#مقاله
📚 نکاتی پیرامون زندگی #امام_جواد علیه السلام
👈 حضرت #جواد (علیه السلام) امام نهم شیعیان است .
نام آن حضرت ، #محمد و کنیه اش ؛ #ابوجعفر و #ابوعلی است .
لقب های ایشان عبارت است از : #مختار ، #متوکّل ، #متّقى ، #زکى ّ، #تقى ، #مُنتَجَب ، #مرتضى ، #قانِع ، #جواد و #عالِم .
👈 پدرش #امام_رضا (علیه السلام) و مادرش به نام #سَبیکه_نوبیّه (منطقه ای در سودان) آفریقا بود و در رمضان و یا رجب سال 195هـ.ق در مدینه متولد شد .
🔻همسران امام جواد (علیه السلام)
1⃣ همسر امام جواد (علیه السلام) ، #سمانه_مغربیه نام داشت . البته نام های حویث ، غزاله مغربیه و مدنب نیز برای او در منابع اسلامی ذکر شده است .
2⃣ مأمون خلیفه عباسی برای رهایى از یک سلسله تنگناها و شرایط دشوار سیاسى زمان خود ، تصمیم گرفت ولایت عهدی را بر امام هشتم تحمیل کند و نیز با تظاهر به مهربانى و دوستى نسبت به امام جواد (علیه السلام) تصمیم گرفت دختر خود را به ایشان تزویج نماید تا استفاده اى که از تحمیل ولیعهدى بر امام رضا (علیه السلام) در نظر داشت از این وصلت نیز به دست آورد . بر اساس همین طرح بود که پس از شهادت امام رضا (علیه السلام) دختر مأمون « #امّ_فضل » به همسرى امام جواد (علیه السلام) درآورده شد و امام از او فرزندی نداشته است .
🔻فرزندان
👈 در منابع اسلامی دیدگاه های مختلفی نسبت به تعداد و نام فرزندان امام جواد (علیه السلام) بیان شده است ؛ همان طور که شیخ طبرسی می گوید :
امام جواد (علیه السلام) دو پسر و سه دختر از خود به جاى گذارد که یکى از آنان #حضرت_هادى (علیه السلام) است و دومى هم به نام #موسى و دختران آن جناب هم #حکیمه ، #خدیجه و #ام_کلثوم نام داشته اند ، بعضى نیز گفته اند وى دو دختر به نام #فاطمه و #امامه داشته است . اما آنچه همه منابع درباره اش اتفاق نظر دارند ، این است که دو فرزند ؛ #امام_هادی (علیه السلام) و #موسی_مبرقع جزو فرزندان امام جواد (علیه السلام) هستند .
🦋{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی
🌷 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷
چرااسبهاکه حیوانات فهمیده ای هستندروزعاشورابرپیکرامام حسین علیه السلام تاختند؟ هشتاد سال پیش یکی از علمای اصفهان که از #سادات بودند وروضه خوان دهه اول محرم، نقل می کند:
عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى آمد. احساس کردم،گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
ناگهان آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
گفتم:« سلام عليكم» .
گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
گفتم:« بفرماييد».
گفت:« آيا در روز #عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.»
باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء را، منهدم كند؟» گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
گفتم: فرستادند اما گاوها نرفتند.
گفت«چطور؟ اسب كه حيوان #نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء رفت ولى آن گاوها حتى بر #قبر_مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبردند؟!»
آقا سید می گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد!داشتم به جوابش هم فكر مى كردم.
گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🏴گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت #استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خواستند كه اسب بر بدن مبارکشان برود.
خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان #متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🌑نظر امام حسین بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسیله مقرّب به خدا شوند».
آن آقا كه پشت سر بود،فرمود:« درست است.»
سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست فهمیدم آقا امام زمان عج بوده اند...