فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| کارنامه سیاسی #میرزاکوچکجنگلی در نگاه آیتالله العظمی #بهجت
🔹 الان داریم میبینیم فساد از لا دینی است! فساد دنیا از لا دینی است!!
🔹 چه بکنیم؟ به چه کسی بفهمانیم این مطلب را؟ بیدنیایی میخواهی، بیدین را بخواه. پایدار نخواهد بود!!
🔹 [میرزا کوچک خان] به یک انگلیسی که آمده بود فریب بدهد او را و حکومت را به دست آنها بدهد و بچاپد ایران را، گفت: حکومتی که شالودهاش را شما بریزید پایدار نخواهد بود!
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
🎥ببینید|| مراسمات مردمی بزرگداشت صدمین سالگرد روحانی مجاهد، حجتالاسلام شهید #میرزاکوچکجنگلی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
وقتی که صد سال قبل از این، خون پاک میرزا در دل جنگلهای سرد و برفاندود گیلان بر زمین میریخت...
وقتی که اشقیا سر او را مظلومانه از تن جدا میکردند و به قصد جایزه میبردند...
وقتی که دست تهمت و اهانت بر صفحه سپید کارنامه او گرد سیاهی میپاشید...
وقتی که بغض فروخفته مردمان آزادیخواه از گوشه و کنار ایران در داغ او، در گلو مینشست...
چه کسی گمان میکرد صد سال بعد از آن، مردمان قدرشناس ایران، نام و مرام او را اینچنین بزرگ بدارند...
چه کسی فکر میکرد زمستان سرد حکمرانی طواغیت و عناصر مستبد و وابسته پایان یابد و بهار استقلال و آزادی و حکمرانی دینی از راه برسد...
چه کسی فکر میکرد رضاخان بیسواد سوادکوهی که روزگاری از اصطبل انگلیس برآمد و بعد از سرکوب جوانمردانی چون میرزاکوچک جنگلی، بر تخت سلطنت ایران نشست، منفورترین پادشاه ایران باشد...
چه کسی فکرش را میکرد صد سال بعد از شهادت میرزا، آرزوها و آرمانهای بلند او به دست مردم قدرشناس ایران تحقق یافته باشد...
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
📷عکس مرامنامه کمیته اتحاد اسلام (نهضت اسلامی جنگل)
بازخوانی اهداف نهضت جنگل در چشمانداز مرامنامه اتحاد اسلام
🔹امروزه اساسنامهها و مرامنامههایی که گروههای سیاسی تدوین میکنند بیانگر آرمانها و اهدافشان است. در گذشته مرامنامهنویسی یکی از فعالیتهای رایج #گروههای_سیاسی بود. مرامنامه مبین اهداف هر گروه و مرزبندیهایش با جریانهای سیاسی ـ اجتماعی دیگر بوده است. بنابراین یکی از راههای شناخت #نهضت_جنگل بازخوانی آرمانها و اهداف این نهضت از زبان مرامنامه است. در ابتدای این سند بعد از مقدمه به مهمترین آرمانهای جنبش جنگل به شرح زیر اشاره شده است:
۱. حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و رفع تجاوزات اجانب
۲. تحکیم مبانی حکومت ملی
۳. محافظت از اصول و قوانین مقدس اسلام
🔸هیچ کدام از بندهای این مرامنامه با #اصول_اسلامی تعارض ندارد بلکه به اجرای قوانین مقدس اسلام تصریح شده است.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزنه
▪️انّا لله و انّا الیه راجعون عالم ربانی و حکیم متالّه آیت الله سید رضی شیرازی از علمای بزرگ تهران
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت ارتحال آیتالله #سیدرضیشیرازی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت #عالمبزرگوار مرحوم آیت الله آقای حاج سید رضی شیرازی رحمة الله علیه را که از احفاد پرچمدار کبیر اسلام و تشیع و #مرجعِ_استعمارستیز_قرن_چهاردهم هجری مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند،
به حوزه ی علمیه تهران و شاگردان و ارادتمندان ایشان و بیت رفیع شیرازی و بویژه به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم
و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنه ای
۱۱ آذر ۱۴۰۰
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
میثم عبداللهی چیرانی
[صفحه 1 از 6]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
یادی از بنیانگذار مینیاتور جمهوری اسلامی
امروز 11 آذرماه مصادف است با سالروز شهادت حجت الاسلام میرزاکوچک جنگلی. او یکی از نمادهای مقاومت اسلامی و مردمی در دوران معاصر است که همزمان به مقابله با دو استعمار روس و انگلیس و استبداد داخلی به مبارزه برخاست و در این راه مقدس، به شهادت رسید. در این یادداشت مختصر، مروری خواهیم کرد بر مجاهدت های سیاسی و مبارزاتی این روحانی شهید.
مقام معظم رهبری در روز ۱۱ آذر ۱۳۹۱ در یادکرد شهید میرزاکوچک جنگلی فرمودند: «یک واحد مینیاتوری را ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدودهی خاصّ خودش – گیلان – بهوجود آورده.»
تولد و تحصیلات میرزا کوچک
میرزا کوچک در سال ۱۲۹۸ قمری در «محله استادسرای» رشت متولد شد. پدرش میرزا بزرگ از روحانیون ساکن رشت و در دستگاه دیوانی رشت، کارمند بود. میرزا کوچک در رشت بزرگ شد و با آغاز نوجوانی، دروس علوم دینی را در مدرسه «حاجی حسن» در محله «صالحآباد» رشت آغاز کرد. پس از آن در مدرسه جامع رشت، جنب مسجد جامع، تحصیلات دینی خود را گذراند. سپس در مدرسه دینی «محمودیه» تهران دروس دینی خود را پی گرفت. آیتالله «شیخ محمدحسین یزدی» از علمای ساکن تهران، استاد وی بود. همچنین گفته شده که میرزا بخشی از درسها را پیش «آیتالله سید عبدالوهاب صالح ضیابری» از علمای ساکن رشت خواند. میرزا کوچک روحانی جوان و فاضلی بود که در پیش از قضایای مشروطیت در تهران بود و مشغول تحصیل علوم دینی بود و سپس به رشت بازگشت و در آغاز مشروطیت، فعالیتهایی را شروع میکند.
جوان مشروطهخواه
او در آغاز مشروطه در سن حدود ۲۶ سالگی، طلبهای فاضل بود که به حوزه رشت رفتوآمد داشت. با دوستانش فعالیتهای سیاسی خود را در حمایت از مشروطیت انجام میداد. در آغاز مشروطه انجمنهای مختلفی در رشت تشکیل شد. حدود ۱۵ انجمن با گرایشها و افکار مختلف چه وارداتی و چه بومی در رشت تشکیل شد که برخی از آنها با قفقاز در ارتباط بودند و برخی با تبریز رابطه داشتند. در حقیقت بهنوعی میتوان گفت پیش زمینه و پیش درآمد احزاب سیاسی بود که بعدها تشکیل شدند.
مستقل و پیشرو
نکته مهم در رابطه با فعالیتهای میرزا کوچک این است که او فعالیتش را در قالب هیچیک از این گروهها انجام نداد؛ وارد انجمنها نشد و همراه با عدهای از دوستان طلبه و روحانی خود، «انجمن روحانیون ایران» را در رشت تأسیس کرد و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او و دوستان فاضلش که همه معمم و از روحانیون و طلاب ساکن رشت بودند، در قالب همین تشکیلات انجام میشد. این انجمن کاملاً مشروطهخواهانه بود و اعضای آن همگی طلبه و روحانی هستند. کل فعالیتهای میرزا کوچک در دوران مشروطهی اول تا پیش از به توپ بستن مجلس در قالب همین انجمن است او در آن زمان طلبه معمم و فاضلی است که در رشت منبر میرود و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی پررنگی دارد و از این رو در رشت شناخته شده است. او برای اعضای انجمن روحانیون، لباس متحدالشکل تهیه میکند و برای آنها آموزش نظامی تدارک میبیند تا آمادگی نظامی داشته باشند.
حساسیت ویژه نسبت به مسائل دینی
میرزا کوچک در ماجراهای فتح رشت، فتح قزوین و فتح تهران حضور دارد؛ یکی از شخصیتهای شاخص که در کنار فرماندهان بود. در ماجرای فتح قزوین وقتی میبیند «میرزا کریم خان رشتی» و برادرش «عبدالحسین خان سردار محیی» از سران مشروطه گیلان که این قضایا را مدیریت میکردند، کارهای نامشروعی دادند. میرزا کوچک از آن فضا زده میشود و بعد از چند بار تذکر، به رشت بر میگردد. «میرزا کریم خان رشتی» در رشت به دیدارش میآید و قول میدهد آن کارها، دیگر تکرار نشود و میرزا کوچک با این شرط و شروط قبول میکند با نیروهایی به تهران برگردد. در راه، در منطقهای به نام علیشاهعوض که شهریار امروزی است، به اردوی گیلانیان فاتح تهران میپیوندد و در آن اردو حضور دارد و در فتح تهران هم حضور داشت.
او شخصیتی کاملاً متدین و متشرع است و نسبت به مسائل دینی حساسیت دارد و در این مسائل با کسی تعارفی ندارد. بنابراین به طور دائم با سران مشروطه در حالت قهر و آشتی است و رفت و برگشتهایی صورت میگیرد و انتظارات بیشتری در کنترل مشروطهخواهان دارد؛ اما آن افراد عوامل برجسته انگلیس بودند که بعدها مشخص شد و میرزا اندکی بعد از فتح تهران از آنها فاصله گرفت و دیگر حاضر نشد با آنها ملاقاتی کند و آنها را منحرف کنندگان مشروطه میدانست. در ماجرای جنگل هم علی رغم تلاش چند باره این عده، حاضر نشد آنها را در نهضت جنگل بپذیرد.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏾
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
[صفحه 2 از 6]
پنج سال تبعید
او در قضایای بعد از فتح تهران در این شهر حضور دارد و آنجا ماندگار میشود. در درگیریهایی که بعد رخ داد، از جمله جنگ در «گمش تپه» با نیروهای محمدعلی شاه حضور داشت و رشادتهایی نشان داد و زخمی شد؛ بدن نیمهجان او را به باکو، قفقاز و تفلیس میفرستند و بعد از درمان به رشت بر میگردد.
میرزا، آماده فداکاری بود و هر جایی که مشروطه به او نیاز داشت برای دفاع حاضر میشد. در ماجرای اولتیماتوم دولت روسیه در ۱۳۳۰ قمری نیز از جمله کسانی بود که به امر دولت روسیه تزاری باید به مدت ۵ سال از رشت تبعید میشد. زیرا میرزا از مشروطهخواهان صاحب اثر و شخصیتی سالم بود. وقتی نیروهای روسیه تزاری رشت، تبریز و مشهد را گرفتند، در رشت جنایاتی کردند و عدهای را به دار آویختند و برحی را به زندان قازامات قفقاز بادکوبه بردند و فهرستی به دولت ایران داده شد تا این افراد که مخالف منافع روسیه تزاری هستند تبعید شوند. حکم تبعید میرزا کوچک آمد و او به مدت پنج سال حق ورود به گیلان را نداشت.
میرزا کوچک دوران این تبعید را در تهران به سر برد و حق حضور یافتن در گیلان را نداشت. وی ارتباط خود را با «میرزا کریم خان رشتی»، «عبدالحسین خان محیی»، «یپرم خان ارمنی»، «حسن خان امینالسلطان»، «سردار منصور» و «صادق خان سردار معتمد» قطع میکند و آنها را کسانی میداند که جنایاتی میکنند که مستبدان نمیکنند. این نکته در مکاتبات او آمده است.
بعد از فتح تهران و تسلط یافتن بر این شهر، از سوی همین عده، کارهایی انجام شده است که در دوران استبداد صورت نگرفته بود. میرزا کوچک وقتی در تهران بود هیچ منبع درآمدی نداشت اما حاضر نشد با این افراد در ارتباط باشد.
وی در نهایت تنگدستی زندگی بسیار سخت و ضعیفی در اتاقی اجارهای در منطقهای دور از تهران داشت اما دست خود را مقابل دوستانش دراز نمیکرد؛ در حقیقت از مشروطهخواهانی که مشروطه را به انحراف برده بودند، زده شده بود.
حرکت برای اعاده مشروطه
میرزا با عدهای از دوستان پیشین خود در تهران جلسههایی دارند و تصمیم میگیرند برای اعاده مشروطه اقداماتی انجام دهند. این جلسهها با آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال به ایران مصادف میشود. دولت ایران و احمدشاه، در جنگ اعلام بیطرفی کردند، ولی دو استعمارگر همپیمان، یعنی انگلیس و روسیه، اعتنایی نکردند و ایران اشغال میشود و بیشترین آسیب را میبیند.
همین امر موجب شد میرزا کوچک بخواهد برای دور کردن این تحقیر از ایران و برای بازگرداندن استقلال کشور و احیای مشروطه، کاری اساسی انجام دهد. اشغال ایران برای نیروهای غیرتمندی مانند میرزاکوچک سنگین بود؛ او از جمله کسانی بود که تصمیم به انجام قیامی علیه ضد استعماری گرفت. همانطور که در جنوب، بزرگانی بودند و در این ماجرا در دشتستان، بوشهر و اهواز و… جوانمردانی قیام کردند و با نیروهای اشغالگر انگلیس مقابله کردند. غیرت و حمیت اسلامی اجازه نمیداد تا ایران، این کشور اسلامی، در اشغال بیگانه باشد.
بازگشت از تبعید
میرزاکوچک مخفیانه در سال ۱۳۳۳ق وارد رشت شد و با قصدش را با عدهای از دوستان نزدیکش در میان گذاشت. در آن زمان گیلان در اشغال روسیه تزاری بود و از مدت زمان تبعید میرزا کوچک هنوز دو سال باقی بود. سپس در خفا با دو نفر از علمای معروف رشت آیتالله حاج «سیدمحمود روحانی رشتی» و آیتالله «میرزا محمدرضا حکیمی» از مجتهدان برجسته رشت که فعالیتهای زیادی در عصر مشروطه داشتند و شخصیتهای علمی و سیاسی برجستهای بودند، دیدار میکند و از آنها میخواهد از کنسول روسیه تزاری در رشت که شخصی به نام اوفسینکوف بود، اجازه حضور میرزا کوچک در گیلان را بگیرند.
دو مجتهد با کنسول صحبت میکنند و او اعلام میکند میرزا کوچک به این شرط حق دارد در گیلان حضور پیدا کند که دست از پا خطا نکند و حرکتی ضد منافع روسیه تزاری انجام ندهد. با این شرط، مجوزی برای ورود او به رشت امضا میشود و میرزا نیز با درشکه و به شکل رسمی وارد رشت میشود.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏾
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
[صفحه 3 از 6]
تأسیس «هیات اتحاد اسلام»
میرزا کوچک گروهی از علما و روحانیون رشت را دعوت میکند و جلسههای مخفیانهای برگزار میکنند. حرفهای متعددی ردوبدل و ایدههای موردنظر بحث میشد. تصمیم گرفته شد که جنگ چریکی علیه نیروهای اشغالگر روسیه تزاری و انگلیس روش کارشان باشد و جنگلهای منطقه فومنات به عنوان کانون اصلی فعالیتها انتخاب گردید. میرزا کوچک به همراه چند از علما و مجتهدان برجسته رشت جمعی به نام «هیات اتحاد اسلام» تأسیس میکنند و این هیات، حلقه فکری و شورای رهبری نهضت جنگل است و نام نهضت هم به همین اسم هیات اتحاد اسلام انتخاب گردید.
این شخصیتها در کتب تاریخی مورد اجحاف واقع شدند؛ قانون نانوشتهای وجود داشت تا در مورد نقش این افراد صحبت نشود و حتی تلاش شد اسم اعضای هیات اسلام گفته نشود. اسم این اشخاص بهسختی به دست آمده است و بهطور معمول سعی شده با سکوت از کنار این اسمها عبور شود؛ درحالیکه علمای بزرگی در این هیات عضو بودند، به این ترتیب هستند: «آیتالله حاج سید محمود روحانی رشتی»، «آیتالله حاج میرزا محمدرضا حکیمی»، «آیتالله سید عبدالوهاب صالح ضیابری»، «آیتالله شیخ علی علمالهدی»، «حجت الاسلام شیخ بهاءالدین املشی»، «حجتالاسلام میرمنصور هدی»، «شیخ محمود کسمایی»، میرزا کوچک جنگلی و «حاج احمد کسمایی» از مؤسسان نهضت جنگل و از اعضای هیات اتحاد اسلام بودند، میرزا کوچک بازوی اجرایی این هیات بود. در بیشتر دوران نهضت، این هیات، نهضت جنگل را هدایت و رهبری میکرد تنها عضو غیرروحانی جمع حاج احمد کسمایی است که تاجر بود و بعد از میرزا کوچک از نظر فعالیتهای اجرایی دومین شخص نهضت بود.
نهضت جامع میرزا
هیئت اتحاد هیات اسلام رهبری نهضت را از آغاز آن که ماه شوال ۱۳۳۳ قمری بود تا ماه رمضان ۱۳۳۶ قمری برعهده داشت و تقریباً سه سال رهبری نهضت برعهده این هیات بود و بعد از رمضان ۳۶ تا ۱۳۳۸ رهبری نهضت به عهده کمیته اتحاد اسلام است و هسته هیات به کمیته تبدیل شد و اعضا با تغییراتی در کمیته به ۲۷ نفر تبدیل شدند.
در کمیته، اعضای غیرروحانی هم اضافه شدند. اعضا، وظایف و مسئولیتهای متفاوتی داشتند و نهضتی جامع بود و از بحث آموزشهای نظامی تا مالی، روزنامهنگاری، ساخت و تعمیر سلاح تا سایر مباحث، مسئولیتهای مختلفی وجود داشت. در این دوره، روحانیونی همچون «شیخ احمد سیگاری»، «شیخ محمدحسن آمُن» و «میرزا محمدی انشایی» از دوستان و یاران نزدیک میرزا کوچک هستند که در این فضا مؤثرند.
مستقل از احزاب سیاسی
در زمان تشکیل نهضت جنگل، احزاب و تشکلهای سیاسی و اجتماعی زیادی در کشور ایجاد شده بودند. از مجلس دوم انواع و اقسام گروهها و طیفهای داخلی یا وارداتی وجود داشتند. اما میرزا کوچک و نهضت جنگل، در قالب در هیچکدام از این گروهها و احزاب وارد نشد و تشکیلات جدیدی بنیان نهاد که همان هیئت اتحاد اسلام بود.
در «هیات اتحاد اسلام» تشکیلات مفصل سیاسی و نظامی به وجود آورد که جدای از تمام آنچه در فضای کشور وجود داشت. بهخصوص حزب دموکرات که نیروهای انگلوفیل و همفکران تقیزاده مانند حسینقلی خان نواب، سلیمان میرزا اسکندری، میرزا محمدرضا مساوات، حیدر خان عمواغلی و… در آنجا حضور داشتند و حزبی تندرو بود. یکی از مرامنامههای منتشرشده بعد از فتح تهران، مرامنامه حزب دموکرات بود که بسیار مهم است.
نظامنامههای مختلفی در آن زمان منتشر شد؛ نخستین مرامنامههای احزاب کلاسیک ایران در آن برهه منتشر شد و میرزا کوچک نیز میتوانست در آن فضا وارد شود اما تشکیلات جدیدی با نام «هیات اتحاد اسلام» تشکیل میشود. این نکته مهم است که نهضت جنگل در مقابل این احزاب ایجاد شد و از لحاظ فکری با آنها فاصله داشت و نمیتوانست در آن فضای فکری فعالیت کند و آرمان آنها را بهعنوان آرمان خود انتخاب کند.
روزنامه جنگل ارگان رسمی نهضت جنگل بود که انتشار آن از ۱۳۳۵ق شروع شد و دو، سه سالی تا ۱۳۳۸ق ادامه داشت و انتشار آن تا حدودی با فراز و فرود همراه بود، اما روزنامهای خوب و قوی بود و در منطقه کسما که زمانی از کانونهای عمده نهضت به شمار میرفت، انتشار مییافت و کسی که مدیر مسئول و سردبیر آن بود، غلامحسین نویدی کسمائی بود.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏾
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
[صفحه 4 از 6]
هدف قیام میرزا چه بود؟
دلایل قیام جنگل و اندیشه آنها در این روزنامه درج میشد و روزنامه به اقصی نقاط ایران میرسید و مورد علاقه مردم بود و از آن استقبال میشد. روزنامه جنگل شماره ۲۸، در ۱۵ جمادی الثانی ۱۳۳۶، ص۲ مطلبی منتشر کرد و نوشت، مقصود سران نهضت جنگل از نام اتحاد اسلام و قیام چیست. هیات اتحاد اسلام، مقصود خود از قیام را در این شماره نوشته است:
«ما به نام اتحاد اسلام قیام کردیم و به این جمعیت مقدس منتسبایم ولی باید دانست که طرفدار اتحاد اسلامایم، به معنای سادهی «انما المومنون اخوه»؛ یعنی میگوییم در این موقع که تشدد کلمه و اختلاف میان ایرانیان و اسلامیان، مسلمانان را به دست دشمن عمومی، ذلیل و زبون کرده، نباید مسلمانان برادرکشی کنند و به نام شیعه و سنی و سایر عناوین مذهبی، به جان هم بیفتند و مجال استفاده به دشمن عمومی بدهند.
و به حکم اینکه ما ایرانی هستیم و مسئول و وظیفهدار حفظ این آب و خاک، ایران و وطنِ مقدس ایرانیان در نظر ما به همه بلاد اسلامی مقدم است. … البته برادران اسلامی ما، مادامی که به وظایف اخوّت خود عمل کنند، بر دیگران مقدم خواهند بود و ما نیز از استقلال ممالک اسلامی خورسند، و از تزلزل استقلال خانههای مسلمین متأثر میشویم. این است معنی اتحاد اسلامی که ما میگوییم.»
این نظر آنها در مورد اتحاد اسلام بوده و نکات جالبی در آن است و میتوان گفت مشابه گفتمان جمهوری اسلامی که ابتدا استقلال ایران و سپس حفظ استقلال سایر کشورهای اسلامی را در نظر دارد. نکته مهم دیگر، نگاهی است که به ایران داشتند و از باب وظیفه دینی و شرعی، نخستین وظیفه را، در حفظ استقلال ایران میدانستند و در این زمینه تلاش میکردند.
دوران مختلف نهضت جنگل
نهضت جنگل، نهضت بزرگی بود و طولانیترین نهضت در تاریخ ۱۰۰ ساله اخیر، بعد از نهضت ۱۵ ساله امام خمینی است. نهضتی که حدودا هفت سال به طول انجامید و اتفاقات زیاد و فرازوفرود فراوانی دارد. جنگ مستقیم با نیروهای انگلیسی و روسیه تزاری و درگیریهای متعدد با قزاقهای ایران در کارنامه خود دارند. البته سعی میکردند تا جایی که میتوانند از جنگ با نیروهای داخلی بپرهیزند چون میرزاکوچک عقیده داشت جنگ با ایرانیها صحیح نیست و «برادرکشی» است و تا جایی که در توان داشت از جنگیدن با نیروهای داخلی پرهیز میکرد.
او شخصیت شناخته شدهای در کشور بود و مردم از جاهای مختلف کشور به او میپیوستند. امروزه آنچه در خصوص نهضت جنگل، در اذهان بسیاری وجود دارد، مربوط به دوساله پایانی آن است، دورانی که از خرداد ۱۲۹۹ شمسی تا آذر ۱۳۰۰ در کمتر از دو سال رخ داد و به پایان نهضت انجامید. در حالیکه پیش از آن دورهای پنجساله بود و جنگهای متعددی داشتند و رهبری نهضت به دست «هیأت اتحاد اسلام» بود. این بحث قابلیت گفتوگو دارد. هزینههای نهضت جنگل از مالیات مردم گیلان و عُشریه پرداخت میشد. یکی از دوران مهم، نهضت پنجساله اول است که در خصوص این دوره طولانی بسیار کمکاری شده است و منابع تاریخی هم کمتر به این بخش پرداختهاند.
تحولات نهضت جنگل
نهضت جنگل از آغاز دارای دو بحث کلی است. اتهام تجزیهطلبی نهضت جنگل در دو فضا قابل بررسی است. بخش نخست به دوران آغاز نهضت تا خرداد ۱۲۹۹ شمسی مربوط است که هنوز جمهوری تشکیل نشده و کمیته اتحاد اسلام رهبری نهضت را برعهده دارد و بخش دوم از ۱۲۹۹ تا شهادت میرزاکوچک است که نهضت از حیث نظری و فکری در این دو فضا بهطور کامل متفاوت عمل میکند.
دوره نخست در فضای فکری قاجاری، میرزا در تلاش برای برقرار کردن مشروطه بود و به شاه قاجار پایبند است و به ایران علاقه دارد و در بخش دوم نهضت که جمهوری تأسیس میشود، قاجاریه و حکومت مشروطه سلطنتی را قبول ندارد و مدل حکومت جمهوری را برای ایران میپسندند و در این فضا حکومت جدید را تأسیس کرد. امام خمینی(ره) در سال ۵۷ جمهوری اسلامی ایران را ایجاد و روی همین نظر صحه گذاشت که سیستم جمهوری مناسبتر از مشروطه سلطنتی است.
شبهه تجزیهطلبی میرزاکوچک از زمان حضور او، در اشکال گوناگون مطرح میشد و بعد از شهادتش در کتب مختلفی ذکر شد. به خصوص در دوران رژیم پهلوی، شبهه تجزیهطلبی میرزا کوچک مورد علاقه حاکمیت هم بود و منتشر میشد. میرزا کوچک و نهضت جنگل برای استقلال ایران فعالیت کردند که در نقطه مقابل تجزیهطلبی است. نکته عجیبی که وجود دارد اینکه میرزا یا اطرافیان یا نزدیکان او در هیچ کجا اشارهای به تجزیه گیلان نکردند و هیچ اشارهای در مکاتبات و سخنان، اسناد، تلگرافها و… به تأسیس جمهوری گیلان نشده است بلکه همه جا با صراحت سخن از جمهوری ایران است.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏾
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
[صفحه 5 از 6]
قیام جنگل و مسأله تجزیهطلبی
اگر بخواهیم در مورد ایرانگرایی و اسلامگرایی نهضت شواهدی بیاوریم، شاید بهاندازه یک کتاب مطلب جمعآوری شود. اما فقط به نکات مهم بسنده میکنم. روزنامه جنگل در شماره نخست و در سرلوحهاش از این عنوان بهصورت شعار جنگل یاد کرده است: «این روزنامه فقط نگاهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است». در واقع هیچ چیزی در مورد گیلانیان یا رشتیها نوشته نشده است. در شماره نخست، اعلامیهای تحت عنوان اعتذار، منتشر کردند و از وزارت معارف برای روزنامه جنگل درخواست امتیاز شد و اگر دولت مرکزی را قبول نداشتند و ادعای خودمختاری داشتند، به مجوز نیازی نبود.
در شماره ۲۳ روزنامه جنگل به تاریخ دهم ربیعالثانی ۱۳۳۶ق عبارتی درج شده و توصیفهایی در مورد خرابی و اشغال ایران ذکر شده است و جملهای طلایی در این شماره وجود دارد: «مقاصد جنگلی چیست؟ یک کلمه ساده، فقط حفظ استقلال ایران و سعادت ایرانیان است.» آنها وظیفه اصلی خود را حفظ استقلال و سعادت ایرانیان میدانند و هیچ حرفی از حفظ استقلال گیلان و گیلانی نیست بلکه سخن از ایران است.
در شمارههای بعدی نیز بارها مطالب زیادی در خصوص مقابله با اجنبی بهخصوص انگلیسیها وجود دارد. در شماره ۲۶، روز ۱۹ جمادی الاولی ۱۳۳۶ق، در مورد پلیس جنوب موضع گرفتند و نامهای سرگشاده به همه ایالات، ولایات، ایلات و عشایر نوشتند و اعلام کردند انگلیس در حال تأسیس پلیس جنوب است و شما هستید که باید برای حفظ استقلال ایران تلاش کنید و ما به شما کمک میکنیم و شما هم به ما کمک کنید و دستبهدست هم بدهید و ایران را از دست اجنبی خلاص کنید. و مینویسد باید این کار را برحسب وظیفه ایرانی و اسلامی خود انجام بدهیم. و به وظایف اسلامی و ایرانی و حفظ وطن خود قیام کنید.
مرامنامه نهضت جنگل
نکته بعدی مرامنامه و نظامنامه کمیته اتحاد اسلام است که در سال ۱۳۳۶ق توسط هیأت اتحاد اسلام منتشر شد. این مرامنامه اوج خواستهها و آرا و افکار شورای مرکزی است. در مقدمه این تعبیر آمده است: «از افکار رقیقه و احساسات معصومانه و مظلومانه معدودی از علاقهمندان به اسلامیت و ایرانیت و جبار منتقد و منتقم و روح مقدس مؤسس آیین مطهر اسلام استعانت طلبیدهایم و از سه سال قبل تا به امروز برای احیای ایران و اعاده افتخار تاریخی این سرزمین تلاش نمودهایم.»
نام مرامنامه نیز «مرامنامه جمعیت اتحاد اسلام و ایران» بوده و تا پایان، تعبیر ایران آمده است و نه گیلان. این مرامنامه در دنباله خود، نظامنامهای دارد که به نظرم یکی از مهمترین اسناد نهضت جنگل بود که در نخستین بند از ۱۲ بند آن، حفظ استقلال و تمامیت ملکی ایران و رفع تجاوزهای اجانب ذکر شده است که هر شبههای را در مورد نهضت جنگل بر طرف میکند.
نکات جالب دیگری در نظامنامه که ضمیمه مرامنامه است وجود دارد. تأسیسات جمعیت اتحاد اسلام عبارت است از دستههای کمیتههای محلی و کمیتههای ایالتی و ولایتی و کمیته مرکزی و توضیح میدهد که در این بخشها باید کمیتههای محلی در سراسر کشور تشکیل شود و کیفیت و عضوگیری و سایر جزئیات نکات مهمی دارد و نوع تشکیلات را بیان میکند.
در بندی از نظامنامه آمده است که محل کمیته مرکزی بهطور موقت در گیلان خواهد بود. و تصریح شده وقتی توانستیم تهران را به تصرف در بیاوریم این کمیته باید در تهران تشکیل شود و در آخرین بند این مرامنامه دوباره تأکید کرده مادامی که کمیته مرکزی در تهران انتخاب نشده است، کمیته ایالتی گیلان قائم مقام آن خواهد بود. این نکته جالبی است که کمیته گیلان را قائم مقام و موقتی میدانسته است.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏾
هدایت شده از روزنه
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید #میرزاکوچک_جنگلی
[صفحه 6 از 6]
نخستین ندای جمهوریخواهی
در دورانی که میرزاکوچک، جمهوری خود را در خرداد ۱۲۹۹ شمسی تأسیس کرد، بهعنوان رئیسجمهور قرار گرفت. نخستین جمهوری تشکیل شده در ایران، همین است و در همه مراحل سخن از جمهوری ایران است نه جمهوری گیلان. بعد از انتشار بیانیه تأسیس جمهوری، سعی میکنند آن را رسمی کرده و به گوش همه برسانند و این بیانیه سر و صدای زیادی در ایران کرد. چون نخستین ندای جمهوریخواهی در ایران است.
در این بیانیه، عنوان آن جالب است؛ در بالا نوشته شده: «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل گیلان» و هیچ کجا حرفی از جمهوری رشت و جمهوری گیلان و پایتختی رشت به میان نیامده است. در همین بیانیه تعبیری دارد که میگوید: «وقت و موقع استفاده ظلمدیدههای ایرانی و قوای ملی جنگل که ذخیره همه احرار ایران است، فرا رسیده. این قوه ملی با کمک و معاونت عموم نوع پروران دنیا خود را به اسم انقلاب سرخ ایران موسوم کرد.» (تاریخ انقلاب جنگل به روایت شاهدان عینی، محمدعلی گیلک، گیلکان، رشت، اول، ۱۳۷۱، ، ص۲۸۰)
در این بند نیز از «انقلاب سرخ ایران» حرف میزند و به گیلان اشارهای ندارد. در بند دیگری در مورد انقلاب سرخ آمده «جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت را ملغی کرده و جمهوری را رسماً اعلام میکند.» و اعلام کردند که اینها موقت است و باید تهران را بگیرند و در آن صورت تهران پایتخت خواهد بود و جمهوری باید در تهران و برای همه ایران مستقر باشد و گسترده آن در تمام ایران است. (همان)
جمهوری گیلان؟
دومین شاهدی که در بحث عدم تجزیهطلبی نهضت جنگل در دو سال پایانی وجود دارد، سربرگهای جدید در دو سال پایانی بود که مورد استفاده در مکاتبات داخلی بود. بالای سربرگها تصویر «شیر و خورشید» ثبت شده و در پایین، شورای جمهوری ایران نوشته شده و در پایین «شورای انقلابی ایران» درج شده است. لذا هیچ حرفی از «جمهوری گیلان» در سربرگها وجود ندارد.
حتی در زمان کودتا علیه میرزا کوچک که بخشی از نهضت به دست «احسانالله خان دوستدار» جدا شد و او همراه با سایر بلشویکها علیه میرزا کودتا کرد و میرزا به جنگلهای فومن عقب نشست، باز هم در سربرگهای جدید از درفش کاویانی استفاده شد و در پایین سربرگ نوشته شد «کمیته انقلاب مرکزی آزادکننده ایران» و همه اینها اشارهای از این است که در این دوران نیز حرفی از «جمهوری گیلان» وجود ندارد.
میرزا در دوران کمتر از دو ماه ریاست جمهوری با عنوان صدر شورای جمهوری ایران امضا میکند و بعد همان امضای معروف کوچک جنگلی را درج میکرد. در روزنامههای کمونیستها و بلشویکهای رشت که علیه میرزا کوچک بودند، از جمله روزنامه «انقلاب سرخ جنگل» که علیه میرزا کوچک بود، از لوگوی روزنامه جنگل سوءاستفاده میشد تا از اعتبار آن روزنامه وام بگیرند. در این روزنامه این عنوان درج شده بود که این روزنامه ناشر افکار کمیته انقلاب سرخ و ارکان حکومت جمهوری شوروی ایران است و در اینجا نیز کمونیستهای رسمی، عنوان «جمهوری ایران» را مورد استفاده قرار دادند. یعنی بحث تجزیه بهطور مطلق در گیلان مطرح نبود.
منابع قابل مطالعه
در مورد میرزاکوچک نکات زیاد است که اجمالی از آن ذکر شد. کتابهایی که در آنها تاریخ نهضت جنگل درج شده، سهگانه زیر قابل استفاده عموم و محققین هست: ۱٫ «سردار جنگل» نوشته ابراهیم فخرایی، ۲٫ کتاب «تاریخ انقلاب جنگل»، نوشته محمدعلی گیلگ، ۳٫ کتاب «قیام جنگل» نوشته «اسماعیل جنگلی» کتابهای مهمی هستند که نویسندگان آنها از اعضای نهضت جنگل به شمار میرفتند و شاهد وقایع بودند. البته بعدها هر کدام گرایشهای متفاوتی پیدا کردند، هر کدام از این کتابها دارای مشکلات و کاستیهایی هستند ولی در مجموع کتابهای خوبی هستند و در میان منابع موجود، خیر الموجودین هستند.
🔸روایتی ناشنیده از نحوه شهادت میرزاکوچک را اینجا بخوانید:
yun.ir/le8v8f
❄️روزنه؛خانه فضلا و فرهیختگان:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 خط حزبالله ۳۱۷ | قیام علیه غفلت و غارت
🔻 شمارهی سیصد و هفدهم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «قیام علیه غفلت و غارت» منتشر شد.
🔹️ خط حزبالله بهمناسبت صدمین سالگرد بزرگداشت میرزا کوچکخان جنگلی در گزارش این هفتهی خود به بررسی تلاش های شخصیت های ضد استعماری ایرانی در دو قرن اخیر و مبارزات آنها با دشمنان خارجی و وابستههای داخلی آنان پرداخته است.
👈 سخن هفتهی خط حزبالله در آستانهی شانزدهم آذر و روز دانشجو نگاهی به خصوصیات و مسئولیتهای مهم «جنبش دانشجویی» از منظر رهبر انقلاب داشته است.
🌷 شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم میثم نجفی تقدیم میشود.
نسخه pdf👇
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🖋قیام علیه غفلت و غارت
👈🏼 چهرههای ضداستعماری دو قرن اخیر ایران همزمان در دو جبهه داخل و خارج با استعمار میجنگیدند
📜 #گزارش_هفته این شماره خطحزبالله را در khl.ink/khat مطالعه کنید
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | میرزا کوچک جنگلی؛ نماد شجاعت ایرانیان
🔻 رهبر انقلاب: نماد شجاعت و مجاهدت مردم گیلان، بحق شهید بزرگوار، میرزا کوچک جنگلی است که برای اسلام، برای قرآن، برای اقامهی دین و در مقابلهی با بیگانگان و متجاوزان، در دوران غربت قیام کرد و یاد او هرگز نباید فراموش شود.
💻 @Khamenei_ir
من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر.
روح مطهر رزمنده خستگی ناپذیر کردستان، اب الشهيد، حضرت حجت الاسلام نورالدين حيدري (پنجشنبه یازدهم آذرماه) به حق پیوست.
ایشان نخستین نماینده ولی فقیه در سپاه کردستان و مسؤول دفتر نمایندگی ولیفقیه در سپاه کردستان و ارومیه در دوران دفاع مقدس، بود.
این روحانی انقلابی همچنین رئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان، ریاست بنیاد مسکن، مسؤولیت دادستانی سپاه کردستان، مسؤول پذیرش سپاه و شورای نگهبان را نیز بر عهده داشته است.
او در سال ۱۳۱۷ در زنجان به دنیا آمد. حجتالاسلام حیدری از گذراندن سطوح درسی به عنوان طلبه وارد حوزه علمیه زنجان شد و سپس برای ادامه تحصیل به قم عزیمت کرد. او در سال ۱۳۵۹ پس از مراجعت به دفتر تبلیغات به درخواست آیتالله مدنی برای ماه مبارک رمضان به همراه طلاب دیگر به همدان رفت و پس از بازگشت از دوره در هفتم مهر ماه سال۱۳۵۹ به سمت باختران (سابق) عزیمت کرد و سالها در آنجا به عنوان مسؤول دفتر نمایندگی ولیفقیه در سپاه کردستان و ارومیه خدمت کرد. او همچنین پدر شهید احمد حیدری است که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیده است.
پیش از این کتاب «فرزند کردستان» درباره زندگینامه حجتالاسلام حیدری به همت واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی به قلم محمدعلی صدرشیرازی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
برای شادی روح این روحانی انقلابی حمد و صلواتی هدیه کنیم.
@rozaneebefarda
انا لله و انا الیه راجعون
آیتالله حاج شیخ "عباسعلی صادقی" عالم انقلابی لرستان در ۹۶ سالگی به رحمت حق پیوست.
آیت الله عباسعلی صادقی قهاره (متولد ۱۳۰۴ ش در اردستان) از روحانیون برجسته و معروف حوزه علمیه کمالیه لرستان، با دعوت آیت الله کمالوند در سال ۱۳۳۸ به خرم آباد هجرت کرد و در مدت اقامت طولانی مدت و دائمی خود در خرمآباد، منشأ خدمات ماندگاری در استان لرستان شد.
آیت الله صادقی قهاره با مراجع تقلید و بزرگان حوزه علمیه قم از جمله آیت الله بروجردی و امام خمینی(ره) ارتباط نزدیک داشت و با شخصیتهای بزرگی چون شهید سید مصطفی خمینی و شهید مطهری روابط صمیمانه داشت.
پشتیبانی ایشان از نهضت امام خمینی(ره) منجر به بازداشت و زندانی شدن در کمیته ضدخرابکاری رژیم پهلوی، را به دنبال داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در عرصههایی چون ریاست دادگاه انقلاب و حاکم شرع، ریاست حوزه علمیه کمالیه و تربیت طلاب، حضور در جبهههای جنگ و همراهی و حمایت معنوی رزمندگان، سفرهای تبلیغی به اقصی نقاط کشور و شهرها و روستاهای مختلف لرستان به خدمت صادقانه مشغول بود.
در سالهای اخیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به گردآوری و انتشار تاریخ شفاهی آیتالله صادقی قهاره اقدام کرد و کتاب ارجمند #میان_لشکر_هجران حاوی خاطرات خواندنی ایشان است.
صلوات و حمدی به روح ایشان هدیه کنیم...
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053