اورکلر اولدی فراقینده باغریقان سید
هایانداسان سنه قربان اولا بو جان سید
ندن داخی او گوزل با صفا سسین گلمیر
ندن علاقه کسیب سن ، هایانداسان سید
اماندی قویما غمین صد صبریمی ییخسین
اویان اماندی بو طوفانیده اویان سید
اویان که چوخلاری گوزلور سنین هله یولوی
اومید بیلیر سنی بیر جمع ناتوان سید
اماندی قویما بو جمعیتی بئله باشسیز
اولیدی کاش بو غملی خبر یالان سید
خزان اپاردی سنی ایری بیر گلستانه
یانیر غمینده ولی باغ و باغبان سید
اگر چه اهل وطن دن، سن ایریلیب گئتدین
آدین یادین دیریدی واردی تا جهان سید
#هوشمند
رسید وعده حق بر دیار موشک ها
که با ز گل بدمد در بهار موشک ها
برای زخم وطن مرهمی دوباره رسید
ز جنب وجوش و خروش و هوار موشک ها
دقیق بود و پر از حس اعتبار و غرور
برای اهل وطن اعتبار موشک ها
اگر به قلب عدو تیرها اصابت کرد
هزار اه شده هم قطار موشک ها
شبی که قوت ان انسجام وحدت بود
که بود مردم ما در کنار موشک ها
به لطف حق هدف واقعه محقق شد
حماسه بود و شرف، شرح کار موشک ها
هزار جهد بکردند و بی ثمر ماندند
که کار پشه نباشد شکار موشک ها
به یادمان شهیدان هزار بار درود
نمود مردم ایران نثار موشک ها
چه گفتمان قشنگی و چه منطق خوبی
نشسته بال و پر بیقرار موشک ها
هر انکه چشم ندارد ببیند ایران را
یقیین که می شود اخر دچار موشک ها
بگو به غاصب صهیون اگر غلط بکنید
به چشمتان بنشیند غبار موشک ها
قرار بعدی ما با شما مشخص شد
مطابق است به قول و قرار موشک ها
#موشک
#هوشمند
@rozeh_daftari1
بیا به شام و ببین حال یار بی وطنت را
به جان گرفته ام ای گل شمیم پیرهنت را
به تار و پود دلم نقش بسته داغ فراقت
شمرده ام همه شب زخم های پیرهنت را
بیا که فصل خزان و غروب عمر رسیده
نفس نفس شده ام، بیقرار ، امدنت را
بیاد قتلگه افتاده ام در این دم اخر
که آب کرد عدو جرعه جرعه ی بدنت را
به چشم دیدم و هرگز نمی شود برم از یاد
به زیر خنجر کین حال دست و پا زدنت را
چقدر رفتن جان از بدن اخا سخت است
بیاد اورم آن پای شمر و تیغ وتنت را
چه سخت بود برایت عروج با لب عطشان
نشد به اشک کنم خیس خشکی دهنت را
ورق ورق گل جانت نصیب کرب و بلا شد
زمانه کرد ببین از چه خلعتی کفنت را
هنوز داغ تو در دل ،هنوز شوق تو در سر
چه می شود که ببوسم لب پر از سخنت را
نیمه
رجب 1402
#حضرت_زینب_علیها_السلام
#هوشمند
#مدهوش
کانال روضه دفتری👇
@rozeh_daftari1