eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
419 دنبال‌کننده
288 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸همیشه هر شب جمعه،به سینه غم دارم ❤️حرارتیست قدیمی، که در دلم دارم 🔸اگرچه، دستِ تُهی دارم و گدا طبعم 🔸دل شکسته خود را که دست کم دارم ☑️همچین دست خالیم نیومدم ☑️یه دل شکسته آوردم در خونت 🔹میان نامه ی من، خالی است از خوبی 🔹گناه و جرم و خطارا همه رقم دارم 🔹مرا به حرمت موسی الرضاست،میبخشید 🔹خوشم که رعیتمو، شاه ذوالکرم دارم 🔹به امر حضرت سلطان، میگویم 🔹به لطف فاطمه، ارباب محترم دارم 💢حسین گفتمو جان و دلم،به جوش آمد 💢مرا ببخش فقط، اشک تازه دَم دارم 💢نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد 💢دلم خوش است میان دلم،حرم دارم ♻️برات کرببلایم،به دست عباس است ♻️دوباره مُلتمِس دامن علمدارم 🥀خاطره اولین بار 🥀نگاه به سمت علمدار 🥀دلم رو کرده گرفتار 🥀دلتنگتم ای یار 🥀منو یه دل هوایی 🥀خسته شدم از جدایی 🥀بزار بشم کربلایی 🥀مُردم ز تنهایی 🥀نمیگم عاشقم 🥀آخه نا لایقم 🥀میدونم آقا جون 🥀برات آیینه دقم 🥀کرببلا کشتی دل 🥀شکسته و مونده در گِل 🥀منو ندونسته قابل 🥀آقام ابوفاضل 🥀ولی دل من میدونه 🥀آقای من مهربونه 🥀من و بتو میرسونه 🥀بی تو دلم خونه 🥀سینه ام مبتلاست 🥀زخمیه روضه هاست 🥀همه ی آرزوم 🥀دیدن کربلاست ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
36.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از مراسم دیشب 🗓 (جدید) (بسیار زیبا و دلنشین) مادرم… چادر تو سایه ی سرم با نوای دلنشین 🎤 🆔http://eitaa.com/navayehajabbas ⬅️
31.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از مراسم دیشب 🗓 (جدید) (بسیار زیبا و دلنشین) مادرم… چادر تو سایه ی سرم با نوای دلنشین 🎤 🆔http://eitaa.com/navayehajabbas ⬅️
44.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از مراسم دیشب 🗓 (جدید) (بسیار زیبا و دلنشین) مادرم… چادر تو سایه ی سرم با نوای دلنشین 🎤 🆔http://eitaa.com/navayehajabbas ⬅️
😔چقدر اشک بریزم ز جدایی، آقا؟؟! 😔من دلم تنگ شده،تنگ کجایی آقا؟ 🔸همه دارن به تنهایی من میخندن 🔸به همه گفته ام، این جمعه میایی ❤️ 🔹وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو 🔹کاش میخورد دلم با تو، هوایی آقا ⬅️ ❇️بیشتر از همه دنبال من و کار منی ❇️من کی اَم دربه در بی سر و پایی،آقا 🔰به خدا معترفم نوکر بد،یعنی من 🔰آمدم بر درت ای شاه گدایی آقا 😭😭 🟠تو فقط ناز بکش اخم کنی میمیرم 🟠یار و غمخوار منه زار شمایی،آقا 😭 🟪امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین 🟪من ندارم به خدا خرده حیایی،آقا 🍁مادرت واسطه باشد،همه را میبخشند 🍁قبل آنکه ببری کرببلایی،آقا 🌺عزیزُم،یار نازُم دلنوازُم 🌺نمیدونُم ز هجرونت چه سازُم 🌺دوای درد ما وصل تِه باشه 🌺بیا دردُم دوا کن چاره سازُم دلنوازُم حرف دلتو بزنم 😭 ☑️خودم خیلی دلم هواییه حرم آقام حسینه تورو نمیدونم 🔆تو فقط ناز بکش اخم کنی میمیرم 🔆یار و غمخوار منه زار،شمایید آقا... ✅امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین قشنگترین گریه همینه گریه با معرفت همینه بزرگی میگفت: اینی که میسوزونن سوختن داریم تا سوختن فردای قیامت اون معرفت واقعی،اون چشم دل واقعی رو به من و تو میدن سوختن ینی اینکه همه دور آقا باشن،ولی به منه روسیاه محل نزاره آقا 😭😭 سوختن ینی یه عده دور مادرمون حضرت زهرا باشن... 😭 ✅امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین ✅من ندارم به خدا خرده حیایی آقا آقا آقا 😭😔 ☑️بی بی جان با همه بدیام از بچگی یادمون دادن گفتن خانم مادر همه بچه شیعه هاست ☑️اصلا مادرا، بیشتر نگران بچه های بدشونن اگه نگران من و تو نبود،ما اینجا چه میکردیم؟! ♻️مادرت واسطه باشد،همه را میبخشند ♻️قبل آنکه ببری کرببلایی،آقا آقا آقا 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 ❇️سیل هجران تو بانو ❇️این دلُ غمخونه کرده ❇️نمیدونم بی تو ایام فراقُ چه کنم 😭😭 ⬅️الهی هیچ مردی به چه کنم چه کنم نیفته 🍁تو ببین منُ به چه روزی کشوندی 🍁پهلوون خیبرُ به خاک نشوندی 😭😭😭😭 روضه میخونی بامن 😭 🍁تو ببین منُ به چه روزی کشوندی 🍁پهلوون خیبرُ به خاک نشوندی ⬅️بین این صحرای وحشت ⬅️منُ زینب منُ زینب چهارسالشه خانوم 😭 ⬅️بین این همه مصیبت ⬅️منُ زینب منُ زینب ⬅️بین این همه مصیبت ⬅️منُ زینب منُ زینب 🔸ای ز من بریده دل 🔸ای رفیق نیمه راه 🔸خفته ای چرا به گِل 😭😭😭😭 تو اهل روضه ای با بعضی از جملات برای خودت روضه میسازی.. ☑️وقتی حرف از رفیق نیمه راه میشه میدونم دلت کجا میره. اومد یه نگاه کرد به گودال… یه نگاه کرد به علقمه ♥️ ♥️ سایه ی زینبم تا الان کسی ندیده بوده... 😭😭 حسین من همه ی عمرم بدون تو سفر نرفتم.. 😭 ⬅️شرط ازدواجمم این بود هر روز باید شمارو ببینم. حالا نگاه کن دور تا دورم و نامحرم گرفته‌.. 😭😭 روضه ام همینه ها..‌شب جمعه ست.. یارحمت الله الواسعه 😭السلام علی المُرمِّل بالدما 😭السلام علی المُقَطَّع الاَعضا 😭السلام علی من نَحرهُ مَنحور 😭السلام علی من صدره مکسور ♥️ ♥️ گفت فاطمه جان ببین چه اوضاعی شد خونه.. ببین با چه زحمتی باید دونه دونه وصیتهاتو انجام بدم تازه بچه ها بخوابن... آب بالاسر حسینم باشه. 😭😭 ✔️این پسرم حسین به تشنگی خیلی حساسه. 😭 ✔️مراقب حسنم باش ✔️مراقب زینبم باش. 😭 شبای اول که نمیتونست.اوضاعی بود خونه.. تاوقت کنه درُ عوض کنه. میخُ عوض کنه.آثار شهادتُ… ☑️یه شب به زحمت بچه ها خوابیدن. ☑️آروم آروم حرکت کرد. گفت برم یه دل سیر کنار قبر خانومم زهرا درد دل کنم، گریه کنم. بغضمو خالی کنم. 😭 ✔️قدم از قدم برنداشت. یکی دامنشو گرفت... بابا کجا میری?? .. ✔️خواستم دوباره بخوابونمش. لالایی بخونم براش،که بخوابه تنهایی برم. حرف داشتم باخانومم. ✔️هرکاری کردم نشد که نشد. گفت امشب هرجوری شده منم باید بیام. گفت دلم برا مادرم یه ذره شده.. ✔️نتونستم... دست حسین گرفتم. اومدیم نزدیکای قبر فاطمه… ✔️ گفتم حسین جان اونجا قبر مادرته. خودشو انداخت سینه خیز رفت سمت قبر.. مادر ببین حسینت اومده.. 😭😭😭 ✔️فاطمه زیر دین احدی نمیمونه. حتی توئه گریه کن‌.حتی توئه سینه زن… حتی حسینش... ✔️اینجا حسین اومد کنار قبر مادر میگه خنجر میزدم.زنی نمیدیدم.. ✔️اما یه صدای زنونه به گوشم میخورد. یوماه یوماه یوماه یوماه یوماه یازهرا..از قدیم میگفتن شب آخر شب مزد گرفتنه..مابرای مزد نیومدیم. ✔️خانوم جان یه خواسته از شما داریم.. ☑️فقط رهامون نکن که اگه رها بشیم بیچاره ی عالمیم... دلم نمیاد،؟حال خوبی داری.. واقعا همینه ها. ✔️خانوم زیر دین احدی نمیمونه.‌ اینجا حسین اومد.فاطمه اومد. ام البنین زحماتی کشیده ☑️اگه پات به یه جایی گیرکنه از بالای بلندی بخوای بیفتی.اول کاری که… ☑️سفره ای که دست شکسته پهن کرده، دست بریده باید جمع کنه.. ☑️دست در بدن نداره.دستاشو بریدن. تیر به چشماش زدن. زانوهاشو بالا آورد تیر از چشماش در بیاره. ✔️یه نانجیبی عمود آهن به فرقش زده. چنان با صورت افتاد روزمین.. 😭😭 ⬅️یکی میگه پسرم ابالفضلم.. 😭 خدا مادرم ام البنین؛ مدینه ست.. کیه میگه پسرم??! ☑️خوب که نگاه کرد دید یه بانوی قدخمیده.. 😭😭😭 ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند 🔸از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند 🔹پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است 🔹دسته ی سینه زنی پشت پیمبر ساختند ⬅️شیشه شیشه گریه ی ما را ملائک برده‌اند این اشکات قیمت داره ❇️شیشه شیشه، گریه ی ما را ملائک برده اند ❇️قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند 🌺چشم هر کس خیس باشد جای پای فاطمه ست ☑️پنج شب برا حسینت گریه کردیم.قدم رو چشامون بزار مادر.. 🟪چشم هرکس خیس باشد جای پای فاطمه ست 🟪چشم ما را با حسینیه برابر ساختند ❤️ 🍁می‌ شود بابا حسین و می ‌شود مادر رباب 🍁سینه زن‌ ها را به این صورت برادر ساختند 🟠هرکسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت 🟠سوخت فطرس از همات خاکسترش پر ساختند 🔰با وضو باید در این ده روز از هر جا گذشت نگفت فقط حسینیه ✳️با وضو باید در این ده روز از هرجا گذشت ✳️هر محله بچه ‌ها صحنی مطهر ساختند ☑️کوچه پس کوچه های این شهر کربلاست.خیمه ی عزا دیدی دست رو دلت بزار بگو ♥️ ☑️تو رو امام حسین یکم برگرد به بچگی هامون. چه حال و هوایی بوده. با رفقامون مخصوصا شام غریبانی باهم دسته میرفتیم.در خونه هارو میزدیم. خیمه ها یادش به خیر.سینه زدن ها یادش به خیر. خدایا شکرت امسالم عمرم کفاف داد بیام پاسفره ی آقام بشینم و گریه کنم. ☑️خیلی ها الان تو دل خاک حسرت من و تورو میخورن. ☑️کاش جون داشتیم. ☑️یه بار فقط میگفتیم حسین و میمردیم. ✔️شب جمعه ست.یاد حرفی افتادم از حبیب بن مظاهر. کربلا رفته ها خوش به سعادتشون‌.. ان شاء الله امشب کربلا اربعینت و بگیری‌ ☑️تو حرم امام حسین اینی که من میگم و باچشم ببینی. وارد میشی قبل حرم امام حسین باید سلام بدی به آقا حبیب بن مظاهر ✔️السلام علیک یا عبدالصالح میری دوباره برمیگردی. ✔️چشمت میخوره به این پیر غلام امام حسین. ☑️یعنی یه بار زیارت ارباب. دوبار زیارت حبیب..عظمتی داره برا خودش این پیر غلام محاسن سفید امام حسین. تو عالم رویا گفت حبیب،عظمتی داری.جایگاهی داری. امام حسین خیلی بهت مرتبت داده.آیا خواسته ی دیگه ای هم داری؟ گفت بله.. گفت تو دیگه چرا؟ چه خواسته ای از این جایگاه بالاتر؟ گفت تنها خواسته ام اینه یه بار زنده بشم بیام تو جمع گریه کن های حسین..بگم حسین و گریه کنم... 😭😭😭 ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه 🌺خورده ام شیری که در آن آب در هم کرده اند مادرم منو آورده تو این روضه ها،،، شیرم داده.اشک چشمای مادرریخته تاقیامت سود از آن اشک مادر میکنم ⬅️هر شب جمعه زیارت طعم دیگر میدهد ⬅️من سحر از نخل هایت سیب نوبر میکنم قربون بوی سیب حرمت اسم سیب اومد. آخر ای سیب خدا از چه انارت کردند 😭😭😭😭 😭امشب روضه جانسوزه آخه یه چیزیو امام حسن دید، نه حسین دید، نه زینب دید، نه ام کلثوم دید‌.. ☑️زمین خوردن مادر و با سیلی رو فقط امام حسن دید. 😭😭 عبدالله هم یه چیزایی رو دید، نه علی اکبر دید، نه ابوالفضل دید، نه قاسم دید... ☑️زمین خوردن عموشو دید. قطعه قطعه شدن عموش و دید.. آخر ای سیب خدا از چه انارت کردند؟؟ 😭😭 ♥️ ♨️کربلا تاریک شد ، پیکر ته گودال ماند ♨️آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند 😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 یه سنگ تو کربلا به پیشونی زدن سرشکست.. اهل روضه.. یه سنگ به پیشونی حسین زدن... سرشکست.. 😭😭 نمیخوام کیفیت روضه رو بازکنم. ⬅️اینی که چیجوری سنگ به پیشونیش زدن و بعد چه اتفاقی افتاد اما همین قدر بگم اومد تو کوفه.. هی سنگ زدن.. شکاف سر بیشتر شده. بگو حسین دلت جلا بگیره‌ ♥️.. بر سر نی سرتو پای نی خواهر تو دخترا سینه زنان نوحه خوان دختر تو برای این روضه باید جون بدی ها 😭😭 در بیابان همه ناموس تو آواره شده چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده 😭😭😭 ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه ببخشید یه بند دیگه بخونم سینه بزنید.. ای سر نیزه نشین… از گریه ت مضایقه نکن.. باصدا بلند گریه کن برا آقای تشنه لبت حسین.. این روزا دم افطار که میشه.تشنگی بهت غلبه میکنه.. تنها چیزی که میتونی بگی اینه .. .. 😭😭 ای سر نیزه نشین از سر نیزه ببین میخورد سنگ به ما ز یسار و ز یمین این حرفُ زینب داره میزنه ها 😭😭 ✅هرچه سنگ است الهی بخورد بر سر من ✅نخورد سنگ ولی بر روی نی بر سر تو نمیدونی چه خبر بوده کوفه نمیدونی چقد اذیت شد خانم زینب تو کوفه. علی بن الحسین میگه تاوارد کوفه شدیم، دیدم رنگ از صورت عمه جانم رفته. اصلاً معلومه معذوره. معلومه خجالت میکشه.. 😭😭😭😭 عمه بابام حسین و کربلا کشتن. عمه عموم ابوالفضل و کربلا کشتن. عمه داداش اکبرمُ، کربلا بدنشو ارباً اربا کردن.‌... کوفه رنگ از صورتت پریده..؟؟ یه نگاه غریبونه ای کرد..گفت برادرزاده… همه ی زنهایی که بالا پشت بوم دارن کف میزنن،همه ی اینایی که دارن پایکوبی میکنن… یه روزی شاگردهای کلاس قرآن من زینب بودن.. 😭😭😭 ♻️گفت سالار نیزه نشین زینب حسیین ♻️نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن دلم برای صدات تنگ شده.. چند روزه صداتو نمیشنوم.. اما حرفم این نیس.. 💠نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن 💠نگاهت کرده آرامم به طفل خود ترحم کن ببین رقیه داره میمیره.. ... به چشم خارجی، دشمن تماشا میکند ما را 😭😭 من زینبم... دختر علی ام. اینا با انگشت نشونم میدن،،، میگن اینا مسلمون نیستن.. 😭😭 ❇️به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا ❇️تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن ☑️سر شروع کرد به قرآن خوندن... همه نگاه ها برگشت... هر چی سنگ داشتن به سر بریده زدن .. خجالتم میاد بخونم... انگار از قبل تمرین کرده بودن کوچیک و بزرگ سنگ میزدن به هدف میخورد.. یه بیت دیگه بگم سینه بزنید‌ 🟪به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا 🟪تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن ♥️ 🔷اگر بهر نماز شکر میخواهی وضوسازی 🔷ندارم آب با خاک سر زینب تیمم کن. ♥️ ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀 بیا تا دم بگیریم ما بمیریم برای شاه صاحب دم بسوزیم بر آن آقا که موهای سپیدش به روی نیزه شد پرچم، بسوزیم به یاد هاجری که رفت و آمد ولی جاری نشد زمزم، بسوزیم ز داغ غارت پیراهنی سرخ سیه جامه در این ماتم بسوزیم به یاد ساربانی بی مروت که برد انگشت باخاتم بسوزیم ♥️ به یاد غیرت مرد علمدار بیا تا مثل یک محرم بسوزیم خلاصه تا بخواهیم ماجرا هست بیا سوته دلان باهم بسوزیم ♥️ بیا سوته دلان با هم بسوزیم غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای وصل، بی بال و پرم کرد به مو گفتی صبوری کن صبوری صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد 😭 ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️امان ای دل امان ای دل اگه دلت کوفه و شام باشه،کربلا باشه… همین بسه.. روضه ی زینب.. آخه هروقت نگاه به سر بریده میکرد. ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️بسوز ای دل بسوز ای دل ⬅️بسوز ای دل بسوز ای دل آفتاب غرور ایلت را با نگاهت به جنگ شب بردی زخم های جمل دهان وا کرد تا که نام علی به لب بردی تا که حرف علی وسط آمد تازه شد داغ نهروانی ها دشنه در دست در کمین بودن فتنه ها کینه ها تبانی ها مکر صفین نقشه ای رو کرد تا دوباره سقیفه برد کند لشکر ظلم کوچه ای وا کرد تا علی را دوباره خرد کند 💠فهمیدی امشب میخوام چه روضه ای بخونم دیگه ♥️علی علی علی علی ♥️علی علی علی علی لشکر ظلم کوچه ای وا کرد تا علی را دوباره خرد کند کوفه از خشکی لبت دانست مست صهبای کوثری هستی نیزه از عمد زد به پهلویت چون که فهمید مادری هستی ♥️علی علی علی علی ♥️علی علی علی علی پیش چشمان باغبان پاییز تبرش را به جان تاک انداخت قد و بالای دیدنی ات را چشم شور عرب به خاک انداخت نمیدونی چه گلی داره میره.. نمیدونی جون حسین داره میره.. ناخودآگاه،،،؟دست خودش نیس… وداع کرده علی.. همینجوری داره پشت سر علی اکبر داره میره به سمت میدون... علی رفت.. یه وقت صدای علی اکبر بلندشده… ابتاعلیک من السلام اگه یه بار دیگه میخوای علی اکبرتُ ببینی عجله کن بابا.. حسین اومد. دید از دور یه عده نامرد، یه چیزیُ محاصره کردن. فقط این دستهارومیبینه بالا میره و پایین میاد. این نیزه ها و شمشیرهارو میبینه.. هر بار که دستها پایین میاد،حسین میگه آی دلم... 😭😭😭 صحرا پر علی اکبر شده.. چقد علی اصغر اینجاست. 😭😭 جوون خوش قد و بالای حسین‌ فَقَطَّعوا بالسّیوف اربا اربا 😭😭 فهمیدی دیگه ها.. اینی که همیشه روضه میخونمو گفتم.. بدنُ چید رو عبا.. یعنی بدن پاره پاره افتاده بوده.. آروم نباش… شب علی اکبرِ اهل حرم مات فقط حسین زبون گرفت فدات شه بابات امکان نداشت من بیام و جا نشی از پات جوون با ادب من علی اکبر پیغمبر کرببلا کو روی زیبات کو قد و بالات 😭😭😭😭 کو بال و پرت موذن من کو حنجرت چیجور بگیرم من در برت کجاش و بردارم?? 😭😭😭 چیجوری بگیرم من دربرت کاشکی بمیرم بالاسرت….. علی 😭😭😭 درخون تپیده مثل علی فرقت دریده جسم تو بریده بریده خدا تورو درهم خریده علی باور نمیکردم تو باشی پسرم دلت اومد ازم جداشی پسرم 😭😭 یه بوسه هم غنیمته وقت سفر با بوسه هم از هم میپاشی پسرم ♥️ چه جانگدازه… کشون کشون سجاد میاد تشییع جنازه یکی برش گردونه ورنه، جون میبازه آخه میریزه از عبا هی خون تازه 😭😭😭😭 وای چه دلخراش انگاری داره میاد باباش عباس گرفت زیرشونه هاش میکشه رو خاکا زانوهاش بمیرم دیگه توان نداره این زانوها 😭😭😭 قدکمونیه همه محاسنش خونیه چشماش سرخه و بارونیه جَوون داده و حیرونیه… بمیرم جلوبابا قتل جوون نامردیه 😭😭😭 حالاکه کشتیدش حالا دیگه بدنش و اربا اربا کردید 😭😭 جلوبابا قتل جوون نامردیه خندیدن به اشک اون نامردیه دونه دونه کندن گلبرگهای گل جلوی چشم باغبون نامردیه 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 .🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 باد آمد داد بالا پرده های خیمه را پس سنگ ها و بوته ها روی نوک انگشتها از جایشان برخاستندو آمدن از جان سراپاگوشه ای برگوش آنها ایستادندو نفهمیدند در خیمه چه رازی گرم گردش بود ناگفته چرا در چشم زینب بغض خواهش بود اما آنچه فاحش بود نور شمع خیمه بی گمان در حال کاهش بود چشم سنگ شد خسته زبس زل زد وبس که چشم زینب تا برادر خیره شد پل زد از این تصویر از نو سبز شد هر بوته و گل زد چه رازی بود سرگردان میان این دوتا عاشق دهان معشوقه لبهای هوا عاشق و ذره ذره خاک کربلا عاشق براین تصویر حتی شد خدا عاشق نمیشد تا بفهمی کیست عاشق کیست معشوقه دوتا عاشق که در جمعند بی معنی ست معشوقه فقط میدانم این راکه من بعد از ظهر عاشورا در این محموعه دیگر نیست عاشق نیست معشوقه دوتا عاشق پناه آورده درآغوش هم مست خدا مدهوش هم شب عاشورا توصیه های خویش زا گفتنی پس در گوش هم از راه ها و چاره ها شلاق و سنگ خاره ها یک کاروان آواره ها از درد گوش پاره ها از دانه ها از دام ها از کوفه ها از شام ها از خیزران و کام ها از گوشه ها پیغام ها از سنگ ها و بام ها حسییییین از داغ و دست برکمر از شمر وقتی تیغ بسته بر کمر حالا داره میگه ابی عبدالله این حرفهارو 😭😭 از داغ و دست برکمر از شمر وقتی تیغ بسته بر کمر از ظهر در گودال گل وقتی نشسته بر کمر در گوش هم گفتند از دست قلم گفتند از مشک و عدم گفتند حتی از حرم گفتند و در دلهایشان افتادشوری عشق یعنی درد دوری در غم هجر برادر تا چهل وادی صبوری هر نفس زنده به گوری عشق یعنی حنجری در آسمان نیزه هی قرآن بخواند چشم در چشمان زینب روی نی قرآن بخواند آی کوفه روی نی خون خداتان تا به کی قرآن بخواند پرده ها افتاد زینب دید در آینه ظهر روز فردا را کار علقمه دستان سقارا بدن های به خون رقصیده حتی اربا اربا را همه بی دست و بی پارا لگدکوبان گلهارا حسییییین سالار زینب سالار زینب سالار زینب حسییییین سالار زینب سالار زینب سالار زینب امشب و گفتم از شب عاشورا بخونم..شبی که ابی عبدالله بازینب یه درد دلهایی کردن.یه حرفایی زدن 😭😭 خواب دیدم در این شب غربت خواب دشتی عجیب و خون آلود خواب دیدم که پیکرم خواهر طعمه ی گرگ های وحشی بود اضطرابی به جانم افتاده که بیان کردنش میسر نیست یک جوان مرد باشرف زینب بین این ۳۰ هزار لشگر نیست ماجراهای عصر فردا را در نگاه تر تو میبینم راضی ام بر رضای معبودم تا سحر بوته خار میچینم هی می اوند پشت خیمه ها.گف میدیدم ابی عبدالله هی خم میشه.نگاه کردم..دیدم داره خارهارو جمع میکنه..بوته هارو جمع میکنه..فردا قراره رقیه ام از اینجابره. اونجایی که امام سجاد میگه همه فرار کنید..قراره نازدانه های من از اینجا رد بشن.قربون پاهای کوچولوت برم رقیه... حسییییییییین شب آخر وصیتی دارم زینب در نماز شبت دعایم کن عصر فردا به خنده ای خواهر راهی وادی منایم کن باغ سرسبزخاطراتت را غصه پاییز میکند زینب گوش کن شمر خنجر خود را آن طرف تیز میکند زینب عصر فردا از اهل بیت رسول زهر چشمی شدید میگیرند وقت تاراج خیمه های حرم چند کودک ز ترس میمیرند کوفیان شهره ی عرب هستند مردمانی که دست سنگینند رسمشان ست میوه را در باغ باهمان برگ و شاخه میچینند دور کن از زنان و دخترها هرچه خلخال در حرم داریم خواهرم داخل وسایل خود روسری اضافه هم داری عصر فردا بدون شک اینجا میوزد گرد باد خاکستر باصبوری به معجرت حتما گره محکمی بزن خواهر حسییییین باصبوری به معجرت حتما گره محکمی بزن زینب اینایی که من دیدم حیا ندارن..این نامردایی که من دیدم مردونگی سرشون نمیشه.. اصلا شرم ندارن.اصلا نامردی از وجودشون میباره..الان میبینم اون لحظه ای که به خیمه ها حمله میکنن.. رسید تا عصر روز عاشورا که زینب یه نگاه کرد در بیابان همه ناموس تو آواره شده روضه از این بالاتر میخوای؟؟؟ حسین. در بیابان همه ناموس تو آواره شده چادرو مقنعه ی خواهر تو پاره شده حسییییین حرفاشون و زدن شده روز عاشورا..شده اون وقایع هایی که ابی عبدالله گفته بود به زینب.که نمیتونم بگم..با این چند خط شعر هر چقدر خواستی گریه کن... تا اون ساعتی که زینب اومد توگودال..نیزه شکسته هارا کنار داد..سنگ ها و کلوخ هارو کنار داد.. 🔻🔻🔻🔻🔻