📣 #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
🔸شبهای احیا در فراق تو گذر شد
🔸عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
عمرم داره تموم میشه... یابن الحسن...
اما شما نیومدید آقا...
🔸ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
🔸آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
یک عمری... ادعای نوکری شما رو کردم آقا ... اما آخرم شما رو نبینم و از این دنیا برم... آقا ... من این مصیبت رو کجا ببرم ... من این مصیبت رو به کی بگم...
🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم
امام زمان... 😭
🔸اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
مردم بیایید امشب.. از ته دل برا آقامون دعا کنیم...
از خدا ... فرج آقا رو بخواهیم...
خودشون فرمودند:
أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31
امشب یک جوری آقا رو صدا بزنیم وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه بگه من غریب نیستم ...
شیعیانم به یاد من هستند...
یابن الحسن کجایی
ای وای ازین جدایی
حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو...
خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم..
میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو...
چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه ... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که به عشق آقا زنده بودند و با عشق آقا هم از دنیا رفتند ...
وقتی چشم از این دنیا ببندیم تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود...
حالا دستها رو بلند کن صداش بزن...
یابن الحسن
شاه بیت برای ورود به روضه👇
🔸آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه
🔸از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
آقای من...امام زمان...
🔸مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
🔸در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
فایل صوتی👇
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
▫️شب شهادت اقامون امیرالمومنینه... امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین ... خدایااااا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است ومشغول نمازامشب
🔸بگو خادم به مسجدخسرو خوبان نمیآید
شب یتیمی اربابمون حسینه ... شب یتیمی خانم زینب کبری است ... خواهرا امشب با زینب کبری هم ناله بشید ... هی مياد کنار بستر بابا... مثل پروانه دور بستر بابا میگرده ... به صورت زیبای بابا نگاه میکنه ...
هی میگه بلاخره خوب میشی باباااا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا... بلاخره از جات بلند میشی ...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند ...
هی میگن مادر اون آقایی که هر شب برای ما نان و خرما میآورد چرا ديگه نمیاد....
مادر ... اون آقای که مثل پدر هر شب ما رو نوازش میکرد چرا نیومد ...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه .... هر کدوم از این بچه ها یک ظرف شیر رو به دست گرفتند اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین ...
اما دلها بسوزه برا ... اون طفل شش ماهه ای که کربلا بجای اینکه براش آب بیارند با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم ... بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه ... دید علی اصغرش داره جان میده....
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
فایل صوتی 👇
#گریز
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_21_رمضان
(#نقطه_گریز)
لحظات آخر امیرالمومنین صدا زد حسنم بابا... بیا ... میخوام وصیت کنم...
یکی یکی حرفهاش رو گفت...
تا جایی که صدا زد بابا جان منو شبانه دفنم کن...
آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند بدن حضرت رو سالم نمی گذاشتند ...
حتما آتش میزدند. ..
میخوام بگم آقا جان امام حسن خوب شد شما بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید ...
اما ... ای کاش امام زین العابدين هم میتونست بدن باباش حسین رو مخفیانه دفن کنه ... ای وای ای وای ...
قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه 10 نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند ...
زبانم لال بشه...
انقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب تاختند تمام استخوانها شکست ...
یا صاحب الزمان منو ببخشید ...
وقتی خواهرش زینب اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر، یک نگاهی کرد باتعجب صدا زد آیا تو برادر منی ...
🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد
🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست
🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد
🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_23_رمضان
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد
🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد
شب بیست و سوم رسیده ...
شب یتیمی بچه های امیرالمومنین رسیده..
اگه بریم خانه ی امیرالمومنین...
میبینیم ....
هر کدوم از بچه ها یک گوشه ای نشستند...زانوی غم بغل گرفتند....هی زار زار گریه میکنند
اما این روزها زینب کبری یک طور ديگه ناله میزنه ... آخه باور نمیکرد یتیم ميشه ... با دستهای خودش زخم بابا رو می بست ... هی ميگفت خوب میشی بابا...
شاید دیده باشید دخترها علاقه خاصی به بابا دارند...
خدا نکنه دختری باباش از دنیا بره...
نميدونم بابا دارید یا نه ...
اگه بابا دارید مواظبش باشید... خیلی احترامش کنید ...
آخه بابا شمع و چراغ خونه است ...
بابا صفای خونه است...
قدر پدرهاتون رو بدونید ...
اما اگه تو مجلسمون کسی بابا از دست داده... امشب براش دعا کنید...
امشب به یادش باشید...
حالا که دلتون آماده شد ...
روضه من فقط همین باشه
🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد
🔸نصیبش ناله و آه سحر شد
خانم جان زینب ...
خوب پرستاری کردید از بابا ...
خیلی مواظب بابا بودید ...
علاقه خاصی به بابا داشتید...
خیلی بابا رو دوست داشتید...
خانم جان ...
نمیدونم وقتی خبر شهادت بابا رو شنیدید چه حالی داشتید ...
وقتی میخواستید با پدر وداع کنید چه حالی داشتید...
اما هر طوری بود ديگه شما تنها نبودید...
زنها وقتی خبردار شدند همه آمدند اینجا به شما تسلیت گفتند...باهاتون همدردی کردند...
تمام کوفه ماتم سرا شد...
اما لایوم کیومک یا اباعبدالله...
ای کاش یک نفر هم به دختر حسین تسلیت میگفت...
یاالله ...
یاصاحب الزمان منو ببخشید
اومد کنار جنازه بابای غریبش حسین نشست....
حالا دختر میخواد با پدر وداع کنه...
یکدفعه دیدند ...
(فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ)
چند نفر با تازیانه آمدند...
کشان کشان دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
🔸نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
⚜️🔸⚜️مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _ویژۀ ایامِ شهادتِ امیرالمومنین علی علیه السلام و شبهایِ احیا _سید مهدی میرداماد⚜️🔸⚜️
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
❗️توجه ❗️:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
💯نشر همراه با لینک صدقه جاریه💯
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
شب قدر آقا ، دلم بی قراره
کسی نیست که من رو تا خیمه ات بیاره
شب قدر آقا ، که دارم هواتو
میخوام پا رکابت ، بمیرم برا تو
بگو امشبی رو ، کجا روضه داری
بگو رو کدوم خاک ، سرت رو میزاری
شب قدر آقا ، برات گریه کردم
چقد توی روضه ، باهات گریه کردم
بیا یابن الزهرا ....
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
شب قدر آقا ، الان داری میری
که تو مسجد کوفه احیا بگیری
اجازه میدی تا ، منم پر بگیرم
کنار تو قرآن ، روی سر بگیرم
میگی بعلی ... کنار میره پرده
میبینی خودش رو یکی مخفی کرده
یه نامرد با شمشیر که چشم انتظاره
تا مولا سرش رو به سجده بزاره
امون از غریبی ....
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
ما داریم میگم و ، تو داری میبینی
که چجوری از هم ، جدا شد جبینی
تو داری میبینی ، چه زخمی به دین خورد
همون وقت که مولا ، با صورت زمین خورد
تو دیدی که شمشیر ، با ابرو چه کرده
بگو که غلافش ، با بازو چه کرده
الهی سر گل ، با آهن نریزن ....
چهل تا تو کوچه ، سر زن نریزن ....
آخ الهی بشکنه دست مغیره ...
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
.
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#سید_مهدی_میرداماد
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_دعا
🍁🍂سینه زنی زمینه جانسوز _ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام_95_حاج محمود کریمی🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
دور عمامۀ تو آسمان میگردد۲
یک نخ از جامۀ تو به جهان می ارزد ۲
به این بشارت قسم،به اعتبارت قسم
من در پناه تو ام به ذوالفقارت قسم
ای عالیِ اعلا علی،عالی علی،مولا علی
اول علی ،اخر علی، ای ساقی کوثر علی
ای قبلۀ اهل یقین مولا امیر المومنین ...
از غم خون جگری حسنت جان میداد۲
خبر بی پدری به یتیمان میداد
یتیمِ چشم انتظار، بدون تو بی قرار
ببین همه تشنه اند ای ابر رحمت ببار
چشمِ فلک آتش فشان، تو میروی دامن کشان
ای قبلۀ اهل یقین مولا امیر المومنین ...
پیش از آنکه بروی زینبت رفت از حال
فاطمه گریه کنان آمده استقبال
هنگام رفتن شده زهرای تو آمده
داغت عجب آتشی به جان عالم زده
شد ناله خیر النساء، جانم فدات یا مرتضی
ای قبلۀ اهل یقین مولا امیر المومنین ...
قصۀ واقعه را دمِ آخر گفتی
ماجرا را تو به هر دو برادر گفتی
گفتی برای حسین تو ماجرای حسین
بردی دل عالمی به کربلای حسین
ای جان حسین جانان حسین
عالم سنه قربان حسین
#حاج_محمود_کریمی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══
.سید محمد حسینی:
روضه و توسلِ جانسوز _ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام_
کربلایی حسین سیب سرخی
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
از ما جفا بسیار دیدی و وفا نه
تو یاد ما بودی ولی افسوس ما نه
حالا که در دنیا مرا رسوا نکردی
بی آبرویم می کنی روز جزا؟ نه
از سفره ی جودت اگر محروم باشد
جای دگر پر می شود دست گدا؟ نه
آنگونه که میخواستم بودی همیشه
آنگونه که میخواستی دیدی مرا؟ نه
هر طور میخواهی بسوزانی بسوزان
اما برایت سود دارد؟ نه خدا نه
این یاعلی گفتن کم از یا ربنا نیست
اصلا مگر فرقی است ما بین شما نه
جنت برای شیعیان زیباست اما
زیباتر از راه نجف تا کربلا نه
موکب به موکب اربعین عشاق جمعند
امسال آیا قسمت من هست یا نه
ای کاش ارباب مقاتل می نوشتند
سر را جدا کردند اما از قفا نه
•┈┈••✾••✾••┈┈•
ای تیغ همیشه بی خبر می آیی
یک روز به شکل میخ در می آیی
امروز تو شمشیری و فردا قطعا
در قالب یک تیر سه پر می آیی
یک مرتبه کم شتاب باشی خوب است
با قاعده با حساب باشی خوب است
فکر دل فاطمه نبودی اما
فکر جگر رباب باشی خوب است
ای تیغ همین قَدَر نمی فهمی نه
فرق پدر و پسر نمی فهمی نه
آن روز چه قدر گریه کردم گفتم
زن آمده پشت در، نمی فهمی نه؟
زن جوان مرا میزدند نامردان
مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت
و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید
و دست فاطمه را عاقبت زکار انداخت
مغیره هم که کم آورد و پشت پا میزد
زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت
خودم ز سینه او میخ را در آوردم
ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت
•┈┈••✾••✾••┈┈•
آمدی خانه ام دلم خوش شد
آفتابِ یگانه ی زینب
چقدر خوب شد سری زده ای
دم افطار خانه ی زینب
باز امشب دوباره مثل قدیم
با هم از هر دری سخن گفتیم
دخترانه تو را بغل کردم
پدری دختری سخن گفتیم
حرف رفتن زدی دلم خون شد
طاقتم را محک بزن باشد
شیر را پس بزن نمک بردار
روی زخمم نمک بزن باشد
گریه ات بی قرارِ زهرا کرد
آسمان و ستاره هایش را
شب آخر چقدر می بویی
تکهی گوشواره هایش را
خاطرات مدینه تازه شدند
میخ در که گرفت به شالت
یاد آن کوچهی شلوغی که
مادرم می دوید دنبالت
مادرم می دوید می افتاد
دور اورا سر و صدا برداشت
از تو دستش جدا نمیشد که
قنفذ اما قلاف را برداشت
رفتی و آمدی چه آمدنی
حق بده مرا عذاب کند
چه کسی اینچنین دلش آمد
صورتت را به خون خضاب کند
پیش من بی رمق به خاک نیفت
ای پدر خاک بر سرم پاشو
گوشه خانه دق کنم خوب است؟
اسداللهِ مادرم پاشو
صبرم از دست می رود بی تو
پس برای دلم نیایش کن
واجب الاحترامی من را
تو به این کوفیان سفارش کن
این طرف نزد خود حسن دارم
آن طرف هم حسین پیش من است
گریه من برای بی کسیِ
قتلگاه و شهید بی کفن است
قاتل آنقدر بددهن شده بود
حرفهای زننده ای می زد
شمر از پشت سر به گردن او
ضربه های کشنده ای می زد
•┈┈••✾••✾••┈┈•
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم
با ترك های لبش با نوك پا بازی كرد
همه ی صورت او با كف پا ریخت بهم
🔵➖🔵➖🔵➖🔵➖🔵➖🔵➖
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🍁🍂روضه حضرت رقیه سلام الله علیها _ویژۀ شب بیست و سوم و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام_96_سید مهدی میرداماد🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
برا چی نَگِریَم،برا چی نبارم
الان یک دو روزِ،که بابا ندارم
بازم داغ مادر،برام گشته تازه
نشد که برم باز به تشییع جنازه
منم دختری که، اسیرِ غروبم
برا داغِ بابام،به سینه می کوبم
تویِ گریه زاری،دعا من همینه
که هیچکی باباشو،شکسته نبینه
امون از یتیمی،امون از یتیمی...
سلام ای سَرِ در طبق آرمیده
می دونی رقیه ات چه رنجی کشیده
سلام ای پُر از زخم،پر از زخمِ کاری
چرا جای سالم، تو صورت نداری؟
میدونم که بُردن، چه جور پیروهن رو
می دونی که بردن النگوی من رو؟
می دونم چه جوری سرت رو بریدن
می دونی چه جوری موهام رو کشیدن؟
*یه نگاه کرد به رگای بریده، "مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ!؟" حسین....
تو کوفه امیرالمؤمنین ملاحظه ی زینب رو کرد،گفت: زینبم نبینه فرق سرم شکافته،یه جمله بگم،بگم: یا علی! زینبت تو کوفه سی و پنج سالش بود،اونم می خواستی فرق شکافته رو نبینه،بچه هات زیر بغل هات رو گرفتن،این دو سه روزِملاحظه ی زینب رو کردن،سی و چند سال کجا،یه دختر سه ساله ی کتک خورده کجا؟ با دستای لرزونش سر رو از تو طبق برداشت،گرفت تو بغلش،بابا محاسنت چرا خاکیِ؟...
تاریخ میگه:قبل از شام،قبل از منزل خرابه،یه منزلی هست دیرِ راهب،تو دیرِ راهب یه اتفاقی افتاد،اون راهب سرِ مقدس ابی عبدالله رو با گلاب شست،سر رو از خون وخاک پاک کرد...
میخوام یه جمله بگم،اونایی که اهل روضه باشن از من جلوتر میرن،سر شسته اومد شام،تمیز،معطر،اما وقتی تو خرابه رقیه بغلش کرد، دید همه محاسنش خونیِ،لباش ترک خورده و پاره پاره است،دید دندوناش شکسته است...بابا!بابا! حالا فهمیدم دیروز چوب خیزران کجا میخورد،هی رو پنجه ی پا بلند شدم،گفتم:عمه! اون سرِ بابایِ منِ...ای حسین...
همه به نیت فرج،به نیت شفای مرضا،همه نیت کنن،هیچکی نیست بگه من بی حاجت اومدم،همه الان سه مرتبه خدا رو قسم بدیم،به رحمةالله الواسعه،بیار دستت رو بالا، بالحسینِ یا الله.....ای خدا به اون لحظه ای که صورت گذاشت رو صورت باباش،لب هاش رو گذاشت رو لبای باباش،" ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّریف،هی تقول: یا لَیْتنی كَنت قَبل هذا الْیَومِ عمیاءَ" گفت بابا کاش کور بودم نمیدیدم باهات چه کردن...
#سید_مهدی_میرداماد
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
روضه و توسل بسیار جانسوز _ویژۀ ایامِ شهادتِ امیرالمومنین علی علیه السلام
استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️السلامُ علیکَ یا اولَ مَظلوم▪️
*تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومِ وا ...*
و یا مَن اولَ غصبَ حقُه ...
حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند
دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند
*شام غریبانه وا،باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟!*
رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری
هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند
انبیا بودند از آدم همه در سایه ات
لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند
در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند
ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند
بادو دسته بسته می بردند
*عجب شامِ غریبانی شد خونۀ علی،یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند،اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست،این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه،هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرشُ میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ...*
غروب بود ُ زنی بی قرار تنها بود ...
*هنوز که نگفتم این زن کیه ...*
زنی زداغ برادر ، فکار ، تنها بود ...
غروب بود و علمدار خفته و زینب ...
میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود ...
غروب بود و به مقتل برادرو زینب ...
هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود ...
*میترسم این یه بیتو بگم ، اماسفره ، سفرۀ علی ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ...*
غروب بود و رباب و صدای لالایی 2
کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ...
حسین ... حسین
غروب بود و طناب و اسیری و زینب ...
* نه نه بذار از این روضه دربیام ...*
خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ...
میان لشگری از نیزه دار تنها بود ...
محمل درست در وسط نیزه دارها
یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت ...
*این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته،یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد،پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدن؛فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛چون قصۀ ربودن انگشترِ ...اما شام غریبانِ سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب!! من که تنورو اول شب خاموش کردم،وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند،همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن،خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم،من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیِ ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... اون رگ هایِ بریدهُ محاسن رو این خاکسترا .... بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد :
"السلامُ علیکَ یا شهید ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
🍁🍂سینه زنی ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
"حیدر حیدر حیدر حیدر...
حیدر حیدر اول و آخر حیدر
حیدر حیدر ساقی کوثر حیدر
حیدر حیدر ای مظلومِ فاتح
حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر
"حیدر حیدر حیدر حیدر...
افتادی در بستر زهرا بابا
چشمات از اشکت شده دریا بابا
میبینم چه بغضی توی صداته
یازهرا داری روی لب ها بابا
قربون دستای لرزونت بابا
پر خونِ زلف پریشونت بابا
اشکات و پاک کن مگه زینب مُرده
قربون چشمای گریونت بابا
"حیدر حیدر حیدر حیدر...
سربند زردت شده هم رنگ روت
رده خون خشکه روی گوشه ی ابروت
اما انگار رفته دلت اونجا که
شب بود و تنهایی و غربت و تابوت
میریزه آب رَوون اسماء ای وای
رو جسم بی جون زهرا ای وای
نیمه ی شب تاریک تاریک تاریک
حیدر مونده تنهای تنها ای وای
"حیدر حیدر حیدر حیدر...
دنیا آبادِ صدقه سر حیدر
عالم خاکِ محضر قنبر حیدر
هم امشب دست هممون و میگیره
هم روز محشر ما رو میبره حیدر
ای جان دل ها علی مولا مولا
شاه مردان یاعلی مولا مولا
برگه ی بندگی آزادیمو
امشب کن امضاء علی مولا مولا
حیدر حیدر اول و آخر حیدر
حیدر حیدر ساقی کوثر حیدر
حیدر حیدر جان پیمبرِ حیدر
حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر
"حیدر حیدر حیدر حیدر...
_______________
#حاج_محمود_کریمی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🍁🍂سینه زنی ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ سیدمجیدبنی فاطمه🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
پیچده توی اتاق باز بوی فاطمه
فرقم شده مثه پهلوی فاطمه
با صورت برافروختم
نگاهمو به در دوختم
هنوز تو گوشم نالش
صدا میزد علی سوختم
از اون روز دیگه زندگی برام عذابه
دیگه بعد زهرا علی خونه خرابه
"امون از غریبی غریبی غریبی"
پیچده توی اتاق باز بوی فاطمه
فرقم شده مثل پهلوی فاطمه
با صورت برافروختم
نگاهمو به در دوختم
هنوز تو گوشم نالش
صدا میزد علی سوختم
از اون روز دیگه زندگی برام عذابه
دیگه بعد زهرا علی خونه خرابه
"امون از غریبی غریبی غریبی"
دل گرمی حسین
آغوش زینبه
بار غم کربلا رو دوش زینبه
یه روز میون این کوفه
دختر من پریشونه
زینبمو میگردونن
خدا به خیر بگردونه
به نیزه سر حسین وعباس و میبندن
به اشک سه سالش به نالش میخندن
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
___________
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
اشعار،نوحه وروضه امام علی ع وشبهای قدر
https://eitaa.com/nohevarozehemamali
🍁🍂سینه زنی شور ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده 20 رمضان 1397🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
تویِ تاریکیِ شهر تاریک
یه غریب الغربایِ غربت
صدایِ شرشر بارونِ اشک
میشه آهنگ صدای غربت
نفسش مونده میونِ بن بست
انگاری قهره با آسمونا
چی میتونه بگه با اونا که
خودشون و میزنن به اون راه
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
نشونِ وصل دلا با هم بود
دو سه تا وصلۀ بی قواره
با همون کفشایِ وصله دارش
پا رویِ بال مَلک میذاره
با همون کفشایی که می ارزید
به حکومت ، به یه عده نامرد
یه روزی رفت رویِ دوش احمد
بُتای کعبه رو زیر و رو کرد
حالا با نَفس و منم منم ها
پره بت خونه شده تو کوفه
همه مست از مِی بی خیالی
پره میخونه شده تو کوفه
«علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده»
دیگه جز یارای خوب خوبش
همگی کارنامشون سیاهِ
دین و سر به سر زدن با دنیا
مثلاَ کاسبیشون به راهِ
علی کیسه رویِ دوش خسته اش
ولی این ها همه کیسه بافن
تو حساب تک تک نبردا
برایِ سهمیۀ اضافه ان
اونی که ظلمت و پاره میکرد
کفشای پارش و وصله میزد
با نخ خاطره های زهراش
جیگرِ پارش و وصله میزد
علی مونده با یه مشت غریبه
که توی فتنه میگن به من چه
خدایی خالیِ دور مولا
جایِ مردایِ تویِ شلمچه
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
علی مونده با یه مشتِ بی عار
که بهونش شده حال خسته
خدایی خالیِ دور مولا
جایِ غواصا با دست بسته
علی مونده با یه عده کوفی
که وفا پوسیده تو دلاشون
خدایی خالیِ دور مولا
جای افغانیِ #فاطمیون
جای سیزده ساله هایِ ایران
که شدن همسفر خمینی
خدایی خالی جای اونها
که با یه جلوه شدن حسینی
___________
#حاج_محمود_کریمی
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
اشعار،نوحه وروضه امام علی ع وشبهای قدر
https://eitaa.com/nohevarozehemamali
🍁🍂روضه و توسل ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده شب21 زمضان 1397🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
امشب این خانه باز پُر شده از
گریه و سوز و آه و دلشوره
حال اُمالبنین تماشایی است
گاه اشک است و گاه دلشوره
مادری بود سر به زیر و علی
که تَرَک خورده بود احساسش
همه بر گِرد بسترش اما
دَمِ در ایستاده عباسش
تا بُریده نَفَس نَفَس میزد
گریه در بینِ خانه میاُفتاد
مردِ خیبر مقابلِ زینب
هِی سَرش رویِ شانه میاُفتاد
گفت آقا شب وصال است و
دلخوشم با صدایِ زهرایم
همه از دورِ بسترم بروند
همه جز بچههایِ زهرایم
سر به زیر رشیدِ این خانه
سمت در داشت جان به لب میرفت
دست بر سینه داشت آهسته
رو به بابا عقب عقب میرفت
ناگهان گفت جانِ بابا باش
پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین
ای تمامِ وصیتم عباس
جانِ تو جانِ دخترانِ حسین
همه را تا سپرد بر عباس
گفت راحت خیالت ای مادر
در جوابش به گریه اُمِبنین
گفت شیرم حلالت ای مادر
علقمه دید خم شده بر مَشک
آنقدر تیر خورد تا اُفتاد
همه در پشتِ نخل ها بودند
همه گفتند مرتضی اُفتاد …
*دیگه به خیمه نرسید آب ... اما فقط این نبود تا خبر آوردن عباس رو زمین افتاد ...*
ای برادر من ، چشم تو روشن
روم نمیشه بگم رفت ، معجر از سرم
*بزار روضه مو اینجور برات بگم ، تا رو زمین افتاد ، وقتی یه عده بیان دور یه شیر نر ، زخمی ؛ اونایی که جسورترن میرین با یه وسیله ای ، چیزی ، چوبی ... میزنن به بدنِ شیر ، ببینن زنده است یانه .. هی میومدن جلو ، میدیدن یه عباس هنوز نفس میکشه .. همه میرفتن کنار ...
یه عده که تا افتاد ، رفتن خیمه غارت کنن .. دست که در بدن نداشت ... تا ابی عبدالله رسید بالا سرش دید هم دست ها بریده شده هم پاهایِ مبارک ...*
حسین ...
به آبرویِ علمدارِِ حسین ، الهی العفو ...
_______________
#حاج_محمود_کریمی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
(#نقطه_گریز)
اما دلها بسوزه برا...
اون طفل شش ماهه ای که کربلا...
از شدت تشنگی داشت جان میداد...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
بجای اینکه براش آب بیارند...
با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم...
بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه...
دید علی اصغرش داره جان میده...
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
فایل صوتی👇
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یابن الحسن... آقاجانم...
شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین...
کجا خیمه ی عزا بر پا کردید...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم...
اما شما در کنارمون نباشید...
ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا...
حرم آقامون امیرالمومنین...
خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد...
روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد...
ما بشینیم در کنار شما...
زار زار گریه کنیم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا صاحب الزمان...
فایل صوتی👇
#شب_قدر
#شب_بیست_یکم_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(#نقطه_گریز)
لحظات آخر امیرالمومنین...
صدا زد حسنم پسرم...
بیا... میخوام وصیت کنم...
یکی یکی حرفهاش رو گفت...
تا جایی که صدا زد...
منو شبانه دفنم کن...
(میدونید برای چی)
آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند...
بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند...
حتما بدن مطهر رو آتش میزدند...
میخوام بگم آقا جان امام حسن...
خوب شد شما...
بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید...
اما ... ای کاش امام سجاد هم...
میتونست بدن باباش حسین رو...
مخفیانه دفن کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه...
ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند...
(زبانم لال بشه...)
انقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند...
تمام استخوانها شکست...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
یک کاری با بدن کردند...
وقتی خواهرش زینب...
اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر...
یک نگاهی کرد...
باتعجب صدا زد...
آیا تو برادر منی...
🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد
🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست
🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد
🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یابن الحسن... آقاجانم...
شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین...
کجا خیمه ی عزا بر پا کردید...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم...
اما شما در کنارمون نباشید...
ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا...
حرم آقامون امیرالمومنین...
خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد...
روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد...
ما بشینیم در کنار شما...
زار زار گریه کنیم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا صاحب الزمان...
فایل صوتی👇
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸شبهای احیا در فراق تو گذر شد
🔸عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
عمرم داره تموم میشه...
یابن الحسن...
اما شما نیومدید آقا...
🔸ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
🔸آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
یک عمری...
ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و...
از این دنیا برم...
آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم...
من این مصیبت رو به کی بگم...
🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم
امام زمان... 😭
🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم
🔸اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
مردم بیایید امشب...
از ته دل برا آقامون دعا کنیم...
از خدا... فرج آقا رو بخواهیم...
خودشون فرمودند:
أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31
امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم...
وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه...
بگه من غریب نیستم...
شیعیانم به یاد من هستند...
🔹یابن الحسن کجایی
🔹ای وای ازین جدایی
حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو...
خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم...
میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو...
چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه...
این دو روز دنیا تموم میشه...
خوش بحال اونهایی که...
به عشق آقا زنده بودند و...
با عشق آقا هم از دنیا رفتند...
وقتی چشم از این دنیا ببندیم...
تازه میفهمیم هر چی بود...
در خانه این خانواده بود...
حالا دستها رو بلند کن صداش بزن...
یا بن الحسن...
(#شاه_بیت برای ورود به روضه👇)
🔸آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه
🔸از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
آقای من...امام زمان...
🔸مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
🔸در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
دیگه دلت اینجا نباشه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بیاد اون لحظه ای که...
فایل صوتی👇
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
(#نقطه_گریز)
اما دلها بسوزه برا...
اون طفل شش ماهه ای که کربلا...
از شدت تشنگی داشت جان میداد...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
بجای اینکه براش آب بیارند...
با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم...
بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه...
دید علی اصغرش داره جان میده...
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
فایل صوتی👇
#شب_قدر
#شب_بیست_یکم_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(#نقطه_گریز)
لحظات آخر امیرالمومنین...
صدا زد حسنم پسرم...
بیا... میخوام وصیت کنم...
یکی یکی حرفهاش رو گفت...
تا جایی که صدا زد...
منو شبانه دفنم کن...
(میدونید برای چی)
آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند...
بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند...
حتما بدن مطهر رو آتش میزدند...
میخوام بگم آقا جان امام حسن...
خوب شد شما...
بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید...
اما ... ای کاش امام سجاد هم...
میتونست بدن باباش حسین رو...
مخفیانه دفن کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه...
ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند...
(زبانم لال بشه...)
انقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند...
تمام استخوانها شکست...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
یک کاری با بدن کردند...
وقتی خواهرش زینب...
اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر...
یک نگاهی کرد...
باتعجب صدا زد...
آیا تو برادر منی...
🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد
🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست
🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد
🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
سلام بر حرم پاک وبا صفای علی
به قبر وگنبد وایوان دلگشای علی
من از دیار نجف بوی یار می شنوم
رسد به گوش دلم بانگ ربنای علی
بنال ای مسجد ومحراب کوفه
که پرپر شد گل شاداب کوفه
سحر از چشم کوثراشک خون ریخت
علی شد غرق در گرداب کوفه
باتدی حیدر قزل قانه الله
ضربه دیدی گلستانه الله
دیدی ضربه سنب قلب عالم
باتدی محرابی القانه الله
سسلدی جبرائل ئولدی حیدر
مرتضی خانه سی اولدی محشر
عرشه ناله صداسی اوجالدی
باشه زینب سالوب قاره معجر
دیدی فرق علیدن کی خنجر
اولدی گویلرده حورا مکدر
دوشدی محرابه سجده حالندا
راحت اولدی بودنیادن حیدر
یاره لندی یتیملر آتاسی
عرشه دیلدن اوجالدی صداسی
سسلدی رستگار اولدوم الله
عدلیوون حیدر اولدی فداسی
نیلدیلر
سالدیلار بسترینه ایوده اودم مولانی
یاره سنگینیدی دورمیدی مقدس قانی
(بولوسوز کیمی چاغردی؟)
الری یاره نین اوسته چاغرور زهرانی
سالدی دیلدن منی یاره اورگیم چوخ سخلب
فاطمه هاردا قالوبسان گل عمواوغلون یخلب
فاطمه سن منه خاطر اورگین داغلاموسان
گئجه لر صبحه کیمین منن اوتور آغلاموسان
جنگیلردن گیدنده یارا می باغلامسان
دوزموشم ایندیه جک یوخدی داخی منده دوزوم
هارداسان فاطمه گلسن سنه چوخ واردی سوزوم
(قیزین ده دیه چوخ علاقه سی اولار،
زینب باخدی بابانین اویارالی باشنا
اله یانایانا )
دیدی زینب باباجان اولمادی درمان یاروا
اذن ویر مرهم ایدیم گوز یاشی الان یاروا
ننه سیز زینبون اولسون بابا قربان یاروا
(یوزون دولاندردی بقیعه طرف آی ننه)
گل ننه گل کوفیه غم گوزلریمده سان ویرور
گوز داغی غمده منه بوگردش دوران ویرور
وار باشندا بیر درین یاره عمواوغلون جان ویرور
دردیوه چوخ آغلادی سنده اونا آغلا ننه
روبه قبله من ایدیم سن گوزلرین باغلا ننه
(گتدیلر اله کی عبانین آراسندا گوردولر منزله یتیشنده عبانین آراسنان سس گلیر
اوغول حسن بالا حسین منی قویون یره
قویون ئوز ایاقمینان گدیم قیزیم زینب منی بوحالدا گورمسین )
عرض ایدیرم علیجان باشندا بیر یارا واریدی دیدی منی بوحالدا زینب گورمسین ایکاش گلیدین او چوخور یره
گلدی تلین برابرینه حسین سنه باجین قربان آی قارداش
حسین
قارداشمسان نیه بس باجیوی دیندیرمیسن
کیم کسوب الریوی هیچ منه بولدور میسن
راوی دییر خانمین بیر سوزلر دیدی
دیدی حسین من بوچوله گلنده ابوالفضلیم واریدی ،اکبریم واریدی، قاسمیم واریدی،
بویره گلمیشیدیم عزتیله یاوریله
ایندی شامه گدیرم شمر جفا پروریله
دور دعا ایله منی بوکسیلن الریله
خانم بیرآز اوزاخلاشدی گوردی دالدان اله حزین حزین سس گلیر
الله اکبر الله اکبر
خانم اله تعجب اله دی، الله منیم بوچولده بیر آدامیم قالمیوب خدایا کیم اولار بوچولده اذان ویرن
خانم کجاوه ده باخدی
گوردی الله قارداشنون اوباشسیز جنازه سینون حلقومیدی
کسیک بوغازدان سسلنور الله اکبر
زینب سنی الله تاپشورورام بوبالالاریمدا سنه تاپشورورام
ا
حاج محمد عاملی
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
(#نقطه_گریز)
اما دلها بسوزه برا...
اون طفل شش ماهه ای که کربلا...
از شدت تشنگی داشت جان میداد...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
بجای اینکه براش آب بیارند...
با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم...
بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه...
دید علی اصغرش داره جان میده...
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
(#نقطه_گریز)
اما دلها بسوزه برا...
اون طفل شش ماهه ای که کربلا...
از شدت تشنگی داشت جان میداد...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
بجای اینکه براش آب بیارند...
با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم...
بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه...
دید علی اصغرش داره جان میده...
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(ادامه روضه بالا)
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد...
«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى»
تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند...
دوان دوان اومدند به طرف مسجد...
تا رسیدند نگاه کردند دیدند...
ای وای...
محراب مسجد لاله گونه...
فرق بابا رو شکافته اند...
تمام صورت خونیه...
روی خاکهای محراب هی صدا میزنه...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد...
🔸حسن از یک طرف می کرد زاری
🔸حسین از سوی دیگر بی قراری
حسنین اومدند کنار بابا...
بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند...
با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه...
#گریز اول👇
عرضه بداریم یا امیرالمومنین...
طاقت نداشتی دخترت زینب کبری...
شما رو با صورت خونی ببینه...
اما یاعلی... کجا بودید آقا خرابه شام...
وقتی سر بریده حسنیت رو...
برا دختر سه ساله اش آوردند...
ای وای.. ای وای...
بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد: وای بابای خوبم...
(مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ)
بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا...
کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا...
(مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي)
کی منو تو بچگی یتیم کرد...
🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔸یتیمی خاری دوران یتیمی
بابا نبودی ببینی...
از کربلا تا شام...
چقدر تازیانه به من زدند...بابا...
دیگه طاقت ندارم...بابا
ببین تمام بدنم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
بابا دیگه منم با خودت ببر...
یاعلی.. سه ساله حسینت...
انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد...
سر بابا یک طرف افتاد...
عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید...
دختر جان به جانان تسلیم کرده...
شعر پایان👇
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند
🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند
شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه،
شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه...
🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود
🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود
مثل امشبی امیرالمومنین...
مهمان دخترش ام کلثومه...
خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم...
آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه...
سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک...
صدا زد: دخترم...
تا حالا کی دیدی...
بابات سر سفره ای بشینه...
دو تا خورشت داشته باشه...
تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره...
صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار...
امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم...
🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد
🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد
امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا...
هی نگاه به سمت آسمان میکنه...
صدا میزنه...
انا لله و انا الیه راجعون
نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد...
🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه
🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی
🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود
🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی
امشب... مردم کوفه...
برا آخرین بار...
صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند...
همچین که از بالای ماذنه اومد پایین...
درمحراب عبادت ایستاد...
نماز عجیبی خواند امیرالمومنین...
تا سر از سجده برداشت...
نانجیب حیا نکرد...
ابن ملجم ملعون...
با شمشیر زهر آلود...
چنان بر فرق امیرالمومنین زد...
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
این روضه ادامه دارد...
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
سه پنج روزه که بوی گل نیومد
صدای چه چه بلبل نیومد
رویدازباغبون گل بپرسید
چرابلبل به صیدگل نیومد
آخ
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد
🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد
این شبهاشب یتیمی بچه های امیرالمومنینه...
چندشبه جای باباتوصحن خونشون خالیه
اگه الان بریم خانه ی امیرالمومنین...
میبینیم...
هر کدوم از بچه ها یک گوشه ای نشستند...
زانوی غم بغل گرفتند...
هی زار زار گریه میکنند...
اما این روزها زینب کبری یک طور ديگه ناله میزنه...
آخه باور نمیکرد یتیم ميشه...
با دستهای خودش زخم بابا رو می بست...
هی ميگفت خوب میشی بابا...
شاید دیده باشید دخترها علاقه خاصی به پدر دارند...
خدا نکنه دختری باباش از دنیا بره...
نميدونم بابا دارید یا نه...
اگه بابا دارید مواظبش باشید... خیلی احترامش کنید...
آخه بابا شمع و چراغ خونه است...
بابا صفای خونه است...
قدر پدرهاتون رو بدونید...
اما اگه تو مجلسمون کسی بابا از دست داده...
امشب براش دعا کنید...
امشب به یادش باشید...
حالا که دلتون آماده شد...
شروع روضه من این بیت باشه...
🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد
🔸نصیبش ناله و آه سحر شد
خانم جان زینب...
علاقه خاصی به بابا داشتید...
خیلی بابا رو دوست داشتید...
خانم جان ...
نمیدونم وقتی خبر شهادت بابا رو شنیدید چه حالی داشتید...
وقتی لحظات اخر میخواستید با پدر وداع کنید چه حالی داشتید...
اما هر طوری بود ديگه شما تنها نبودید...
وقتی زنها خبردار شدند همه آمدند به شما تسلیت گفتند...
باهاتون همدردی کردند...
تمام کوفه ماتم سرا شد...
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
ای کاش یک نفر هم به دختر حسین تسلیت میگفت...
یاالله ...
یاصاحب الزمان منو ببخشید
اومد کنار جنازه بابای غریبش حسین نشست....
حالا دختر میخواد با پدر وداع کنه...
یکدفعه دیدند ...
(فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ)
چند نفر با تازیانه آمدند...
کشان کشان دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
🔸نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
صل الله علیک یا ابا صالح المهدی
یاوصی الحسن والخلف الحجه
ایها القائم المنتظروالمهدی
یابن الرسوالله
یا.
حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
مسجده بوگون ناطق قران یارالاندی
محراب عبادتده علی قانه بویاندی
بزم نور عرفا نورجلی سیز قالدی
کوفه نین مسجدومحرابی علی سیز قالدی
جبریل امین باشین اچیب گلدی فغانه
پخش ایلدی قتل اسدالهی جهانه
بین زمین اسمان جبریل فریاد میزند قتل العلی
اولدی علی اولدی علی
ولی بیلوسوز علی اولین کلمه نه دیدی
یواش یواش بویورور
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...دیگه علی راحت شد خدااا. ..
صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد
«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى»
قتل ابن اعم المصطفی....
همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد ...
امام حسن گلدی
امام حسین گلدی
اباالفضل آقا گلدی
قالخیزدیلا محراب عبادت دن علینی
حمل ایتدیلر درباره اوشیر ازلینی
بیر کلیم آماده ایلدیلر
مولانی قویدولار کلیم اراسینا
حسن بیر طرفدن
حسین بیر طرفدن
مولانی گتو رولر دودمان ولایته
اما
منزیله بیر آز قالاندا گوردیلا مولانین
لبلر حرکت ایلور
باباجان امر داری
حسن منی قوی یره بالا
اخه بابا چرا سرت زخمه
اوغول زینب گورر بالام
ناراحت اولار
وارد اولدی اوه
مولا وارد اولدی
زینب بابانی گوردی
قیز اوشاقی اولا باباینان ارادا بیر محبت اولار
زینب گوردی قاشدی قاباقا
قولارین سالدی علینون بوینونا
بابا باشون یاره سینه قربان
باخدی حسن جان دی گورم بابامی گیم بو حالا سالیب
اقا بویوردی ابن ملجم مرادی
خانم سوال ایلدی قارداش دی گورم بابامین قاتلی دستگیر اولدی یا نه
امام حسن بویودی نگران اولما ابولفضل زندانی ایلدی
ابولفضل بابانین قاتلین دستگیر ایلدی
خانم اورکدن خوشحال اودی
خدایا شکر بابامین قاتلی دست گیر اولدی
دیورم خانم بابانین قاتلی دستگیر اولدی اورکدن خوشحال اولدی
اما بس کربلاده نیلدون
حسینون قاتلی قولوی باغلادی
...حسینون قاتلی رقیه سیلی وردی
....قاتلی قارداش باشین وردی نیزیه
یا الله
خانم گوزون اشدی باخدی او یارالی باشا
ایریلانداقودال قتلگاهدن یوزون قویدی قارداش سینه سینه حسین حسین
زینبین او یانان اوره گینه خاطر بیر الوی قوزا گوه...
باخدی باخدی دی قاراداش بیله قالماز بو یارا
اولدورر زینبی دلدن دیمه سالماز بویارا
من یارا باغلیانام حیف ساغالماز بو یارا
علی وارد اولدی ایوه
خانم بیر رختخواب آشدی
سالدیلاربسترینه اوده اودم مولانی
یاره سنگینیدی دورموردی مقدس قانی
اللری یاره نون اوسته
زینب دیور الله گوردوم بابامین اومبارک دوداقلاری حرکت ایلدی
الری یاره نون اوسته چاغیرور زهرانی
سالدی دیلدن منی زهرا اورگیم چوخ سیخلور
فاطمه هاردا قالوبسان گل عم اوغلون یخلوب
فاطمه سن منه خاطر اورگون داغلاموسان
گیجه لرصبحه کیمین مندن اوتور آغلاموسان
جنگ لردن قیدنده یارامی باغلاموسان
هارداسان فاطمه گل سون سنه چوخ واردی سوزم
دوزموشم ایندیه جگ یوخدی داخی منده دوزوم
@roze_emam_ali
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
(#نقطه_گریز)
اما دلها بسوزه برا...
اون طفل شش ماهه ای که کربلا...
از شدت تشنگی داشت جان میداد...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
بجای اینکه براش آب بیارند...
با تیر سه شعبه جوابش رو دادند...
من فقط همینو بگم...
بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه...
دید علی اصغرش داره جان میده...
🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود
🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
|⇦•غریبانه و دل شب...
#روضه وتوسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده #شب_بیست_ودوم ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب شبِ اون آقای مظلومی است که بدنش رو دل شب غریبانه امام حسن و امام حسین علیهم السلام برداشتن، عقب جنازه رو گرفتن، جلو جنازه بلند شد توسط جبرائیل و میکائیل، اومدن تا جایی که جلو جنازه پائین اومد، رو زمین گذاشتن، خاکارو کنار زدن، دیدن یه قبری آماده کرده نوحِ پیغمبر، امام حسن واردِ قبر شد، بدنِ بابارو داخل قبر خوابانید، بند کفن رو باز کرد، طرفِ راستِ صورتِ بابارو روی خاک های قبر گذاشت، صورت بابارو می بوسه، گریه میکنه...
امام حسن می فرمایند: از قبر بیرون اومدم دیدم پرده ای روی قبر کشیده شد، گوشه ی پرده رو کنار زدم، دیدم جدم رسولِ خدا اومده، ابی عبدالله پایینِ پایِ بابا میگه گوشه ی پرده رو کنار زدم، دیدم مادرم زهرا اومده...
اگرچه غریبانه و دلِ شب، بدنِ امیرالمؤمنین رو برداشتن، حسینی ها! اما کربلا نازنین بدنِ میوه ی دلش ابی عبدالله، سه روز و سه شب روی خاک های کربلا، حسین....
خدایا! به امشبِ بچه های علی همه ی مارو ببخش، به اشک چشم حَسنین علیهم السلام، به اشک چشم زینبین، خدایا! فرج امام زمانمان برسان، مارو هم به امام زمانمون برسان...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_مهدی_سماواتی
#شب_قدر
#شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
سلام بر حرم پاک وبا صفای علی
به قبر وگنبد وایوان دلگشای علی
من از دیار نجف بوی یار می شنوم
رسد به گوش دلم بانگ ربنای علی
بنال ای مسجد ومحراب کوفه
که پرپر شد گل شاداب کوفه
سحر از چشم کوثراشک خون ریخت
علی شد غرق در گرداب کوفه
باتدی حیدر قزل قانه الله
ضربه دیدی گلستانه الله
دیدی ضربه سنب قلب عالم
باتدی محرابی القانه الله
سسلدی جبرائل ئولدی حیدر
مرتضی خانه سی اولدی محشر
عرشه ناله صداسی اوجالدی
باشه زینب سالوب قاره معجر
دیدی فرق علیدن کی خنجر
اولدی گویلرده حورا مکدر
دوشدی محرابه سجده حالندا
راحت اولدی بودنیادن حیدر
یاره لندی یتیملر آتاسی
عرشه دیلدن اوجالدی صداسی
سسلدی رستگار اولدوم الله
عدلیوون حیدر اولدی فداسی
نیلدیلر
سالدیلار بسترینه ایوده اودم مولانی
یاره سنگینیدی دورمیدی مقدس قانی
(بولوسوز کیمی چاغردی؟)
الری یاره نین اوسته چاغرور زهرانی
سالدی دیلدن منی یاره اورگیم چوخ سخلب
فاطمه هاردا قالوبسان گل عمواوغلون یخلب
فاطمه سن منه خاطر اورگین داغلاموسان
گئجه لر صبحه کیمین منن اوتور آغلاموسان
جنگیلردن گیدنده یارا می باغلامسان
دوزموشم ایندیه جک یوخدی داخی منده دوزوم
هارداسان فاطمه گلسن سنه چوخ واردی سوزوم
(قیزین ده دیه چوخ علاقه سی اولار،
زینب باخدی بابانین اویارالی باشنا
اله یانایانا )
دیدی زینب باباجان اولمادی درمان یاروا
اذن ویر مرهم ایدیم گوز یاشی الان یاروا
ننه سیز زینبون اولسون بابا قربان یاروا
(یوزون دولاندردی بقیعه طرف آی ننه)
گل ننه گل کوفیه غم گوزلریمده سان ویرور
گوز داغی غمده منه بوگردش دوران ویرور
وار باشندا بیر درین یاره عمواوغلون جان ویرور
دردیوه چوخ آغلادی سنده اونا آغلا ننه
روبه قبله من ایدیم سن گوزلرین باغلا ننه
(گتدیلر اله کی عبانین آراسندا گوردولر منزله یتیشنده عبانین آراسنان سس گلیر
اوغول حسن بالا حسین منی قویون یره
قویون ئوز ایاقمینان گدیم قیزیم زینب منی بوحالدا گورمسین )
عرض ایدیرم علیجان باشندا بیر یارا واریدی دیدی منی بوحالدا زینب گورمسین ایکاش گلیدین او چوخور یره
گلدی تلین برابرینه حسین سنه باجین قربان آی قارداش
حسین
قارداشمسان نیه بس باجیوی دیندیرمیسن
کیم کسوب الریوی هیچ منه بولدور میسن
راوی دییر خانمین بیر سوزلر دیدی
دیدی حسین من بوچوله گلنده ابوالفضلیم واریدی ،اکبریم واریدی، قاسمیم واریدی،
بویره گلمیشیدیم عزتیله یاوریله
ایندی شامه گدیرم شمر جفا پروریله
دور دعا ایله منی بوکسیلن الریله
خانم بیرآز اوزاخلاشدی گوردی دالدان اله حزین حزین سس گلیر
الله اکبر الله اکبر
خانم اله تعجب اله دی، الله منیم بوچولده بیر آدامیم قالمیوب خدایا کیم اولار بوچولده اذان ویرن
خانم کجاوه ده باخدی
گوردی الله قارداشنون اوباشسیز جنازه سینون حلقومیدی
کسیک بوغازدان سسلنور الله اکبر
زینب سنی الله تاپشورورام بوبالالاریمدا سنه تاپشورورام
شهادت امیر المومنین (ع) را تسلیت میگویم