eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
نقش جدید لاریجانی در آینده سیاسی ایران / آیا لاریجانی سودای رهبری خرده‌جریان اعتدال در سر دارد؟ [صفحه ۱ از ۲] اختصاصی|| محمدامین تبریزی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️آقای علی لاریجانی در اظهارات اخیر (خود بعد از اعلان عدم احراز صلاحیتش) گفته:👇 "واقعا متاسفم. مشکل‌شان چیز دیگری است؛ جور کردن دلایل ردصلاحیت، عجیب است. خوشحالم از این اتفاق؛ در جهت دیگر کار خواهم کرد. کار باید در راه اعتلای ایران باشد." 🔹این سخنان نشانگر این است که او همچنان نتوانسته با نظر قاطع شورای نگهبان کنار بیاید و به نحوی دوباره تصمیم شورا را زیر سؤال برده است؛ طرح این ادعا که عدم احراز صلاحیت او بی اساس بوده و متهم کردن اعضای شورای نگهبان به جور کردن دلایل ردصلاحیت(!!)، است بزرگ و نابخشودنی. جالب آنکه لاریجانی در عین طرح مدعاهای واهی (که از حیث منطق و عدم اتقان، بسیار شبیه ادبیات سیاسی برخی سران فتنه۸۸ است)، به دنبال جایگاه سازی خود در عرصه سیاسی آینده کشور است. صدالبته جمهوری اسلامی ایران هرگز راه خدمت را به روی هیچ یک از عناصر متخصص و متعهد نمی‌بندد و امروز برخی از منتقدان نظام در مناصب مهم حضور دارند و کاندیداهایی که صلاحیت شان احراز نشده نیز مستثنا نیستند و می‌توانند در حای دیگر خدمت کنند. اما فراتر از این مسئله، پیش‌بینی روند کنش‌گری سیاسی آقای لاریجانی در آینده، امری مهم و قابل توجه ویژه است. لاریجانی میدان سیاست آینده کشور را خوب شناخته و با توجه به طرح برخی اظهارات رادیکال، بعید نیست بخواهد میدان داری جریان اعتدالی و حتی غیر انقلابی را به دست گیرد. به نظر می‌رسد او برنامه برنامه کوتاه مدت و بلند مدتی برای خود دارد؛ برنامه کوتاه مدت او تاثیر گذاریش بر انتخابات پیش روست. با محبوبیت نزدیک به صفر روحانی و زیاده روی هایی که او در صحنه سیاست حتی در نگاه اعتدالی ها انجام داد، فرصت مناسبی برای به دست گرفتن پرچم اعتدال به او داده است(البته اگر موفق شود). او مثل همه برجامیان تلاش خواهد کرد شبه گفتمان اعتدال آمیخته با ژست سوپرمنی که در روزهای گذشته نشان داد را در انتخابات۱۴۰۰ حتی در صورت شکست قطعی، زنده نگه دارد. تلاش می کند پرچم مخالفان دولت انقلابی را از قبل انتخابات بالا بگیرد تا بعد از استقرار دولت جدید، همچنان قدرت رهبری و مانور داشته باشد. به احتمال زیاد برنامه بلندمدت لاریجانی، تکیه بر کرسی سیاسی هاشمی رفسنجانی بعد از شکست سیاسی سال ۸۴ است؛ عهدار شدن نقشی است هاشمی رفسنجانی بعد از شکست سال 84 پیش برد. این امر در شرایطی است که اصلاح‌طلبان نه در لایه اندیشه‌ورزی سیاسی و نه در ساحت عملکرد، نتوانسته‌اند کارنامه مثبتی ارائه کنند، و عملا از اصلاح طلبی چیزی از شعار باقی نمانده است. آنها تلاش خواهند کرد فقط و فقط در سطح رسانه ای زنده بمانند و عملیات روانی های نخ نما و قدیمی خودشان را تکرار کنند و همچنان در برزخ اصلاح‌طلبی یا اعتدالگرایی حیران و سرگردان خواهند بود! اما اعتدالیها با حضور قدرتمند در مناصب مهم سیاسی کشور، هنوز ظرفیت نقش آفرینی دارند و احتمال شبکه‌سازی و گفتمان سازی مجدد را به کلی از دست نداده‌اند؛ هرچند از حیث پایگاه اجتماعی و پشتوانه فکری/ تشکیلاتی، در فقر و فاقه شدید به سر می‌برند. تا پیش از این، یک بخش از اعتدالیها حول محور اندیشه و سیره سیاسی هاشمی رفسنجانی بودند و یک بخش دیگر که می‌توان از آنان بعنوان نواعتدالیها یادکرد پیرامون لاریجانی منسجم شده‌اند. خرده‌جریان اعتدال بعد از کارنامه سیاه ۸ساله و شکست سیاسی اخیر، در حال بازآفرینی و پوست‌اندازی جدی است. آنان شدیدا وابسته به قدرت سیاسی هستند و تمام تلاش خود را به کار بسته اند که همچنان در صحنه مدیریتی کلان کشور باقی بمانند! بعید نیست همین رویکرد و وضعیت شکننده آنان را به سمت تئوری خطرناک سوق دهد و نواعتدالیها در ۴ سال آتی، با برخورداری از مواهب حضور در مناصب سیاسی راهبردی نظام، بخواهند تمام تلاش خود را برای نقد دولت انقلابی جدید به کار ببندند؛ امری که از سال ۸۴ تا ۸۸ تجربه شد و زمینه را برای ۸۸ فراهم کرد. نخستین نشانه بروز دولت سایه، مخالفت هاشمی با دعوت مقام معظم رهبری برای تحویل حکم تنفیذ به رئیس‌جمهور منتخب بود(حسب نقل رسانه‌های وابسته به آقای هاشمی) طمع خرده‌جریان اعتدال به حوزه مقدسه قم و نجف، دقیقا برای جبران همین خلا فکری و تشکیلاتی است تا آنان که فاقد هرگونه پایگاه اجتماعی و جایگاه خاص در میان احزاب سیاسی کشور هستند، بتوانند فرایند بازسازی و احیانا را از دل قم سامان دهند. @rozaneebefarda 👇
لویی‌جرگه غربگرایان پستونشین (یا همان شورای راهبردی)؛ سایه دولت یا دولت سایه؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جماعتی که اکنون بدون هر نوع ساز و کار شفاف، بر کرسی شورای راهبردی تکیه زده‌اند و بجای رئیس‌جمهور منتخب به چینش کابینه مشغول‌اند، اغلب‌شان رقیب انتخاباتی آقای پزشکیان را بخاطر ایده ملامت می‌کردند و تا همین حالا هم رسانه‌های اقماری‌شان در حال کوبیدن این ایده رقیب هستند! حالا اما اینها عملا نشان دادند که تا عمق جان و بن دندان به نظریه و ایده باور دارند و بلکه بالاتر از آن به دنبال نظریه هستند! تکاپوی رازآلود و غیرشفاف شورای راهبردی که از آن به عنوان لویی‌جرگه غربگرایان پستونشین دولت جدید یاد می‌شود، به این معنا است که قدرت واقعی سیاسی در دست رئیس‌جمهور منتخب مردم نیست بلکه قدرت واقعی در دست کسانی است که در پس صحنه در حال دیکته کردن نظرات خود و چینش مهره‌های خود هستند! جالب و عجیب آنکه ظاهرا این جماعت باورشان این شده که هیچ نهاد مردم‌سالار حاکمیتی هم توانایی بررسی و ارزیابی فعالیت‌های شان را ندارد! صدالبته در نظام جمهوری اسلامی ظرفیت‌های حقوقی و سیاسی فراوانی برای کنترل و تصفيه این قبیل حلقه‌های مخوف پستونشین وجود دارد که انشالله به زودی توسط عقلای قوم، این ظریف‌ها آزاد خواهد شد... مسئله چینش کابینه طلیعه فعالیت این لویی‌جرگه جدید است؛ طعم و بودن اگر زیر زبان این جماعت رادیکال(جز برخی چهره‌ها) مزه کند، معلوم نیست به این آسانی از خر مراد پایین بیایند و احتمالا تا پایان کار دولت بر مقدرات دولت مسلط خواهند بود! در این فرض دولتی بی‌اختیار بر سر کار خواهد آمد که برای آب خوردن هم باید منتظر کشف منویات اصحاب سایه‌نشین لویی‌جرگه غربگرایان باشد! در آینده اهمیت این یادداشت بیشتر روشن خواهد شد.... @rozaneebefarda