvaadyan
♨️ نظرات اوشو خلاف فطرت انسان
🔘از مهمترین محورهای اندیشه ایی #اوشو به عنوان یکی از بنیانگذاران معنویت های نوپدید، نظریه او راجع به «انسان کامل» است. اوشو با تصویری که از ماهیت انسان مطلوب و ایده آل ارائه می دهد، مدل خاصی از نهایت فرجام بشر در عرفان خودساخته خویش ترسیم می کند. اوشو می کوشد تا با استفاده از اصطلاحات مثبت و ارزشی، معنی و مفهوم کاملا غیرارزشی ارائه دهد او شاخصه های انسان کامل را در عشق، آزادی، تنهایی و در حال زندگی کردن می داند. مفاهیمی که به ظاهر پسندیده است اما او با ارائه تعریف جدید و متناسب با اهداف خود بار معنایی خاصی برای واژگان وضع کرده است.
↩️آنچه راجع به شاخصه های انسان کامل در به اصطلاح معنویت اوشو اساسا خلاف فطرت و طبیعت انسانی است که پایبندی به آنها نتیجه ای جز افتادن درسکس و #ابتذال و مادیگرایی نیست.
@feraghvaadyan
روشنگر مدیا
⭕️ پرسش از «آزادی» و دوپهلوگوییهای دوباره «نورعلی تابنده»
🔻انتشار متن آخرین مصاحبه «نورعلی تابنده»، قطب فرقه گنابادی، پیش از سفر ناگهانی به تهران و بستری شدن در بیمارستان، بازتاب متعددی در میان #دراویش و بیرونیها داشت. از حواشی گوناگون مربوط به تأکید مجدد وی بر یکی از مشایخ به عنوان جانشین خود و نقش «نمایندگان قطب» در میگذریم که سر و صدای زیادی میان گروه های رقیب ایجاد نمود؛ برخی را به صدور بیانیههای حمایتی، شماری را به تخریب چهره فرد تعیینشده و عدهای از -قربا و منتسبان- را به سکوت وادار ساخت.
🔘نکته قابل اشاره دراین مختصرتحلیل، اشارات کنایهآمیز و سخنان دوپهلوی تابنده در باب «آزادی» است. وی همچون همیشه با دوپهلوگویی، جملاتی به کار برده که راه را برای برداشتهای مختلف، باز گذاشته است. #تابنده در پاسخ از پرسش دراین زمینه میگوید:
«همه مشکلاتی که داشتیم، روانی، در خودم احساس میکردم که من آزاد نیستم و من را میگیرند. بااینکه این احساسِ عدمِ آزادی غلط بود و غلط است، ولی معذلک احساس از این دارم که دستهایی، بالایی سرنوشت من را میتنند و سرنوشت من را تعویض میکنند و در اختیار میگیرند. ولی البتّه در اینجا من به هیچوجه احساس ناآرامی نکردهام، ولی میخواهم آزاد باشم»(1)
💢 « خودِ آزاد بودن یا نبودن، احساسی است که در درون شخص وجود دارد، در بیدخت هم آزاد هستم، چرا، ولی آزادی که بیدخت دارم، ربطی به آزادی کلّ جهان است. الان آرامش دارم، منتها آرامشی که پر از هیجان است، هرلحظه میخواهم وضعم بهتر باشد، سختگیری کمتر باشد، همۀ چیزهایی که میخواهم دراختیارم باشد و اینها نیست، باز هم در آن سختی هست. من احساس اینکه در زندگی من و سرنوشت من دخالت میشود، خوب یا بدش کاری ندارم، یک دخالتی تقدیری و دخالتی که دراختیار من نیست، در اینصورت من احساس میکنم که آزادی ندارم، آزادی کم دارم. ولی الحمدلله الان وضع مزاجیم خوب است.»(2) بدینسان، نمیتوان دریافت #قطب_فرقه –چنانچه اشاره داشته- هماکنون از عدم آزادی ناشی از درونیات رنج میبرد یا از ممنوعیتهای خارجی؟
👈🏻این مدل دوپهلوگویی در اظهارات تابنده، مسبوق به سابقه است و پیشتر نیز برای فهماندن منظور خود به فقرا از آن بهره جسته. به هر روی، رندی و اشارهگویی و کنایهافکنی، راه را برای انواع تحلیلهای ازجمله تحلیل کنونی باز میگذارد.
📚بخش تحلیلی روشنگر
1. مصاحبه با مسعود رخشان، خبرگزاری مهرتابنده، سهشنبه، 9 مهر 1398.
2. همان.
https://www.instagram.com/p/B3XAuiuhs_q/?utm_source=ig_web_copy_link
@feraghvaadyan
⭕️ انجمن حجتیه عکس برگردان بهائیت
▪️ اعضای فعال انجمنحجتیه، در سالهای مبارزه با بهائیت و پیش از انقلاب اسلامی، تأکید میکردند که به لحاظ ظاهری انجمن ضدبهائیتِ آن زمان، عکس برگردان #بهائیت بود و هر آنچه در مجالس بهائیها دیده میشد، انجمنیها هم در همان سمت و سو حرکت میکردند: «یعنی میگفتند در مقابل بهائیها باید مثل آنها لباس شیک بپوشیم، خانه شیک داشته باشیم و مجالسمان ظاهر زیبا و جذابی داشته باشد تا بتوانیم جوانها را جذب کنیم. توی باغ منازل صندلی میچیدند، جلسات خیلی مرتب، به شکل ظاهری خیلی متجددمآبانه برگزار میشد. بستنی میدادند. شیرینی میدادند. شربت میدادند. در مقایسه با مجالس مذهبی که در حسینیهها و مساجد سنتی برگزار میشد آنجا خیلی جوانپسند بود» (1) که البته این نوع روش مبارزه برای نیروهای مذهبی، چندان موردپسند نبود کمااینکه هاشم آقاجری یکی از اعضای سابق #انجمن_حجتیه که با هدف مبارزه سیاسی جذب انجمن شده بود، در کتاب خاطرات خود می نویسد: «ما چون روحیه انقلابی و خلقی پرولتری پیدا کرده بودیم، دیدن این فضاهای شیک و زندگیهای اشرافی و ظاهر تجملی، برایمان قابل قبول نبود.»(2)
📚1.میرزایی، حسین، از انجمن حجتیه تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تهران: کویر،1397، ص40.
2.همان.
@feraghvaadyan
💢 رسانههای تبشیری و تحلیلهای ضد ایرانی
✖️ شبه رسانه های وابسته به جریان #مسیحیت_صهیونیستی که تمام توان خود را بر اخبار ضد اسلامی و ضد ایرانی متمرکز کرده اند با جوسازی و تحلیلهای خلاف واقع سعی دارند اعتراضات عراق را ضد ایرانی جلوه دهند.
👈🏻آنها که هدفی جزمخالفت با #اسلام ندارند، این اعتراضات را مجالی برای ایجاد اختلاف افکنی میان دو ملت مسلمان یافتهاند و در تلاش هستند که این آشوبها را اعتراض ملت عراق علیه ملت ایران جا بزنند.
@feraghvaadyan