رپرتاژ یکطرفه شبکه سه برای دکتر شریعتی؛ خطای راهبردی با اغراض عملگرایانه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
قسمت نهم برنامه خوش ساخت و پرمخاطب #میدان_انقلاب به موضوع دکتر شریعتی اختصاص داشت.
مورخه شنبه ۱ تیر ۹۸، #شبکه_۳_سیما میزبان جناب آقای #روحالله_حسینیان
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود. با موضوع:
«شریعتی؛ روشنفکر دینی یا مسلمان دغدغه مند؟»
🔹روح الله حسینیان که از جمله دوستداران دکتر شریعتی است، در سخنان خود تلاش کرد روایتی کاملا جانبدارانه از ماجرای شریعتی ارائه دهد که خلاصه اش بدین شرح است؛
شریعتی دو دوره داشت؛
1. تخریب و حمله به روحانیت.
2. میانه روی و نسبتا انصاف.
او درد دین داشت و
روشنفکر دیندار بود.
آرمانهایش همان آرمانهای امام بود!
ما شریعتی را از خود میرانیم و در نتیجه دیگرانی که سنخیتی با او ندارند مدعی او میشوند.
شریعتی اصلا اهل همکاری و گزارش دادن به ساواک درباره انقلابیون و رفتارهای تخریبی اینگونه نبود.
هدفش از همکاری صوری با ساواک، فرصت یافتن و ازادی عمل برای فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود بود.
ساواک نیز تصریح دارد که او سرما کلاه گذاشت و همکاری نمیکند.
🔶حاشیه
مثبت اندیشی و مراعات انصاف در قضاوت دیگران، ذاتا امر مطلوبی است اما نباید از یاد برد که هرگز نمی توان با ذبح حقیقت، داعیه مراعات انصاف داشت؛ چه اینکه پنهان کاری یا وارونه نمایی، خود بزرگترین بی انصافی نسبت به مخاطب پرسشگر ایرانی است.
خوب بود جناب حسینیان نمونه هایی از میانه روی و برخورد منصفانه شریعتی با روحانیت ارائه می دادند تا مخاطب بتواند کدهای تاریخی ایشان را قضاوت کند.
اینکه آقای شریعتی درد دین داشته شاید چندان قابل خدشه نباشد اما مسأله این است که صرف دغدغه مندی دینی نمی تواند توجیه گر مرجعیت دینی و مصحح تولیدات التقاطی وی باشد. اگر همین حد وسط ملاک قضاوت باشد، جناب حسینیان و مجموعه تحت مدیریت شان نباید در نقد فرزندان معنوی دکتر شریعتی(از فرقانی ها تا اعضای حلقه کیان) اینهمه کتاب و سند منتشر سازند؛ زیرا اینان نیز بعضا خود را مصداق روشنفکر دیندار و امتداد دکتر شریعتی می دانسته اند.
یکی دانستن آرمان های امام و شریعتی اوج ظلم به امام بود و القای آن از جانب مجری و کارشناس برنامه، بعید به نظر می رسید. خوب است این عزیزان به صورت تطبیقی و مصداقی بفرمایند کدام آرمان امام و شریعتی یکی بوده اند؟!!
راندن شریعتی یا خواندن او، برای اینکه دیگران مصادره اش نکنند، یک رویکرد کاملا عملگرایانه است که در قاموس فقهی و کلامی شیعه، چندان موجه نیست؛ اینکه یک روشنفکر مسلمان با تولیدات التقاطی، صرفا به دلیل پیشگیری از سوء استفاده دیگران، مورد تجلیل قرار گیرد، یک خطای راهبردی است که موجب گم شدن خط در جبهه حزبالله خواهد شد.
در مورد همکاری با ساواک نیز، با توجه به اسناد موجود و از جمله چند نامه مفصلی که شریعی در زمان آزادی(که طبعا فشار و اجباری در میان نبوده) نگاشته، تحلیل آقای حسینیان مبنی بر همکاری صوری چندان قابل دفاع نیست؛ او مبارزه با روحانیت و پروتستانتیسم اسلامی را به عنوان استراتژی فکری و تبلیغی خود معرفی کرده و در موارد متعددی بر ایده های مشترک خود با دستگاه شاه تصریح و تاکید نموده است.
آخرین سخن آنکه؛ در بازکاوی پدیده های مناقشه برانگیز چون شریعتی، نمی توان و نباید یکطرفه به قاضی رفت؛ بهتر بود جناب یامین پور به جای سناریوچینی برای القای یکسویه ایده مدنظر خود، زمینه را برای یک بحث جدی با حضور مدافعان و منتقدان دکتر شریعتی فراهم می کرد. طبعا در وضعیت فعلی، عواقب احیای آثار و افکار التقاطی شریعتی، متوجه همه کسانی است که هرچند با انگیزه خیرخواهانه، به رپرتاژ یک جانبه به نفع دکتر شریعتی دست می زنند. حق آن بود که اسناد مخالفت بزرگانی چون علامه طباطبایی با آثار شریعتی، مورد بحث و در اختیار مخاطب قرار می گرفت...
@rozaneebefarda