eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
متن كامل هاشمی به امام خمينی [ص ۲ از ۲] ۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که و شما را قرار داده و و لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز . خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما که از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: «من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی_۲۵/۱۱/۱۳۵۹ 🔶حاشیه ۱)اگر هاشمی در سال ۸۸، نامه غیرمحترمانه بدون سلام و والسلام را نوشت و بر شعله ور شدن آتش فتنه دامن زد، او قبلا در سال ۵۹ نامه غیرمحترمانه مذکور را نوشته است و در مواردی شخص امام عزیز را زیر سوال برده است. ۲)اختلاف نظر با ولی فقیه مجاز است اما برای ابراز آن، کاربست ادبیات نامناسب و متضمن تعابیر زننده و تند، بایسته نیست. ۳)هاشمی در این نامه امام را رسما به آسایش طلبی، بی خطی و قیافه بی طرفی گرفتن، تحت تاثیر قرار گرفتن از دیگران، ضعف در صراحت و قاطعیت، و... متهم ساخته است. ۴)بهترین دلیل بر اثبات بی توجهی امام به فشارهای دیگران، همین نامه است. امام هرگز زیر بار هاشمی که انتظار حمایت و تایید مطلق از امام بود، نرفت. ۵)هاشمی متاخر، چه نسبتی با شعارهای سال ۵۹ دارد؛ در مورد همکاری با افراد متظاهر به فسق، زنان بی‌حجاب و از همه مهمتر، اسلام فقاهتی! ۶) این حضرات که به خود جرات می‌دهند برای ولی فقیه تعیین تکلیف کنند، چطور خود حدافل ظرفیت را برای پذیرش نقد نداشتند؟ انحصارطلبی ها و تلاش برای بستن دهان منتقدان، از رویه های ثابت سیاست ورزی هاشمی و مریدان سیاسی او مانند بوده است. @rozaneebefarda
اتمام حجت امام با منتظری در مورد ماجرای مهدی هاشمی حمایت تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی جنایت‌کار و اعتصاب بخاطر او! بازخوانی نامه تاریخی امام به منتظری و درخواست پایان دادن به حمایت از مهدی هاشمی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم ‏ ‏‏حضرت حجت الاسلام و المسلمین، فقیه عالیقدر، آقای منتظری ـ دامت ایام برکاته ‏ ‏‏     پس از اهدای سلام و تحیت، علاقۀ اینجانب به جنابعالی بر خود شما روشنتر از‏‎ ‎‏دیگران است. به حسب قاعدۀ طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک، مقام‏‎ ‎‏ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران، و رنجهای فراموش نشدنی‏‎ ‎‏جنابعالی در سالهای طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی‏‎ ‎‏کم نظیر آن جناب، و بالاتر حیثیت بلند پایه ای که دنبالۀ این امور به خواست‏‎ ‎‏خداوند تعالی برای شما حاصل است، و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزۀ علاقۀ مبرم است. لهذا این حیثیت مقدس باید از هر‏‎ ‎‏جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همۀ ماها‏‎ ‎‏واجب، و احتمال خدشه دار شدن آن نیز منجز است برای اهمیت بسیار آن.‏ ‏‏با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعاة به احتمال قوی، بلکه ظن‏‎ ‎‏نزدیک به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزۀ قم، که‏‎ ‎‏ممکن است دنبال بهانه ای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیۀ انتساب آقای سید مهدی هاشمی‎ است به شما. من نمی خواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایی شدند؛‏‎ ‎ ‏‎بلکه می خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار، از قبیل قتل، مباشرت یا تسبیباً، و‏‎ ‎‏امثال آن می باشند. و چنین شخصی، ولو مبرا باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست‏‎ ‎‏مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب مؤکد است.‏ ‏‏آنچه مسلّم است و در آن پای فشاری دارم رسیدگی به وضعیت و موارد اتهام او‏‎ ‎‏است، رسیدگی به خانۀ تیمی و انباشتن اسلحه، آن هم با پول ملت، به اسم کمک به‏‎ ‎‏سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم‏‎ ‎‏است. و باید ایشان، که صلاحیت این امر را ولو واقعاً برای این سازمانها باشد ندارد و‏‎ ‎‏دخالت در حکومت است، جواب بدهد. این امر قطعی است. و آنچه از شما می خواهم‏‎ ‎‏در رتبۀ اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امور‏‎ ‎‏است. و اگر برای شما محذور دارد، به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است،‏‎# ‎‏سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای‏‎ ‎‏حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزی بیگناهان است سَم قاتل است. باید تمام‏‎ ‎‏فعالیتها که به اسم کمک به سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش است قطع شود، و تمام‏‎ ‎‏کسانی که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند. ‏ ‏‏و آنچه مسلّم است و مایه تأسف، حسن ظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفته ها و‏‎ ‎‏نوشته هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر می دهید و در مجمع عمومی صحبت‏‎ ‎‏می کنید و به قوۀ قضاییه و غیره سفارش می دهید. و من از شما، که دوست صمیمی سابق و‏‎ ‎‏حال من هستید و مورد علاقۀ ملت، تقاضا می کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور‏‎ ‎‏مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید، تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما، که‏ برگشت به حیثیت جمهوری است، نخورد. آزادی بی رویّۀ چند صد نفر منافق، به دستور‏‎ ‎‏هیأتی که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدیها را بالا‏‎ ‎‏برده است. «ترحم بر پلنگ تیز دندان ـ ستمکاری بود بر گوسفندان». ‏ من تأکید می کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدی پاک کنید که این راه بهتر‏‎ ‎‏است؛ و الاّ هیچ عکس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر‏‎ ‎‏جنایاتِ مورد اتهام حتمی است. سلامت و توفیق جنابعالی را خواهانم.‏ ‏‏12مهرماه65‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ 🔶حاشیه روزنه آقای منتظری بعد از آغاز فرایند محاکمه مهدی هاشمی، در اعتراض به این اقدام، اعتصاب کرد و برنامه‌های عادی و دیدارهای خود را تعطیل نمود! امام در این نامه با ادبیاتی کریمانه و از سر لطف، تمام تلاش خود را برای حفظ آقای منتظری از مسیر خطای حمایت از یک مجرم، به کار می‌گیرد. ایشان ضمن اشاره به برخی عناوین مجرمانه مهدی هاشمی و تأکید بر قطعی بودن محاکمه وی، هم جلوی فشار منتظری بر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را می‌گیرد و هم تلاش می‌کند منتظری خط خود را از اطرافیان خطاکارش جدا کند. اشاره امام به مخالفان حوزوی آقای منتظری هم نکته مهمی است که نشان می‌دهد طیف قابل اعتنایی از حوزویان مخالف وی بوده‌اند. علت این مخالفت‌ها هم برخی اندیشه‌های شاذ منتظری پیرامون تاریخ اسلام و جایگاه اهل‌بیت(ع) بود. اشاره به ساده لوحی و رویکرد غلط پیرامون منافقین، از دیگر نکات مهم نامه است. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
اتمام حجت امام با منتظری در مورد ماجرای مهدی هاشمی حمایت تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی جنایت‌کار و اعتصاب بخاطر او! بازخوانی نامه تاریخی امام به منتظری و درخواست پایان دادن به حمایت از مهدی هاشمی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم ‏ ‏‏حضرت حجت الاسلام و المسلمین، فقیه عالیقدر، آقای منتظری ـ دامت ایام برکاته ‏ ‏‏     پس از اهدای سلام و تحیت، علاقۀ اینجانب به جنابعالی بر خود شما روشنتر از‏‎ ‎‏دیگران است. به حسب قاعدۀ طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک، مقام‏‎ ‎‏ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران، و رنجهای فراموش نشدنی‏‎ ‎‏جنابعالی در سالهای طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی‏‎ ‎‏کم نظیر آن جناب، و بالاتر حیثیت بلند پایه ای که دنبالۀ این امور به خواست‏‎ ‎‏خداوند تعالی برای شما حاصل است، و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزۀ علاقۀ مبرم است. لهذا این حیثیت مقدس باید از هر‏‎ ‎‏جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همۀ ماها‏‎ ‎‏واجب، و احتمال خدشه دار شدن آن نیز منجز است برای اهمیت بسیار آن.‏ ‏‏با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعاة به احتمال قوی، بلکه ظن‏‎ ‎‏نزدیک به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزۀ قم، که‏‎ ‎‏ممکن است دنبال بهانه ای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیۀ انتساب آقای سید مهدی هاشمی‎ است به شما. من نمی خواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایی شدند؛‏‎ ‎ ‏‎بلکه می خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار، از قبیل قتل، مباشرت یا تسبیباً، و‏‎ ‎‏امثال آن می باشند. و چنین شخصی، ولو مبرا باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست‏‎ ‎‏مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب مؤکد است.‏ ‏‏آنچه مسلّم است و در آن پای فشاری دارم رسیدگی به وضعیت و موارد اتهام او‏‎ ‎‏است، رسیدگی به خانۀ تیمی و انباشتن اسلحه، آن هم با پول ملت، به اسم کمک به‏‎ ‎‏سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم‏‎ ‎‏است. و باید ایشان، که صلاحیت این امر را ولو واقعاً برای این سازمانها باشد ندارد و‏‎ ‎‏دخالت در حکومت است، جواب بدهد. این امر قطعی است. و آنچه از شما می خواهم‏‎ ‎‏در رتبۀ اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امور‏‎ ‎‏است. و اگر برای شما محذور دارد، به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است،‏‎# ‎‏سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای‏‎ ‎‏حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزی بیگناهان است سَم قاتل است. باید تمام‏‎ ‎‏فعالیتها که به اسم کمک به سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش است قطع شود، و تمام‏‎ ‎‏کسانی که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند. ‏ ‏‏و آنچه مسلّم است و مایه تأسف، حسن ظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفته ها و‏‎ ‎‏نوشته هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر می دهید و در مجمع عمومی صحبت‏‎ ‎‏می کنید و به قوۀ قضاییه و غیره سفارش می دهید. و من از شما، که دوست صمیمی سابق و‏‎ ‎‏حال من هستید و مورد علاقۀ ملت، تقاضا می کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور‏‎ ‎‏مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید، تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما، که‏ برگشت به حیثیت جمهوری است، نخورد. آزادی بی رویّۀ چند صد نفر منافق، به دستور‏‎ ‎‏هیأتی که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدیها را بالا‏‎ ‎‏برده است. «ترحم بر پلنگ تیز دندان ـ ستمکاری بود بر گوسفندان». ‏ من تأکید می کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدی پاک کنید که این راه بهتر‏‎ ‎‏است؛ و الاّ هیچ عکس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر‏‎ ‎‏جنایاتِ مورد اتهام حتمی است. سلامت و توفیق جنابعالی را خواهانم.‏ ‏‏12مهرماه65‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ 🔶حاشیه روزنه آقای منتظری بعد از آغاز فرایند محاکمه مهدی هاشمی، در اعتراض به این اقدام، اعتصاب کرد و برنامه‌های عادی و دیدارهای خود را تعطیل نمود! امام در این نامه با ادبیاتی کریمانه و از سر لطف، تمام تلاش خود را برای حفظ آقای منتظری از مسیر خطای حمایت از یک مجرم، به کار می‌گیرد. ایشان ضمن اشاره به برخی عناوین مجرمانه مهدی هاشمی و تأکید بر قطعی بودن محاکمه وی، هم جلوی فشار منتظری بر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را می‌گیرد و هم تلاش می‌کند منتظری خط خود را از اطرافیان خطاکارش جدا کند. اشاره امام به مخالفان حوزوی آقای منتظری هم نکته مهمی است که نشان می‌دهد طیف قابل اعتنایی از حوزویان مخالف وی بوده‌اند. علت این مخالفت‌ها هم برخی اندیشه‌های شاذ منتظری پیرامون تاریخ اسلام و جایگاه اهل‌بیت(ع) بود. اشاره به ساده لوحی و رویکرد غلط پیرامون منافقین، از دیگر نکات مهم نامه است. @rozaneebefarda
پيام تاریخی امام خطاب به ملت ايران در سالگرد و ۵۹۸ [صفحه ۹ از ۱۳] || ۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ما اعلام مى‏كنيم كه جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و كشور ايران به عنوان يك دژ نظامى و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه‏ نظامهاى كفر و شرك آشنا مى‏سازد. و اما در مورد كه حقيقتاً و بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏ديدم؛ ولى به واسطه و كه از ذكر آن ‏كنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به و سطح بالاى كشور، كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏دانم. و خدا مى‏داند كه اگر نبود انگيزه‏اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شود، هر گز راضى به اين عمل نمى‏بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالى گردن نهيم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود. من در اينجا از همه فرزندان عزيزم در جبهه‏هاى آتش و خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوى در ارتباط با جنگ تلاش و كوشش نموده‏اند، تشكر و قدردانى مى‏كنم. و همه ملت ايران را به هوشيارى و صبر و مقاومت دعوت مى‏كنم. در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسأله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد. اينها يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمى‏دانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه‏اى وارد نمى‏سازد. و ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم. مسلّم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است. و خدا مى‏داند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست؛ و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت‏ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دار الشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايى كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. خداوندا، كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‏اند و نيازمند به مشعل شهادت؛ تو خود اين چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده‏هاى معظم شهدا! و بدا به حال من كه هنوز مانده‏ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشيده‏ام، و در برابر عظمت و فداكارى اين ملت بزرگ احساس شرمسارى مى‏كنم. و بدا به حال آنانى كه در اين قافله نبودند! بدا به حال آنهايى كه از كنار اين معركه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهى تا به حال ساكت و بى‏تفاوت و يا انتقادكننده و پرخاشگر گذشتند! آرى، ديروز روز امتحان الهى بود كه گذشت. و فردا امتحان ديگرى است كه پيش مى‏آيد. و همه ما نيز روز محاسبه بزرگترى را در پيش رو داريم. آنهايى كه در اين چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دليلى از اداى اين تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده‏اند مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفته‏اند، و خسارت و زيان و ضرر بزرگى كرده‏اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند كشيد. كه من مجدداً به همه مردم و مسئولين عرض مى‏كنم كه حساب اين گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند اين مدعيان بى‏هنر امروز و قاعدين كوته‏نظر ديروز به صحنه‏ها برگردند. من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مى‏كنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند. اكيداً به ملت عزيز ايران سفارش مى‏كنم كه هوشيار و مراقب باشيد، قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ايران به‏ معناى حل مسئله جنگ نيست. @rozaneebefarda
متن كامل هاشمی به امام خمينی [ص ۲ از ۲] ۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که و شما را قرار داده و و لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز . خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما که از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: «من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی_۲۵/۱۱/۱۳۵۹ 🔶حاشیه ۱)اگر هاشمی در سال ۸۸، نامه غیرمحترمانه بدون سلام و والسلام را نوشت و بر شعله ور شدن آتش فتنه دامن زد، او قبلا در سال ۵۹ نامه غیرمحترمانه مذکور را نوشته است و در مواردی شخص امام عزیز را زیر سوال برده است. ۲)اختلاف نظر با ولی فقیه مجاز است اما برای ابراز آن، کاربست ادبیات نامناسب و متضمن تعابیر زننده و تند، بایسته نیست. ۳)هاشمی در این نامه امام را رسما به آسایش طلبی، بی خطی و قیافه بی طرفی گرفتن، تحت تاثیر قرار گرفتن از دیگران، ضعف در صراحت و قاطعیت، و... متهم ساخته است. ۴)بهترین دلیل بر اثبات بی توجهی امام به فشارهای دیگران، همین نامه است. امام هرگز زیر بار هاشمی که انتظار حمایت و تایید مطلق از امام بود، نرفت. ۵)هاشمی متاخر، چه نسبتی با شعارهای سال ۵۹ دارد؛ در مورد همکاری با افراد متظاهر به فسق، زنان بی‌حجاب و از همه مهمتر، اسلام فقاهتی! ۶) این حضرات که به خود جرات می‌دهند برای ولی فقیه تعیین تکلیف کنند، چطور خود حدافل ظرفیت را برای پذیرش نقد نداشتند؟ انحصارطلبی ها و تلاش برای بستن دهان منتقدان، از رویه های ثابت سیاست ورزی هاشمی و مریدان سیاسی او مانند بوده است که در ۸ سال گذشته نمود علنی یافت. 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
اتمام حجت امام با منتظری در مورد ماجرای مهدی هاشمی حمایت تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی جنایت‌کار و اعتصاب بخاطر او! بازخوانی نامه تاریخی امام به منتظری و درخواست پایان دادن به حمایت از مهدی هاشمی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم ‏ ‏‏حضرت حجت الاسلام و المسلمین، فقیه عالیقدر، آقای منتظری ـ دامت ایام برکاته ‏ ‏‏ پس از اهدای سلام و تحیت، علاقۀ اینجانب به جنابعالی بر خود شما روشنتر از‏‎ ‎‏دیگران است. به حسب قاعدۀ طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک، مقام‏‎ ‎‏ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران، و رنجهای فراموش نشدنی‏‎ ‎‏جنابعالی در سالهای طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی‏‎ ‎‏کم نظیر آن جناب، و بالاتر حیثیت بلند پایه ای که دنبالۀ این امور به خواست‏‎ ‎‏خداوند تعالی برای شما حاصل است، و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزۀ علاقۀ مبرم است. لهذا این حیثیت مقدس باید از هر‏‎ ‎‏جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همۀ ماها‏‎ ‎‏واجب، و احتمال خدشه دار شدن آن نیز منجز است برای اهمیت بسیار آن.‏ ‏‏با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعاة به احتمال قوی، بلکه ظن‏‎ ‎‏نزدیک به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزۀ قم، که‏‎ ‎‏ممکن است دنبال بهانه ای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیۀ انتساب آقای سید مهدی هاشمی‎ است به شما. من نمی خواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایی شدند؛‏‎ ‎ ‏‎بلکه می خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار، از قبیل قتل، مباشرت یا تسبیباً، و‏‎ ‎‏امثال آن می باشند. و چنین شخصی، ولو مبرا باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست‏‎ ‎‏مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب مؤکد است.‏ ‏‏آنچه مسلّم است و در آن پای فشاری دارم رسیدگی به وضعیت و موارد اتهام او‏‎ ‎‏است، رسیدگی به خانۀ تیمی و انباشتن اسلحه، آن هم با پول ملت، به اسم کمک به‏‎ ‎‏سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم‏‎ ‎‏است. و باید ایشان، که صلاحیت این امر را ولو واقعاً برای این سازمانها باشد ندارد و‏‎ ‎‏دخالت در حکومت است، جواب بدهد. این امر قطعی است. و آنچه از شما می خواهم‏‎ ‎‏در رتبۀ اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امور‏‎ ‎‏است. و اگر برای شما محذور دارد، به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است،‏‎# ‎‏سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای‏‎ ‎‏حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزی بیگناهان است سَم قاتل است. باید تمام‏‎ ‎‏فعالیتها که به اسم کمک به سازمانهای به اصطلاح آزادیبخش است قطع شود، و تمام‏‎ ‎‏کسانی که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند. ‏ ‏‏و آنچه مسلّم است و مایه تأسف، حسن ظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفته ها و‏‎ ‎‏نوشته هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر می دهید و در مجمع عمومی صحبت‏‎ ‎‏می کنید و به قوۀ قضاییه و غیره سفارش می دهید. و من از شما، که دوست صمیمی سابق و‏‎ ‎‏حال من هستید و مورد علاقۀ ملت، تقاضا می کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور‏‎ ‎‏مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید، تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما، که‏ برگشت به حیثیت جمهوری است، نخورد. آزادی بی رویّۀ چند صد نفر منافق، به دستور‏‎ ‎‏هیأتی که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدیها را بالا‏‎ ‎‏برده است. «ترحم بر پلنگ تیز دندان ـ ستمکاری بود بر گوسفندان». ‏ من تأکید می کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدی پاک کنید که این راه بهتر‏‎ ‎‏است؛ و الاّ هیچ عکس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر‏‎ ‎‏جنایاتِ مورد اتهام حتمی است. سلامت و توفیق جنابعالی را خواهانم.‏ ‏‏12مهرماه65‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ 🔶حاشیه روزنه آقای منتظری بعد از آغاز فرایند محاکمه مهدی هاشمی، در اعتراض به این اقدام، اعتصاب کرد و برنامه‌های عادی و دیدارهای خود را تعطیل نمود! امام در این نامه با ادبیاتی کریمانه و از سر لطف، تمام تلاش خود را برای حفظ آقای منتظری از مسیر خطای حمایت از یک مجرم، به کار می‌گیرد. ایشان ضمن اشاره به برخی عناوین مجرمانه مهدی هاشمی و تأکید بر قطعی بودن محاکمه وی، هم جلوی فشار منتظری بر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را می‌گیرد و هم تلاش می‌کند منتظری خط خود را از اطرافیان خطاکارش جدا کند. اشاره امام به مخالفان حوزوی آقای منتظری هم نکته مهمی است که نشان می‌دهد طیف قابل اعتنایی از حوزویان مخالف وی بوده‌اند. علت این مخالفت‌ها هم برخی اندیشه‌های شاذ منتظری پیرامون تاریخ اسلام و جایگاه اهل‌بیت(ع) بود. اشاره به ساده لوحی و رویکرد غلط پیرامون منافقین، از دیگر نکات مهم نامه است. @rozaneebefarda
پيام تاریخی امام خطاب به ملت ايران در سالگرد و ۵۹۸ [صفحه ۹ از ۱۳] || ۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ما اعلام مى‏كنيم كه جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و كشور ايران به عنوان يك دژ نظامى و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه‏ نظامهاى كفر و شرك آشنا مى‏سازد. و اما در مورد كه حقيقتاً و بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏ديدم؛ ولى به واسطه و كه از ذكر آن ‏كنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به و سطح بالاى كشور، كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏دانم. و خدا مى‏داند كه اگر نبود انگيزه‏اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شود، هر گز راضى به اين عمل نمى‏بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالى گردن نهيم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود. من در اينجا از همه فرزندان عزيزم در جبهه‏هاى آتش و خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوى در ارتباط با جنگ تلاش و كوشش نموده‏اند، تشكر و قدردانى مى‏كنم. و همه ملت ايران را به هوشيارى و صبر و مقاومت دعوت مى‏كنم. در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسأله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد. اينها يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمى‏دانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه‏اى وارد نمى‏سازد. و ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم. مسلّم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است. و خدا مى‏داند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست؛ و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت‏ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دار الشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايى كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. خداوندا، كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‏اند و نيازمند به مشعل شهادت؛ تو خود اين چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده‏هاى معظم شهدا! و بدا به حال من كه هنوز مانده‏ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشيده‏ام، و در برابر عظمت و فداكارى اين ملت بزرگ احساس شرمسارى مى‏كنم. و بدا به حال آنانى كه در اين قافله نبودند! بدا به حال آنهايى كه از كنار اين معركه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهى تا به حال ساكت و بى‏تفاوت و يا انتقادكننده و پرخاشگر گذشتند! آرى، ديروز روز امتحان الهى بود كه گذشت. و فردا امتحان ديگرى است كه پيش مى‏آيد. و همه ما نيز روز محاسبه بزرگترى را در پيش رو داريم. آنهايى كه در اين چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دليلى از اداى اين تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده‏اند مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفته‏اند، و خسارت و زيان و ضرر بزرگى كرده‏اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند كشيد. كه من مجدداً به همه مردم و مسئولين عرض مى‏كنم كه حساب اين گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند اين مدعيان بى‏هنر امروز و قاعدين كوته‏نظر ديروز به صحنه‏ها برگردند. من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مى‏كنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند. اكيداً به ملت عزيز ايران سفارش مى‏كنم كه هوشيار و مراقب باشيد، قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ايران به‏ معناى حل مسئله جنگ نيست. @rozaneebefarda