💥شکارچیان روباه پیر در عراق شیعی/2
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سمیر عبید تحلیلگر مشهور عراقی در پاسخ به اظهارات مداخله جویانه #سفیر_انگلیس در عراق که از افزایش خشونت های خانگی علیه زنان در عراق ابراز نگرانی کرده بود، نوشت:
در انگلستان، ۴۰درصد از مردان، زنان خود را کتک میزنند و در این کشور خشونت خانگی و نژادپرستی و هزاران آواره بی سرپناه وجود دارد.
دخالت در امور جوامعی که فرهنگ ها و سنت های خود را دارند کافیست.
من مطمئنم که تو روابط عراق و انگلستان را تخریب خواهی کرد.
از لندن میخواهم که اینبار سفیری با فرهنگ و با تجربه به عراق بفرستند!
#در_عراق_چه_میگذرد؟
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#عملیات_شناختی پیچیده برخی دولتمردان در شرایط بحران
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
1️⃣ سخنگوی وام #معیشتی : تعداد ۲ میلیون و پانصد سرپرست خانوار سیم کارت به نام خود ندارند.
2️⃣ دولت :جهت دریافت وام سیم کارت به نام سرپرست باید باشد.
3️⃣ مردم >>> #صف کشیدن جهت خرید ۲۵۰۰۰۰۰ سیم کارت
4️⃣ نتیجه : شلوغی خطوط #اپراتور >>>> آنتن دهی پایین
5️⃣ قطع اینترنت در برخی از شهرها توسط برخی اپراتورهای خانگی....
6️⃣ نتیجه: فشار به اینترنت همراه >>>> کندی و قطعی و...
7️⃣ دعوای رسانه ای و تویتری وزیر ارتباطات( شوآف) با صدا سیما بابت فرکانس ۷۰۰ و ۸۰۰
8️⃣ وزیر ارتباطات : ظرفیت #فرکانسی اپراتورهای همراه به اتمام رسیده...
9️⃣ثبت نام حدودی دو میلیون پانصد سیم کارت رایگان رایگان رایگان ....
🔟فشار مردم و جو رسانه ای بابت تجمعات خرید سیم کارت...
1️⃣1️⃣توییت وزیر شو آف و دستور به فروش سیم کارت توسط اینترنت
▶️نتیجه:
✅بی مدیریتی و فشار به مردم بابت رسیدن به اهداف سیاسی خود در ایام بحران کرونا✅
( تصاحب فرکانس های ۷۰۰ و۸۰۰ ___ فرکانس های حیاتی و مهم در بحران )
⬅️پس از تصاحب فرکانس ها : در آمد زایی نجومی توسط ارتباطات و اپراتور از مردم بابت فرکانس رایگان
✳️نتیجه مهم : قطع شبکه های HD و اختلال در سیستم آنالوگ
پیدا کنید پرتقال فروش را ...
@chaharrah_majazi
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#محسن_هاشمی وزارت بهداشت روحانی را به آمارسازی دروغ متهم کرد
هاشمی در جلسه شورای شهر تهران، بدون ارائه هیچ مدرک معتبری، آمار رسمی مبتلایان به کرونا را زیر سؤال برد و مدعی شد آمار واقعی بیش از این تعداد است.
این اظهارنظر جنجالی و کاملا ناپخته، مورد استقبال گسترده رسانه های ضدانقلاب واقع شده است.
هنوز انگیزه بیان این قبیل سخنان بی مستند، معلوم نیست. در آینده معلوم می شود باند کارگزاران و محسن هاشمی به دنبال تسویه حساب سیاسی با دولت روحانی است یا با #ژست_اپوزسیون و #مردم_دوستی، 1400 را در خواب می بیند؟!
احتمال اینکه چنین سخنانی از روی بی اطلاعی یا بی تدبیری بیان شده باشد، ضعیف است اما حتی اگر چنین باشد، جا دارد که شخص محسن هاشمی به دلیل زیر سؤال بردن آمارهای رسمی کشور و تشویش اذهان عمومی مورد محاکمه قرار گیرد.
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
یک چشمت را ببند!
حسین شریعتمداری
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
میگویند یکی از پادوهای چاپلوس دربار منصور دوانیقی -خلیفه خونریز و ستمگر بنیعباس- از او پرسید در سجده نماز چشمان خود را باز بگذاریم یا ببندیم؟ منصور گفت؛ ببینید جعفربن محمد (امام صادق علیهالسلام) چه میکند؟ اگر ایشان چشمهای خود را به هنگام سجده میبندد، شما باز بگذارید و اگر باز میگذارد، شما ببندید! پادوی چاپلوس گفت: از کجا بدانیم ایشان در سجده چشمان خود را باز میگذارد یا میبندد که ما عکس آن عمل کنیم؟! خلیفه فکری کرد و گفت؛ فعلاً یک چشم خود را باز بگذارید و چشم دیگرتان را ببندید تا مطمئن باشید که مخالف او عمل کردهاید!
این روزها برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس کنونی و شماری از مدعیان اصلاحات که در انتخابات مجلس یازدهم به علت کارنامه سیاه خود از سوی مردم کنار گذارده شدهاند، به اقدام کودکانه و خندهداری دست زدهاند که میتواند سند محکم دیگری از عدم صلاحیت آنها برای حضور در خانه ملت باشد. این طیف به جای آنکه از ناکارآمدیها و بلاهایی که در دوران مسئولیت خود بر سر ملت آوار کردهاند ابراز ندامت کنند و بعضاً آماده مجازات باشند، به بدگویی و عقدهگشایی علیه مجلس یازدهم که هنوز تشکیل نشده است روی آوردهاند! و این حرکت کودکانه در حالی است که؛
۱- مدعیان اصلاحات با همه توان و چند لیست انتخاباتی به میدان آمده بودند ولی نامزدی که نفر اول چند لیست مدعیان اصلاحات و کارگزارانیها و گروه تدبیر و امید بود بهاندازه یک دهم آخرین نفر لیست انقلابیون رای آورده بود.
۲- نگاهی به فهرست پیروز در انتخابات مجلس یازدهم و مقایسه آن با فهرست مدعیان اصلاحات به وضوح نشان میدهد که تقریباً همه افراد حاضر در فهرست انقلابیون از تحصیلات کلاسیک بالا و برجستهای برخوردارند و بسیاری از آنان کارنامه درخشانی در خدمت صادقانه و موثر به مردم و نظام دارند و در مقابل فهرست مدعیان اصلاحات -باز هم تقریباً- از این امتیاز برخوردار نبوده و مخصوصاً فاقد کارنامه قابل قبول بودند.
۳- مدعیان اصلاحات که اکثریت مجلس دهم را در اختیار داشتند به سختی میتوانند روی نمونهای از تعهد خویش نسبت به وظایف تعریف شده نمایندگی انگشت بگذارند ولی از سوی دیگر قبل از آنکه نماینده مردم و ناظر بر امور دولت باشند، نقش وکیلالدوله را بر عهده داشتند. فاجعه برجام، گرانی افسار گسیخته کالا و خدمات، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولید، ازرونق افتادن کسب و کار، کاهش شدید ارزش پول ملی، برباد رفتن دهها میلیارد دلار ارز، حقوقهای نجومی، دیپلماسی التماسی و دهها خسارت کلان دیگر در دوران حضور اکثریت آنان در مجلس اتفاق افتاد و این طیف نه تنها مخالفت و مقابلهای نکردند بلکه خود از عوامل اصلی این پلشتیها بودند.
۴- رد صلاحیت نزدیک به ۸۰ تن از نمایندگان مجلس دهم برای حضور در مجلس یازدهم به علت فساد اقتصادی بوده است! (تقریباً یک سوم مجموع نمایندگان). این تعداد تا چه اندازه در تصویب برخی طرحها و لوایح موثر بودهاند؟! بماند!
۵- اکنون باید از کسانی که به عقدهگشایی علیه مجلس یازدهم که هنوز تشکیل نشده است، مشغولند پرسید با تکیه بر کدام شایستگی برتر خود، علیه مجلس یازدهم شمشیر کشیدهاید؟!
۶- کاش افراد طیف یاد شده دستکم برای یکبار هم که شده توضیح میدادند که چرا بسیاری از مواضع و عملکرد آنان، از جمله در موضوع مورد بحث با مواضع دشمنان تابلودار مردم و نظام مشترک است؟!
البته بیانصافی است اگر به این نکته نیز اشاره نشود که تعداد قابل توجهی از اصلاحطلبان بیرون از دایره مورد اشاره هستند.
۷- و بالاخره باید به نمایندگان مجلس یازدهم به خاطر برخورداری از این مخالفان بیرونی و درونی تبریک گفت.
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
💥مهم
ژورنالیست ها از جان حوزه چه میخواهند؟
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
💠ژورنالیسم حیات خود را در حل نشدن #مساله میداند. ژورنالیست ها از #فهم درست مساله بیزارند. چرا که فهم درست مساله مقدمه حل آسان مساله است.
#ماموریت ژورنالیسم مشغول کردن انسانها به حل مسایل ساختگی است. ژورنالیست ها با نقاب مسوولیت به انجام ماموریت خود مشغولند.
💠ژورنالیست ها از مشغول کردن آدمها به مسائلی که ساخته دست آنهاست لذت میبرند. ژورنالیسم نوعی #سادیسم نیز هست دیگر آزاری با مسائلی که واقعا مساله نیستند.
#اولوا_الابصار ژورنالیسم را می شناسند و به ژورنالیست ها همان گونه مینگرند که لایقند. شأن بزرگان برتر از ژورنالیسم است.
تنها #افراد_میان_مایه اند که از بودن در کنار ژورنالیست ها خوشحالند. ظاهرش آنست که ژورنالیست ها در کنار آنهایند.
💠سیره ژورنالیست ها بر همین پایه است. مینمایند که در کنارت هستند در حالی که تو در کنار آنهایی. بزرگان هیچ گاه در کنار کسی قرار نمیگیرند مگر آنکه بزرگتر باشد. هنر ژورنالیست ها این است که کسی را بزرگ کنند ودر کنارش بایستند و با او عکس بگیرند مصاحبه کنند و... .
💠اما بزرگی که خود و دیگران او را به بزرگی شناخته اند نیازی به ژورنالیست ها ندارد. انسانهای خُرد که سودای بزرگی دارند تمنای خود را از ژورنالیست ها میطلبند. آنها ژورنالیست ها را به #اندرونی خود راه می دهند تا بلکه در کنار آنها به نان و نوایی برسند غافل از آنکه پیشتر #شکار_ژورنالیسم شده اند.
💠ژورنالیست ها با این وعده که آنها را بزرگ خواهند کرد به اندرونی آنها راه پیدا میکنند و اینگونه از دل اندرونی برای بیرونی ها مساله میسازند.
💠 ژورنالیسم با اندرونیات #بیوت ارتزاق میکند. با مساله سازی مباحث اندرونی تغذیه میکند و اینگونه روز به روز فربهتر نیز میشود.
💠ژورنالیسم نوعی خاله زنک بازی مدرن است اما چون مدرن است مثل هر پدیده مدرن دیگر زشت نیست. از ژورنالیسم بیشتر در حوزه هنر و ورزش شنیدهایم. اما چندی است که پای نوع مبتذل آن به حوزه نیز باز شده است. فهم رابطه حوزه و ژورنالیسم دارای ظرافت هایی است.
💠بزرگان حوزه به احترام بزرگی خویش از ژورنالیسم در پرهیزند پس ژورنالیستها به سراغ چه کسانی در حوزه میروند؟ پای ژورنالیسم را چه کسانی به حوزه باز کرده است؟
ژورنالیسم با کدام عنصر حوزوی رابطه دوستانه دارد؟ ژورنالیست ها در حوزه به دنبال انجام کدام ماموریت هستند؟
💠به نظر می رسد آنان که سودای بزرگی در سر دارند شکار اول این جریان ژورنالیسم هستند.
ژورنالیسم با زبان گویای بی زبانی به آنها وعده میدهد، وعده بزرگ شدن. بزرگ سازی میکنند و بعد بزرگان خودساخته را به جان هم می اندازند. اما چرا نمیدانند راه بزرگ شدن، دست کم در حوزه این نیست.
این را ژورنالیست ها نمیدانند، چون حوزه را نمیشناسند. چون حوزه را با فوتبال و سینما اشتباه گرفته اند. فکر کرده اند حوزه هم جای #سلبریتی_بازی است. سلبریتی ها احمق اند چون بازیچه ژورنالیست هایند. اما از آنها بدتر کسانی اند که در حوزه به دنبال سلبریتی بازی اند. راه بزرگ شدن را طیفی از حوزوی ها چرا نمیدانند؟ همین قدر بدانند که بودن در کنار ژورنالیست ها آنها را در #خُردی نگه خواهد داشت.
💠 لهو و لعب کار ژورنالیست هاست. اهل حوزه باید با چشم پوشی از چشم بندی ژورنالیست ها، به دنبال بزرگانی بگردند که ژورنالیست ها هیچ گاه به سراغ آنها نخواهند رفت و از آنها اسمی به بزرگی نخواهند برد.
💠آنان که آرزوی #تعالی و بزرگی در سر دارند باید به #خودسازی علمی و معنوی بپردازند. برای پیشینیان جز این نبوده برای ما هم جز این نیست و مباد که در آینده نیز جز این باشد.
سعید شربیانی
تحولات حوزوی را در #روزنه پی بگیرید:
👇
@rozaneebefarda
May 11
بازتاب دیدگاههای مخاطبان روزنه/۱
🔸احسان:
سلام
خداقوت
بحث درمورد شریعتمداری عادلانه وصادقانه ومطابق واقع بود
دنیایی ازشماممنون واز خداوند وحضرت حجت.عج.متشکرم که چنین کانالی توفیق مطالعه دادن یامهدی.عج.
@rozaneebefarda
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش
نقدی بر سلسله سخنرانیهای عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات»
محمد نادری
[صفحه 1 از 5 ]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در روزهای گذشته جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش سلسله سخنرانیهایی را با عنوان «آفات و خرافات» درانداخته و در آن به تعریف و تبیین و تطبیق پدیدۀ خرافه پرداخته است. وی در این سخنان دین را-به دلیل آنکه ایمان به غیب جانمایۀ آن است و مرز بین غیب و خرافه نیز بسیار دقیق و رقیق است- خیزشگاه خرافه و بیشتر احادیث و روایات را مصداق خرافه و روحانیان را نیز ترویجدهندگان خرافه قلمداد کرده است.
جناب سروش در سخنانی گزنده و بسیار زننده از دانشنامۀ بزرگ و سترگ «بِحار الانوار» به «بُخار الانوار» یاد کرده و غالب روایات آن را دروغ و خرافه خوانده است. او برای اثبات ادعای خود، کتاب سه جلدی «مَشْرَعَة بحار الانوار» را –که نویسنده کوشیده تا تنها روایات صحیح بحار را در آن گرد آورد- به گواه آورده و در ادامه مدعی شده است اگر کسی آستین برزند چه بسا بتواند همین سه جلد را نیز به یک جلد فروکاهد...
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه دوم :
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4071
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه سوم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4072
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه چهارم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4073
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه پنجم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4074
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش
نقدی بر سلسله سخنرانیهای عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات»
[صفحه 2 از 5 ]
نامبرده در ادامه تیغ کین آخته و به سایر جوامع روایی مانند صحیح بخاری و کافی و مفاتیح الجِنان نیز تاخته و آنها را انباشته از لاف و گزاف دانسته است. به گفتۀ وی بخاری از میان 60000 حدیث، تنها به 6000 حدیث صحیح دست یافت و کتاب «الجامع المسند الصحیح» را گرد آورد و با وجود این همه آشفتگی و نابسامانی در احادیث، نمیتوان دل در گرو آنها بست. همچنین وی «الـأنْزَعُ الْبَطین» را -که به عنوان دو لقب برای امیر مؤمنان علیهالسلام در زیارت هفتم ایشان در مفاتیح الجِنان آمده- به معنای «کچلِ شکمو» دانسته و آن را ناسزا به ساحت امام و گوای زنده بر ساختگی بودن روایات و زیارات دانسته است.
سروش در گام بعدی -بیآنکه آداب و ترتیبی بجوید- به روحانیان با اوصاف نادرستی همچون دینداران معیشتاندیش و عوام درسناخوانده و دروغپراکنان خرقهپوش و یاوهگویان مصلحتجو درشتی کرده است. بنا بر ادعای سروش در آموزههای اسلام روحانی محلی از اعراب ندارد و انجام هیچ یک از مناسک اسلام نیز وابسته به حضور روحانیان نیست و حال آنکه آنان با مکر و نیرنگ، بسیاری از مناسک مانند عقد نکاح و اقامۀ جماعت و مراسم تدفین و ... را به چنگ خود درآوردهاند.
همچنین به گفتۀ مشار الیه روحانیان باکی از دستبرد در احادیث ندارند و برای خوشایند نیوشندگان از جعل و وضع حدیث نیز بهره میجویند و در همین راستا بوالعجب ماجراهایی را بازگو کرده که البته به لیغ و لاغ بیشتر میمانند و تعلّق ارادۀ جدیه بدانها بسی دشوار است. او روحانیان و اهل منبر را موظف به بیان و بررسی اسناد روایات میداند در حالی که به ادعای وی اکثریت ساحقۀ آنان با چنین مباحثی آشنا نیستند و سره از ناسره و زیر از زَبَر بازنمیشناسند.
آنچه گفته آمد چکیدهای از روایت ناسخته و ناپختۀ دکتر سروش از دین و احادیث و روحانیان بود. پیش از ورود به پاسخ تفصیلی به فرافکنیهای یاد شده، شایسته و بایسته است اشارتی به خاستگاه لغزشهای نامبرده و همتباران و همقطاران وی شود چه این کژاندیشیها و پریشانگوییها نه آغاز زلّت این ملّت بوده و نه انجام آن خواهد بود.
روشن است که حیطۀ دانش و معرفت -کمّاً و کیفاً- چندان گسترده است که احاطه بر تمامی اطراف و اکناف آن بیرون از طاقت آدمی است و لا جرم نمیتوان به رایمندی جز در یکی دو شاخه دست یازید و این مسأله چون آفتاب، روشن و چون صبح، صادق است و قضیةٌ یلزم من تصورها تصدیقُها. زرارة بن أعیَن چهل سال در پیشگاه پیشوای به حق ناطق جعفر صادق علیهالسلام زانوی شاگردی بر زمین میزند و مسائل حج را از آن امام همام جویا میشود و در عین حال به سرانجام نمیرسد! (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 519) بدین روی، ندانسته از دفتر دین الف و نخوانده به جز باب لا ینصرف، نمیتوان در تمام حوزهها نگرهسازی و نظریهپردازی کرد. امیر مؤمنان علی علیهالسلام راست: رَحِمَ اللهُ امْرَءً عَرَفَ قَدْرَه وَ لَمْ یَتَعَدَّ طَوْرَه (غرر الحکم، ص 373)یعنی که خدای رحمت کناد آن را که ارج خود بشناخت و از اندازهاش درنگذشت.
راست آن است که تحصیلات آکادمیک جناب آقای دکتر سروش تنها در زمینه داروسازی و فلسفه میباشد، لیکِن از ماه تا ماهی را میکاود و از فرش تا عرش را میکوبد؛ گاه شریعت و فقه را در ترازو میگذارد و گاه حقیقت وحی را میگزارد، گاه قرآن را به تأویل میبرد و گاه حدیث را به تعطیل میکشد، گاه دیانت را میبازد و گاه بر سیاست میتازد، گاه حکومت را به حکمت میخواند و گاه تاریخ را توبیخ میکند، گاه از شیوۀ بندگی میگوید و گاه از رسم نویسندگی و پریشانی این سلسله را آخر نیست.
چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسهمندم // گه از آن سوی کشندم، گه از این سوی کشندم
و این سرک کشیدنهای سرسری و سریع به معارف دینی ریشه در آشوب جان و آشفتگی روان و قبض و بسط روحی سروش دارد. وی در مصاحبهای لب به اعتراف گشوده و دربارۀ کشمکش و هرج و مرج فکری خود چنین گفته است:
«تمام دورۀ فکری 18 سال پس از انقلاب (از 1357 تا 1375) را به عنوان دورۀ کشمکشهای فکری تسکین نیافته در نظر میگیرم. در طول این دوره تلاش کردم که ارتباط خودم را با دین و دینداری و نسبت دین و نهادهای اجتماعی توضیح دهم». (قبض و بسط یک زندگی، گفت و گوی محمود صدری با عبدالکریم سروش.)
@rozaneebefarda
ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش
نقدی بر سلسله سخنرانیهای عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات»
[صفحه 3 از 5 ]
حبّذا پیش از آنکه دست تطاول به دین گشاید و ایمان نوباوگان قشریگر و سطحینگر را چپاول کند ردای کبریا را چاک میکرد و زانو بر خاک میمالید و قطع این مرحله بیهمرهی خضر نمیکرد که گفتهاند: العِلْمُ حَرْبٌ لِلْمَکَانِ الْعَالِی.( إحیاء علوم الدین، ج 1، ص 84)
از کلیم حق بیاموز ای کریم // بین چه میگوید ز مشتاقی کلیم
با چنین جاه و چنین پیغمبری // طالب خضرم ز خودبینی بری
باری، نامبرده در سه جلسه پیرامون «آفات و خرافات» سخن رانده لیکن از جادۀ انصاف خارج شده و اصناف دشنام و اتهام و اوهام را به دین و روایات و روحانیان گسیل داشته است دریغ از آنکه پیشتر با پرویزن نقد و نظر ببیزد و بیشتر با چاشنی دقت بیامیزد. الله الله چگونه دین همجوار فسانه و غیب در کنار خرافه تواند بود که طاق شرع بر ستون عقل استوار گشته است.(1)
مگر نه این است که دفتر نخست از کتاب دین به نام رای و خرد زده شده است؟! آیا دین به چیزی جز دریدن پردۀ جهل و جحد و زدودن آفات و خرافات تحریض و تحریص کرده است؟! آیا دین جز از برای دمیدن در تنور شعور و نمودن فطنت و فطرت و حکمت و فکرت آمده است؟! آیا دین بر خرافههای مزعوم و موهومی همچون اوثان و اصنام و انصاب و ازلام و تطیر و اساطیر و فسون و فسانه قلم بطلان نکشیده است؟!(2)
آری، گرچه ایمان به غیب مدار دینداری است اما حدود و خطوط غیب طرداً و عکساً و مصادیق آن بکماله و تمامه تبیین شده است چندانکه نشاید یک قلم از آن زدود یا یک رقم بر آن فزود.
بنا بر این، دین از اساس با خرافهسازی و خیالپردازی سر ناسازگاری دارد و خرافهپرستی در میان امصار و انصار سکولار و ملل و نحل مَلاحِده –لعنهم الله علی حِده- اگر بیشتر از جوامع دینی نباشد به یقین کمتر نیست (ن.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 422.) و شرح آن را بایست در مجالی دیگر و مقالی آخر جست.
گر بگویم شرح این بیحد شود // مثتوی هفتاد من کاغذ شود
اما آنچه در این میان بیش از همه مایۀ تأفف و تأسف است فرونهادن شرط ادب و بخار خواندن بحار است. شگفتا! چگونه میتوان خود را خوشهچین بستان سعدی و شاگرد دبستان مولوی دانست و دهان را با چنین تعبیر هرزه و بیمزهای آلود؟! قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین وگرنه ژاژ خاییدن و هرزه دراییدن نه شان فصاحت که نشان فضاحت است. سخن به قاعده گویید یا زبان به کام درکشید.
ز دانش چو جان تو را مایه نیست // به از خامشی هیچ پیرایه نیست
---------------------
پ.ن:
1. أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الرَّازِيِّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ..(الکافی، ج 1، ص 11)
2. به عنوان نمونه: «قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى» که خیالی و خرافی بودن سحر به روشنی بیان شده است.
@rozaneebefarda
ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش
نقدی بر سلسله سخنرانیهای عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات»
[صفحه 4 از 5 ]
«بِحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار» شاهکار ماندگار محدّث نامدار و علامۀ عالیمقدار محمد باقر مجلسی رحمهالله است. مثَل این کتاب مثَل درخت پاکی است که پای در خاک و سر در افلاک دارد. بیگمان چشم روزگار چنین تألیف منیفی را در درازنای تاریخ حدیث ندیده است؛ در جامعیت چنان است که هیچ یک از جوامع روایی یارای نزدیک شدن به آن را ندارد. بحار دارای 110 جلد است و مصادر آن کمابیش به ششصد کتاب میرسد. علامه رحمهالله 378 مصدر از این مصادر را در دیباچۀ بحار (بحار الانوار، ج 1، ص 6) و سایر مصادر را در لابلای مجلدات دیگر نام میبرد.( همان، ص 24)
در شرح و بسط روایات چنان است که کمتر حدیثی در آن میتوان یافت که به بهترین صورت تحقیق و تنقیح نشده باشد.(الفیض القدسی (بحار الانوار، ج 102)، ص 29)
در دقت در نقل چنان است که به اذعان حدیثپژوهان برای تصحیح مصادر بحار چارهای جز مقابله با خود بحار نیست چه علامه رحمهالله برای تهیۀ این دانشنامۀ گرانمایه، گنجینهای از بهترین نسخ مخطوط و کمیاب و دارای نشان بلاغ را از سرتاسر گیتی گرد آورده بود.(بحار الانوار، ج 43، ص 370) چنانکه وی به انبوهی از مصادر روایی –از جمله 200 اصل از اصول چهارصدگانه- دسترسی داشته که در سدههای پسین دستخوش گزند روزگار گردیده و امروزه جز نامی از آنها بر جای نمانده است.(مرآت الاحوال جهان نما، ص 116)
صحت و اعتبار روایات «بحار» نیز تفاوتی با سایر کتب روایی مانند «کافی» و «مَن لا یحضُره الفقیه» ندارد؛ چنانکه در آنها روایات صحیح و موثق و حسن و ضعیف وجود دارد بحار نیز چنین است و علی رغم پندار ناستوار برخی، علامه رحمهالله در پی گردآوری مطلق روایات اعم از معتبر و نامعتبر نبوده است بلکه چنانکه از نام کتاب پیداست تنها غرر و درر روایات را فراهم آورده و در جای جای کتاب صحت اسانید روایات را گوشزد کرده است.(1)
نکتۀ درخور درنگ آن است که «ضعیف» اصطلاحی طناز و غلط انداز در دانش حدیث است و هرگز به معنای مجعول یا نامعتبر نیست؛ بسا حدیث ضعیفی که عمل مشهور جابر ضعف سند آن میشود و فقیهان بر طبق آن فتوا میدهند و بسا حدیث ضعیفی که دلیل سنن قرار میگیرد. بدین روی، تدوین «مشرعة بحار الأنوار» به معنای جعلی یا نامعتبر دانستن سایر روایات نیست.
هر کسی را سیرتی بنهادهام // هر کسی را اصطلاحی دادهام
آری، غواص این اقیانوس پر افت و خیز میبایست روزگاری دراز جان خویش را در علم الحدیث خسته و رنجه کرده باشد و با مکاتب روایی و مبانی درایی و رجال و فهرست خو گرفته باشد و إلا طفل ابجدخوان را چه نسبت با دریای بیکران؟!
چه شبها نشستم در این سیر گم // که دهشت گرفت آستینم که قم
در این ورطه کشتی فرو شد هزار // که پیدا نشد تختهای بر کنار
---------------------
پ.ن:
1. به عنوان نمونه در جایی میگوید: «و رأيت في بعض الكتب زيارات جامعة أخرى تركتها إما لعدم الوثوق بها أو لتكرر مضامينها مع ما نقلناه ». (بحار الانوار، ج 99، ص 209) همچنین در جای دیگر مینویسد: «و لم أر فيما عندنا من الروايات تخصيصه بالتعقيب و لا بالصباح و المساء و لذا لم نورده هاهنا». (همان، ج 83، ص 322)
@rozaneebefarda
ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش
نقدی بر سلسله سخنرانیهای عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات»
[صفحه 5 از 5 ]
شایان یادآوری است قیاس جوامع روایی شیعه به جامع بخاری ناسنجیده است زیرا تدوین حدیث در میان عامه تا صد سال پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله قدغن بود(تاریخ الاسلام، ج 9، ص 13) و ناگفته پیداست که با گذشت این همه سال از وفات رسول صلّی الله علیه و آله تا چه اندازه دست شیادان در وضع احادیث باز خواهد بود. این در حالی است که خاصه آنی دست از نگارش حدیث بازنداشته و لذا هیچگاه آزرده از پدیدۀ شوم جعل نبوده است.
دربارۀ زیارت هفتم امیر مؤمنان علیهالسلام نیز گفتنی است که «أنزع» در زبان تازی پیشانیبلند (کسی که جلوی سر او بیمو باشد) و «بطین» تنومند و پرگوشت را گویند و به تصریح واژهپژوهان نستوهی همچون زبیدی هر دو وصف در آداب و فرهنگ تازیان پسندیده و نیکو به شمار میرود.(1)
چنانکه در بیشتر فرهنگها نیز پیشانیِ بلند نماد بختِ بلند و تنومندی نشان تندرستی است. و اما برابر کچل و شکمو -که دارای بار منفی هستند- به ترتیب «أصلع» و «أکول» میباشد. وانگهی پیغامبر صلّی الله علیه و آله این دو واژه را مجاز دانسته و فرموده است: أنزع یعنی برکنده از شرک و بطین یعنی آکنده از دانش.(2)
سخن پایانی آنکه «روحانی» عنوان مشیر است یعنی درست است که این عنوان در قرآن و اخبار نیامده است ولی مقصود از آن، همان «اهل ذکر» و «الذین یعلمون» و «فقهاء» و «روات حدیث» و ... است که از آنها در آیات و روایات سخن به میان آمده است.
عباراتُنا شتّی وَ حُسنک واحدٌ // و کلٌّ إلی ذاک الجَمالِ یُشیرُ
خدا را، کسی که دامن همت به میان بسته و سالها از قرآن و حدیث و فقه و اصول و ... گفته و شنفته به مناسک دین آگاهتر است یا آن که به غنج و غمزهای مسألهآموز شده است؟ برای نمونه در عقد نکاح آیا عامی به اشتراط و عدم اشتراط عربیت و ماضویت صیغه و تقدم ایجاب بر قبول و قصد إنشاء و شرایط صداق و ... واقفتر است یا عالم؟ و الأمر سهل. و اما اشاره نکردن روحانیان به اسناد روایات نه ریشه در جاهلی دارد و نه سر در کاهلی بلکه چون هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و خطابه نه جای بررسی سند است، چنانکه خود جناب سروش نیز در همین سخنان حدیث «لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي مَسْجِداً» (بحار الأنوار، ج 80، ص 324) را بازمیگوید بیآنکه اشارتی به سند آن کند یا حتی نامی از مصدر آن ببرد. همچنین وی در درسهایی که پیرامون نهج البلاغه دارد هیچگاه إسناد نهج البلاغه را –با آنکه جای چند و چون و گفت و گوست- نمیکاود. حال از دانشمند ارجمند باید پرسید که توبهفرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
لَا تَنْهَ عَنْ خُلُقٍ و تَأْتِيَ مِثْلَهُ عَارٌ عَلَيْكَ إذَا فَعَلْتَ عَظِيمُ
---------------------
پ.ن:
1. و في صِفَةِ عَلِيٍّ رَضِي اللَّه عَنْهُ: البَطِينُ الأَنْزَعُ. و العَرَبُ تُحِبُّ النَّزَعَ و تَتَيَمَّنُ بالأَنْزَعِ و تَذُمُّ الغَمَمَ و تَتَشَاءَمُ بالأَغم. (تاج العروس، ج 11، ص 475.) و في صفَةِ عليِّ رضِيَ اللَّهُ تعالى عنه: الأَنزَعُ البَطِينُ أَي العَظيمُ البَطْنِ، و هو مدْحٌ. (همان، ج 18، ص 61)
2. عيون أخبار الرضا عليه السلام بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَكَ وَ لِأَهْلِكَ وَ لِشِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي شِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي مُحِبِّي شِيعَتِكَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّكَ الْأَنْزَعُ الْبَطِينُ مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْكِ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ. (بحار الأنوار، ج 27، ص 79 )
@rozaneebefarda