#متن_روضه #فاطمیه
بنفس
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
تایپ...مجمع مداحان اهلبیت ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
﷽
📜 #متن_اشعارروضه
📿#روضه_
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
نگاه مبهمی امشب به آسمان داری
خدا به خیر کند نیتی نهان داری
چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
که قصد #شعله کشیدن به باغ مان داری
#حسین.....
#حسین این طرف و آن طرف #حسن انگار
خدا نکرده سر ترک این و آن داری
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
هادبلدی اینجوری گریه کنی
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
اگر غلط نکنم قصد پخت نان داری
یه روزم نمیتونستی گرسنگی بچهاتو تحمل کنی
حتی روز اخر با دست شکسته ات #نان پختی #مادر
اخ کجا بودی خرابه شام
اینجوری نمیبرمت.....
این روزای اخری
نماز شب مکن از طرز شانه ات پیداست..
میان #سینه خود درد بی امان داری
چیه اون دردی بی امان
که چند دنده فقط سالم است و باقی نه
چقدر زخم و ترک روی استخوان داری
#شکست #دست تو را قنفذ و #نفس میزد
دل بده
شکست دست تو را قنفذ و #نفس میزد
هنوز نام #علی باز بر زبان داری
مغیره میزد و میگفت خسته ام کردی
که بعد این همه ضربه هنوز جان داری....
تکرار👆
بخدا فقط دو تاشو به ما گفتن
یه دونه مقیره رو گفتن یه دو قنفذو گفتن یه دو نه #سیلی رو گفتن
اما اونی که حتی اهل سنت نقل کردن اینه نانجیب
فلطفت لا من حول ها یه نگاه کرد اونایی که #فاطمه رو محاصره کرده بودند گفت.اضربو فاطمه.....
یه زن #باردار رو دسته جمعی میزدند....
حالا ببین زبان #روضه رو #زینب عوض میکنه...
مادر..
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن
تو بابام #علی داداشم #حسنین...
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن..
چقدر حرف نگفته برای مان داری
وصیتت شده تا از #حسین #نوحه کنم
شب است و باز #پرستار #روضه خوان داری
حالا دارند #دختر و #مادر #روضه ها رو میخونن
مادر.....
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
از اینجا به بعد دیگه وقایع کربلاست
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
چی گفت با زینبش
شروع شد....
#غروب میشود و تو #نفس #زنان داری....
....به روی #خیمه پر #شعله خاک میریزی
که چند #دختر نوپا در آن میان داری....
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت:
تو هم به روی سرت زخم #خیزران داری.......
خوشبحال اونایی که نفهمیدن
این زبان گفتگوی #دختر و #مادره
کربلا هم زبان گفتگوی دختر #حسین و #زینب
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت
یعنی شکایت کنه به عمه
یه نگاه کرد گفت #عمه تو هم..
تو هم به روی سرت زخم خیزران داری.......
یعنی #کوفه نیومده سرشو زده بودن
انقدره با #کعب نی.....
تو چی کار میکنی..#دخترم
تو دست بر سر او میکشی و میگوئی
چقدر #لخته خون بین #گیسوان داری
#حسین......#حسین......
❇️ جمعه ۹۷.۱۰.۲۸
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#متن_روضه #فاطمیه
بنفس
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
تایپ...مجمع مداحان اهلبیت ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
﷽
📜 #متن_اشعارروضه
📿#روضه_
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
نگاه مبهمی امشب به آسمان داری
خدا به خیر کند نیتی نهان داری
چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
که قصد #شعله کشیدن به باغ مان داری
#حسین.....
#حسین این طرف و آن طرف #حسن انگار
خدا نکرده سر ترک این و آن داری
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
هادبلدی اینجوری گریه کنی
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
اگر غلط نکنم قصد پخت نان داری
یه روزم نمیتونستی گرسنگی بچهاتو تحمل کنی
حتی روز اخر با دست شکسته ات #نان پختی #مادر
اخ کجا بودی خرابه شام
اینجوری نمیبرمت.....
این روزای اخری
نماز شب مکن از طرز شانه ات پیداست..
میان #سینه خود درد بی امان داری
چیه اون دردی بی امان
که چند دنده فقط سالم است و باقی نه
چقدر زخم و ترک روی استخوان داری
#شکست #دست تو را قنفذ و #نفس میزد
دل بده
شکست دست تو را قنفذ و #نفس میزد
هنوز نام #علی باز بر زبان داری
مغیره میزد و میگفت خسته ام کردی
که بعد این همه ضربه هنوز جان داری....
تکرار👆
بخدا فقط دو تاشو به ما گفتن
یه دونه مقیره رو گفتن یه دو قنفذو گفتن یه دو نه #سیلی رو گفتن
اما اونی که حتی اهل سنت نقل کردن اینه نانجیب
فلطفت لا من حول ها یه نگاه کرد اونایی که #فاطمه رو محاصره کرده بودند گفت.اضربو فاطمه.....
یه زن #باردار رو دسته جمعی میزدند....
حالا ببین زبان #روضه رو #زینب عوض میکنه...
مادر..
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن
تو بابام #علی داداشم #حسنین...
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن..
چقدر حرف نگفته برای مان داری
وصیتت شده تا از #حسین #نوحه کنم
شب است و باز #پرستار #روضه خوان داری
حالا دارند #دختر و #مادر #روضه ها رو میخونن
مادر.....
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
از اینجا به بعد دیگه وقایع کربلاست
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
چی گفت با زینبش
شروع شد....
#غروب میشود و تو #نفس #زنان داری....
....به روی #خیمه پر #شعله خاک میریزی
که چند #دختر نوپا در آن میان داری....
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت:
تو هم به روی سرت زخم #خیزران داری.......
خوشبحال اونایی که نفهمیدن
این زبان گفتگوی #دختر و #مادره
کربلا هم زبان گفتگوی دختر #حسین و #زینب
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت
یعنی شکایت کنه به عمه
یه نگاه کرد گفت #عمه تو هم..
تو هم به روی سرت زخم خیزران داری.......
یعنی #کوفه نیومده سرشو زده بودن
انقدره با #کعب نی.....
تو چی کار میکنی..#دخترم
تو دست بر سر او میکشی و میگوئی
چقدر #لخته خون بین #گیسوان داری
#حسین......#حسین......
❇️ جمعه ۹۷.۱۰.۲۸
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#متن_روضه #مادر_سادات
بنفس
#میثم _مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه
#فاطمیه #فاطمیه
عشق یک روز پشت در می سوخت
از تب کینه و شرر می سوخت
دیگه #فاطمیه است مقدمه چینی نمیخواد...
یک #کبوتر میان #میخ و در است
پشت #دیوار... بال و پر می سوخت
خودش فرمود...
والنارو تصعور. .#اتش زبانه میکشید....#صورت منو میسوزوند
در #اتیش گرفته بود...
یک #کبوتر میان #میخ و در است
پشت دیوار... بال و پر می سوخت
نمی خوام به این راحتی رد بشم
تاب جون هممون بشینه
عشق یک روز همه #عشق میسوخت
#مادرم داره #میسوزه..
خدایا ممنونتم...بهم عمر دادی یه فاطمییه دیگه رو هم ببینم
حال مریض #علی خوب نیست
#مادرم حالش خرابه....دیدن #مریض ثوابه...
اسمان
آسمان #شعله می کشید از درد
مادر یازده قمر می سوخت....
خودش فرمود در #اتش گرفت..
در نیم #سوخته روی من افتاد..
واناحامل...من حامله بودم.
چه خبره امشب...
اگه نگاه میکنی به این جلسه خانومی میکنی..بزرگی میکنی
بمیرم برات فرمود ....
فسقط اللوجهی..من با #صورت به زمین افتادم..
اه....اه......
#مادر یازده قمر #می_سوخت....
یا صاحب الزمان عج منو ببخش
#دست_سنگین و #سیلی و #کوچه
#چادری #خاکی و پسر می سوخت
منو بزنید مادرمو نزنید...
اه.......اه.......آه.......
همه ی لشکر #علی #زهراست
و سپاهش چه #شعله ور می سوخت
رفقا جوونا گریه کنای #حضرت #زهرا.....
ماجرای #فدک مفصل بود
یاس و باران #زخم و #آتش و #دود
یاس را با تبر نمی چینند😭
با #لگد #پشت_در نمی چینند😭
یازهرا.....#روضه ام رو جمع کنم..خودمم طاقت ندارم..
#یاس را با #تبر نمی چینند😭
با #لگد پشت #در نمی چینند😭
#وسط #کوچه با #غلاف ستم
پیش چشم پسر نمی چینند😭
#یاس #پهلو #شکسته را مردم
این چنین بال و پر نمی چینند
لای #دیوار و #در نهالی را
ناگهان بی ثمر نمی چینند
#یاس طاقت ندارد ای نامرد
از در #خانه #علی برگرد....
ای کاش حیا میکردند برمیگشتن.یه وقت.زهرا.نگاه کرد.دید.دارن.ولی.الله.العظم.رو.میبرند.دستهاشو.بسته.اند.به.هر.زحمتی.بود.بلند.شد.یه.یا.علی.گفت.یا.صدتا.یا.علی.گفت.نمیدونم.اما.بلاخره.بلند.شد.با.چه.وضعیتی.دنبال.حیدر.میدوید.ازسینه.اش.خون.میچکید.اه......
شاعر: امامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روضه سه کفن
الهی بمیرم براشون
😭😭
#متن_روضه #فاطمیه
بنفس
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
تایپ...مجمع مداحان اهلبیت ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
﷽
📜 #متن_اشعارروضه
📿#روضه_
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
نگاه مبهمی امشب به آسمان داری
خدا به خیر کند نیتی نهان داری
چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
که قصد #شعله کشیدن به باغ مان داری
#حسین.....
#حسین این طرف و آن طرف #حسن انگار
خدا نکرده سر ترک این و آن داری
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
هادبلدی اینجوری گریه کنی
بس است دسته دستاس هم پر از خون شد
اگر غلط نکنم قصد پخت نان داری
یه روزم نمیتونستی گرسنگی بچهاتو تحمل کنی
حتی روز اخر با دست شکسته ات #نان پختی #مادر
اخ کجا بودی خرابه شام
اینجوری نمیبرمت.....
این روزای اخری
نماز شب مکن از طرز شانه ات پیداست..
میان #سینه خود درد بی امان داری
چیه اون دردی بی امان
که چند دنده فقط سالم است و باقی نه
چقدر زخم و ترک روی استخوان داری
#شکست #دست تو را قنفذ و #نفس میزد
دل بده
شکست دست تو را قنفذ و #نفس میزد
هنوز نام #علی باز بر زبان داری
مغیره میزد و میگفت خسته ام کردی
که بعد این همه ضربه هنوز جان داری....
تکرار👆
بخدا فقط دو تاشو به ما گفتن
یه دونه مقیره رو گفتن یه دو قنفذو گفتن یه دو نه #سیلی رو گفتن
اما اونی که حتی اهل سنت نقل کردن اینه نانجیب
فلطفت لا من حول ها یه نگاه کرد اونایی که #فاطمه رو محاصره کرده بودند گفت.اضربو فاطمه.....
یه زن #باردار رو دسته جمعی میزدند....
حالا ببین زبان #روضه رو #زینب عوض میکنه...
مادر..
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن
تو بابام #علی داداشم #حسنین...
شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن..
چقدر حرف نگفته برای مان داری
وصیتت شده تا از #حسین #نوحه کنم
شب است و باز #پرستار #روضه خوان داری
حالا دارند #دختر و #مادر #روضه ها رو میخونن
مادر.....
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
از اینجا به بعد دیگه وقایع کربلاست
نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
چی گفت با زینبش
شروع شد....
#غروب میشود و تو #نفس #زنان داری....
....به روی #خیمه پر #شعله خاک میریزی
که چند #دختر نوپا در آن میان داری....
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت:
تو هم به روی سرت زخم #خیزران داری.......
خوشبحال اونایی که نفهمیدن
این زبان گفتگوی #دختر و #مادره
کربلا هم زبان گفتگوی دختر #حسین و #زینب
دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت
یعنی شکایت کنه به عمه
یه نگاه کرد گفت #عمه تو هم..
تو هم به روی سرت زخم خیزران داری.......
یعنی #کوفه نیومده سرشو زده بودن
انقدره با #کعب نی.....
تو چی کار میکنی..#دخترم
تو دست بر سر او میکشی و میگوئی
چقدر #لخته خون بین #گیسوان داری
#حسین......#حسین......
❇️ جمعه ۹۷.۱۰.۲۸
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم ع،فاطمیه و شهید سلیمانی
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi