eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
420 دنبال‌کننده
289 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷سلام بر دلاورانی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم🌷 امروز ۳۱ شهریور، سالروز حمله رژیم بعثی صدام به ایران، تحمیل جنگ هشت ساله بر ایرانیان و آغاز هفته‌ی دفاع مقدس است.... یاد همه شهدا و سربازان وطن گرامی باد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱‌⃟🌸๛ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☀️ 🔖 امام جواد علیه السلام: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور؛ چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود 📙بحار‌الانوار، ج71، ص198 🆔https://eitaa.com/matn_nohe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 درگذشت آیت الله حسن‌ زاده آملی 🔹 حسن حسن‌ زاده آملی، در ۱۳۰۷ ش در آمل متولد شد. در سال ۱۳۲۳ ش دروس حوزوی را آغاز کرد و درس‌ های مقدماتی را در آمل آموخت. بعد از مقدمات حوزه، در ۲۲ سالگی، وارد حوزه تهران شد و فقه و اصول و فلسفه و عرفان را از علمای بزرگ فراگرفت. ▫️ تفسیر،‌ رجال، درایه، ریاضی، هیئت، نجوم و طب را نیز از علامه شعرانی آموخت. ۱۱ سال نزد مهدی الهی قمشه‌ ای، در فلسفه و قرآن شاگردی کرد. در قم به مدت ۱۷ سال در دروس علامه طباطبایی حاضر شد و سپس به تدریس دروس فلسفه و عرفان و ... مشغول شد. 🔸 آیت الله حسن‌ زاده آملی به گفته خودش، پیش از تبعید امام خمینی به ترکیه در سال ۱۳۴۲ ش، به قم رفته و با ایشان بیعت کرده است. به گفته علی معلمی شاگرد او، وی در شکست اتحادیه کمونیست‌ ها که در سال ۱۳۶۰ در آمل اقدامات مسلحانه داشتند، مؤثر بود. 🔻 ایشان از رهبری آیت‌ الله خامنه‌‌ای حمایت می‌کرد. مقام معظم رهبری در پیام تسلیتی، از او با عنوان عالم ربانی، سالک توحیدی و دانشمند ذوفنون یاد کرده است. سرانجام در ۳ مهر سال ۱۴۰۰ ش در شهر آمل درگذشت و در منزل شخصی خود در روستای ایرا دفن گردید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔 https://eitaa.com/matn_nohe ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
120107_001-2-12jj1[Track 2] (6).mp3
1.84M
🥀🍂🥀🍂🥀 🥀🍂🥀 🍂🥀 🥀 بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادرت گفت حسین جان، همه را بخشیدن 😔😔 🍃🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🍃🌹 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
⚫️انا لله و انا الیه راجعون ▪️حزب‌الله شهادت سید حسن نصرالله را تایید کرد
🍀🍀 شاکله ی اِنَّما،قاب دعا زینب است گنج نهان جهان، سرّ خدا زینب است اسوه ی ایّوب ها، وقت بلا زینب است بر لب ما بهترین، زمزمه، یا زینب است ⬅️ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است شوکت سادات ماست،فخرمقامات ماست متن حکایات ماست،شرح بیانات ماست جلوه ی آیات ماست ، مرجع حاجات ماست درس مناجات ماست ، شوق عبادات ماست ⬅️جنت و نار است او ، خوف و رجاء زینب است دُرِّ گران سنگ حِلم ، بین صدف دیده شد در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد دفتر خلقت نوشت، لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق ، شاه نجف دیده شد ⬅️زائر هر روز آن، شخص اَبا زینب است مست سبوی ازل، در طلب این خُمَم شعله به جانم بکشش، فکربکن هیزمم جَلد همین گنبدم، عاشق این گندمم مکّه ی من سوریه ست، حاجی این خانومم ⬅️کعبه ی عشاق را، سنگ بنا زینب است از برکات علی، هیچ فقیری نماند پای همین سفره ها، فاطمه مارا کشاند دست گدا را گرفت، پیش حسن جان رساند سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند ⬅️کار پذیرایی از این همه با زینب است محور عرش است او، اهل جنان شاهدند ساعت صبراست او، مُلک و مَکان شاهدند راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند مادر اشک است او، گریه کنان شاهدند ⬅️اهل بکاء واقفند، امِّ بکاء زینب است ☑️براهمین یوقتا بزرگترامون میگفتن اگه یوقت گریَت نگرفت توروضه،،، به چشمات بگو آی چشم.خجالت بکش از چشمای زینب 😭 ❇️اهل بُکا واقفند، اُمِّ بُکاء زینب است مایه ی آرامشش، بوده صدای حسین سایه ی امنیّتش، بوده عبای حسین زندگی اش وقف شد، وقف برای حسین هرچه که در چنته داشت، کرد فدای حسین ⬅️قله ی ایثار گفت، کوه وفا زینب است واژه ی مظلوم را، اول غربت نوشت هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت قصه ی اندوه را، با چه شهامت نوشت با قلم گریه اش، شعر مصیبت نوشت ⬅️روضه ی منظوم در، کرببلا زینب است ♥️ ♥️ اهل و عیال حسین، در دل آزار بود کوچه وبازاربود در دل نامحرمان ، کار حرم زار بود تا خود بزم یزید ، شمر جلودار بود ☑️توکس و کار منی؛ شمر جلودار شده 😭😭 تاخود بزم یزید، شمرجلودار بود ⬅️همسفر خولی و حرمله ها زینب است در وسط بزمِ کفر، ساعت ایمان شکست حرف کنیزی که شد، قلب یتیمان شکست با لگد خیزران، حُرمت قرآن شکست ضربه چنان سخت بود، آن همه دندان شکست ⬅️دغدغه ی قاری، طشت طلا زینب است ☑️بعد مدت ها که پشت دروازه ی ساعات نگهشون داشتن،،، ☑️شاید بچه ها تو دلشون گفتن دارن شهرُ سیاه پوش میکنن.. ما عزاداریم. همچین که درُ باز کردن.در دروازه ی ساعات بازشد. 😭😭 🔻پی دیدار هفده سر ، همه دف میزنن اینجا 🔺خداوندا مگر عیدست، چرا کف میزنن اینجا ☑️سهل ساعدی اومد، غریبه ست. ☑️گفت نکنه یه عید جدیدی بنا کردن شامیا. چرا شهرُ آذین بستن.همه دارن شادی میکنن؟ ☑️رقص کنان؛کف زنان؛هلهله کنان. ✔️از یکی پرسیدمگه خبریه؟گف مگه خبرنداری؟ پسر پیغمبرُ کشتن،سرهاشون و بالای نیزه زدن، اهل بیتشون و اسیر کردن، زن و بچه ش و بادست بسته از کربلا به کوفه و شام آوردن. گف پسر پیغمبروسر بریدن، دارن کف میزنن،دارن شادی میکنن، انگار عید شده براشون، اومد جلو؛ بعضی ها میگن اومد خدمت امام سجاد اما یه مقتل امروز خوندم.اومد محضر یه دختر کوچولو ☑️گف اسمت چیه؟ گف سکینه؛ دختر امام حسینم. ☑️گف من جد شما پیغمبرُ درک کردم. الان فهمیدم چه بلایی سرشما آوردن.. آیا خواسته ای هم دارید؟؟ ☑️گف اگه پول داری به این نیزه دارها بده.. ☑️یا این سرُ یه مقدار جلوتر ببرن‌، یا عقب تر. 😭این نامحرما به هوای دیدن سر بریده، اینقد به ناموس ما نگاه نندازن.. . 🟤اونایی که رفتن سوریه، از دروازه ی ساعات تا کاخ اون ملعون، پیاده، نزدیک به یک ربع راهه.. کمتر هست که بیشتر نیست. اما امام سجاد( علیه السلام) میگه.. ✔️صبح علی الطلوع ما راه افتادیم. 🔰بازار ، کدوم بازار?? باسنگ و چوب رفتیم 🔰اون چند قدم راهُ صبح تا غروب رفتیم ♥️ ❇️امون ز شام، ختم کلام ❇️یه شهر به ماسنگ میزدن، از روی بام ❇️همه حسود، رحمی نبود ❇️چی بگم از رسم محله ی یهود ❇️غم بود و درد ، عرق سرد ❇️یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد ♥️ من میدونم الان دلت منتظر چیه 🍁روضه ی من الشام 🍁 زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام ♥️.. 🟪باورت میشه، من و آوردن میون بزم عام 🔹روضه ی من الشام 🍁اونجا ربابم بود 🍁کنار طشت و سر بریده ت، جام شرابم بود 🍁به کی بگم که جمع نگاه ها ، سمت حجابم بود ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 در مکتب امام حسین علیه السلام عاشق شهادت می‌شویم و در این راستا جز زیبایی نمی‌بینیم... 🆔https://eitaa.com/matn_nohe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀 آئینه دار زینب و زهرا… رقیه کوچکترین انسیه الحورا… رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر میگفت اول، یارقیه خورشید در منظومه ی عشق حسینی صدسال نوری راه دارد تا رقیه جاداشت روی شانه ی کعبه ابوالفضل جاداشت روی شانه ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر میخواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد، اما محال است روی سر موری گذارد پا، رقیه پا بر مغیلان می نهد، اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادن زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که میخواندم شبی باخویش گفتم پیدا نمیشد کاش در صحرا رقیه 😭😭 چرا؟؟ وقتی که پیداشد خمیده راه میرفت 😭 شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه ی بابا، رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سَر، آمد دیدنش اما رقیه حیرت زده پرسید عمه این سر کیست یا للعجب نشناخت بابا را رقیه ☑️اینجا بزرگها گفتن‌، دوتاحالت داشت که نشناخت بابارو.. 😭یا ترکیب صورت بابا به هم ریخت..یا چشمهای رقیه سویی نداره. 😭 یاللعجب نشناخت بابا را رقیه خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت این بار اما جان داد با بوسیدن لبها، رقیه ☑️روضه ی امام حسین، آداب داره. ✔️روایت امام باقر ؛که اگه رفتی تو مجلس ختم کسی.خودت و بزن به حالت اون عزادار.. یعنی حق نداری اگه رفتی تومجلس ختم.بخندی.. ☑️یعنی حق نداری یه کاری کنی نمک رو زخم صاحب عزا بپاشی. ◀️ناخواسته هم وسط روضه نکنه لبخند بزنید.. میدونم خواسته نیست.همتون نوکرید. ✔️نظر کرده ی امام حسینید که الان اینجایید. ⬅️اما یه وقت ناخواسته یه کاری نکنیم دل امام زمان به درد بیاد. چون داره نگامون میکنه. مادرش فاطمه داره نگاه میکنه.. 😭شام غریبان عزیز دردونه ی امام حسینِ... که بادستای کوچیکش گره های بزرگی رو باز کرده. خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم این طور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه بابا اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه از من روضه خوندن.از تو داد زدن 😭 من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شراب خواران کَت بسته به زور تازیانه ☑️یوقتایی به خودم میگم.چرا اینجوری...چرا بعضی از حرف هارو به زبون میاری.؟ ☑️حرفایی که باید جون بدیم پاش. 🟤یاد اون روضه خونی که محضر امام صادق گف مراعات آقارو و بکنم‌. تو کنایه و لفافه روضه میخوند... ◀️آقافرمود: نمیخواد ادامه بدی. گف عمل بدی ازم سر زده؟ دارم روضه میخونم. ⬅️گفت روضه بخون. همونجورکه تو محلات،برا دوستای خودت ،رفقای خودت،روضه میخونی. یه چند خط روضه خوند‌.یه صدای شیونی از پشت پرده بالا اومد‌. ✔️قبلش گفت آقا دارم مراعات شما رومیکنم. گفت مگه اون وحشی ها و نامردها تو گودال مراعات جدم حسینو کردن.. 😭😭😭😭 ☑️شروع کرد روضه خوندن. یه صدای شیونی از پشت پرده بلندشد. گفتن کیه... گفت عمه جانم سکینه ست همه ی اینایی که ما داریم میشنویم و باچشمای خودش دیده.. ♥️ 😭😭😭 برخورده به من چرا نبوده برخورد کسی مودّبانه من دختر شاه عالمینم دادن ولی به من اعانه در راه شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هربار طناب راکشیدن خوردیم زمین دانه دانه یه طرف طناب.. ☑️بعضی ها میگن به دستای امام سجاد ☑️بعضی ها میگن به گردن امام بستن. 🟤یه طرف طنابم به دستای زینب.. مابین یکی یه حلقه دور گردن بچه ها ◀️اگه یه قدم تندتر میرفت یا یه قدم زینب آروم تر میرفت، این طناب بچه ها رو.... 😭😭😭 هربار طناب را کشیدن خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر، تازیانه من میخونم و رد میشم افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود…. نه آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من، لب تو زخمی والله که نیست عادلانه ✔️دیشب گفتم اینقد با مشت به لب و دندون خودش زده.. بابا دیگر زسفر بدم می آید کی میبری ام پدر، به خانه 👇👇👇👇👇
امروز یه مقتلی خوندم ☑️نوشتن ام کلثوم از همه بیشتر گریه میکرد ☑️مدت ها از واقعه ی خرابه ی شام گذشته. ☑️خانوم زینب فرمود؛ خواهرم، ماهم داغداریم.ماهم عزاداریم..اصلا قضیه ی رقیه کمرمو شکوند. موهامو سفید کرد ◀️گف زینب خواهرم، نزدیک غروب بچه ها داشتن میرفتن گفت عمه این بچه ها کجا میرن؟ ❇️گفتم دخترم میرن خونشون دست باباشون و گرفته بودن یه نگاهی کرد گفت عمه مگه ماخونه نداریم؟؟ 🔹دیگر زسفر بدم می آید 🔹کی میبری ام پدر به خانه??! شاه بیتش اینه ⬅️دیدی که زشب هراس دارم دیدی آنشب که من از ناقه افتادم و غش کردم 🔻دیدی که زشب هراس دارم 🔺خورشید من آمدی شبانه 😭😭😭 🍁در شام، شامِ دختر تو تازیانه بود 🍁عمه تمام خرج سفر را حساب کرد زبون بگیر شام غریبان سه ساله ♥️ بگو خجالت نکش روضه خون باش خودت خرابه ی شامم اینطوری بود امشب همین حالت بود بگو حسییین ☑️از یک طرف رباب از یک طرف ام کلثوم از یه طرف زینب، همه روضه خون بودن‌ ☑️بگو حسین بگو خجالت و بزار کنار.بگو که صدات بگیره. 🔻این قدر حرفای بد شنیدم هر روز 🔺چه چیزایی تو راه بی تو دیدم هر روز 🔻تا بیایی پیش من از زندگی صد دفعه بریدم هر روز 🔺خسته شدم از بس که دویدم هر روز 🔹آتیش و خاکستر لحظه لحظه، پی در پی 🔹سنگای روی بام ضربه های کعب نی تو بازار دور ما باخنده میرقصیدن بخدا که خیلی هانگرفتن این قسمتُ… 😭😭اهل شام واسه چی اسمم و میپرسیدن?? 🔰آه… مردم بابا بس که از سنان کتک خوردم بابا 🔰آه... سوختم بابا بدن و آوردن زن غساله تا بدنو دید جاخورد. گف این مریضه، من غسلش نمیدم… بماند ؛ کفن هم نداره. ☑️خودخانوم حضرت زینب به سختی شروع کرد به غسل دادن.. این غسل چه داغی به دل اهل بیت گذاشت. ☑️مولا هم اون شب جاخورد.همچین که دست به بازوی ورم کرده ی فاطمه خورد.. 😭😭😭 بلند بگو یا زهرا 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌️ | سپاه پاسداران نام عملیات انتقامی امشب علیه رژیم صهیونیستی را «وعده صادق 2» اعلام کرد.
جات خالی سید 😭😭😭
▪️اکانت توییتری رهبر انقلاب: نَصرٌ مِنَ الله و فَتحٌ قرِيب...
🍀🍀 باغصه های آل عبا گریه میکنی در اوج روزهای عزا گریه میکنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه میکنی ای صاحب عزا ، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه میکنی ♥️ گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه در مشهد امام رضا گریه میکنی قربون گریه کردنت صاحب الزمان 😭😭😭 برکُشته ی فتاده به هامون کربلا بر داغ سَیدالشُهدا گریه میکنی این روزها به حال دل زینبِ اسیر در ماجرای شام بلا گریه میکنی بر رأس‌های رفته به بالای نیزه‌ها با خیزران و طشت طلا گریه می‌کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه‌های آل عبا گریه می‌کنی ♥️صلی الله علیک یامظلوم ♥️صلی الله علیک یا عطشان دارد این ضرب المثل را کل دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من درست فرمودن… شماخبره ی روضه اید 😭 گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند ☑️تجسم کن ، این سر ، از کربلا تا به کوفه و شام چه بلایی سرش اومده... ☑️از تنور خولی برات بگم ؛ از بزم اون نانجیب برات بگم ☑️از چوب خیزران ؛ از آفتاب سوزان کربلا و کوفه و شام ؛ ☑️از زیر دست و پا افتادن این سر ؛ چیزی ازش نمونده.. ☑️حالا این دختر سه ساله میگه دستام توان نداره این سَرُ بردارم.. گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است چهره ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده ، به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌ راه‌رفتن‌ها ، به زهرا می زند آه بکش… ☑️ روضه ی این چنینی میشنوی ، بی تفاوتی ، برات اتفاق میفته..نگی نگفتی ها.. حسرت یک استراحت در دل من مانده است حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم، شمر با پا می زند 😭😭😭 خواب بودم، یه خورده بعد بیدارشدم ، یکی داشت نعره میزد ، بیدارشدم. روسرم دست میکشیدی پا بشم بعدِ تو هی با لگد بیدارم میکنند چند خط و بخونم.. بابا... ☑️نعره می زدن، داد می کشیدن هلهله میکردن، ☑️اما من که گوشهام نمی شنید.. با لگد بیدارم میکردن.اینقده زدن توگوشم. 😭😭😭 می روم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند بانیه سرگرمی هر روزه‌ی زجرم ،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا ، یا می زند آی... بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا 😭😭😭 این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی در رفته‌ی خود را ، خودش جا می زند من آروم میخونم.اما اگه گرفتی ؛ داد بزن برای این یک بیت 😭😭 شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند ♥️ ♥️ هدیه دارد می برد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشواره م را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معمّا می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غسّاله وقت غسل من ، جا می زند گف من دست به این بدن نمیزنم، این مریضه.همه ی بدنش کبوده، سیاهه ☑️فرمود: دهنتُ خاک بگیر، این دختر و از بس زدنش دل من برا تو تنگه باباجون راستی خونمون قشنگه باباجون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه باباجون پیش من بمون شب آخریه آستین پاره برام روسریه موهای منو که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه چرا سرت بوی نون میده بابا؟؟ 😭😭 همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله ی یهودیه?? از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قرآن منی کی به لبهای تو خیزرون زده ☑️تو اون ازدحام میدیدم چوب خیزران بالا میاد بابا. ✔️اما قدم از همه کوچیکتر بود.تو جمعیت نمیدیدم کجا فرود میاد. ⬅️حالا فهمیدم هروقت چوب خیزران فرود می اومد. ⬅️عمه گریبان چاک میزد.میزد تو صورتش.داد میکشید.حالا فهمیدم. ◀️چوب خیزران چه بلایی سر لبهات آورده. ☑️همه غم و غصه های خودش یادش رفت. شروع کرد با مشت به لب و دندون خودش زدن. حالا که یه جای سالم از صورت بابام نمونده، منم نباید هیچ جای صورتم سالم باشه.. ☑️اینقده با مشت به صورتش زده اَبَ… 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas