✨🌾✨#شب_قدر_شب_اشک_و_استغاثه
#شبی_که_امیدها_جان_میگیرد
#ليلة_القدر_خير_من_الف_شهر
امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم
تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم
هر جا قلم دل را کشانَد مینشینم
تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم
عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا
اذنِ جنان را هم ز پیغمبر بگیرم
عشقم حسین است و براتِ کربلا را
از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم
امشب که گلزارِ حسین است آرزویم
باید از این دریا فقط گوهر بگیرم
مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید
هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم
گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش
قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم
هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را
صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم
آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است
از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم
شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم
باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم
هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد
من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم
یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر
از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم
باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه
یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم
از گیسووان سوخته قدری برای
زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم
از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است
قطعاً خبر از شعله های در بگیرم
ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه
امشب من از عشقِ تو قرآن سر بگیرم
غرقِ امیدِ دستهای کوچکم تا
هر حاجتم را از حیِ داور بگیرم
#هستی_محرابی
✨#امیرالمومنین_علی علیه السلام
🥀🌾🥀#ضربت_خوردن
دیگر کتاب عمر من زار بسته است
راه نفس کشیدنم انگار بسته است
تا آن زمان که سفره ی دیدار بسته است
کامم برای سفره افطار بسته است
از روزگار گندم و خرما نخواستم
چیزی به غیر دیدن زهرا نخواستم
امشب ستارگان به نگاهم چه میکنند
با گریه های گاه به گاهم چه میکنند
مرغان خانگی سرراهم چه میکنند
چیزی بغیر مرگ نخواهم چه میکنند
راهی مسجدم که دوباره اذان دهم
راحت بگویم اشهد خود را و جان دهم
قد قامت الصلاه علی را رها کنید
دینی که مانده گردنتان را ادا کنید
دروقت سجده فرق سرم را دوتا کنید
جسم مرا دم در مسجد رها کنید
شمشیر نه!که عمر علی را دری گرفت
مسمار لعنتی ز علی همسری گرفت
در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تل نیمه جان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دوربه دورش حصارهاست
از یک طرف محاصره ی نیزه دارهاست
از یکطرف معذب سم سوارهاست
اسلام را دومرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبرند به سر نیزه میزند
#سیدپوریا هاشمی
🌙🌱#شب_قدر
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم
مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم
می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست
راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم
قلاده ام ببند، بمانم کنار تو
بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم
شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد
هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم
می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی
دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم
نزد کریم هر که فقیر است بُرده است
آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم
من عاشق تمام ائمه شدم ولی
در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم
با یا حسین توبه ی آدم قبول شد
ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم
حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست
حب الحسین نیت ما بوده از قدیم
در روضه و میان مناجات حاجتم
برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم
شب های جمعه ناله ی محزون مادری
بر زخم های رأس جدا بوده از قدیم
اموال غارتی همه میراث عترت است
عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم
عالم شکست چون که نوشتند داغ او
سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم
#محمد جواد شیرازی
#عقیق_شعر
🍂🥀🌾▪️🍂🥀🌾▪️
امشب از محراب خون، شوق سفر دارد علی
خلوتی خوش با خدا، شب تا سحر دارد علی
با خدا نجوای او «فُزْتُ و رَبِّ الکعبه» است
در شب قدری که فرصت تا سحر دارد علی...
نخلهای کوفه را یک عمر در ماتم نشاند
داغهایی کز مدینه بر جگر دارد علی
بازتاب خاطرات آشیانی سوختهست
گوشۀ چشمی که بر دیوار و در دارد علی...
لالهزار سینۀ او چون نسوزد از فراق
وقتی از داغ دل زهرا خبر دارد علی...
بینوایان عرب، صد کاسه شیر آوردهاند
تا به دست مرحمت یک جرعه بردارد علی
با نگاهی مینوازد عاشقان خسته را
با کدامین اهل دل امشب نظر دارد علی
🍃#امیر_المومنین علی علیه السلام
🍂▪️🍂#مصیبت_ضربت_خوردن
#محمدجواد_غفورزاده_شفق
✨#مناجات_رمضانیه
🌙🌾#شب_قدر__شب_رحمت
خدایا من دلی بیمار دارم
به جانم آتشی تکرار دارم
خدایا آمدم بر درگهِ تو
تو میدانی غمِ بسیار دارم
چه خوش اقبال بودم من خدایا
که با تو وعده ی دیدار دارم
پناهم ده تو را جانِ حسینت
من امشب با تو خیلی کار دارم
دلم قرص است دائم در کنارم
که مثلِ تو گلی بی خار دار دارم
به دامِ نفسِ اماره اسیرم
سرا پا سوءِ در رفتار دارم
تو گر این بنده را از در برانی
چه امیدی من از اغیار دارم
چه خوشبختم که من مثل تو مولا
خدای خالق و قهار دارم
ز درگاهت مرانی این گدا را
که حُبِ حیدر کرار دارم
به حق و آبروی او ببخشا
که امشب دیدهای خونبار دارم
پناهم گشته سلطان خراسان
ز لطفش دیدهای بیدار دارم!
#هستی_محرابی
🍃🌾🍃#نجوای_حضرت_علی_ع_درشب_قدر
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
شب است و درد تنهایی وَ من دلتنگِ مهتابم
کنارِ شمع می سوزد به یادت چشمِ بی خوابم
چرا پایان نمی یابد شبِ بی حاصلم ای عشق
چنان در اشک گم گشتم تو گویی غرقِ گردابم
تمامِ چهره ی عالم به تاریکی فرو رفته
من امٌا با نگاهِ تشنه ام دنبالِ مهتابم
نمی دانم چرا امشب به خلوت عالمی دارم
بگردم گردِ این عالم پیِ اکسیرِ نایابم
شگونِ فالِ من امشب شده صبر و شکیبایی
جهان در خوابِ سنگین و سرا پا غرقِ اعجابم
انیسِ بزمِ من امشب شده آغوشِ تنهایی
که مهجور از همه عالم کجا رفتند اصحابم
چو کشتیِ به گل مانده در این گرداب می چرخم
خداوندا نجاتم ده از این توفانِ مردابم
حدیثِ دردِ هجرانم دلی خون از زمان دارم
چو پروانه به گردِ شمعِ رخسارت چه بی تابم
شرارِ عشق در جانم به لب شوقِ اذان دارم
قنوتِ وصل میخوانم فراهم کن تو اسبابم
دگر شد موسمِ وصلش شتابان می روم امٌا
گره آمد کمربندم چنان درگیرِ قلابم
خداوندا ! کمربندم از این قلابِ در وا کن
در این ساعات پایانی بیابم راهِ محرابم
چرا صفهایِ مرغابی ز خانه سدٌِ راهم شد
ز اشکِ دیده می شویند زخمِ پُر تب و تابم
تو امشب مسجدِ کوفه هوایِ دیگری داری
به حالِ سجده می بینی به فرقم زخمِ خونابم
سحر شد مرغِ جانِ من گشوده پَر ز محرابم
نوای فزتُ ربِّ الکعبه زیبا کرده سیرابم!
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
#هستی_محرابی
✨🍃✨🍂#نجوای_عاشقانه_با_خدا
مهربانا! مهربانی آنِ توست
جانِ عاشق مست و سرگردانِ توست
ای جلا بخشِ قلوبِ عارفان
جانِ ما پرورده ی احسانِ توست
مهربانا! جانِ ما درمان نما
جرعه نوشِ چشمه ی قرآن نما
این گدایانِ سیه پرونده را
در حریمِ سفره ات مهمان نما
مهربانا! مهرِ جاویدان تویی
دردمندان را همه درمان تویی
ای نگاهت این و آن را دستگیر
عاشقانت را سرو سامان تویی
مهربانا! مظهرِ رحمان تویی
در صدای عاشقان پنهان تویی
روشنی مثلِ نگاهِ آفتاب
در شبِ ما شمعِ نور افشان تویی
مهربانا! ای فروغِ جانِ من
روشن از رویت شبِ زندانِ من
نامِ تو آرامشِ جانم بوَد
ای طبیبِ هر غمِ پنهانِ من
مهربانا! سایبانِ رحمتی
جانِ ما را از کرم دِه قوتی
غرق در آیینه ی مِهرِ توئیم
تو شکوهِ بی کرانِ رافتی
مهربانا! مِهرِ تو ایمانِ من
ریشه دارد عشقِ تو در جانِ من
ای صدای تو بهارِ جاری ام
ای نگاهِ تو گلِ بستانِ من
مهربانا! حافظِ جانم تویی
هر کجا باشم نگهبانم تویی
هر کجا باشم به کوه و برّ و بحر
آن که را پیوسته می خوانم تویی
مهربانا! ای نشاطِ جانِ من
ای فروزان گوهرِ تابانِ من
آسمانِ من پُر از آوازِ توست
ای غمِ تو شعرِ من دیوانِ من
مهربانا! با تو نجوا می کنم
عقده ی دل پیشِ تو وا می کنم
کس نباشد محرمِ اسرارِ من
سینه با یادِ تو شیدا می کنم
مهربانا! گوهرِ عرفان تویی
در کویرستانِ ما باران تویی
ما پُریم از یادِ شورانگیزِ تو
این جهان را بهترین برهان تویی
مهربانا! برکتِ کارم تویی
روشنیِ چشمِ بیدارم تویی
در صدای عاشقم گل می کنی
هم انیس و مونس و یارم تویی
مهربانا! محرمِ رازم تویی
آشنای نغمه ی سازم تویی
از وفایت می نویسم روز و شب
در زلالِ متن آوازم تویی
مهربانا! تشنه ی روی توام
تشنه ی آن روی نیکوی توام
ای چراغِ روشنِ شبهای من
بی قرارِ تارِ ابروی توام
مهربانا! صبح سرگردانِ توست
هر چه هستی در کفِ فرمانِ توست
ماه و خورشید و زمین و آسمان
جمله در آیینه ی عرفانِ توست
مهربانا! شب سکوتِ رازِ توست
بر لبِ من لذتِ آواز توست
ای تجلّیِ حضورِ دوستی
بالِ من در جاریِ پروازِ توست
مهربانا! از زمین تا کهکشان
من بگویم از کدامین نامشان
هر چه در چشمانِ ما پیدا بوَد
دارد از روی نکوی تو نشان
مهربانا! سینه ی من جای توست
این دلِ من غرق در دریای توست
چشمِ من این بی قرارِ گم شده
آهوی سرگشته ی صحرای توست
مهربانا! ای تو ربَّ العالمین
ای تو، ای تو، اولین و آخرین
از تو و عشقِ تو یکسر دم زنند
عاشقان این عاشقانِ راستین
مهربانا! اول و آخر تویی
عاشقان را مونس و یاور تویی
ما به درگاهت نیاز آورده ایم
داوری کن بهترین داور تویی!
#هستی_محرابی
#عقیق_شعر
🍁▪️🍁▪️🍁▪️🍁▪️
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمارداری را
دل خون را، نگاه مضطرب را، بیقراری را
پدر از خانه بیرون رفته، اما دیر برگشته
دوباره خانه دارد میچشد چشم انتظاری را
بگو با ابن ملجم تیغ او شق القمر کرده
صدا پیچید در عالم که «دیدم رستگاری را»...
پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را
مبادا دیدۀ زینب ببیند زخم کاری را
مگو با گریۀ فرزندها: آهسته... آهسته...
که میدانند اهل خانه رسم سوگواری را
::
شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر...
ببین آوردهام با خود هر آنچه دوست داری را
🍀#امیرالمومنین علی علیه السلام
🍁🌾🍁#مصیبت_ضربت_خوردن
#سعید_تاج_محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روضه شهادت امام علی علیه
🍃🙏😭
4_5798435260983151112.mp3
4.53M
▪️🌾آی شیعهها گریه کنید
▪️🌾بابا جان مرو مرو...
#حاج محمود کریمی
@nohevarozehemamali
صبا از من به زهرا گو على بار سفر بسته
🍂▪️🍂#شهادت حضرت علی علیه السلام
#مرحوم خوندل تبریزی
.
صبا از من به زهرا گو على بار سفر بسته
على بار سفر بسته حقایق نیز در بسته
.
على آیینه ی ایمان على سرحلقه ی عرفان
به سر آن آیت یزدان ز خون طاق ظفر بسته
.
على نور ولایت بود على روح عدالت بود
ز عدل و داد بعد از او نظر اهل نظر بسته
.
نه تنها حق به او مرهون عزیزانش همه محزون
ز هجر جانگدازش خون دل خیر البشر بسته
.
على را راز دل گفتن بود شیرین تر از خفتن
مگر آماده ی رفتن بود بار سفر بسته
.
چه جانفرساست این هجران نشد این تیره شب پایان
تو گوئی عالم امکان به شب راه سحر بسته
.
ز هجرش داغدار اسلام ز مرگش سوگوار احکام
پس از او عدل و آزادی سفر از بحر و بر بسته
.
خموش آن جمع روحانی نه فریادی نه افغانی
به آه زینبش راهی تأثرها مگر بسته
.
به زندان تن خاکی اسیر آن مرغ افلاکی
به پروازش جهان گویا ز غفلت بال و پر بسته
.
شهادت رهگشای او محبت رهنمای او
عجب در پیش پای او عدالت رخت بر بسته
.
على آن شاه دریا دل على آن عاشق کامل
به دستش حل هر مشکل به فکرش باز هر بسته
.
على رکن هدایت بود علی شمس امامت بود
جهان زشت و نازیبا به قتل او کمر بسته
.
عزیزانش اسیر غم محبانش از این ماتم
به جای اشگ خون دل به رخ از چشم تر بسته
.
امید صبح ما شب شد ز خون رویش مخضّب شد
دلش از خون لبالب شد چه داغی بر جگر بسته
.
عوالم را مکدّر بین عدالت را به بستر بین
جهان شعله پرور بین که ره بر راهبر بسته
.
جهانی کرد آشفته چه درها بود ناسفته
سخن ها ماند ناگفته حقایق ماند سربسته
.
فلک در اضطراب از او ملک در التهاب از او
بشر در پیچ و تاب از او قضا ره بر قدر بسته
.
چو رفت آن حاکم عادل عدالت ماند پا در گل
به آه سینه ی خوندل تأسف رهگذر بسته
نلر اولوب او گجه مسجده گیدنده علی
🌱▪️🌱🌱▪️🌱🌱
🌱▪️🌱#شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
#حاج حسن رسالور
.
نلر اولوب او گجه مسجده گیدنده علی
گلیردی ناله سسی صحنی ترک ایدنده علی
.
واریدی صحنیده بیر نچه دانه مرغابی
قانات چالیردی اولار ایلییردی بی تابی
.
توکوردولر یوزه گوز یاشلارین فغانیله
اولار امامه دیوردی زبان حالیله
.
دایان اماندی دایان بیله چوخ شتاب ایتمه
آماندی بو گجه نی مسجده آقا گئتمه
.
خدنگ جور و جفا قلب عالمی دلیری
هوا ز بسکی دولوبدی بلا اییی گلری
.
رئوف امام اولاری بیر دلیله رام ایتدی
ادامه وئردی یولا مسجده ساری گیتدی
.
امام غیبی بولر، ئولماقون بولوردی اوزی
گیدنده مسجده بشّاشدی گولوردی یوزی
.
یتیشدی مسجده مولا علی هوسلندی
دلینده کلمۀ توحید ذکرى سسلندی
.
یازیبلا قاتل مولا کمینده یاتمیشدی
جهان آخرتی بو جهانه ساتمیشدی
.
اویاندی ظلمنی دنیاده خلقه بولدورسین
ایانه دوردی او ظالم امامی ئولدورسین
.
پلید فکرله ظلمون اساسنی قوردی
امامه سجده ده مکریله بیر قلیج ووردی
.
او بیر قلیج إئله سالدی امامی طاقتدن
دورانمادی ایاقا شدّت جراحتدن
.
رضای حقدن أوتور غیضینی امام أوتدی
او حالیده بالاسی مجتبایه اوز توتدی
.
چالیندی شیشۀ عمریم اوغول حسن داشه
نماز صبحی اوزون ویر اوغول حسن باشه
.
نماز صبح قلیندی یتیشدی اتمامه
دونوبدی شیعه لرین گوزده گوندوزی شامه
.
ولایت اهلی او گون نار ظلمیله یاندی
دوشوب دی کوفه ده سس مرتضا قلیجلاندی
.
ئولوم اولیدی او دم ابن ملجم شومه
یتیشدی غم خبری زینبیله کلثومه
.
الینده قبریوه یوخدی «رسالور» توشه
او شعرلر کی یازیب سان اولار اولور خوشه
آن شب به سوی معبد جانانه میرفت
🍁▪️🍃🍁▪️🍃
🍃#« درد پرورد »
#حاج محمد رونقی مازندرانی
.
آن شب به سوی معبد جانانه میرفت
در منتهای عشق ، بی صبرانه میرفت
.
در تنگنای دخمۀ تنگ زمان بود
در پهنۀ پهناور آن خانه میرفت
.
می آمد امّا یک جهان شیدائی و شور
میرفت امّا عالمی مستانه میرفت
.
مَملو به باغ سینه اش آلالۀ عشق
از چشمه سار دیده اش دُردانه میرفت
.
او گام برمیداشت تند و با صلابت
امّا عدو ، دژخیم خو ، دزدانه میرفت
.
او در نهایت مضطرب بود و پریشان
او در کمال بینش ، آگاهانه میرفت
.
او اُوج چون عَنقا به سِدره آشیان داشت
او صَعوه آسا در مَضیق لانه میرفت
.
او گیج وگنگ وگول وابله، نکبت محض
او عین رحمت ، عاقل و فرزانه میرفت
.
در فرقتش محراب و منبر ناله میزد
آنسان نوا کز اُستن حنّانه میرفت
.
در شعلۀ شمع وجود حضرت دوست
تنها صفای اوست چون پروانه میرفت
.
دنیا پذیرای چنین قتلی نبوده
اِلقاء به مغز هر که این افسانه میرفت
.
بعد از نَبی و فاطمه ، سبط نخستین
از دُرج دین این گوهر یکدانه میرفت
.
عزمش شده جزم و به بزم عاشقانه
با طمطراق و هیبت شاهانه میرفت
.
مردانگی در او تبلور داشت زین رو
تا آن فراسوی زمان مردانه میرفت
.
ایکاش بودی در مَعیت «رونق» آن شب
مردانه مردی جانب جانانه میرفت
.
عاشق که دُرد آشام بود و درد پرورد
از بادۀ شکرانه پُر پیمانه میرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️« فزت و رب الکعبه »
▪️زیارت کنیم امیرمومنان علی علیه السلام را به نیت شهدا که شیعه حقیقی امام علی علیه السلام بودند خصوصا آنانی که حرم حضرت را زیارت نکردند.
ابن ملجم در شرفيابي نخستين خدمت حضرت علی علیه السلام گفت: ما افتخار داريم شما فرماني بما دهيد و ما خدمتگذاري نمائيم. شمشيرهاي ما براي از بين بردن دشمنان شما آماده است!
حضرت او را نزديک طلبيد فرمود: اسمت چيست.
گفت: عبدالرحمن،
فرمود اسم پدرت چيست گفت ملجم
از قبيله اش پرسيد گفت مراد.
آنگاه سه مرتبه پرسيد: انت المرادي
گفت: آری
حضرت فرمود: دايه ات يهوديه بود؟ گفت آري، کسي که به من شير مي داد يهودي بود.
حضرت فرمود: هنگاميکه گريه مي کردي، دايه ات مي گفت اي بدتر از پي کننده ناقه صالح گفت آري.
💔 حضرت فرمود اناالله و انا اليه راجعون.💔
بحار الانوار / جزء 42 / صفحة [282]
پنج تصمیم مهم و طلایی در شب قدر.pdf
935.5K
📜فیش منبر 📩 منبر کامل
#شب_قدر
#پنج_تصمیم_طلایی_شب_قدر
♦️ فیش منبر شبهای قدر♦️
🔖آنچه در این فیش می خوانید :
🔸تصمیم های بزرگ و طلایی در شبی طلایی
🔸شب قدر طلایی ترین شب دنیا
🔸پنج تصمیم مهم و طلایی در شب قدر
1⃣اصلاح ارتباط با خدا
2⃣اصلاح ارتباط با قرآن
3⃣اصلاح ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام)
4⃣اصلاح ارتباط با خود
5⃣اصلاح ارتباط با دیگران
@utube_bot ربات ایتا.mp3
8.17M
🎶 حاج محمود کریمی _ شب های قدر
🖤تو بستر پهلو شکسته،یکی افتاده ابرو شکسته...
به یاد روزی که مادر نفس نفس میزد •••🖤
برا وداع علی شد آماده🖤
سر حسن بروی سجاده🖤
صدای گریه آروم آرومه🖤
ولی حسین به هق هق افتاده🖤
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
سلام بر حرم پاک وبا صفای علی
به قبر وگنبد وایوان دلگشای علی
من از دیار نجف بوی یار می شنوم
رسد به گوش دلم بانگ ربنای علی
بنال ای مسجد ومحراب کوفه
که پرپر شد گل شاداب کوفه
سحر از چشم کوثراشک خون ریخت
علی شد غرق در گرداب کوفه
باتدی حیدر قزل قانه الله
ضربه دیدی گلستانه الله
دیدی ضربه سنب قلب عالم
باتدی محرابی القانه الله
سسلدی جبرائل ئولدی حیدر
مرتضی خانه سی اولدی محشر
عرشه ناله صداسی اوجالدی
باشه زینب سالوب قاره معجر
دیدی فرق علیدن کی خنجر
اولدی گویلرده حورا مکدر
دوشدی محرابه سجده حالندا
راحت اولدی بودنیادن حیدر
یاره لندی یتیملر آتاسی
عرشه دیلدن اوجالدی صداسی
سسلدی رستگار اولدوم الله
عدلیوون حیدر اولدی فداسی
نیلدیلر
سالدیلار بسترینه ایوده اودم مولانی
یاره سنگینیدی دورمیدی مقدس قانی
(بولوسوز کیمی چاغردی؟)
الری یاره نین اوسته چاغرور زهرانی
سالدی دیلدن منی یاره اورگیم چوخ سخلب
فاطمه هاردا قالوبسان گل عمواوغلون یخلب
فاطمه سن منه خاطر اورگین داغلاموسان
گئجه لر صبحه کیمین منن اوتور آغلاموسان
جنگیلردن گیدنده یارا می باغلامسان
دوزموشم ایندیه جک یوخدی داخی منده دوزوم
هارداسان فاطمه گلسن سنه چوخ واردی سوزوم
(قیزین ده دیه چوخ علاقه سی اولار،
زینب باخدی بابانین اویارالی باشنا
اله یانایانا )
دیدی زینب باباجان اولمادی درمان یاروا
اذن ویر مرهم ایدیم گوز یاشی الان یاروا
ننه سیز زینبون اولسون بابا قربان یاروا
(یوزون دولاندردی بقیعه طرف آی ننه)
گل ننه گل کوفیه غم گوزلریمده سان ویرور
گوز داغی غمده منه بوگردش دوران ویرور
وار باشندا بیر درین یاره عمواوغلون جان ویرور
دردیوه چوخ آغلادی سنده اونا آغلا ننه
روبه قبله من ایدیم سن گوزلرین باغلا ننه
(گتدیلر اله کی عبانین آراسندا گوردولر منزله یتیشنده عبانین آراسنان سس گلیر
اوغول حسن بالا حسین منی قویون یره
قویون ئوز ایاقمینان گدیم قیزیم زینب منی بوحالدا گورمسین )
عرض ایدیرم علیجان باشندا بیر یارا واریدی دیدی منی بوحالدا زینب گورمسین ایکاش گلیدین او چوخور یره
گلدی تلین برابرینه حسین سنه باجین قربان آی قارداش
حسین
قارداشمسان نیه بس باجیوی دیندیرمیسن
کیم کسوب الریوی هیچ منه بولدور میسن
راوی دییر خانمین بیر سوزلر دیدی
دیدی حسین من بوچوله گلنده ابوالفضلیم واریدی ،اکبریم واریدی، قاسمیم واریدی،
بویره گلمیشیدیم عزتیله یاوریله
ایندی شامه گدیرم شمر جفا پروریله
دور دعا ایله منی بوکسیلن الریله
خانم بیرآز اوزاخلاشدی گوردی دالدان اله حزین حزین سس گلیر
الله اکبر الله اکبر
خانم اله تعجب اله دی، الله منیم بوچولده بیر آدامیم قالمیوب خدایا کیم اولار بوچولده اذان ویرن
خانم کجاوه ده باخدی
گوردی الله قارداشنون اوباشسیز جنازه سینون حلقومیدی
کسیک بوغازدان سسلنور الله اکبر
زینب سنی الله تاپشورورام بوبالالاریمدا سنه تاپشورورام
ا
حاج محمد عاملی
288204588-@MegaToolsBot_5796606253455116402.mp3
5.7M
#حاج_نادر_جوادی🎤
😔😔😔😔
😭گجلر اونا اوزوم اغلارام
گونوزو یانیپ سینه داغلارام😭
😔😔😔😔
چوخ غملی بیر نوحه😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مسجد کوفه و
محراب و محل ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام... ✨🥀
ڪانال دُوخَط رُوضِه | شور - @Do_KhatRoze .mp3
4.92M
غـم بے ڪس شدن و رنج يتيمان بہ ڪنار
چاه امشب زِ غم دورے يارش چہ ڪند؟
🌙🥀#شب_قدر
-_5798796059710851742.mp3
10.76M