eitaa logo
اشعار،نوحه وروضه امام علی ع وشبهای قدر
3.1هزار دنبال‌کننده
425 عکس
188 ویدیو
32 فایل
اختصاصی کانال روضه امام علی ع👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_emam_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
Mirzamohamadi_Sh21_Ramazan_1400_b.mp3
16.51M
✨🌾# مراسم احیا و قرآن به سر گرفتن 🥀✨ بیست و یکم ماه مبارک رمضان حجت الاسلام
. ▪️ علیه السلام 🍃▪️🥀🍃▪️🥀🍃▪️🥀 آفریده شدم برایِ علی تا بیفتم به دست و پای علی این که ما از چه آفریده شدیم علتش هست خاک پای علی جانِ ما بندگان ندارد بها جان پیغمبران فدای علی صد هزار آفتاب می ریزد با تکان خوردن عبای علی هم علی می شود علیِ خدا هم خدا می شود خدایِ علی هم صدای علی صدای خدا؟ هم صدای خدا صدای علی؟ هم نشسته علی به جای خدا هم نشسته خدا به جای علی هر کسی که شود گدای حسین میشود شامل دعایِ علی حاجتم بود فقط هوایِ نجف قبله ام گنبدِ طلای علی عالم و آدم و همه ذرات ای فدایِ نخ عبای علی کل خلقت فداییِ زهرا میشود فاطمه فدای علی ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین سی سال میشود که فقط آه میکشم با مشک اشکِ چشم خود از چاه میکشم سی سال میشود که مرا پیر کرده اند از زندگی و جان و جهان سیر کرده اند سی سال میشود که دلم غم گرفته است بعد از فراق فاطمه ماتم گرفته است آری ، سی سال میشود که عزادار مانده ام آری ، سیاه پوشِ غم یار مانده ام سی سال استخوان به گلو گریه کرده ام با چشم خار رفته فرو گریه کرده ام سی سال این نگاه مرا تیره کرده اند چشم مرا له راهِ اجل خیره کرده اند سی سال رنگِ خواب خوشی را ندیده ام آبی نخورده ام مگر آبِ دو دیده ام سی سال مثلِ شمع سحر آب میشوم در روضه های فاطمه از تاب رفته ام سی سال یاد آن گل صد برگ کرده ام هر لحظه از خدا طلبِ مرگ کرده ام سی سال وقت گریه ی بر روضه ی فدک بر زخم بی کسی خودم ریختم نمک سی سال روضه خوانِ غروب مدینه ام گریه کن قدیمی بازو و سینه ام سی سال پیش ، یار مرا بی هوا زدند در پیش هر غریبه و هر آشنا زدند آن روزها که دست مرا صبر بسته بود در بین کوچه بازوی یارم شکسته بود غم همین بس که مغیره به علی میخندد آن غلافی که به تو زد به کمر میبندد .. چشمایِ نیمه جانشُ باز کرد ، با همون جوهرِ کم صداش فرمود به غیرِ بچه های فاطمه کسی تو حجره نمونه .. همه آروم آروم بیرون رفتن ، دید عباس داره میره صدا زد باباجان تو بمان .. اونی که از همه بیشتر گریه میکنه زینبِ .. اونی که از همه بی تاب ترِ زینبِ .. اونی که برادرا دورش جمع شدن تا تاب بیاره زینبِ .. اونی که علی هم نگرانشِ زینبِ .. گفت بابا داری میری منو به که می سپاری ؟! گفت عزیزِ دلم برادرهات هستن ، عرضه داشت نه همه ی اینا سایه ی سرِ من ، اما منِ زینب کفیل میخوام .. دو تا دستایِ نیمه جانشُ بالا آورد ، دستِ زینبش رو تو دستایِ عباس گذاشت .. بریم کربلا ؟! .. شب جمعه ست .. یه ساعتی رسید همین زینب صدا زد :* منی که سایه ام را مردم کوچه نمیدیدند منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم به نانِ کوچه و خرمایِ مردم لب نزد زینب میانِ کوفه هرچه خوردم از دست پدر خوردم نمی دانم تو می بینی که جایی را نمی بینم؟ غروبی داشتم میرفتم از خانه به در خوردم منه پیرده نشین را محملِ بی پرده ای دادن به هرجا که گذر کردم چقدر از رهگذر خوردم تو و پیراهن پاره ، من و این چادر پاره تو سنگ از صد نفر خوردى ، من از صدها نفر خوردم ببین این روزها پیراهنم هم رنگ عوض کرده فقط گرما نخورده بودم آنهم آنقدر خوردم شاعر : علی اکبر لطیفیان هر جا هستی صدای منو میشنوی بلند و یک صدا ناله بزن ، ای حسین ....
. ✨🍂•هی ذکرِ من دمادم. . 🍂▪️🍂 و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام نَفسِ حاج امیر کرمانشاهی 🍂▪️🍂▪️🍂 هی ذکرِ من دمادم، علی علی علی یا ضیغم المهم، علی علی علی ای صاحبِ دو عالم، علی علی علی ای وارثِ محرم، علی علی علی حیدر شدی تاپشتِ در هی در بکوبم یاعلی دیوانه ام از عشقِ تو بر سر بکوبم یاعلی مستان سلامت میکنند دل را به نامت میکنند خوبانِ عالم جملگی خود را غلامت میکنند تو حقی و مع الحق، علی علی علی فرمانروایِ مطلق، علی علی علی ای حضرتِ دلاور، علی علی علی ای پهلوانِ خندق، علی علی علی ای شهریارِ عالمُ ای حضرتِ بالانشین جان ها فدایِ نام تو مولا امیرالمومنین غوغایِ روحانی نگر سیلابِ طوفانی نگر این عیدِ قربانِ من است خورشیدِ ربّانی نگر مستان سلامت میکنند دل را به نامت میکنند خوبانِ عالم جملگی خود را غلامت میکنند ای مظهر العجائب، علی علی علی همتایِ قل هو الله، علی علی علی تنها امیرِ عالم، علی علی علی حیدر با اسدالله، علی علی علی ای اولُ و آخر علی ای پادشاهِ لوکشف بی پرده میگویم که من هستم سگِ شاهِ نجف جانِ پیمبر یا علی میزانِ داور یا علی ای شهسوارِ بی بدل مولایِ قنبر یا علی مستان سلامت میکنند دل را به نامت میکنند خوبانِ عالم جملگی خود را غلامت میکنند تمام لذتُ و عشقم همین است که مولایم امیرالمومنین است حیدر .. حیدر .. 🍂▪️🍂 علیه السلام 👇
Kermanshahi_Babolharam_net.mp3
6.24M
هی ذکرِ من دمادم.. ▪️🍂▪️ و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام # به نَفسِ حاج امیر کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظلم الیله یاره لندی مرتضی محرابیده 🥀🍂🥀 خوردن حضرت علی علیه السلام غلامعلی باقری الهامی (هوشی تبریزی) . . ظلم الیله یاره لندی مرتضی محرابیده باتدی قانه صورت شیرخدا محرابیده . بیرخطالی ال جسارتله گویه اولدی فراز ظلمیله قانه بویاندی سجده ده رکن نماز دوشدی محراب عبادتده اوسلطان حجاز یوزویروب بیراوزگه حالت برمَلا محرابیده . . بیرخطا باش ویردی اولبی شرم و بد فرجامیدن ماسوانی سالدی ظلمی طاقت وآرامیدن سندی اول ظلمیله بیر محکم ستون اسلامیدن تا یخلدی شاه مُلک لافَتی محرابیده . . باده کشف حجابیله زبس اولموشدی مست تابع نفس اولدی اول بی دین وبی ناموس وپست ایلدی تا با دۀ وجدان وایمانی شکست ال جفایه آچدی اول کان جفا محرابیده . . حکم قرآن دورجهاندا حکم ختم الانبیا امرایدوب اولسون گرک عورتده ناموس وحیا بوگوزل امره ولی قُطّامه وُردی پشت پا تا جسارت ایتدی اَشقی الاَشقیا محرابیده . . بیرامامی که وجودئیدی اونون رُکن نماز عالم امکاندا هرفعلی حقیقت نه مَجاز آلدی بونقص نمازیله بیرعالی امتیاز اولدی هراهل نمازه رهنما محرابیده . . بیراوجا صوتیله سسلندی اودمده جبرئیل اَیهااَلاحباب شاه لافتی اولدی قتیل قانه غلطان اولدی یعنی کون وامکانه دلیل صدمه تاپدی ظلمیله رکن هدا محرابیده . . ایلدی سکان عرش وفرشی بوسس بی قرار آلدی خاصه اهلبیت مرتضادن اختیار قویدولاریوزمسجده دل داغلی دیده اشکبار حاضر اولدی عترت شیرخدا محرابیده . . مجتبی آلدی اوشاهین دیزلری اوسته باشین گوردی خون آلود شاه لافتانون گوزقاشین گل عذاره توکدی شبنم تک اوساعت گوزیاشین باشلادی شوریده بلبل تک نوامحرابیده . . گوردی بیریاره دگوب دورشیرداورباشینه وجه حق مستوراولوب دورقان آخوب گوزقاشینه دلده وای ایوای بابا رخصت ویروب گوز یاشینه ایلدی بر پا اودم بزم عزا محرابیده . . هانسی دل دوربیله غمده صبرایدوب آیا دوزه واریری کلثوم وزینب عارضه اشکین دوزه قویدی بیریاندا حسین عباسیله بیریوزیوزه آغلادی هم شاه هم صاحب لوا محرابیده . . ثبت ایدوب تا منشی غم درد ومحنت خامه سین بوایکی قارداش بولوب عالمده اوزبرنامه سین ایتدیلر گوزده مجسم کربلاهنگامه سین ظاهراولدی شورش کرب وبلا محرابیده . . موج ایدوب هرتک تکی دریای غم تک داشدیلار هرایکی قارداش گلوبلرشیونه باش آشدیلار کربلاده بیرحسین عباسیله آغلاشدیلار بیرده شهرکوفه ده آه ای خدا محرابیده . . «هوشیا» قرآنیله اعمالیوی میزان ایله بوگوزل آیدا اوزیوی قابل غفران ایله مایه غفرانه الده بوسوزون عنوان ایله ظلم الیله یاره لندی مرتضی محرابیده . .
در شب معراج هادی سبل ✨🌾 معراج و شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام میرزا محمد باقر صامت بروجردی . در شب معراج هادیِّ سُبُل خواجۀ امکان محمّد عقل کل . دید اندر آسمان پنجمین شکل زیبای امیرالمومنین . گفت یا جبریل کاین تصویر چیست این گرامی صورت زیبای کیست . عرض کرد ای باعث کون و مکان آرزو کردند اهل آسمان . تا کنند آئینه دل منجلی از نگاه ماه رخسار علی . نزد ایزد با تمنای تمام بر زمین سودند روی احترام . کای پدید آرَندۀ بالا و پست از تو در هستی هویدا هر چه هست . شد بنی آدم ز لطف کردگار در زمین از وصل حیدر کامکار . با علی هستند دایم روبرو شادکام از لذّت دیدار او . از پی درک حضور بوتراب «ربنا یا لیتناکنا تراب» . کام ما را هم روا کن ای خدا از پی درک حضور مرتضی . پس اجابت کرد خلّاق ملک دعوت خیل ملک را در فلک . یعنی از انواع قدس خویشتن صورتی آراست حیّ ذوالمنن . برد صنعتها در آن صورت به کار آفرین بر صورت صورت نگار . شد دگر خیل ملایک را مطاف صورت حیدر به هنگام طواف . یافت تسکین قلب سکان سما سال ها از صورت شیر خدا . تا به سجده ابن ملجم زد ز کین تیغ بر فرق امام المتقین . در زمین چون شیر حق را سر شکافت در فلک هم تارک حیدر شکافت . زین سبب شد کز خروش و ولوله شد زمین و آسمان در ولوله . جبرئیل از عرش در داد این ندا: «هدّمت وَالله ارکان الهدی» . آه از آنساعت که بی تاب و توان شد علی در خانه از مسجد روان . آه کلثوم جگر خون سرکشید زینب از سر در حرم معجر کشید . خون چکان شد مجتبی از هر دو عین شد به دامان اشگ گلگون حسین . دیده بگشود آن امام ممتحن بهر تسکین حرم از مرد و زن . با حسن گفت ای مرا نور بصر آن زمان کن گریه ای جان پدر . کز شرار زهر سوزد پیکرت اوفتد لخت جگر اندر برت . با حسین گفت ای شه گلگون قبا گریه کن اندر زمین کربلا . آن زمان کز قوم کوفی هر طرف می زند بی حد پی قتل تو صف . اینقدر خواهی نمودن العطش تا ز بی آبی کنی هر لحظه غش . طاقتت از مرگ قاسم کم شود از غم عبّاس پشتت خم شود . بر گلوی اصغر، آن طفل صغیر جای شیر آید ز میدان نوک تیر . می برد از چشم حق بین تو نور داغ اکبر تا صف یوم النشور . عاقبت گردد سرت ای ارجمند بر سنان کوفیان یک نی بلند . عارضت چون آفتاب انوری در تنور آخر شود خاکستری . پس به زینب گفت کای بی صبر و تاب گریه کن در رفتن شام خراب . گریه کن روزی که در بازار شام می برندت پیش چشم خاص و عام . داغ من کرد از جهانت ناامید پس چه خواهی کرد در بزم یزید . آنزمان دندان بنه اندر جگر کز جفا بینی یزید بد سیر . می زند از قهر چوب خیرزان بر لب شاهنشه لب تشنه گان . نیست یارای نوشتن خامه را مختصر کن «صامت» این هنگامه را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قانه محرابینده غرق اولدی علی المرتضا 🥀▪️🥀 خوردن امیرالمومنین علیه السلام تبریزی . قانه محرابینده غرق اولدی علی المرتضا حالینه ارض وسما آغلور دیور وامحنتا . . ناطق قرآن امیرالمومنین کان شرف نازنین قلبی اولوب تیربلایاته هدف گورمدی خوشگون پیمردن صوراشاه نجف اولدی آماج بلاغمدن سولوبدی گل یوزی ابرظلمت سایه سالدی شامه دوندی گوندوزی . . ایلیوبلرمرتضانی یثرب اهلی دلغمین آلدیلارحقین الیندن ائتدیلرخانه نشین اولدوروبلرظلم الیله بی وفالرهمسرین فاتح بدرو حنُینی غملره توش ائتدیلر بوترابی هجرزهراده سیه پوش ائتدیلر . . الغرض ایل آی دولاندی اولدی ایام صیام یثربی ترک ایلمشدی اهل عیالیلن امام کوفه شهرین مسکن ائتمشدی شه والا مقام گئچدی اون سگیزگیجه اولدی طلوع واپسین صبح آچلدی مسجده گلدی امیرالمومنین . . واقف اسرار حق قامت قیامه باغلادی عرش اعلاده ملائک باش آچوب قان آغلادی حضرت ختم رسل قلبین بومحنت داغلادی کلمه ی تکبیری وئردی کل آفاقه حیات استعانت ایستدی حقدن امیرکائنات . . عامل احکام دین حمدین تلاوت ایلیوب عبدحق معبودینه عرض ارادت ایلیوب سوره ی توحیدین آیاتین تلاوت ایلیوب یتدی هنگام رکوع لرزه دوشوبدورعالمه ابن ملجم سجدده آتش سالوبدورعالمه . . سجددن قالخاندا دگدی باشینه شمشیرکین آخدی قانی سجدیه دوشدی دوباره شاه دین غیبدن سس گلدی اولدی مصطفایه جانشین صاحب تیغ دوسرئوزقانینه غلطان اولوب بیرساری یپراق کیمی رخسارینین رنگی سولوب
بیله توکمه عارضه گوز یاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما ▪️🍁▪️ امام حسن علیه السلام به خواهرش در عزای پدر بزرگوارش 🔸 … سن آت اوسته پای پیاده من … دولانور علی قزی مقتلی … . . مرحوم تائب تبریزی . بیله توکمه عارضه گوز یاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما بابامیز ئولوب ساق اولا باشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . بولورم یانور اورگون باشی یانوسان بو سینه وی داغلوسان دولوسان بولود کیمی دمبدم یوزه اشگ حسرتی باغلوسان دولی گوزلریوی دولاندیروب باخوسان منه بیله آغلوسان گل او گوز یاشون سیله قارداشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . آنام اوز یرینده قویوب سنی اوزی گیتدی قبره یارائیله آناسیزلارا آنا اولموسان آناتک کمال وفائیله اگر ایمدیده آناسیزلارا ویره سن تسلی صفائیله نه که عارضه آخا گوزیاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . باجی آغلیانده بو رسم دور گوزی یاشلی قارداشی آغلادار پوزولان حسینی می گور پوزار بو آخان گوزون یاشی آغلادار بوحسینیم آغلاسا یر گویی داغی آغلادار داشی آغلادار ایده ناله قویما بو قارداشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . باجی طاقتیم توکنور منیم سئچورم بو حال تباهیوی اورگیم یانور دولوری گوزوم گورورم بو طرز نگاهیوی بیله یانما ایلمه اودلانان اورگونده شعله ور آهیوى توکور اود بو آه شرر پاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . هله بو باشوندا دولانمیوب قره تللرون باجی جان آغا هله ورومیوبدى عدو سنون اورگون باشندا داغی داغا قوی اوزین بولود کیمی غم دوتا باشوا یاغیش کیمی غم یاغا گنه دؤز خم ایلمه اوز قاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . آنامین عزیزه قزی باجیم غمی اود سالان هامی دللره هامی ایل لر- ائللر آرا دوشن سوزی صحبتی هامی دیللره سنی سالمیوبله مدینه دن هله داغ داشا هله چوللره فلک آتمیوب اوزاقا داشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . سنی هربلا دولانار تاپار دوشه سن بلالی بلایه سن بو حسینی میله شریک سن دیدوقون او لفظ بلایه سن هله دوز بو گوز یاشیوی آپار اوزویله کرب و بلایه سن اولار اوردا گوز یاشی یولداشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . او بلا چولونده بلا یاغار غم و غصه باشدان او گون آشار هامی دل شرار غمه یانار هامی گوز دولار هامی گوز داشار آنا اوغلونا باجی قارداشا همی اوخشیوب همی آغلاشار داخی مین غمون اولی بیر باشون آنام آغلاما باجیم آغلاما . . سنه تائبا اولوب آشنا کوچه مشگی آدلی او نوحه خوان بو یانقلی سوزلری یازدیروب بو سلاستیله او لوب روان یولوزی مزارینه بیر سالون ایلیون بو سر سخنی بیان بیله توکمه عارضه گوزیاشون آنام آغلاما باجیم آغلاما