eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
429 دنبال‌کننده
295 عکس
495 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
کوتاه کن کلام ، بماند بقیه اش مُرده است احترام،بماند بقیه اش از تیرهای حرمله،یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام،بماند بقیه اش هرکس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام،بماند بقیه اش شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام، بماند بقیه اش گویا هنوز باور زینب نمیشود بر سینه امام، بماند بقیه اش 😭😭 پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام،بماند بقیه اش 💠💠 🔸نیزه شکسته هارو کنار داد 🔸شمشیرهارو کنار زد 🔸سنگا و کلوخارو کنار زد 🔹دید بدن سر نداره 🔹اگه حسینم سر نداره، یادگار مادرم که هست 🔹پیراهنی که مادرم با دستای خودش،دوخته 😭😭😭😭 🔅🔅🔅🔅🔅 پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام،بماند بقیه اش راحت شد از حسین،همین که خیالشان شد نوبت خیام،بماند بقیه اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یا فاطمه،سلام بماند بقیه اش خدا رحمت کنه محتشمو این کشته فتاده به هامون حسین توست از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون عَلَی الدّوام،بماند بقیه اش سر رفت،آه...بعد هم انگشت زد کاش از پیکر امام،بماند بقیه اش بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام،بماند بقیه اش 💠بسوی شام و کوفه ام 💠چه ظالمانه میبرن 💠نمیروم ولی مرا 💠چه وحشیانه میبرن دلواپسم برای سرت، روی نیزه ها از سنگ پشت بام،بماند بقیه اش ⚫️بی بی جان، خودت اشک بده دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام،بماند بقیه اش 👈یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد گفت یزید اینجور که معلومه،خیلی خوشحالی روز پیروزیه منه هرچی بخوام میدی،گفت بله یهو یه نگاه کرد به نازدانه حسین 😭😭😭😭😭😭😭 حالا قرار هست کجاها رود سرش؟ از کوفه تا به شام،بماند بقیه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام،بماند بقیه اش قصه،به سر رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام،بماند بقیه اش اومد تو گودال هرکی تو گودال اومد،باید خونی بشه هرکی توی گودال اومد،دیگه بوی خون میده میرسد از گوشه مقتل،صدای مادرش ای زنازاده بیا و دست بردار از سرش گیسوان مادر مارا پریشان میکنی بی حیا،با خنجرت بازی نکن با حنجرش تو نمیبینی مگر،غرق مناجات است او پای خود را برپار از روی لبان اطهرش دل مسوزان بی حیا،عمه تماشا میکند با نوک نیزه مزن،پهلو به پهلو پیکرش نیزه بازی با تن بی سر، زمن آغاز کن طعمه نیزه مگردانید جسم اصغرش؟! از ضریح سینه اش برخیز ای چکمه به پا پای خود مگذار روی بوسه پیغمبرش دیر اگر برخیزی از جای خودت یابن الدعی عمه نفرین کرده دست خود بَرَد بر معجرش 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰مهربانی تو خدا از تو جدا 🔰شدم منه عاصی 🔰زندانیِ گنه و جرم و خطا 🔰شدم منه عاصی 💠عبد سر افکنده منم 💠از گنه شرمنده منم 💠لیکن از لطف و کرمت 💠ای خدا آکنده منم ❇️گذشته از حد شد ❇️خطای من العفو ❇️ولی خجل هستم ❇️ خدای من العفو 🔸گشته از دیده ی دل 🔸 اشک خجالت روان 🔸خون کردم با گنهم 🔸 قلب امام زمان 🔹شکسته قلب و رو سیهم 🔹ببین که من گم کرده رهم 🔹رهی نشانم ده 🔻ده به راه خود مددم 🔻برای ترک فعل بدم 🔻خودت توانم ده ✔️مهربان کن تو نظر بر من و بر خرابی حالم ✔️آمدم توبه کنم، از گنه و بدیِ اعمالم 🔘آمدم تا در بزنم تا بگیرم از تو جواب 🔘میشوم پاک از گنهم با نگاه طفل رباب ♦️رو سیه و گمراه به دیدگان تر ♦️گرفته ام ذکر یا علیِ اصغر 🔅روی دستان حسین میشود حاجت روا 🔅پاره حنجر شده و میزند او دست و پا 🔅به سمت خیمه خونِ خدا 🔅می برد او را زیر عبا خمیده و مضطر ♻️چه صحنه هایی دیده شده ♻️به آسمان پاشیده شده خون علی اصغر 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
انقده گشت تو این بیابون غضب همه وجودشو گرفت همونجوری که خوده خانوم گفت: 👇👇 دشمن رسید و گفتم حتماً دلش برایم سوخت اما کوفیه نامرد آنقدر سیلی زد که من افتادم از پا آهسته رفتم،پیچید دور دست خود موی سرم را ....با گریه دارد میکند من را تماشا 🔅هی گفتم بهش میام میام 🔅موهامو نکش میام میام 🔸حرف بد میزد بابا بابا بابا 🔸با لگد میزد بابا بابا بابا 💠💠💠💠💠 آدم توی وطنش بی خانمان باشه،اما تو شهر غربت یه شب مقیم نباشه آدم خودش عمری توی وحشت باشه ولی یه لحظه خونوادش تو ترسو و بیم نباشه آدم روزی صد دفعه بمیره و زنده بشه ولی میون مردم، طفل یتیم نباشه اگه یتیم بود لااقل دختر بی گناه نباشه دختر بی گناه باشه،بی کس و بی پناه نباشه بی کس و بی پناه باشه،دیگه رخش سیاه نباشه حالا رخش سیاه باشه، حداقل یه دوست بگیره اگه باهاش دوست نمیشن،دیگه نگن دختره پیره پیر بگن و نگن که دوست،میخواد چیکار... داره میمیره 😭😭😭😭😭😭😭 ⚫️⚫️ مپرس از من از یه دختر بچه بپرس چرا جون میده تا باباشو کسی ازش نگیره مپرس از من از یه پدر و مادر بپرس چرا بچه گرسنه باشه،ولی عطش نگیره مپرس از من،از اون که سرش اومد بپرس چرا بدن شکسته باشه ولی آتش نگیره دختری آتش نگیره، اگه گرفت نشه فراموش ترسش ندن تا بدوه،بگه خدا سوختم بابام کوش یکی به دادش برسه، نرسه آتیش به سر و روش هرکی اونو دید نکنه، با لگدش آتیشو خاموش اگه لگد هم میزنه، مرد باشه و نزنه به پهلوش لگد به پهلوش بزنه، بگذره از گوشواره و گوش ♻️♻️♻️♻️ اینجا رسمه طفلی که باباشو از دست میده دست رو سرش کشیدن، اما نه با کشیدن اینجا رسمه دور و بر یتیمو شلوغ کنن فقط برا محبت نه که برا خندیدن اینجا رسمه یتیمو به بازار میبرنش نه که برا فروختن، چرا باید 3ساله ای،همش بپرسه،روزه یا شب؟ یه اتفاقی افتاده،خون میریره از گوشه لب وقت راه رفتن میگیرم،زیر بغل هاشو مرتب چرا برا قد کوتاهیش،حلالیت میخواست ز زینب از وقتی گیر زجر افتاد،همش میگه وای سُم مرکب روزی نشد نریزه اشک،شبی نشد نسوزه از تب 🔸بابا دلم خیلی برات تنگ شده 🔸انقده وعده امروز فردا بهم دادن 🔸هر موقع میپرسیدم،میگفتن بابات زود برمیگرده 🔸باباجون چشاتو دور دیدن 🔹انقده مسخرم کردن 🔹این دخترای شامی فکر میکردن من پاهام میلنگه 🔹نمیدونستن از بس خار رفته تو پاهام، نمیتونستم درست راه برم 💠آتیشم زدن بابا 💠جگرمو سوزوندن بابا 💠غرورمو شکوندم بابا 💠بازیم نمیدادن بابا 👈انقده گریه کرد تا به گوش یزید رسید 👈گفت چیکار میکنی؟ 🔹خوابو ازم گرفت 🔹گفتن بهونه بابارو گرفت سر باباشو آوردن خانم زینب از همونجا که طبقو دید، فهمید چه خبره 😭گفت این دختر اگه ببینه،میمیره 😭بابا آدم بزرگ،سر بریده ببینه میترسه اینکه 3سالشه وقتی فهمید سر باباشه... 😭😭😭😭😭😭 انقدر ضعف به پیکر دارم نتوانم سر تو بردارم هرجوری بود، لرزون لرزون سرو بغل گرفت لب خونیه، صورت خونیه،محاسن سوخته موهاش سوخته... بوی تنور میده بالاتر بگم غیرتیا ببخشید منو سر بوی شراب میده 😭😭😭 انقده زد خودشو انقده به لب و دندونش زده انقده به صورتش زده، گفت تا مثل بابا نشم دست بر نمیدارم همه صورتشو خونی کرد یوقت دیدن سر یه طرف رقیه یه طرف عزیز برادر، نازدانه حسینم شیرین زبون برادرم روضه خون قافله چرا جواب نمیدی؟؟ هرچی صدا زد، صدایی نشنید زین العابدین اومد، گفت عمه رقیه جون داده... یه روضه دیگه و ختم کلامم باشه بدنو آوردن با اون کیفیتی که اون زن غساله دست برداشت، گفت من این بدنو غسل نمیدم گفتن چرا؟ گفت غیر ناخوناش،همه بدنش سیاه بمن بگید چه مریضی داره این دختر تا نگید غسل نمیدم هرطوری بود، غسلش دادن مث بابام باید بی کفن باشم آوردن موقع دفن کردن، نزاشتن تو قبرستون دفنش کنن آخه تا خواستن وارد قبرستون بشن، یکی بلند صدا زد این قبرستون مال مسلموناست شما که دین ندارید شما خارجی هستید شما مسلمون نیستید با این کیفیت که اومدن دفنش کنن، شده موقع خاک ریختن خانم رباب هی عجله میکنه خاک بریزید... زینب جان زودتر خاک بریزید تا اون نامردا نیومدن دفنش کنید رباب، چرا انقده عجله داری؟ چرا انقده عجله میکنی برا دفن کردن؟؟ خانوومم زینبم این نامردارو من خوب میشناسم مگه کربلا یادم میره بدن اون یکی بچمو از تو خاک در آوردن، با نیزه در آوردن سر از بدنش جدا کردن سرُ به نیزه زدن این نامردا حیا ندارن میترسم سر رقیه رو هم از بدن جدا کنن... 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
قسمت این بود،بال و پر نزنی مرد بیمار خیمه ها باشی حکمت این بود روی نی نروی راویه رنج نینوا باشی چقدر گریه کردی آقاجان مژه هایت به زحمت افتادن 😭آب میدید گریه میکرد 😭طفل شیرخواره میدید گریه میکرد 😭جوون با قد و قامت رشید میدید گریه میکرد 😭دختر 3ساله میدید گریه میکرد یه روز گفتن آقا،بسه دیگه هر روز به هر بهونه ای گریه گریه گوسفند ذبح میکنن گریه میکنی 🔹فرمود: یعقوب پیغمبر اینهمه پسر داشت، یه دونه از پسراش به اسم یوسف گم شده با علم پیغمبری که میدونست پسرش زندس، انقده گریه کرد نور چشاش رفت 🔸انقده گریه کرد نابینا شد چیجور دلت میاد گریه نکنم؟ جلو چشای خودم،سر بابامو بریدن 😭😭 با همین چشای خودم، حلق دیده شده داداش اصغرمو دیدم 😭😭 بدن اربا اربای داداش اکبرو دیدم دست بریده عموم ابالفضلو دیدم 😭😭 روضه رو غیرتیش کنم ها؟؟ با همین چشای خودم دیدم دستای عمه جانم زینبو بستن 😭😭 خواهر کوچولوم رقیه... دستاش بسته به هر بهونه ای تازیونه ها بالا میومد 😭😭 💠💠💠💠💠 چقدر گریه کردی آقاجان مژه هایت به زحمت افتادن قمری قطعه قطعه را دیدی ناله هایت به لکنت افتادن سر بریدن پیش چشمانت دشتی از لاله و اَقاقی را پس گرفتید از یزید آخر عَلَم با شکوه ساقی را کربلا،خاطرات تلخی داشت ساربان را نمیبری از یاد تا قیام قیامت،آقاجان خیزران را نمیبری از یاد 😭😭😭😭 خون این باغ گردن پاییز یاس همرنگ ارغوان میشد چه خبر بود دور تشت طلا عمه ات داشت نصف جان میشد 🔹اهل بیتو وارد بزم شراب کردن 🔸زینب،ام کلثوم رباب 🔹ناموس پیغمبرو وارد بزم شراب کردن سر بریده داخل تشت طلا چوب خیزران... یوقتایی شراب،زهرمار میکرد خوده نانجیب یوقتایی شراب میریخت داخل تشت طلا یه گریز میخوام بزنم هرچقد تونستی برا این روضه،گریه کن اینجا چوب خیزران که بالا میومد، رو لب و دندون امام حسین... شراب میریخت رو سر امام حسین رباب از تو جمعیت (زبونه حاله)، خودشو انداخت رو سر بریده سرُ گرفت،شروع کرد به بوسیدن زینب اومد... آخه با تازیانه جداش کردن حسین... 😭😭😭😭 چه خبر بود دور تشت طلا عمه ات داشت نصف جان میشد این جمله رو خوده آقا،تو شام فرمود کاش مادر، تورا نمیزایید گله از دست زندگی داری دیدن آب،آتشت میزد دل خونی ز تشنگی داری اگه اجازه بدید اوج روضه من،این قسمتی باشه که همیشه از زبون خانوم زینب گفتم 👈امشب میخوام از زبون امام سجاد بگم ⚫️بزار برم به بالای تل خاک غم ⚫️دوباره ای پدر جان،برات بگیرم دم ⚫️از غمی که دیدم پیکرم چقد شد،خم 🔸مگه یادم میره اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میره دیدم شدی غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شب مقتل 🔹مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا به پا کرد 🔹مگه یادم میره با چکمه هاش،رو سینه جا کرد 🔹مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 💠مگه یادم میره مردم سر کوچه و بازار 👈اینی که آقارو کشته همینه 🔸مگه یادم میره مُردم سر کوچه و بازار 🔸مگه یادم میره نامحرما،میدادن آزار 🔸مگه یادم میره خون بود جلو،چش علمدار 🔅مارو وارد یه محله یهودی نشین کردن 🔅هرکی تونست سنگ زده 🔅هرکی تونست خاکروبه ریخته یه بی حیایی با سنگ،به پیشونی بابام حسین زده 🔸مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی 🔸مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی 🔸مگه یادم میره بزم شراب،خودت که بودی 💠اگه از یه کوچه ای رد میشی، با بابات با خواهرت، با مادرت یه اتفاق بدی براشون پیش بیاد، تا قیام قیامت سعی میکنی ازونجا عبور نکنی میگی همینجا مادرم زمین خورد 💠میدونی چیکار کردن با این آقا؟؟ 🔸اول کاری که کردن، آقا زین العابدین و اهل بیتو از گودیه قتلگاه عبور دادن خانم زینب میگه آقا زین العابدین خیره شده به یه نقطه ای 🔹الانه که جون از بدنش مفارقت کنه 🔸گفتم تو امام منی 🔸تو امام بر حقی 🔸چیکار داری میکنی با جون خودت؟؟ همچین غریبونه شروع کرد به گریه کردن گفت عمه جان، مگه این بدن، بدن امام نبوده؟؟ ببین چه به روز این بدن آوردن.... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰بانویی که ضربه خورده،از در و دیوار سخت 🔰دست بر دیوار میگیرد،ولی بسیار سخت ❌وقت چیدن که نباشد، شاخه ها خم میشود ❌بر زمین بگذاشت بارَش را،ولی این بار سخت 😭وایِ من حالا ببین با سینه ی زهرا چه کرد؟! میخ وقتی میرود بر سینه ی دیوار،سخت 😭😭😭😭😭😭 ؟! 😭😭میخ را با چه مکافاتی علی،بیرون کشید داغ اگر شد،در می آید از بدن مسمار،سخت 😭😭😭😭😭 ▪️خواب و خوراک،نداره دَرداش یکی دوتا نیست ▪️از بس وخیمه حالش،امیدی به شفا نیست 🔸هرکی میاد عیادتش،تو این خونه 🔸بیشتر دل بچه هاشو میسوزونه 👈اصلا اومدن دل بسوزونن 👈نگاه به هم میکردن میگفتن دیگه کار فاطمه تمومه 👈زینب مهیای عزا شد ♻️هرکی میاد عیادتش،تو این خونه ♻️بیشتر دل بچه هاشو میسوزونه ♻️همه میگن مادرتون نمیمونه 🔆مگه میشه یه مادر،بار سفر ببنده 🔆تابوتشو بسازن،خوشحال بشه بخنده 🟣فداش بشم حتی شبای آخرش 🟣با زخم دستی که میداد دردسرش 🟣تا صبح پیرن میدوخت برای پسرش .... 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ای گل جوانم،آتش زدی به جانم ای پرستوی من،رفتی ز آشیانم مانده کنج سینه،غم های بی حسابم بی تو در مدینه،سلام بی جوابم یار نیمه جانم،نگاهت به درد من باشد طبیب با دل شکسته بخوانم شب تاسحر،اَمَّن یُجیب ای صفای خانه،شبانه بار سفر را بسته ای یار قد خمیده،شهیده گمانم از من خسته ای بود و هستم،مرو ،،، تو ز دستم مرو وای از این غم جدایی،وای از این غم جدایی در کنار قبرت،ببین در اعتکافم کعبه هستی و من، گِرد تو در طوافم از غمت بر آید، ز سینه آه سردم بی تو من که دیگر،علی کوچه گردم کی رود ز یادم غم تو، ای مانده بین کوچه ها کس، خبر ندارد ز داغت بامن چِها کردی چِها کی رود ز یادم که سیلی،هست تو را گرفته بود کی رود ز یادم که زینب،دست تورا گرفته بود مگه یادم میره فاطمه،،، یاس نیلوفری 💠ازت تقاضا میکنم همونجور که بابات رسول الله یچیزی آروم در گوشت گفت،خوشحالت کرد 💠همینی که فرمودن، اول کسی هستی که به من میپیوندی 💠دخترم،تو هم یه چیزی بگو علیتو خوشحال کن یاس نیلوفری،کی مرا میبری وای از این غم جدایی وای از این غم جدایی ⛔️فلذا اول کاری که کرد بالا قبر فاطمه، دستاشو بهم زد،،، ⛔️ینی همه دار و ندارمو از دست دادم بعد تو به عالم، من دلخوشی ندارم بی تو با که گویم،غم های بی شمارم من که در مدینه،غریب و بی نشانم یار قد کمانم،بشنو تو التماسم ⬅️علی داره التماس میکنه در غمت خمیدم، امیدم رفیق خفته زیر گل 🔵قرارمون این نبود رفیق نیمه راه باشی،فاطمه قرارمون این نبود بری و منو تنها بزاری در غمت خمیدم، امیدم رفیق خفته زیر گل ای فرشته رویم چه گویم،چه کرده غمهایت به دل مرتضی و دوری،صبوری ندامو بریده ام یاد روی ماهت ستاره بریرد از دو دیده ام یاس نیلوفری، کی مرا میبری وای از این غم جدایی وای از این غم جدایی 🔵علی جان،نمیخوام اینایی که در حق من و تو ظلم کردن تو کفن و دفن و تشییع جنازه من حضور داشته باشن فلذا بدنو که غسل داده، کفن کرد ⬅️موقع تشییع جنازه، نیمه دل شب هفت نفر غریبانه زیر تابوتو گرفتن به سمت قبرستان، یه چند قدم که برداشتن دیدن از پشت جنازه یه صدای ناله ای میاد ما که به کسی نگفتیم،،،کی داره پشت جنازه ناله میزنه؟!! حسنم،ببین کیه داره گریه میکنه؟ امام حسن 8-7 ساله یه چند قدم اومد،دید خواهرش زینبه مادرمو کجا میبرید؟؟؟ من که هنوز 4-3 سال بیشتر ندارم رسم بر اینه، یکی داخل قبر، باید محرم باشه یکی از رو قبر،تحویل میده ⬅️سلمان،مقداد هیچکدوم محرم نبودن امیرالمومنین مونده بود چیکار کنه نه حسن،نه حسین نمیتونن این کارو انجام بدن مونده بود امیرالمومنین چیکار کنه نگاه به قبر داشت 💠یوقت دید دوتا دست،از داخل قبر بلند شده علی جان، امانت منو بهم پس بده 💠من الف دادم،تو دالم دادی آقاجان، امانتی که بهم دادی پهلوش شکسته نبوده امانتی که بهم دادی،بازوش ورم کرده نبود صورتش کبود،نبوده 💠خجالتت زدت هستم یا رسول الله 🔵اینجای روضه،دل خودبخود میره کربلا بنی اسد اومدن کمک کردن اما کربلا،کفن نبوده بوریا آوردن،،،، ⬅️ اینجا امیرالمومنین،جنازه رو تحویل رسول الله داده با یه عزت و احترامی،،، درسته غریبونه امام سجاد،وارد قبر شده بدن ابی عبدالله رو تحویل دادن داخل قبر،دیدن آقا زین العابدین شروع کرد به گریه کردن ⛔️چی شده یابن رسول الله؟؟ ⛔️چی شده یابن الحسین؟؟ ⛔️چی شده یابن طه؟؟ تو ماها رسمه، صورت میت رو به قبله میزارن 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹ای گل جوانم،آتش زدی به جانم 🔹ای پرستوی من، رفتی ز آشیانم 🔸مانده کُنج سینه،غمهای بی حسابم 🔸بی تو در مدینه،سلامِ بی جوابم ❇️در کنار قبرت، ببین در اعتکافم ❇️کعبه هستی و من،گرد تو در طوافم ⬅️ 🔰از غمت بر آید ز سینه آه سردم 🔰بی تو من که دیگر،علی کوچه گردم ☑️کی رود زِ یادم،غم تو، ای مانده بین کوچه ها؟؟! ☑️کس خبر ندارد ز داغت،با من چها کردی چها 💢کی رود ز یادم که دشمن، هست تورا گرفته بود 💢کی رود ز یادم که زینب دست تورا گرفته بود ⬅️ خودت رفتی خاطره هات بجا مونده 😭😭😭😭😭😭😭 ⬅️به هرجای خونه نگاه میکنم،یادت میفتم 😭😭😭😭😭😭 ♨️کی رود ز یادم که دشمن... اگه تو کوچه نبودم،روزها روضه های کوچه رو تو خواب از زبون حسن میشنوم 😭😭😭😭😭😭😭 کاش هر شبِشه.. از خواب پا میشه میگه نزنید مادرمو 😭😭😭😭😭😭 🔘کی رود ز یادم که دشمن، هست تورا گرفته بود 🔘کی رود ز یادم که زینب دست تورا گرفته بود 👌یاس نیلوفری،(علی خسته شد) کی مرا میبری سلمان میگه ده ها سال از واقعه کوچه گذشت، دیدم آقا امیرالمومنین خمیدس گفت سلمان نتونستم بعد شهادت فاطمه،کمر راست کنم 😭😭😭😭😭 من هنوز داغدارم... 😭😭😭😭😭 🔺بعد تو به عالم،من دلخوشی ندارم 🔺بی تو باکه گویم، غم های بیشمارم ♻️من که در مدینه غریب و بی نشانم ♻️یار قدکمانم بشنو تو التماسم ✳️در غمت خمیدم، اُمیدم رفیق خفته زیر گل ✳️ای فرشته رویم،چه گویم چه کرده غم هایت به دل ✔️مرتضی و دوری،صبوری ندارم و بُریده ام ✔️یاد روی ماهت،ستاره بریزد از دو دیده ام ▪️یاس نیلوفری،کی مرا میبری ▪️وای از این غم جدااااایی... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸زینت شانه های پیغمبر 🔸تا شنیدیم ساعت آخر 🔸دل چگونه بریدی از اکبر 🔹دل از عالم بریده ایم 🔹تن بی دست مانده سقا،دیده ایم 🔹در عوض ما کنار هر آبی 🔹عکس دستی کشیده ایم...حسین بین شرم نگاه عباسو آن دل نازک شما چه گذشت 🔺از حرم تا حرم، نفهمیدیم 🔺ماکه هرچه دویده ایم... حسین ♦️روضه های مدینه میخوانیم ♦️اول کربلا و میدانیم ♦️از دعاهای مادرت بوده ♦️که به اینجا رسیده ایم... حسین ✳️اگه مادرت برا ما دعا نمیکرد ما اینجا نبودیم خوده خانم دست تک تک مارو گرفته، بیایین پا روضه پسرم بشینید... حسینم غریبه ✅پیرن مشکیامونو خوده خانم به تنمون پوشونده بخدا اگه اجازه ندن برگی از رو درخت نمیفته ⬅️این وقت شب مثل آواره ها،نگاه به ساعت میندازیم کی روضه شروع میشه، بیاییم بشینیم پا سفره روضه امام حسین که خانم حضرت زهرا پهن کرده بگیم حسین و گریه کنیم ☑️کوفیان آبُ به روی حسین و بچه های حسین بستن نکنه من و تو آب دیدگانمونو به رو حسین ببندیم بگو حسین و گریه کن... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸من امام هدایتم،مَردُم 🔸من مسیر سعادتم،مَردُم 🔸من دلیلم به کل این خلقت 🔸من امامم به پاکی و عصمت 🔸دورم از زشتی و پلیدی ها 🔸دورم از هرچه رجس این دنیا 🔸حق به ما داده اینچنین،عزت 🔸رزق عالم، ز ما رسیده فقط 🔸کار و بار جهان،به شانه ی ماست 🔸در و دیوار آن،نشانه ی ماست 🔸نه خداییم و با خدا ماییم 🔸ذات آیات اِنّما ماییم 🔸منم از نسل حیدر و زهرا 🔸از تبار خدیجه کبری 🔸منم آن ابن زمزم و الصفا 🔸منم آن ابن مکة و منا 🔸گرچه ما اهل بیت زهراییم 🔸اما بسیار غریب و تنهاییم 🔸زیر این چرخ و گنبد مینا 🔸نیست از ما غریب تر، ابدا 🔸من غریب مدینه ام،باقر 🔸داغ سختی به سینه ام،حاضر 🔸گرچه از داغ زهر،تب دارم 🔸روضه دیگری به لب دارم 🔸گرچه از دل، غمم جدا نشود 🔰 🔸کربلا بودم و ستم دیدم 🔸من هزاران هزار،غم دیدم 🔸به زمین خوردن علم دیدم 🔸دست هایی که شد قلم،دیدم 🔸مشک خالی ز آب را دیدم 🔸گریه های رباب را دیدم 🔸بدن پاره پاره را دیدم 🔸گوش بی گوشواره را دیدم 🔸لحظه های غروب یادم هست 🔸نیزه و سنگ و چوب یادم هست 🔸لشکر نیزه دارها بودند 🔸ده نفرها، سوارها بودند 🔸جد مارا غریب کشتندش 🔸آه مردم،عجیب کشتندش 😭😭😭😭 🔰همچین که سر بغل گرفت،گفت بابا چه نامرتب سرتو بریدن 😭😭😭 🔸جد مارا غریب کشتندش 🔸آه مردم،عجیب کشتندش 🔸روضه های نگفته را دیدم 🔸سر بر نیزه رفته را دیدم 🔸دست بسته،من و رقیه و زجر 🔸عمه و التماس و گریه و زجر 🔸روزها گرم بود و قحطی اب 🔸نیمه شب سرد بود و مثل عذاب 💢مستی نیزه داران هم بود 💢کف و رقص و... 😭😭😭 🔸ما چهل شب کربلا دیدیم 🔸دم دروازه ها چها دیدیم 🔸از سر ناقه ها زمین خپردیم 🔸وسط دست و پا زمین خپردیم 🔸شام و بازار شام مارا کشت 🔸آه بزم حرام مارا کشت 😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
♦️انقد نزن آب،به سرخیه لب خود ♦️حیف است که پیچیده شود،اینهمه بویت 🔸با سر نیزه تنت را چه بهم ریخته اند 🔸ذره ذره بدنت را چه بهم ریخته اند 🔹سنگ ها روی لب خشک تو،جا خشک کردند 🔹این عقیق یمنت را چه بهم ریخته اند ⬅️وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی ⬅️سر فرصت، بدنت را چه بهم ریخته اند ☑️تا به حالا نشده بود جوابم ندهی ☑️وای بر من ،دهنت را چه بهم ریخته اند ♻️چشم من تار شده،به چه مداواش کنم؟! ♻️یوسفم، پیرهنت را چه بهم ریخته اند 🔸غیرتیا... 🔹همه روضه علی اکبر یه طرف اینجا که حسین غیرت الله... آتیش گرفت 😭ولدی علی... 😭یه بار دیگه به من بگو بابا دلم خوش باشه ببین همه دارن به من میخندن داغ جوون دیدم،،، همه دارن کف میزنن پاشو پسرم آبروداری کن پاشو پسرم همه دارن مسخرم میکنن هلهله میکنن 😭😭 اما نه... جوابی نشنید 🔻عمه ات آمده تا دست به معجر ببرد 🔻پدر بی کفنت را چه بهم ریخته اند 👈صدای علی اکبر بلند شد 👈ابتا،،، علیک منی السلام 💠سریع دوید دید از دور یه عده یه چیزی رو محاصره کردن دستا بالا میره پایین میاد هربار که شمشیرا پایین میاد، حسین میگه آخ دلم آخ جیگرم 💠انقده شمشیر زدن انقده نیزه زدن که حسین رسید بالا جنازه علی اکبر، همینقد بهت بگم روضه حسین اینجوری بوده ولدی ولدی ولدی علی 😭😭 نخ تسبیحو که پاره کنی، دونه های تسبیح پخش میشه تو این دشت کربلا،علی اکبر پخش شده 😭😭😭😭😭 💠💠💠💠 😭چون آیینه ای بشکستم 😭رفته پسرم از دستم علی... 😭از هر دو جهان بعد از او 😭یکبار دودیده بستم 😭بیا امیر لشکر من 😭بیا بیا دلاور من 😭ببر به خیمه این جوانم کاری نمیتونم بکنم هر قسمت از این بدنو میگیرم، یه قسمت دیگه میفته 😭بیا امیر لشکر من 😭بیا بیا دلاور من 😭ببر به خیمه این جوانم 😭بیاور ای دست خدایی 😭به همره خودت عبایی آه... 😭گو چرا دادی تو زخمت را نشانم 😭زخم پهلوی تو کرده ناتوانم 😭باید اینجا روضه مادر بخوانم 👈شب علی اکبر همیشه میگفتم امشبم میگم 👈اگه همیشه دعا میکردی آقا سیدالشهدا بیاد پا روضه بشینه، همیشه میگفتی امام حسین بیاد امشب بگو خداکنه نیاد آخه جلو چش بابا، روضه پسر خوندن خیلی سخته جون داد اون قضیه ای که گفتم،،، سرا رو که وارد بزم شراب کردن، دونه دونه سرا رو که معرفی کرد این سر،سر عباسه این سر، سر علی اصغره این سر،سر حسینه این سر،سر جوون امام حسین علی اکبره گفت دست نگهدار بمن بگو اول بابارو کشتی یا پسرو؟؟ گفت مگه فرقیم داره؟ هر دوتا سرشون جلو چشمته گفت نه اگه اول پسرو کشتید دیگه نیاز نبود بابارو بکشید 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸نام ارباب آمده که گذاشت بعد یکسال پا به دنیا 🔸اشک نام ارباب امده و نشناخت باز در چشم من اشک 🔹پس بنام حسین می ارزد،دو سه تا قطره اشک به دریا 🔹اشک به امید شفاعتت آقا،از شما ذکر روضه از ما اشک 🔸جمع گردیده آتش دوزخ، تا شد از جمع چشم منها اشک 🔸تا که از گونه خورد روی زمین،گشت در روضه ارباً اربا اشک 🔹پس بنام لبان خشک عمو بنویسید آب مشک بابا اشک ♻️امام صادق فرمود: میخوای شیعه رو بشناسی سه بار بگو حسین... اگه اشک از چشماش جاری شده اونموقع بفهم که شیعه هست یا نه 🔹پس بنام لبان خشک عمو بنویسید آب مشک بابا اشک 🔹ذاکر تو سه بار گفت حسین... آه دستم به دامنت یا اشک 🔰شب و دوباره بچه ها دوباره چیده اند مشتی از ستاره بچه ها برایم از ستاره ها،درست کرده اند باز گوشواره بچه ها 🔰تو نیستی پدر،ولی دلم خوش است عمه هست در کنار بچه ها برای گریه شب به شب کنار نیزه سر تو شد قرار بچه ها 🔰سواره ها که میرسند،به هیچ جا نمی رسد پدر، فرار بچه ها رباب گریه میکند نگاه میکنند چون به گاهواره بچه ها 🔰آخر می آید بابا برای دیدنم، با سر می آید از گریه هایم اشک زمین ها اسمان ها در می اید 🔰کنج خرابه دارد برای دیدن دختر پدر می آید میترسم از اینجا از شامیان هرچه بگویی بر می آید 🔰خلخال کم بود، حالا برای بردن معجر گفتی رقیه دارد صدایت از ته حنجر می آید 🔰روزم سیاه است در شام اولاد علی بودن گناه است من را بغل کن، حالا که پاهایم رفیق نیمه راه است 🔰در بین اینها دزدیدن گهواره و معجر مباح است مویم سپید است، جای کتک ها بر تنم اما،سیاه است 🔰در کوچه بازار ،دستای گرم عمه تنها سرپناه است اولاد زهرام، دستی که میگیرم به پهلویم،گواه است 🌐تا حرمله هست، هر شب بساط گریه و زاری به راه است ⬅️به هر بهونه ای، اذیتمون میکرد ⬅️به هر بهونه ای آزارمون میداد ✅باز غوغا میشود چشمای گوشه ی ویرانه دریا میشود سر میان یک طبق، چشم دختر زائر چشمان بابا میشود ✅دست سمت لب نبرد چونکه میدانست زخم بسته اش وا میشود بوی موی سوخته بین هر دو اتفاقاتی معما میشود ✅گفتی شب با خودش امشبم آیا برای وصل فردا میشود گفت بابا خسته ای آسمانی بین آغوشم پدر،جا میشود ✅سنگ ها درد سرت، چشم های خیره هم دردسر ما میشود من نمیبینم ولی،دست وقتی میکشم زخم تو پیدا میشود ✅تنهای تنها من ماندم و تاریکی و آغوش صحرا ترسیده بودم از ناقه افتادم تو هم بر نیزه بابا ✅دشمن رسیدو گفتم دلش، حتما برایم سوخت اما کوفیه نامرد آنقدر سیلی زده که من،افتادم از پا ✅آهسته رفتم پیچید دور دست خود،موی سرم را رأس عمو هم با گریه دارد میکند من را تماشا 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☑️ کانال ✅ مرکز انتشار نوحه های خوانده شده (،،،،) 🔵 با نوای 👌👌کانال روبه دوستانتون معرفی کنید 🔹🌺درنشرمراثی ومناقب اهلبیت علیهم السلام شریک باشید 🆔 http://eitaa.com/navayehajabbas