انتخابات امریکا و سه سناریوی محتمل
[صفحه ۲ از ۴]
🔸عجیب آنکه امریکاپرستان داخلی، جنایات پرشمار امریکاییها علیه ملت ایران را به یک رئیسجمهور جانی تقلیل داده، با ذوقزدگی از پیروزی بایدن، تلاش میکنند چهره کریه شیطان بزرگ را تطهیر کرده و زمینه را برای احیای خط سازش فراهم سازند. متاسفانه آنها برای تکمیل پازل شیطانی خود، جریان انقلابی را به طرفداری از ترامپ ملعون متهم میسازند؛ فردی که داغ سردار بزرگ، به دست رژیم جنایتکار امریکا، در دوره او بر دل ما نهاده شده است. آنان برای توجیه وابستگی و دلبستگی خود به امریکا، چارهای جز تهمت زدن به مجاهدان راه خدا ندارند.
🔹از این گذشته، شواهد و تحلیلهای صریح اندیشمندان امریکایی نشان از این دارد که مسیر افول رژیم آشفته امریکا آغاز شده و حضور هیچ کدام از دو نامزد در کرسی ریاستجمهوری، نمیتواند از غرق شدن تایتانیک مستکبر امریکایی جلوگیریی کند. حضور ترامپ، چهره منفور و واقعی امریکا را به مردم جهان نشان میدهد و هژمونی رو به فروپاشی امریکا را میشکند؛ حضور بایدن نیز به دلیل ضعف مفرط در عرصههای مدیریتی، زمینه فروپاشی امریکا از درون را تسریع خواهد کرد.
2️⃣ سناریوی دوم: ترامپ در چالش حقوقی خود موفق نشده، از پذیرش رای نهادهای حقوق امتناع کند. همزمان درگیریهای خونین و طولانی مدتی در امریکا شکل بگیرد.
🔸واضح است که چنین چیزی میتواند موجب افول بسیار سریع امریکا شده و یا حتی بدتر، باعث شود اتحاد پوشالی آن فروبپاشیده و ایالات متحده به #ایالات_متفرقه تبدیل گردد.
3️⃣ سناریوی سوم: ترامپ در چالش حقوقی خود موفق نشده و بالاجبار آن را میپذیرد بدون آنکه درگیری خاصی در امریکا به وجود آورد و یا آنکه نهایتا به صورت محدود، بیاثر و کوتاه مدت موجب بروز آن شود.
🔹این بهترین نتیجهای است که غربگرایان داخلی، از صمیم قلب برای امریکا آرزومندند. آنها همچنانکه پیشتر نیز گفته بودند چنین چیزی را ناشی از قدرت قانون و نه حکومت! عنوان میکنند. ما به خوبی میدانیم که گفتههای آنان همچون گذشته، بیسر و ته، متعصبانه و بدون توصیفگری منطقی از واقعیت خارجی است زیرا قانون بدون حکومت، قدرت پیدا نمیکند خصوصا آنکه این قانون قرار است در مورد متصدی رأس همان حکومت باشد! بنابراین فردی که ادعای فهم دانش سیاسی دارد اما چنین تعبیر پر تناقضی را به کار میبرد، هوش و فراست مخاطب ایرانی را اصلا در نظر نگرفته است و همه را به کیش خود میپندارد. مردم با لحاظ حتی همین یک جمله نیز میتوانند اندازه واقعی فهم عمومی و نه حتی اطلاعات تخصصی او را به خوبی بسنجند! و این در صورتی است که فرد مورد نظر، واقعا به آنچه میگوید معتقد نیز باشد وگرنه باید تعبیرات دیگری به کار برد.
🔸 تعهد به قانون نمیتواند یک فضیلت نسبی برای غربگرایان داخلی باشد. آنها نمیتوانند «تمکین از قانون در امریکا» را به عنوان یکی از نمودهای مدینه فاضله لیبرالی بر سر ما بکوبند در حالی که تاریخی شرمآور از تخلفات و عدم تمکینها نسبت به قانون را مرتکب شده و میشوند! واضحترین مصداق از این تجربه سیاه، ساختارشکنانه و قانونستیزانه، فتنه ۸۸ است.
🔹 اما خوشحالی غربگرایان از تحقق یافتن چنین سناریویی طولانی نخواهد بود. اساسا پاشنه آشیل غربگرایان داخلی در این صورت، چنین مخمصههایی از نوع تناقضات معرفتی و ارزشی که مربوط به خود آنها باشد، نیست: بلکه آنها نخواهند توانست چیزی را توجیه کنند که عمری در تمسخر ریشه آن، بر یکدیگر سبقت میگرفتهاند! و آن چیزی نیست جز انتقال عجیب قدرت توسط ترامپ لجباز و پرهیاهو به صورت مسالمتآمیز! در صورتی که چنین چیزی رخ دهد - و به احتمال زیاد نیز رخ خواهد داد- پیامهای بسیار روشنی از وجود قدرت فائقه نامرئی بر پهنه سیاسی امریکا دارد که توجیه آن برای به کاربرندگان تعبیر «توهم توطئه» کار دشواری خواهد بود.
🔸 ترامپ، بالاترین مقام رسمی ایالات متحده و حتی به تعبیر غربپرستان داخلی، قدرتمندترین فرد دنیا (از منظر اختیارات حکومتی) است. رأس هرم قدرت در هر نظام سیاسی، واجد میزان بسیاری از اقتدار و امکانات حاکمیتی است و بنابراین اگر رئیسجمهور مسقر و شکستخورده در انتخابات، در صورتی که حقیقتا واجد این قدرتها و اختیارات بوده و قصد تمکین قانونی را هم نداشته باشد، میتواند یک بحران عمیق در کشور خود بیافریند. چنین بحرانهایی به وضوح در تجارب سیاسی کشورهای متعددی رخ داده و وقوع آن حقیقتا محتمل است. بنابراین اگر ترامپ برخلاف میل خود -که برای همه ما روشن است چقدر مصرّ به تحقق میل خود میباشد- برد بایدن را بپذیرد باید به این پرسش پاسخ گفت که چه چیزی، یا به عبارت بهتر چه کسی توانسته قدرت خود را به او تحمیل کند؟!
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
انتخابات امریکا و سه سناریوی محتمل
[صفحه ۲ از ۴]
🔸عجیب آنکه امریکاپرستان داخلی، جنایات پرشمار امریکاییها علیه ملت ایران را به یک رئیسجمهور جانی تقلیل داده، با ذوقزدگی از پیروزی بایدن، تلاش میکنند چهره کریه شیطان بزرگ را تطهیر کرده و زمینه را برای احیای خط سازش فراهم سازند. متاسفانه آنها برای تکمیل پازل شیطانی خود، جریان انقلابی را به طرفداری از ترامپ ملعون متهم میسازند؛ فردی که داغ سردار بزرگ، به دست رژیم جنایتکار امریکا، در دوره او بر دل ما نهاده شده است. آنان برای توجیه وابستگی و دلبستگی خود به امریکا، چارهای جز تهمت زدن به مجاهدان راه خدا ندارند.
🔹از این گذشته، شواهد و تحلیلهای صریح اندیشمندان امریکایی نشان از این دارد که مسیر افول رژیم آشفته امریکا آغاز شده و حضور هیچ کدام از دو نامزد در کرسی ریاستجمهوری، نمیتواند از غرق شدن تایتانیک مستکبر امریکایی جلوگیریی کند. حضور ترامپ، چهره منفور و واقعی امریکا را به مردم جهان نشان میدهد و هژمونی رو به فروپاشی امریکا را میشکند؛ حضور بایدن نیز به دلیل ضعف مفرط در عرصههای مدیریتی، زمینه فروپاشی امریکا از درون را تسریع خواهد کرد.
2️⃣ سناریوی دوم: ترامپ در چالش حقوقی خود موفق نشده، از پذیرش رای نهادهای حقوق امتناع کند. همزمان درگیریهای خونین و طولانی مدتی در امریکا شکل بگیرد.
🔸واضح است که چنین چیزی میتواند موجب افول بسیار سریع امریکا شده و یا حتی بدتر، باعث شود اتحاد پوشالی آن فروبپاشیده و ایالات متحده به #ایالات_متفرقه تبدیل گردد.
3️⃣ سناریوی سوم: ترامپ در چالش حقوقی خود موفق نشده و بالاجبار آن را میپذیرد بدون آنکه درگیری خاصی در امریکا به وجود آورد و یا آنکه نهایتا به صورت محدود، بیاثر و کوتاه مدت موجب بروز آن شود.
🔹این بهترین نتیجهای است که غربگرایان داخلی، از صمیم قلب برای امریکا آرزومندند. آنها همچنانکه پیشتر نیز گفته بودند چنین چیزی را ناشی از قدرت قانون و نه حکومت! عنوان میکنند. ما به خوبی میدانیم که گفتههای آنان همچون گذشته، بیسر و ته، متعصبانه و بدون توصیفگری منطقی از واقعیت خارجی است زیرا قانون بدون حکومت، قدرت پیدا نمیکند خصوصا آنکه این قانون قرار است در مورد متصدی رأس همان حکومت باشد! بنابراین فردی که ادعای فهم دانش سیاسی دارد اما چنین تعبیر پر تناقضی را به کار میبرد، هوش و فراست مخاطب ایرانی را اصلا در نظر نگرفته است و همه را به کیش خود میپندارد. مردم با لحاظ حتی همین یک جمله نیز میتوانند اندازه واقعی فهم عمومی و نه حتی اطلاعات تخصصی او را به خوبی بسنجند! و این در صورتی است که فرد مورد نظر، واقعا به آنچه میگوید معتقد نیز باشد وگرنه باید تعبیرات دیگری به کار برد.
🔸 تعهد به قانون نمیتواند یک فضیلت نسبی برای غربگرایان داخلی باشد. آنها نمیتوانند «تمکین از قانون در امریکا» را به عنوان یکی از نمودهای مدینه فاضله لیبرالی بر سر ما بکوبند در حالی که تاریخی شرمآور از تخلفات و عدم تمکینها نسبت به قانون را مرتکب شده و میشوند! واضحترین مصداق از این تجربه سیاه، ساختارشکنانه و قانونستیزانه، فتنه ۸۸ است.
🔹 اما خوشحالی غربگرایان از تحقق یافتن چنین سناریویی طولانی نخواهد بود. اساسا پاشنه آشیل غربگرایان داخلی در این صورت، چنین مخمصههایی از نوع تناقضات معرفتی و ارزشی که مربوط به خود آنها باشد، نیست: بلکه آنها نخواهند توانست چیزی را توجیه کنند که عمری در تمسخر ریشه آن، بر یکدیگر سبقت میگرفتهاند! و آن چیزی نیست جز انتقال عجیب قدرت توسط ترامپ لجباز و پرهیاهو به صورت مسالمتآمیز! در صورتی که چنین چیزی رخ دهد - و به احتمال زیاد نیز رخ خواهد داد- پیامهای بسیار روشنی از وجود قدرت فائقه نامرئی بر پهنه سیاسی امریکا دارد که توجیه آن برای به کاربرندگان تعبیر «توهم توطئه» کار دشواری خواهد بود.
🔸 ترامپ، بالاترین مقام رسمی ایالات متحده و حتی به تعبیر غربپرستان داخلی، قدرتمندترین فرد دنیا (از منظر اختیارات حکومتی) است. رأس هرم قدرت در هر نظام سیاسی، واجد میزان بسیاری از اقتدار و امکانات حاکمیتی است و بنابراین اگر رئیسجمهور مسقر و شکستخورده در انتخابات، در صورتی که حقیقتا واجد این قدرتها و اختیارات بوده و قصد تمکین قانونی را هم نداشته باشد، میتواند یک بحران عمیق در کشور خود بیافریند. چنین بحرانهایی به وضوح در تجارب سیاسی کشورهای متعددی رخ داده و وقوع آن حقیقتا محتمل است. بنابراین اگر ترامپ برخلاف میل خود -که برای همه ما روشن است چقدر مصرّ به تحقق میل خود میباشد- برد بایدن را بپذیرد باید به این پرسش پاسخ گفت که چه چیزی، یا به عبارت بهتر چه کسی توانسته قدرت خود را به او تحمیل کند؟!
@rozaneebefarda