مجلس بزرگداشت عالم ربانی، استاد مهدی پیشوایی
▫️با پیام حضرات آیات مکارم شیرازی و سبحانی
🔹و سخنرانی آقایان اعرافی، رجبی، و یوسفی غروی
هم اکنون در لینک ذیل:👇
heyatonline.ir/fa/heyat/40
@rozaneebefarda
▪️انا لله و انا الیه راجعون
إذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
حجةالاسلام و المسلمین محمد اسعدی، قرآنپژوه برجسته حوزوی به رحمت حق پیوست.
فقدان این اندیشمند انقلابی و فاضل، ضایعهای جبرانناپذیر برای جامعه قرآنپژوهی و حدیثپژوهی در حوزه و دانشگاه است.
آثار گرانبار ایشان امروز در دسترس قرار دارد و افسوس که شمع وجود پربار او در اوج پختگی علمی خاموش شد و حوزه علمیه قم اندیشمندی خوشآتیه و بزرگ را از دست داد.
امید است خداوند روح بلند این اندیشمند عاشق مکتب اهل بیت علیهمالسلام را با امام و شهدا محشور فرماید.
جهت شادی روح ایشان حمد و صلواتی هدیه کنیم.
@rozaneebefarda
اثری فراموش شده از مرحوم استاد حکیمی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️در آستانه اولین محرم بعد از انقلاب بنا بر نظر حضرت امام(ره) برای آگاهی طلاب و روحانیون از برخی مسائل لازم، سمیناری ده روزه در مدسه فیضیه برگزار گردید. مرحوم محمدرضا حکیمی ره در تاریخ 19 آبان 1358 سخنران این سمینار با عنوان"هویت صنفی روحانی" بود.
این سخنرانی بعد از پیاده سازی و انجام برخی تغییرات توسط خود ایشان با همین نام در قالب کتاب منتشر گردید.
▫️ اثر "هویت صنفی روحانی" در دهه شصت چند باری تجدید چاپ شد. اما در حال حاضر به خاطر کمیاب بودن آن در میان طلاب و حوزویان، به شدت مهجور است.
🔹این کتاب در ضمن هفتاد سرفصل و در 104 صفحه به بیان ابعاد مختلف هویت صنفی طلبه و روحانی میپردازد. برخی سرفصلهای این کتاب عبارتند از:
هویتهای سه گانه انسان
شرح هویت صنفی
نیاکان صنفی طلاب
تعریف طلبگی
خودسازی از راه شناخت هویت صنفی
نخستین وظیفه یک طلبه
بحثی در باب«تصفیه» و نقش طلاب جوان در آن
مخالفان تصفیه چه کسانی هستند
ای طلاب جوان به داد روحانیت برسید
از تصفیه نهراسید
سایه گسترده امام(ره)
تصفیه به دست چه کسانی
لزوم آگاهی در «نهضت تصفیه» و .....
در ادامه خلاصهای از برخی سرفصلهای این کتاب خواهد آمد.
نخستین وظیفه یک طلبه
بنابراین نخستین کاری که یک طلبه _به عنوان یک طلبه_ باید بکند، این است که تبارنام صنفی خویش را به خوبی بشناسد، و بداند که وارد چه جریانی شده است، و چکاره است، و پا جای پای چه کسانی گذاشته است.
در این شناخت و پیگیری است که میرسد به منشا صنفی روحانی.
طلبه هنگامی که دانست که از نظر صنفی و شغلی، از تبار پیامبران است و سلاله ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص)، و هنگامی که دانست که از موضع بت شکنانِ بزرگِ تاریخ سخن میگوید، با شخصیت و قوامی سخن خواهد گفت پیامبرانه، مانند امام خمینی.
.... نگوئید: ما علی(ع) نمیشویم. کسی نمیخواهد شما علی بشوید، اما اثری و شباهتی از او باید داشته باشید، چون دنباله صنفی او هستید، و ادامه جریانی که او نیز در آن جریان قرار داشته است. اگر هیچ شباهتی و کاری به علی ع و به امام جعفر صادق ع نداشته باشید، و نخواهید این شباهت را در خود ایجاد کنید ، راه بازار باز است، آدم میرود کاسب میشود، داعی ندارد که طلبه بشود. طلبه که شد، یعنی: قبول یک سلسله مسائل و تربیتها و شدنها و تعهدها.
▫️هویت صنفی روحانی، صص 31و 32.
@rozaneebefarda
چالش هستهای
اثر مهم سیدمحمود نبویان پیرامون مسئله هستهای #منتشر_شد
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دوران عزت و پیشرفت، بر اصول درست و محکم دیپلماسی، استوار بوده است: ایستادگی در برابر فشار و تهدید نسبت به دفاع از حقوق اساسی ملت ایران، غیر قابل مذاکره بودن حقوق مسلم هسته ای ایران، برگزاری مذاکرات عادلانه و به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت ایران، عدم محدودیت مذاکرات به سه کشور اروپایی، تاکید بر توازن میان تکالیف ملت ایران با حقوق شناخته شده اش در قوانین بین المللی، دوسویه بودن روند اعتماد سازی و لزوم کسب اعتماد ملت ایران از سوی غرب، پیگیری جدی استقلال و خودکفایی در تولید سوخت هستهای، برخی از اصول دیپلماسی بوده اند که تعقیب و اعمال آنها سبب عزت و پیشرفت ملت ایران شده است.
🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇
✅ سایت من و کتاب
manvaketab.ir
✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی
nashreshahidkazemi.ir
@rozaneebefarda
روزنه
بداخلاقی رسانهای در #جهان_آرا #تلنگر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در برنامه امشب جهانآرا با موضوع #طا
طالبان، برنده اصلی یک مناظره تلویزیونی در ایران
دیرگاه محمدکاظم کاظمی(شاعر سرشناس افغانستانی) درباره برنامه جنجالی شبکه افق
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
برندۀ اصلی این مناظره به نظرم محمدنعیم بود. در فرصت اندکی که داشت، با تسلط، مهارت، سخنوری و البته با مغلطهکاری و انحراف اذهان به سمت مطلوب خود، همه حرفهایش را گفت، بدون تپق، بدون لکنت، بدون کوتاه آمدن از مواضع خود.
در جریان #امریکا هم حرف دل خود را گفت و آب پاکی روی دست آقای ثابتی ریخت. گفت امریکا به کشور ما حمله کرده بود، با او جنگیدیم. وگرنه ما که با امریکا مشکلی نداریم.
قابل توجه کسانی که تصور میکردند طالبان دشمن خونی امریکایند و همواره بر این موضع خود خواهند بود. نه برادر من. آنها عملگرایند نه ایدئولوژیست. خیلی قشنگ و ماهرانه چرخش میکنند و شما را جا میگذارند متأسفانه.
@pamirnews
@rozaneebefarda
#شهامت_عذرخواهی
اقدام قابل تحسین رئیس پرتلاش و زحمتکش سازمان زندانها پیرامون هک شدن دوربینهای زندان اوین
این نحوه مواجهه با نواقص و کاستیهای عرصه حکمرانی، کمسابقه و زمینهساز اصلاح و تعالی است.
@rozaneebefarda
1.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|| ببینید: پیکر استاد محمدرضا حکیمی در رواق دارالحجه حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد
@rozaneebefarda
روزنه
اثری فراموش شده از مرحوم استاد حکیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در آستانه اولین محرم بعد از انقلاب
عملکرد انقلابی درباره عالم بدعمل
علامه محمدرضا حکیمی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
.... روایتی است بسیار جالب توجه، بد نیست آنرا در اینجا مطرح سازیم. روایت از امام علی بن ابیطالب است: یَجِبُ عَلَی الاِمام، اَن یَحبِسَ الفُسّاقَ من العلماء و الجُهّالَ من الاَطِباء و المَفالیسَ مِنَ الاَکرِیاء.
- وظیفه امام است که عالمان فاسق، و پزشکان غیر متخصص، و مکاریان(در این زمان: مدیران شرکتهای حمل و نقل) بیوثیقه را بازداشت کند.
.... امام علی ع در این مقوله (یعنی گروههای مُضرّ به حال جامعه که باید بازداشت شوند)، نخست عالمان غیر متعهد(روحانی نمایان) را ذکر میکند، و لازم میداند که آنان بازداشت و زندانی شوند، تا جامعه از شر اینگونه کسان در امان ماند.
پس با توجه به این تعلیمات صریح و والا، اگر کسانی درباره«تصفیه روحانیت» سخن بگویند، و برای این امر اهلیت داشته باشند، و معلوم باشد که مقصدی جز اصلاح ندارند(إن ارید إلّا اصلاحَ مَا استَطَعتُ) نباید در برابر آنان، هو و جنجال بهراه انداخت. تصفیه صلاحدید عقل، و دستور ِ صریح و قاطع شرع است.
▫️هویت صنفی روحانی، صص 56 و 57
@rozaneebefarda
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید|| پاسخ مرحوم حجتالاسلام و المسلمین #اسعدی به شبههافکنی #سکولارهای_حوزوی پیرامون #ولایت_فقیه
#انتشار_برای_نخستینبار
#اختصاصی
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سروش محلاتی؛ نفی دشمنستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟!
[ص1 از 5]
#اختصاصی|| پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
آقای سروش محلاتی اخیرا سخنرانی با عنوان «امام حسین (ع) و نفی دشمن ستیزی تحمیلی» ایراد کرد و تلاش کرد حکم جهاد در زمان پیامبر(ص) را صرفا یک حکم الهی و خالی از هر نوع حکم حکومتی الزامی نشان دهد.
او مدعی است گرچه جهاد یک واجب شرعی است و ترکش عقاب اخروی دارد، اما مردم مسلمان، حق داشته و دارند حتی در زمان پیامبر خدا و امام معصوم، دشمن ستیزی را نپسندند و در واقع از ایشان تمرد کرده و در زمان مبارزه مسلمین با دشمنان، در خانه بنشینند، بی آنکه پیامبر، موظف یا مجاز به الزام ایشان باشد.
او میگوید: «مردم گله نیستند که برای آنها جاده بسازیم و به سمت وسویی کشیده شوند و احدی حقّ تخلف از راهی که ما تعیین میکنیم را نداشته باشد.» (دقیقه 56)
به حسب ظاهر، این را بر مبارزه سیاسی جمهوری اسلامی با جبهه استکبار (که تنها راه پیشرفت حقیقی و مقدمه تعالی روزافزون ایران عزیز در آینده است) نیز تطبیق داده و میگوید:
«مبارزه هزینه دارد -گاهی زخم و گاهی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به خصوص در دنیای مدرن- آیا تودههای مردم که میخواهند این هزینهها را بپردازند و روز به روز جیبشان کوچکتر میشود، آمادگی دارند؟ اگر ندارند، نباید...»(دقیقه 57:45)
اما استدلالهای محلاتی بر این ادعا چیست؟
یک: «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ» (نساء، 84) (در راه خدا به جنگ برخیز تو فقط به وظایف و اعمال خودت مکلف هستی)
محلاتی میگوید: «خداوند به پیامبر میفرماید برای قتال در راه خدا، غیر خودت را به سختی و کلفت نینداز خداوند کسانی که کوتاهی میکنند را مورد مواخذه قرار میدهد، اما پیامبر نباید دیگران را وادار به استقامت و اجبار کند فقط میتواند مردم را تشویق کند»
محلاتی به علامه طباطبایی نسبت میدهد:
قرآن تاکید دارد هنگامی که برخی بر جنگ و درگیری خوش ندارند، خودت برو. وظیفه دیگران متوجه خودشان است.
استدلال دوم: رفتار امام حسین (ع) در شب عاشورا که یاران را مرخص میکردند تا جنگ تحمیلی نباشد.
پاسخ به این دو استدلال، در چند شماره بیان میگردد:
🔹 اول
حکم اسلامی دو نوع است: حکم الهی و حکم حاکم. حکم حاکم در کتب فقهی، موضوعی پرگفتگو است. امام خمینی(ره) مینویسند:
«وقتی رسول خدا از جهت ریاست و سلطنت خود دستوری دهند مثلاً لشکری را مأمور رفتن به منطقهای نمایند و مردم اطاعت یا عصیان کنند، این اطاعت یا عصیان از خود ایشان است نه از حکم الهی،
بله فرمانبری از این اوامر، همانند احکام الهی واجب است، ولی این موارد، فرامین مستقلی از ایشان است که به حکم خداوند، اطاعت از آن واجب است. آیه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسولَ و اوليالأمر منكم» و برخی آیات دیگر ناظر به این مقام معصومان است.» (الرسائل، قم، 1410، ج1، ص50)
دستور حضرت به گروهی خاص برای مبارزه در زمان و مکانی معین، حکم پیامبر است نه مستقیما حکم خداوند.
مثلا حکم حکومتی در تصویب مجازات برای متخلّفین از قوانین قاچاق، گمرکات، رانندگی و... وجود دارد.
امامخمینی(ره) در پاسخ به جایگاه این مجازاتها چنین مرقوم فرمودهاند:
«در احکام سلطانیه که خارج است از تعزیرات شرعیه، در حکم اوّلی است، متخلّفین را به مجازاتهای بازدارنده به امر حاکم یا وکیل او میتوانند مجازات کنند.» (صحیفه امام، ج19، ص472)
لذا با توجه به منابع دینی، حاکم اسلامی علاوه بر اینکه باید مرتکبان گناهان (غیر از جرایم مستوجب حد و قصاص) را تعزیر نماید (اگر مصلحتی اهم وجود نداشته باشد) میتواند برای تخلف از قوانین، مجازاتهایی قرار دهد.
اینکه شرکت در جنگ الزامی باشد یا خیر، بستگی به تشخیص حاکم دارد، اوست که با شناخت عمیق از اسلام، احکام الهی را بر موارد تطبیق نموده و دستورات لازم را صادر میکند.
آیا باید متخلفان را تعزیر یا مجازات نماید؟ منوط به شرایط و تشخیص حاکم است.
امروزه نیز ورود به سربازی با توجه به موقعیت و شرایط هر کشوری در جهان، بسته به تشخیص مسئولان متفاوت است، در مواردی الزامی و در مواردی اختیاری است.
▪️ادامه یادداشت:👇
▫️صفحه ۲:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9727
▫️صفحه ۳:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9729
▫️صفحه ۴:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9730
▫️صفحه ۵:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9731
🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سروش محلاتی؛ نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟!
[ص2 از 5]
🔹 دوم
آیا دلیلی وجود دارد که پیامبر(ص) در مواردی شرکت در جنگ را الزام کرده باشند؟
الف) آیه118 توبه به صراحت بیان میدارد سه نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به جهت دنیاگرایی، از رفتن به جنگ تبوک، تخلف کردند و حضرت دستور داد همه مردم ارتباط با ایشان را قطع کنند و این مجازات باعث شد زمین بر آنان تنگ و تبدیل به زندان گردد. آیا این مجازات، با الزام جنگ سازگار است یا اختیاری بودن آن؟ دیگر آیا کسی جرات میکرد بدون عذر و اجازه حضرت چنین کند؟
مجمع البیان:
"مردم حتی كودكان به پیروی از دستور رسول خدا از آنها كناره گرفتند، زنانشان كه چنان دیدند نزد رسول خدا آمده گفتند:ما نیز از آنها كنارهگیری كنیم؟ حضرت فرمود: نه، ولی مواظب باشید آنها با شما نزدیكی نكنند.
این جریان سبب شد كه شهر مدینه بر آن سه نفر تنگ شود، از شهر بیرون رفته به كوهها پناه بردند، و خانوادههای آنها غذا برایشان میبردند، ولی با آنها سخن نمیگفتند.
آن سه نفر از هم جدا شده هر یك به سویی رفت و پنجاه روز تمام بدین حال بسر بردند و بدرگاه خدای تعالی زاری و تضرع و توبه كردند تا اینكه خداوند توبهشان را پذیرفت و این آیه در شأنشان نازل شد:"
«وَ عَلَی الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّی إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ انفُسُهُمْ وَظَنُّواْ ان لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُواْ ان اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»(۱۱۸)
ب)قضیه لشکر اسامه در روزهای پایانی عمر شریف پیامبر(ص) و دستور راه افتادن لشگر و تخلف افرادی که دغدغه جانشینی حضرت را داشتند نیز معروف است. حضرت متخلفان را لعنت کردند، آیا آن دستور و لعن در آن شرایط به معنای اختیار دادن به مردم بود؟
«و كان آخر ما أوصى به ص أنه قال نفذوا جيش أسامة، لعن الله من تخلف عنه و أسامة يومئذ قد برز فقعدا عنه فيمن قعد»(دعائمالإسلام،ج1،ص41)
🔹 سوم
درباره برخی غزوات در آیات قرآن آمده: وقتی پیامبر حکم حکومتی صادر کرده و دستور به حرکت برای جنگ میدادند عدهای برای عدم شرکت، نزد پیامبر آمده و اذن میخواستند.
مثلا در جنگ تبوک که راه دور بود و غنیمت بدون رنج در دسترس نبود، عدهای بهانه آوردند و از حضرت اجازه خواستند که شرکت نکنند.
خداوند اینان را منافق و دروغگو خواند. گرچه حضرت به خاطر مصالحی که مورد اشاره قرآن است، یعنی به پا کردن شرّ و فساد، سخنچینی و جاسوسی در میدان جنگ، به آنان اذن دادند. (توبه، 47)
شاهد بحث اینجاست که قرآن میفرماید اگر به آنان اذن نمیدادی آنان رسوا شده و دروغگویی و نفاقشان بر همگان آشکار میشد: «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ»
المیزان:
«خداوند تو را بیامرزد چرا به ایشان اجازه دادی تا تخلّف کنند و در خانه بنشینند؟ اگر خواسته بودی به آنان اذن نمیدادی -که مستحق همان هم بودند- تا راستگویان و دروغگویانِ منافق، متمایز گردند.
علامه طباطبایی در ادامه نوشته اند:
این آیه از باب ایاک اعنی و اسمعی یا جاره است، به در میگویم که دیوار بشنود. منظور آن است که اذن ندادن، موجب رسوائی آنها بود نه آنکه مطلقا مطلوب باشد، چون با توجه به آیات بعد و فتنهگری منافقان در جنگ، مصلحت همان بود که پیامبر انجام دادند.»
سوال:
وقتی افرادی که در باطن، ایمان به پیامبر و اسلام نداشتند و تظاهر به مسلمانی میکردند، رسوا میشدند، عدم مسلمانی آنان آشکار و دیگر با ایشان معامله مسلمان نمیشد و در ادامه از امتیازات یک مسلمان محروم میشدند.
مثلا سهم داشتن از بیت المال مسلمین، غنایم، دفن در قبرستان مسلمین، محدودیت در ازدواج و...
حال، اگر با وجود واجب شرعی و الهی بودن جهاد و بعد از دستور و حکم حکومتی پیامبر برای شرکت در جنگ، الزامی صورت نگرفته و منافقان مسلمان نما، حق داشتند در جنگ شرکت نکنند چون گله نبودند، چرا با اذن ندادن پیامبر، منافقان رسوا شده و مشمول برخی محرومیتها گردند؟ چرا رسوایی؟ مگر اجباری در کار بود؟ مگر این حقّ آنان نبود که خود میان مبارزه یا خانه نشینی، یکی را انتخاب کنند؟
آیا مطابق اسلام شناسی امثال محلاتی، پیامبر به مردم احترام گذاشتن به حقوق دیگران را یاد نداده بود؟!
اصلا چرا باید از پیامبر(یعنی حاکم و رئیس جامعه) اذن میگرفتند؟
روشن است که بهانهجویی و مخالفت منافقان صرفا مخالفت با حکم الهی نبود، بلکه ایستادن در برابر حکومت و دستور رئیس مسلمین نیز بود.
به عبارت دیگر، حکم حکومتی حضرت مطابق حکم الهی خداوند بود.حکم الهی، وجوب شرکت در جهاد، حتی نسبت به منافقان بود، لذا مکرر مورد مذمت قرآن قرار گرفتند، حضرت نیز دستوری برخلاف حکم الهی صادر نمیکردند.
@rozaneebefarda
سروش محلاتی؛ نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟!
[ص 3 از 5]
🔹 چهارم
سوال: در جنگ احد و بدر صغری منافقان کارشکنی کردند؛ چرا پیامبر(ص) با این متخلفان که با دستور پیامبر مخالفت کرده یا فتنه به پا میکردند برخورد قضائی نمیکردند یا حتی اصراری به رسوائی آنان نیز نداشتند؟ آیا با تصفیه مسلمانان، فتنه آنان برطرف نمیگردید؟
به دیدگاه علامه طباطبایی در ذیل آیه 43 توبه:
«نباید گمان کرد با آشکار کردن باطن پلید منافقان، یعنی با شناسایی آنان در میان مسلمانان و مجازات و تصفیه آنان، مسلمانان از فتنهها و اختلاف افکنیهای آنان رها میشدند، (چرا پیامبر چنین نکردند؟) زیرا چنین کاری به صلاح نبود.
در آن روز دشمنان، از شوکت اسلام و جمعیت مسلمانان و شمشیر آنها حساب میبردند، اما درون جامعه اسلامی، به شهادت همین آیات، از نفاق و قلبهای مریض خالص نبود و وحدت کلمه در میان آنان حاکم نشده بود.
مگر در جنگ احد که دشمن به آنان حمله کرده بود، یک سوم لشکر، همراه عبدالله بن ابیّ منافق، از معرکه بازنگشتند؟
تا جایی که گفتند اگر جنگیدن بلد بودیم شما را همراهی میکردیم! و این یکی از اسباب شکست مسلمین شد»
این را تصور کنید که یک سوم سپاه از میدان برگشتند! همکاری پنهان با یهود، ترساندن و خالی کردن دل مسلمانان، شایعه پراکنی و موارد زیادی که مورد اشاره قرآن است و البته امروز نیز مصادیق آن قابل مشاهده است.
برخی محققان نوشتهاند: با اینکه تعزیر کسی که مرتکب گناهی غیر از جرایم مستوجب حد یا قصاص شود، واجب است، اما اجرای این حکم در همه موارد، بر وفاق مصلحت نبوده و رفتار پیامبر(ص)، مستند به مصلحت و حکمت و شأن حکومی ایشان بوده است. (فقه و مصلحت، ص435)
در واقع، تشخیص اینکه کدام یک از احکام الهی به هنگام تزاحمات، مهم و کدام مهمتر است، به عهده حجّت خدا و نائب دین شناس اوست.
🔹 پنجم
آیه «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ» (نساء، 84) که مورد استناد محلاتی است، به هیچ وجه بر آنچه او میگوید دلالتی ندارد و علامه طباطبایی نیز چنین برداشتی را تایید نکرده است.
آیه مربوط به جنگ بدر صغری است. ابوسفیان نعیم بن مسعود را به مدینه فرستاد تا مسلمین را از جنگی که یک سال پیش (بعد از احد) قرارش را گذاشته بود بترساند و از بزرگی سپاه کفار بگوید.
در المیزان آمده از این آیات قرآن استفاده میشود که منافقین مردم را میترساندند و بخشی از افراد ضعیف الایمان یا منافق از دستور پیامبر برای ورود به جنگ ناراضی بودند.
خداوند فرمود: ای پیامبر تو جز نسبت به رفتار خودت مکلف نیستی، مخالفت کردن اینان با امر خداوند بر تو سخت نیاید که تکلیف آنان متوجه تو نیست.
این یعنی پیامبر(ص) مطابق امر الهی، دستور اقدام به جنگ را صادر نمودند، اما عدهای مخالفت میکردند، نه آنکه بگویند همه آزادند از امر الهی اطاعت کنند یا تمرّد کنند!
در این شرایط آیه فرمود وقتی امر خداوند، رفتن به جنگ ابوسفیان است، تو فقط نسبت به وظیفه خودت مکلف هستی گرچه به تنهایی خودت اقدام کن.
نکتهی مهمی که در المیزان نیز آمده، آن که مطابق برخی آیات دیگر و روایات ذیل آیه 84 سوره نساء (مورد اشاره آقای محلاتی)، تکلیف و وجوب جنگیدن، حتی اگر هیچ یاوری وجود نداشته باشد، از اختصاصات پیامبر(ص) است و احدی، حتی امیرمومنان(ع)، مشمول این حکم نیست. (به دو روایت در پی نوشت اشاره میگردد)
آیا جناب محلاتی این روایات را در المیزان دیده و با این وجود آن را به عنوان یک قاعده مطرح کرده و چنین میگوید که: «این تازه درباره شرایط خطیر و مهم صدر اسلام و رهبری مانند پیامبر است که مردم بالاترین ایمان را به او دارند و اصل تثبیت اسلام در برابر مشرکان مطرح بوده»؟؟
یاللعجب!
@rozaneebefarda