eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
420 دنبال‌کننده
289 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸از حرم تا قتلگه، سعی و صفای زینب است 🔸لشکر کوفه همه مات وفای زینب است 🔸از حرم تا قتلگه افتان و خیزان میرود 🔸تا ببوسد حنجری گیسو پریشان میرود 😭 💢اومد نزدیک گودال 🔰فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن 💢خدا رحمت کنه همه قدیمیارو 💢میخوام با اون نوا بخونم 🔰فرقه بالرِماح. ⬅️ یه عده با تیر میزدن 🔰فرقه بالحِجاره. ⬅️ اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدن 🔰فرقه بالخَشَب ⬅️پیرمردا با چوب میزدن 🔰فرقه بالعصا ⬅️یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭 🍁یه خط برا غیرتیا بخونم و یا علی 💢وضو گرفتن قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هرکی باید یه سهمی داشته باشه 💢حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم، انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 🔸 از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود ❇️داری راجع به ناموس خدا این حرفارو میزنی 💠کاش بفهمیم و جون بدیم برا این روضه 🔸از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود 🔸در پی یک دختری آتش به دامن میرود 💢دامنش آتیش گرفته 💢گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو خاموش کنه از دامنش 💢هرچی من تندتر میرفتم، این دختر تندتر میرفت 💢باد شعله آتیشو زیاد میکنه 💢هرجوری بود رسیدم بهش 💢آتیشو خاموش کردم ⬅️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریبه... آیا تو بساطت آب هم داری؟؟ ✅یخرده آب دادم بهش، گفت بهم بگو گودال قتلگاه از کدوم سمته؟؟ 🍁دختر مگه تشنت نیست؟؟ ✔️گفت این آبُ برا بابای غریبم.. 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹گفت از شب تا به صبح،از درد پهلو خواب به این چشام نمیاد دختر طلحه هروقت نفس میڪشم،از سینه ام خون میاد 😭 زینب میگه مادرم روزے چنبار پیراهنشو عوض میڪرد 😭 نمیدونم میگیرے حرف منو یا نه ⬅️اونایے هم ڪه روز عاشورا به اسباشون،نعل تازه زدن از بچه هاے همون حرومزاده هایے بودن ڪه سینه فاطمه رو مجروح ڪردن انقده با اسب رو سینه حسین تاختن هیییی... میدونست روز آخر فاطمه هست همه عالم از صدقه سر این بانو،بپا شده گفت روز آخرے یه ڪارایے بڪنم هرجور بود،به زحمت بلند شد شروع ڪرد به شونه زدن موهاے بچه ها امیرالمومنین وارد شد، گفت خدایا شڪرت خانومم حالش خوب شده لباسارو شسته،،، موهاے بچه هارو شونه زده همچین ڪه داره جارو میزنه، فاطمه جان بسه دیگه نمیخواد ڪار ڪنی این رَدِّ خونا چیه؟؟!! 😭😭😭😭😭😭 بعضے حرفا فقط مال امروزا شروع ڪرد به وصیت ڪردن حواست به حسنم باشه غرورش شڪسته [من دارم اینجورے میگما] قرار این بود ڪسے متوجه نشه اون چیزے ڪه حسن دیده،هیشڪے ندیده پسرم،پیر شده حسن دیده بے هوا تو گوش من زدن دارے وادارم میڪنے یه حرفایے بزنما نزن، اونڪه با تو ڪارے نداره ببین ڪه بار شیشه داره آقاے غریبم،،، حواست به حسینم باشه خیلے به تشنگے حساسه حتما وقتایے ڪه میخوابه،بالاسرش آب باشه اے تشنه لب حسین... 😭😭😭😭 تو همین جارو دیدی،وصیت ڪردی روز عاشورا با چشمات دیده بودے حسین جیگرم داره میسوزه 😭😭😭😭😭😭 حرفاشو زد، دید زینب داره میاد تا زینبو دید گفت: آقاجان حواست باشه سنّے نداره زینبم 3-4سال بیشتر نداره اشڪاشو پاک ڪرد نه اشک تورو باید ببینن نه اشک منو ⬅️همه جا مراعات زینبو ڪردن 🔶19رمضان نزدیک خونه ڪه رسیدن، گفت بچه ها زیر بغلامو رها ڪنید گفت بابا حال ندارے فرقت شڪاف خورده گفت اگه زینب منو با این حال ببینه میمیره 🔶28صفرم وقتے پاره هاے جگر امام حسنم تو طشت بوده، همچین ڪه زینب داشت میومد،،، باخبر شد گفت سریع جمش ڪنید هرچے مراعات زینبو ڪردن،ڪربلا تلافے ڪردن ▪️مگه یادم میره شرے ڪه شمر،اینجا به پاڪرد ▪️مگه یادم میره با چڪمه خاش،رو سینه جا ڪرد ▪️مگه یادم میره چند ضربه زد سرو جدا ڪرد حسین،،آه آه آه حسین،،آه آه آه 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بزم محبت بیار تا بشناسد تورا 🔸فاطمه با تک تک سینه زنان،آشناست 🔹هرکه خدایی شده،لطف حسین است و بس 🔹رونق هر مسجدی،لطف حسینیه هاست خانه قبرش بهشت،اهل دلی خوب گفت اینهمه بزم عزا،باعث دفع بلاست طب و مطب جای خود،دلخوش اینها نشو دور خودت هی نگرد،تربت آقا دواست ♨️حاجی شش گوشه شو،کعبه ما کربلاست کرببلا خواستی هیچ مشو ناامید زود به مشهد برو،کار به دست رضاست عرش، خلاصس در صحن شریف حسین ماکه کسی نیستیم،زائر قبرش خداست ♥ بوی محرم داره میادا خلعت نوکریش را به تنم کرد حسین مورد مرحمت پنج تنم کرد حسین ☑️همه نگاشون به نگاه حسینه ☑️هرکی حسین دوسش داره، بقیه اهل بیتم دوسش دارن دست من نیس اگر پیرهنم پاره شده پیرهن پاره آن، پیرهنم کرد حسین 😭پیرهنی نمونده براش.. 😭همرو به غارت بردن نعل بر سینه او خورد که ما سینه زدیم سینه اش خُرد شد و سینه زنم کرد حسین ☑️قربون عزادارات برم حسین... ☑️قربون سینه زنات برم حسین... ☑️قربون کفش جفت کنات برم حسین.. ☑️قربون خادمات برم حسین... ☑️قربون گریه کنات برم حسین... ☑️قربون همه اوناییکه سیاهی میزنن... ☑️قربون اوناییکه محفلو مهیا میکنن، بتونیم روضه بخونیم گریه کنیم... نعل بر سینه او خورد که ما سینه زدیم سینه اش خُرد شد و سینه زنم کرد حسین 💯 گفتم آنقد حسین جان که حسینیه شدم حمدُ للّه که بیت الحَزَنم کرد حسین ☑️قربون اونکه موقع جون دادن،وقتی نکیر و منکر میان میبینن سینش بوی حسین میده ☑️میگن اینو رهاش کنید، این نوکر حسینه ☑️همه اعضای بدنش بوی حسین میده ☑️قربون همه اوناییکه زندگیشون با حسین گره خورده ذکر پاره جگری،در حرمش میچسبد به به! کربلا بودمو وقف حسنم کرد حسین صورت خونی ما گفت شهیدیم همه زیر این خیمه،چه خونین بدنم کرد حسین باز هم دیر رسیدیم و سرش را بردند 😭😭 ☑️این جمله مال زینبه 🌿اومد تو گودال ... خطابی کرد مادرش را 🌿ببین دیر آمدی بردن سرش را 😭😭 ☑️با مادرش داره حرف میزنه ☑️مادر چیکار میکردم؟؟! ☑️از یه طرف نگران بچه ها بودم... ☑️خیمه هارو آتیش زدن ☑️بچه ها با پای برهنه رو خار... ☑️تا اومدم بچه هارو جمع کنم، کار از کار گذشته بود ♥ السلام علیک یا ذبیح بالقفا... باز هم دیر رسیدیم و سرش را بردند مبتلا مثل اویس قرنم کرد حسین 😔 ☑️به اسمت قسم لحظه شماری میکنم بیاد،بیام کربلا ای زینت دوش نبی،تو روح و جان زینبی تو آبروی عرشی و در زیر سُم مرکبی قلب مرا آتش نزن،اینقد دست و پا نزن ای بی حیا بر پیکر مجروح او،با پا نزن اینجاس طور مصطفی،چکمه به پاکردی چرا از بوسه گاه فاطمه،برخیز خصم بی حیا 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود 🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 ⚪️سلسله رو دستام ⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام ⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام ⚪️ 😭 ❇️کجا بودی عباس؟؟ ❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ ❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭 🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده 🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم 🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم 🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته 🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم 🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است 🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم 🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت 🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم 🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام 🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم 🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است 🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم 🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن 🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم 🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم 🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم ☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین ☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم 😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ 😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم 😭😭😭😭 ❣ ♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی ♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی 〽️خدا جیگرم داره میسوزه 〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه 🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند 🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند ♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم ♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم 💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند 💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند 😭😭😭 ☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن ☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه 🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن همه شروع کردن به کف زدن ... 😭😭😭 🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت 🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت ♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد ♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد 👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه 😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت دلم سوخت رفتم آب بیارم ♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟ گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم ♨️آب از دستش گرفت گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری 🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین یکیم تو گودال گفت حسین... اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه 😭😭😭 🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید 🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا 🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان 🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا 🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت 🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت 🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد 🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد 🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود 🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود ☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان ☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره آی حسیــــن... 💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد 💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد ❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت ❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت 😭😭😭 ✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن ✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن ◀️شمر با ارباب عالم تند شد ◀️خنجر او از خجالت کُند شد ⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین ⬅️مادر خود را صدا میزد حسین 🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا 🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا 🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا 🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا 💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم 💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم 😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد 😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد حسیـــــن... ✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد 😭😭😭😭😭 حسیـــــن... حسیـــــن... 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند 🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن 🔹همه اعضای پیکرت را بردند 🔸به کجا انگشترت را بردند 🔸سرت را بردند 🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ 🔸سر عباس مضطر و شرمنده 🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده 🟤حرمله میخنده 🟤سنان میخنده 🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
... 🔸دشمنت میزد مرا عمه به خود میگفت آه 🔸کاش این دختر شبیه مادرم زهرا نبود 💠ضرب و شتم کودکان، تفریح دشمن گشته بود ☑️حرف به اینجا رسید سهیل بن حریف میگه این دختر خوابش برد، از رو ناقه افتاد پایین زمین ☑️بعضی از مقاتل میگن انقده گریه کرد بابا بابا گفت عصبانی شد پرتش کرد پایین این دخترُ 🔳دختر افتاد رو زمین سیاهیه شب تو صحرا تنها 🔳ترس همه ی وجودشو گرفته بود، یهو یاد عمه جانش افتاد که فرمود دخترم هرجا ترسیدی بگو یا ✔️همچین که گفت یا زهرا یه خانومی اومد سرشو رو زانو گرفت موهایی که قریب به چهل روز نوازش نشده حالا یکی داره نوازشش میکنه 😭😭 🔘طولی نکشید دید یکی داره به پهلوش میزنه 😭😭😭 ✔️میگن صحنه های تلخ و وحشتناک به بچه ها نشون ندید ☑️اگه میخوایید گوسفند سر ببرید، نزارید بچه ببینه 🔲یهو از خواب پرید گفت من بابامو میخوام 😭😭😭😭 🔷ملا سبزواری میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده 🔹حتما تو خواب دیده دارن باباشو میزنن 🔹حتما دیده دارن باباشو سر میبرن 🔹حتما دیده بزم شراب... چوب خیزران 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸از حرم تا قتلگه، سعی و صفای زینب است 🔸لشکر کوفه همه مات وفای زینب است 🔸از حرم تا قتلگه افتان و خیزان میرود 🔸تا ببوسد حنجری گیسو پریشان میرود 😭 💢اومد نزدیک گودال 🔰فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن 💢خدا رحمت کنه همه قدیمیارو 💢میخوام با اون نوا بخونم 🔰فرقه بالرِماح. ⬅️ یه عده با تیر میزدن 🔰فرقه بالحِجاره. ⬅️ اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدن 🔰فرقه بالخَشَب ⬅️پیرمردا با چوب میزدن 🔰فرقه بالعصا ⬅️یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭 🍁یه خط برا غیرتیا بخونم و یا علی 💢وضو گرفتن قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هرکی باید یه سهمی داشته باشه 💢حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم، انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 🔸 از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود ❇️داری راجع به ناموس خدا این حرفارو میزنی 💠کاش بفهمیم و جون بدیم برا این روضه 🔸از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود 🔸در پی یک دختری آتش به دامن میرود 💢دامنش آتیش گرفته 💢گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو خاموش کنه از دامنش 💢هرچی من تندتر میرفتم، این دختر تندتر میرفت 💢باد شعله آتیشو زیاد میکنه 💢هرجوری بود رسیدم بهش 💢آتیشو خاموش کردم ⬅️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریبه... آیا تو بساطت آب هم داری؟؟ ✅یخرده آب دادم بهش، گفت بهم بگو گودال قتلگاه از کدوم سمته؟؟ 🍁دختر مگه تشنت نیست؟؟ ✔️گفت این آبُ برا بابای غریبم.. 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود 🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 ⚪️سلسله رو دستام ⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام ⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام ⚪️ 😭 ❇️کجا بودی عباس؟؟ ❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ ❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭 🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده 🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
👌قسم به صاحب آهی که در نهاد من است 👌غمش نشانه ی پاکیه نژاد من است 🔻مسیر روضه، مرا میبرد به سمت خدا 🔺، ماهیت دین و اعتقاد من است 🔸مرا به پیر مُغان هیچ احتیاجی نیست 🔸کسی که پیرغلامش شود، مُراد من است 🔹به این امید به یادش، همیشه هستم که 🔹چو وقت مرگ فرا میرسد، به یاد من است ⬅️مقام سلطنتم میدهند در محشر ⬅️ اگر حسین بگوید که خانه زاد من است 😭😭 چه حُرمتیست که شرِّ گناه را کم کرد ☑️ما جلد شماییم ☑️ما جلد روضه های شماییم ☑️ما اصل و نسبمون برمیگرده به شما ☑️به نوکرای شما ☑️به خادمای شما ☑️از بچگی زلفمونو گره زدیم به پرچمتون 🔵بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ 🔵حتماً دلش بین، زوّار اربابِ ♨️آی زائری که دیدی کربلارو ♨️تو اون شلوغیا ببین خدارو ✅هرکسی وایساد زیر قبه امشب ✅دعاکنه همه جامونده هارو ⚪️تو ازدحام جمعیت بخونیم ⚪️غریب گیر آوردن، آقای مارو 😭😭😭😭 🔆بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله 🔆گیسو پریشونه، میخونه با ناله 😭بچه من که سر به تن نداره 😭رو خاک رها شده کفن نداره 🔘میخوام ببوسمش ولی نمیشه 🔘یه جای سالم به بدن نداره 💠چادر خاکیمو به روش کشیدم 💠کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 ✔️ بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله ✔️گیسو پریشونه، میخونه با ناله 🔥بچه من که سر به تن نداره 🔥رو خاک رها شده کفن نداره ⚡️میخوام ببوسمش ولی نمیشه ⚡️یه جای سالم به بدن نداره … 🥀چادر خاکیمو به روش کشیدم 🥀کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭😭 🍃بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ 🍃زینب واسه مادر، هی روضه میخونه 🌱نبودی مادر ببینی چها کرد 🌱اونکه سر حسینتو جدا کرد 🍀نبودی مادر ببینی که لشکر 🍀چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد 🎋کاش توی قتلگاه بودی میدیدی 🎋اون گلوی پاره منو صدا کرد 😭😭 ✴️غم شده بر سرم آوار، برادر دیدی ✴️شده ام دست به دیوار برادر دیدی ✴️پابه پای لب تو، شمر مرا هم میزد ✴️خورده ام سیلی بسیار، برادر دیدی ✴️به نشان دادن انگشتر غارت شده ات ✴️ساربان میکند اصرار، برادر دیدی آه آه آه آه 💢دیدن منظره اش آه چقد سنگین است 💢همه گفتند به لبخند، که زینب این است 💢چادرش را که ندادند بگیرد به سرش 💢موقع رد شدن از جمع، سرش پایین است ❇️جلوی قافله، گهواره نشان میدادند ❇️همه اش زیر سر حرمله ی بی دین است ❇️یک نفر گفت که سنگش بزن، او خارجی است ❇️آن یکی گفت که نانش بده، او مسکین است 😭😭😭 ♻️یه روزی سایمو هیچکس رو زمین ندیده بود ♻️حالا با پای برهنه توی کوچه راه میرم ♻️این پایین خیلی شلوغه، همه گرم هلهله ان ♻️تو که اون بالا نشستی بهم بگو کجا میرن ✳️باورت میشه تموم تن من زخمی شده ✳️باورت میشه که مارو بی بهونه میزنن ◀️همه ی زنایی که شاگرد من بودن قدیم ◀️واسه ی دیدن اسیریه من اینجا اومدن ⚫️بوی سیب و بوی یاس خونمونو یادته؟ ⚫️حالا با بوی شراب و دود اینجا چه کنم؟ 🔷الشام، تو همین جمله خلاصه شد دردام 🔷روضه ی باز منه، نگاه از بام 🔶دم دروازه رسیدیم حسین 🔶ما که جز غم نچشیدیم حسین 🔳ما که خانواده ی عصمتیم 🔳حرفای بدی شنیدیم حسین 🌾ورودیه شهر شامات، حسین 🌾افتادیم توی مکافات، حسین 🍁دورمون غلام و رقاصه بود 🍁دم دروازه ی ساعات، حسین 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
⚫️جا داره بگه امانت من صورتش کبود نبوده ⚫️امانت من پهلوش شکسته نبوده 😭😭😭😭 ☑️چه تشابهی که جسم پاک حضرت پیمبر، نیمه ی شب دفن شد ☑️اونکه رفت سه ماه بعدش پیکر زار و کبود حضرت زهرای اطهر نیمه ی شب دفن شد ☑️بعد سی سال تحملِ غم هجران زهرا، پیکر مجروح حیدر نیمه ی شب دفن شد 👈سه تا از این ذوات مقدسه رو عرض کردم نیمه ی شب دفن کردند ⚫️ماجرای تیر با تابوت رو وقتی شنیدم گفتم ایکاش جسم مسموم حسن هم نیمه ی شب دفن میشد ⚫️کاش جسم بی سر سلطان دشت کربلا قبل از هجوم نعل مرکب دفن میشد 😭😭😭 🌾ده نفر به اسباشون، نعل تازه زدن انقده رو بدن امام حسین… 😭😭 ✅عرض کرد مادر،،، شما حالت خوب نیست چرا برا خودت دعا نمیکنی?? فرمود: اول همسایه ها… 💥کار همیشگیه خانم این بود اول برا همسایه ها دعا میکرد این همسایه هایی که مادرمون براشون دعا میکرد، کیا بودن?? چه کردن?? 🍁اون روزی که دست مولارو بستن، تو کوچه اون اتفافاتی که افتاده اُنظُر اِلی علی،،، همه تماشاچی بودن 🔵مادری که برا تماشاچیای مدینه دعا میکنه، مگه میشه برا من و شما دعا نکنه؟؟! 🔵اسم تماشاچی اومد، دلم یهو رفت کوفه و شام یه عده نامردای بی حیا، از بالا پشت بوم، یه عده تماشاچیای نامرد، هم سنگ میزدن هم ناسزا میگفتن 🔘هم خاکروبه میریختن 😭امان از تماشاچی های بزم حرام… 😭امان از تماشاچی های بزم شراب 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب 💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب 🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست 😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست 🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان 🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده 🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده ❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده 🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا 〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت 👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس ☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را ✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز ✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت 💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد ♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت 🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد 💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار ♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟! 💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم ❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت ✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته ☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده 🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم 🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر ☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر 🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است 🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد 🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه 🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ... ☑️شروع کرد به غسل دادن اسماﺀ تو آب بریز ☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه همسایه ها نباید بشنون 🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد ☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن ☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه بلند بلند گریه میکنه گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید 🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده 😭😭😭😭 🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم?? یهو به دلم افتاد ☑️زن غساله داره غسل میده گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟ 😭😭 نه… ☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن 😭😭😭 👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره نمک همه روضه ها، حسینِ 😭😭😭 ☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن ☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن ☑️غریبونه تشییعش کردن ☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه ☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن 🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 انقده رو بدن حسین… اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت یوسف من کجاست پیرهنت؟؟ تا خوده حشر بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت آیینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭 مث مادرش بی هوا زدنش 😭😭 👇👇👇
آآآآی… روزگارُم روزگارُم ای دل… 🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی 🍁نمیبینی تو جای سیلی داد بیداد… 🍁تو زهرا بینی شبانه 🍁نمیبینی تو جای تازیانه ☑️چرا حرف تازیانه رو زدم?? دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن ☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟ میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد ⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن 😭😭😭 آقامونم ارث از مادرش برد تو گودال دسته جمعی میزدنش 😭😭😭 ☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره یه روضه دسته جمعی بخونیم… 🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 💠که جان من به لب رسیده داداش.. 🔺به گیسوی سپید زینب 🔺نظر به قامت خمم کن 💠که جان من به لب رسیده ☑️آه.... حسین غیرتیا… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم .... ☑️من زینبم… از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید ☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد ☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر حالا این زینب داره میگه… آه… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم حســــــین رسم ما هم همینه امشب نباید کم گذاشت تو روضه 🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون 😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر یکی صورت، کف پای مادر گذاشت مادر… 😭😭😭 گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟ نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال عمه این بدن، بدن کیه؟؟ با کی داری حرف میزنی؟؟ چرا سر نداره؟؟ چرا بدن، پاره پاره س؟؟ حق داری نشناسی بدن بابای غریبت، حسینِ خودشو انداخت رو بدن بابا تازیانه زدن نتونستن جداش کنن سیلی زدن نتونستن جداش کنن با غلاف زدن نتونستن… گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم هر کاری کردن نشد یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم من میدونم باید چیکار بکنید همه حمله کردن سمت زینب عممو رها کنید 😭😭😭😭😭 روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو 😭😭😭😭 بریم یه سر تو کوچه?? بی هوا زدن تو گوش مادرمون گفت همچین که داشتم حرف میزدم دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده این کوچه رو تجسم کن نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت کوچه تنگ و باریکِ هی یه قدم جلو میومد،،، تا رسید به دیوار تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟ نور چشات کم میشه چشات سیاهی میره نزن… ببین که مادرم جوونه 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم 🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم 🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته 🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم 🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است 🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم 🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت 🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم 🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام 🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم 🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است 🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم 🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن 🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم 🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم 🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم ☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین ☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم 😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ 😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم 😭😭😭😭 ❣ ♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی ♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی 〽️خدا جیگرم داره میسوزه 〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه 🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند 🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند ♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم ♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم 💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند 💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند 😭😭😭 ☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن ☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه 🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن همه شروع کردن به کف زدن ... 😭😭😭 🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت 🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت ♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد ♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد 👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه 😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت دلم سوخت رفتم آب بیارم ♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟ گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم ♨️آب از دستش گرفت گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری 🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین یکیم تو گودال گفت حسین... اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه 😭😭😭 🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید 🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا 🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان 🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا 🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت 🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت 🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد 🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد 🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود 🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود ☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان ☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره آی حسیــــن... 💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد 💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد ❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت ❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت 😭😭😭 ✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن ✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن ◀️شمر با ارباب عالم تند شد ◀️خنجر او از خجالت کُند شد ⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین ⬅️مادر خود را صدا میزد حسین 🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا 🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا 🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا 🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا 💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم 💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم 😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد 😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد حسیـــــن... ✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد 😭😭😭😭😭 حسیـــــن... حسیـــــن... 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند 🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن 🔹همه اعضای پیکرت را بردند 🔸به کجا انگشترت را بردند 🔸سرت را بردند 🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ 🔸سر عباس مضطر و شرمنده 🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده 🟤حرمله میخنده 🟤سنان میخنده 🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻از حرم تا قتلگه، افتان و خیزان میرود 🔺تا ببوسد حنجری، گیسو پریشان میرود … اومد نزدیک گودال 🟤فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن خدا رحمت کنه همه قدیمیارو با اون نوا میخوام روضه بخونم 🟤فرقةٌ بالرِّماح یه عده با تیر میزدن 🟤فرقةٌ بالحجار اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدنض 🟤فرقةٌ بالخشب پیرمردا با چوب میزدن 🟤فرقةٌ بالعصا یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭 ✔️وضو گرفتن، قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هر کی باید یه سهمی داشته باشه ✔️حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 😭😭😭 🔰از حرم تا قتلگه، در بین دشمن میرود 🔰در پی یک دختری، آتش به دامن میرود دامنش آتیش گرفته گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو از دامنش خاموش کنم ✔️هر چی من تندتر میدُییدم، اونم تندتر میدُیید ✔️باد، شعله ی آتیشو زیاد میکنه هرجوری بود رسیدم بهش، آتیشو خاموش کردم ✔️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریب آیا تو بساطت آب هم داری?? یخرده آب دادم بهش، گفت گودال از کدوم سمته? ✔️دختر مگه تشنت نیست? گفت این آبُ برا بابای غریبم میخوام 😭😭 رسیدن… 🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابه… ♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه ♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه ♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم ♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر ☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر 😭😭 تازه یه روز بین در و دیوار با میخ... شلوغه… ◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغه ◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغه ◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغه ندیدم 🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم 🟤پیرهنی که داده بود مادر تو ندیدم 🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم 🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده 🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده 🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود 🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 ⚪️سلسله رو دستام ⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام ⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام ⚪️ 😭 ❇️کجا بودی عباس؟؟ ❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ ❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭 🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده 🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
لالالالا شه علیه بِلاره لالالالا لا ته برمه گلیه بِلاره 👈دیشب گفتم مادرا و خواهرا اگه میخوایید شیر خواره بیارن توخونه سیرابش کنن، یقیناً همینه ▪️الان اگه مادرش این صحنه رو ببینه دل تو دلش نیست ▪️لالالالا لا شه علیه بلاره ▪️لالا ته برمه گلیه بِلاره 🔸تی گلی بیته بس برمه هکردی 🔸مه دل او بَیه تو او نخردی 🔸آخ لالا لالا باخِس مه شیره خواره خدا هیچ مادری رو شرمنده بچش نکنه 🔺خله سخته وچه مار، شیر نداره شرمندومه با برمه نش مه چشه خدا کاشکی که برسنه‌ وارشه ✔️ ✅گفتم بچه را همچی خوشگل قنداق کرد بچه که قنداق میشه دست و پاش بسته هست نمیتونه تکون بخوره😭😭 ✅شب علی اصغر هرسال این حرفو میزنم ✳️بچه که قنداق میشه دست وپاش بستست نمیتونه تکون بخوره 😭😭 ✳️قشنگ صحنه راتجسم کن برا این روضه، حرمله ای که دلش ازسنگم سنگین تر بوده گریه کرد،،، 🔰گفت همچین که تیر سه شعبه رو رها کردم، تیر به حلقوم این طفل شیرخواره اصابت کرد 🔰گوش تاگوش علی اصغرُبریده یوقت دیدم حسین خنجر درآورده تودل خودم، فکر کردم میخواد باخنجر این یه مقدار پوستی که وصله به گردنه جداکنه 😭😭😭😭 🔰خوب که نگاه کردم، دیدم اول کاری که کرد بند قنداقُ پاره کرد ☑️همچی که بند قنداقُ پاره کردم دیدم این طفل شروع کرد به بال بال زدن مثل مرغی که سر از بدنش جدامیکنند، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه 😭😭😭 ♥️ ☑️بچه رو گرفت هی چندقدم میومد سمت خیمه برمیگشت یه چندقدم میرفت سمت خیمه دوباره برمیگشت 😭😭😭 ☑️گفت خوب نگاه کردم دیدم رباب دم خیمه منتظره 😭😭😭 به امیدی که حسین بره بچشو سیراب کنه برگرده ✔️ اومدپشت خیمه ،،،،توکربلا اینجوری بوده،،،، ابی عبدالله پدربوده پدر طفل شش ماهه رو آورده بعد مادر فهمیده 😭😭😭 ☑️که طفل شیرخواره و شش ماهش شهید شده از دنیا رفته برعکس بوده اول مادر فهمیده بعد بابا فهمیده 😭😭😭 💥خوب شد… خوب شد محسنِ من کشته شد آنجا، وَرنه (هفت شبه داریم روضه میخونیم هرشب به یه بهونه ای رفتیم مدینه) 🔥خوب شد محسن من کشته شدآنجا ورنه( ۲) 🔥خوب شد محسن من کشته شد ،آنجا ورنه 🔥من به این سینه چِسان شیر به او میدادم ⬅️ ✔️ … پیر همه بود اگر چه یک کودک بود صبرش به غریبی پدر اندک بود میکرد به نی اشاره میگفت، رباب ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود 😭😭😭 ( کاش وقت داشتیم میتونستیم بعضی حرفارو بزنیم) ♨️ همین نیزه ای که سر ابالفضل گذاشتن، باهمون وسعت سر این طفل شیر خواره رو، رو اون نیزه ها گذاشتند 😭😭😭 ☑️ آی بین راه نیزه دارا مست میکردن، نیزه ها رو بهم میزدن یه وقتایی سرکوچولوی علی اصغر از رو نیزه می افتاد زیر دست وپا 😭😭😭 رباب میگفت مادر برات بمیره 😭😭😭 هرجا نشستی بلند و یک صدا بگو یا 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
❇️دلی که غم خویشتن را نداشت ❇️هوای کسی جز حسن را نداشت 💠حسن عشق ما نه که عشق خداست 💠کسی که بفهمد حسن را، کجاست؟! 🔅حسن، صبر در صورت آدم است 🔅حسن، حیدر و فاطمه باهم است 💥حسن موقع جنگ، کرّار بود 💥حسن بهر مولا، علمدار بود ♨️جمل، سر به سر را به آتش کشید ♨️زن فتنه گر را به آتش کشید ♻️برای همه، خیرها داشت او ♻️هوای سگ کوچه را داشت او 🔰حسینی بمان و حسینی بمیر 🔰ولی از حسن روزی ات را بگیر ✳️چِها دید تا اهل ایمان شدیم ✳️حسن سوخت تا ما مسلمان شدیم 💢چو رفتیم در وادیه مجتبی 💢دل ما شد آبادیه مجتبی 〽️نگو که بقیعش چه خلوت شده 〽️ببین روضه هایش قیامت شده 🔆تو ای زائر اربعین، کربلا 🔆تشکر کن از، حضرت مجتبی ⬅️روی بام هستی، عَلَم ساخته ⬅️برای همه او حرم ساخته 🟠ولی حیف با غصه درگیر شد 🟠حسن از همان کودکی، شد 😭😭😭😭 🟤چه ها رقم زده ای ای خدا برای حسن 🟤که کوچه می شود امروز کربلای حسن 🟢«خدا به خیر کند» گفته و ولی این بار 🟢قرار نیست اجابت شود دعای حسن ⚪️به مادرش برسد یا خبر به خانه دهد؟ ⚪️چه سخت می گذرد روز ابتلای حسن 🟠آهای اهل مدینه به دادشان برسید 🟠نمی رسد به کسی پس چرا صدای حسن ♦️فراریه اُحد آیا شهامتش را داشت ♦️میان کوچه علی بود اگر به جای حسن؟ ❇️همینکه دست چپ نانجیب بالا رفت ❇️بلند شد وسط کوچه وای وای حسن 😭😭😭 ⬅️از آن طرف چه جگر سوز ، قاه قاه عدو ⬅️از این طرف چه نفس‌گیر ، های های حسن 😭😭😭 🟩کشیده از طرفی زیر گوش مادر خورد 🟩پرید از طرفی برق چشم های حسن 🟫چه قدر شدّت و حدّت مگر به یک سیلی ست؟ 🟫که گوشواره می‌افتد به زیر پای حسن 🟦زمین که خورد فقط غصه ی حسن را داشت: 🟦به سن و سال کمش رحم کن خدای حسن 😭😭😭😭😭 ☑️یه کوچه، همه زندگیه منو زیر و رو کرد ☑️که ماهارو با نامرد شهر، روبرو کرد ☑️با یادش باید باز مرگُ آرزو کرد … 🔘یه نامرد به ما توی این کوچه بد کرد 🔘رسید، راه روی ما سد کرد 🔘گل یاسمونو لگد کرد … 😭😭 ✔️خودم دیده بودم که با ما در افتاد ✔️دو دستش بالا رفت، یهو مادر افتاد ✔️جلو چشم من مادرم با سر افتاد ◀️تنگ غروبه… تنگ غروبه ◀️از کوچه تا خونه حسن،سینه میکوبه ✳️ای قد خمیده ای قد خمیده ✳️تو زیر دست و پا منم رنگم پریده ✅آتیش به قلبم میزنه، تا از فدک دم میزنه ✅ببین چجوری بی حیا، سیلی محکم میزنه 🔆چقد سخت گذشتست به او در کوچه 🔆چه مراعات نظیریست حسن ،در، کوچه 🔰باز هم خاطره ی گریه و مادر، کوچه 🔰قاتل جان حسن میشود آخر، کوچه ♻️چشم نامرد، به ناموس علی تا افتاد ♻️وای بر من، زد و بر صورت گل جا افتاد 💠ناگهان روی زمین، حضرت زهرا افتاد 💠خواست تا پا بشود، باز هم اما افتاد هر وقت میخواست پاشه، نانجیب پا رو چادر خانم میزاشت 😭😭😭😭😭 از درد به خودش میپیچید. با اون وضعیتی که امام حسن؛ آروم آروم خاک چادر مادرُ پاک کرد پاشو مادر تا خونه راهی نمونده اما خانوم، حضرت زهراست… خانومه بزرگواره،،، ولایت مداره درس امام شناسی رو باید از خانوم یاد بگیریم بین راه نمیگفت پسرم، صورتم درد میکنه اما میگفت پسرم حواست باشه به بابات چیزی نگی نگفت گوشوارم نگفت گوشم درد میکنه پسرم، غم و غصه های بابات علی برا خودش بسه… اصلا شنیدم مردم شهر حتی سلامشم نمیکنن نه… جواب سلامشم نمیدن اگه بابات بفهمه، دق میکنه حالا بخونم و یاعلی مدد… ای داد بیداد ای داد بیداد گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد ان شاالله هیچوقت زمین خوردن مادرتو نبینی گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد غیرت نداره غیرت نداره عمداً میاد پاشوروی چادر میزاره یه روز شکست پهلوی تو امروز شکست ابروی تو چش بابامو دور دیده که دست بلند کرد روی تو هی به خودش میگفت چش بابام علی رو دور دیدن… اگه بابام علی بود یه روز یه دختر سه ساله ای هم اومد، زیر نیزه ای که سر ابالفضل روی اون نیزه بود، عمو چشاتو دور دیدن 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 آئینه دار زینب و زهرا… رقیه کوچکترین انسیه الحورا… رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر میگفت اول، یارقیه خورشید در منظومه ی عشق حسینی صدسال نوری راه دارد تا رقیه جاداشت روی شانه ی کعبه ابوالفضل جاداشت روی شانه ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر میخواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد، اما محال است روی سر موری گذارد پا، رقیه پا بر مغیلان می نهد، اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادن زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که میخواندم شبی باخویش گفتم پیدا نمیشد کاش در صحرا رقیه 😭😭 چرا؟؟ وقتی که پیداشد خمیده راه میرفت 😭 شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه ی بابا، رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سَر، آمد دیدنش اما رقیه حیرت زده پرسید عمه این سر کیست یا للعجب نشناخت بابا را رقیه ☑️اینجا بزرگها گفتن‌، دوتاحالت داشت که نشناخت بابارو.. 😭یا ترکیب صورت بابا به هم ریخت..یا چشمهای رقیه سویی نداره. 😭 یاللعجب نشناخت بابا را رقیه خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت این بار اما جان داد با بوسیدن لبها، رقیه ☑️روضه ی امام حسین، آداب داره. ✔️روایت امام باقر ؛که اگه رفتی تو مجلس ختم کسی.خودت و بزن به حالت اون عزادار.. یعنی حق نداری اگه رفتی تومجلس ختم.بخندی.. ☑️یعنی حق نداری یه کاری کنی نمک رو زخم صاحب عزا بپاشی. ◀️ناخواسته هم وسط روضه نکنه لبخند بزنید.. میدونم خواسته نیست.همتون نوکرید. ✔️نظر کرده ی امام حسینید که الان اینجایید. ⬅️اما یه وقت ناخواسته یه کاری نکنیم دل امام زمان به درد بیاد. چون داره نگامون میکنه. مادرش فاطمه داره نگاه میکنه.. 😭شام غریبان عزیز دردونه ی امام حسینِ... که بادستای کوچیکش گره های بزرگی رو باز کرده. خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم این طور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه بابا اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه از من روضه خوندن.از تو داد زدن 😭 من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شراب خواران کَت بسته به زور تازیانه ☑️یوقتایی به خودم میگم.چرا اینجوری...چرا بعضی از حرف هارو به زبون میاری.؟ ☑️حرفایی که باید جون بدیم پاش. 🟤یاد اون روضه خونی که محضر امام صادق گف مراعات آقارو و بکنم‌. تو کنایه و لفافه روضه میخوند... ◀️آقافرمود: نمیخواد ادامه بدی. گف عمل بدی ازم سر زده؟ دارم روضه میخونم. ⬅️گفت روضه بخون. همونجورکه تو محلات،برا دوستای خودت ،رفقای خودت،روضه میخونی. یه چند خط روضه خوند‌.یه صدای شیونی از پشت پرده بالا اومد‌. ✔️قبلش گفت آقا دارم مراعات شما رومیکنم. گفت مگه اون وحشی ها و نامردها تو گودال مراعات جدم حسینو کردن.. 😭😭😭😭 ☑️شروع کرد روضه خوندن. یه صدای شیونی از پشت پرده بلندشد. گفتن کیه... گفت عمه جانم سکینه ست همه ی اینایی که ما داریم میشنویم و باچشمای خودش دیده.. ♥️ 😭😭😭 برخورده به من چرا نبوده برخورد کسی مودّبانه من دختر شاه عالمینم دادن ولی به من اعانه در راه شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هربار طناب راکشیدن خوردیم زمین دانه دانه یه طرف طناب.. ☑️بعضی ها میگن به دستای امام سجاد ☑️بعضی ها میگن به گردن امام بستن. 🟤یه طرف طنابم به دستای زینب.. مابین یکی یه حلقه دور گردن بچه ها ◀️اگه یه قدم تندتر میرفت یا یه قدم زینب آروم تر میرفت، این طناب بچه ها رو.... 😭😭😭 هربار طناب را کشیدن خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر، تازیانه من میخونم و رد میشم افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود…. نه آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من، لب تو زخمی والله که نیست عادلانه ✔️دیشب گفتم اینقد با مشت به لب و دندون خودش زده.. بابا دیگر زسفر بدم می آید کی میبری ام پدر، به خانه 👇👇👇👇👇
🍀🍀 باغصه های آل عبا گریه میکنی در اوج روزهای عزا گریه میکنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه میکنی ای صاحب عزا ، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه میکنی ♥️ گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه در مشهد امام رضا گریه میکنی قربون گریه کردنت صاحب الزمان 😭😭😭 برکُشته ی فتاده به هامون کربلا بر داغ سَیدالشُهدا گریه میکنی این روزها به حال دل زینبِ اسیر در ماجرای شام بلا گریه میکنی بر رأس‌های رفته به بالای نیزه‌ها با خیزران و طشت طلا گریه می‌کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه‌های آل عبا گریه می‌کنی ♥️صلی الله علیک یامظلوم ♥️صلی الله علیک یا عطشان دارد این ضرب المثل را کل دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من درست فرمودن… شماخبره ی روضه اید 😭 گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند ☑️تجسم کن ، این سر ، از کربلا تا به کوفه و شام چه بلایی سرش اومده... ☑️از تنور خولی برات بگم ؛ از بزم اون نانجیب برات بگم ☑️از چوب خیزران ؛ از آفتاب سوزان کربلا و کوفه و شام ؛ ☑️از زیر دست و پا افتادن این سر ؛ چیزی ازش نمونده.. ☑️حالا این دختر سه ساله میگه دستام توان نداره این سَرُ بردارم.. گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است چهره ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده ، به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌ راه‌رفتن‌ها ، به زهرا می زند آه بکش… ☑️ روضه ی این چنینی میشنوی ، بی تفاوتی ، برات اتفاق میفته..نگی نگفتی ها.. حسرت یک استراحت در دل من مانده است حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم، شمر با پا می زند 😭😭😭 خواب بودم، یه خورده بعد بیدارشدم ، یکی داشت نعره میزد ، بیدارشدم. روسرم دست میکشیدی پا بشم بعدِ تو هی با لگد بیدارم میکنند چند خط و بخونم.. بابا... ☑️نعره می زدن، داد می کشیدن هلهله میکردن، ☑️اما من که گوشهام نمی شنید.. با لگد بیدارم میکردن.اینقده زدن توگوشم. 😭😭😭 می روم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند بانیه سرگرمی هر روزه‌ی زجرم ،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا ، یا می زند آی... بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا 😭😭😭 این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی در رفته‌ی خود را ، خودش جا می زند من آروم میخونم.اما اگه گرفتی ؛ داد بزن برای این یک بیت 😭😭 شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند ♥️ ♥️ هدیه دارد می برد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشواره م را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معمّا می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غسّاله وقت غسل من ، جا می زند گف من دست به این بدن نمیزنم، این مریضه.همه ی بدنش کبوده، سیاهه ☑️فرمود: دهنتُ خاک بگیر، این دختر و از بس زدنش دل من برا تو تنگه باباجون راستی خونمون قشنگه باباجون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه باباجون پیش من بمون شب آخریه آستین پاره برام روسریه موهای منو که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه چرا سرت بوی نون میده بابا؟؟ 😭😭 همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله ی یهودیه?? از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قرآن منی کی به لبهای تو خیزرون زده ☑️تو اون ازدحام میدیدم چوب خیزران بالا میاد بابا. ✔️اما قدم از همه کوچیکتر بود.تو جمعیت نمیدیدم کجا فرود میاد. ⬅️حالا فهمیدم هروقت چوب خیزران فرود می اومد. ⬅️عمه گریبان چاک میزد.میزد تو صورتش.داد میکشید.حالا فهمیدم. ◀️چوب خیزران چه بلایی سر لبهات آورده. ☑️همه غم و غصه های خودش یادش رفت. شروع کرد با مشت به لب و دندون خودش زدن. حالا که یه جای سالم از صورت بابام نمونده، منم نباید هیچ جای صورتم سالم باشه.. ☑️اینقده با مشت به صورتش زده اَبَ… 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
چیزی از فاطمه نمونده بوده 😭😭😭😭 ♥️واااااااااای مادرم مادرم مادرم مادرم ⬅️فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم امروز خودش پا شد، همه ی کارارو انجام داد خودش شروع کرد به آب و جارو کردن خونه موهای بچه ها رو دونه دونه شونه کرده اما شونه زدن گیسوان حسین فرق داره 😭😭😭😭 من بی وضو موی تو را… 😭😭😭 💠فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم 💠ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی یکی دوتا از وصیتای خانومو بگم ها؟؟… ♥️… ✅شبونه غسل و کفنم کن ✅عبای کُهنتو تنم کن ✅بدجوریه مادریه بچم ✅فکری به حال حسنم کن 😭😭😭 یه چیزایی پسرم میدونه بقیه نمیدونن دونه دونه بگم… ♥️ ⬅️جونم رسیده دیگه بر لب ⬅️یه خواهشی میکنم امشب ⬅️با داداشت حسن، مرتب ⬅️حواستون باشه به زینب 😭😭 تا روزیکه یه نگاه کرد گفت سالار زینب… 🔘تنها، شدم میان جمع نامحرم 🔘نظر نما به قامتم یک دم 🔘که جان من به لب رسیده 😭😭 اصلا درستشم همینه هی میری مدینه هی میری کربلا 🔶ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی ☑️خانومم، پشت و پناه علی، همه سپاه علی دار و ندار علی،،، فاطمه جانم 🔵زینب از عجل وفاتی گفتنت تب کرده است بچه ها رو جمع کرد گفت برید وضو بگیرید، مادر میخواد براتون دعا کنه با چه امیدی اومدن نشستن کنار بستر مادر دستای کوچولوشونو بالا آوردن یهو یه جمله ای گفت مادر، دلشون ریخت اللهم عجّل وفاتی سریعاً خدا دیگه مرگ منو برسون 🟩 زینب از عجل وفاتی گفتنت، تب کرده است 🟩این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی?? زینب داره میمیره حسین داره میمیره حسن داره جون میده ☑️میگن بعد اینکه مصیبتی به کسی وارد شده، اونیکه داره گریه میکنه ناله میزنه رهاش کنید ☑️حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه بغض میگیرتش شاید دق کنه ☑️دیدید یه بزرگتر خونواده،،، فرزند ارشد خودشو کنترل میکنه که کوچیکترا عنان از دست ندن امام حسن مگه تو چی دیدی????? 😭😭😭😭😭 ✔️گفت قول دادم،،، به مادرم قول دادم چیزی نگم یکیشو بگم ها؟؟… 🟠ای کاش، خاک زبون وا میکرد 🟠کوچه، رازشو افشا میکرد 🟠حس بدی که داره این راه، چیه? 🟠هول و هراس این گذرگاه چیه?? 🟠گرفتگیه صورت ماه چیه?? 🟠قصه این کوچه ی غمبارو کی میدونه?? 🟠علت این خون رو دیوارو کی میدونه?? 😭😭😭😭 🟣هر چی مادر عقب تر میرفت 🟣نامرد، به سمت مادر میرفت 🟣حیا نکرد و بی هوا زد چرا?? 🟣لجش در اومد و با پا زد چرا?? 🟣سیلی به ناموس خدا زد چرا?? 🔵شکستن غرور بانو رو حسن دیده 🔵کبودیه گوشه ی ابرو رو حسن دیده 🟢تنگ غروبه تنگ غروبه 🟢از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه 🟢ای قد خمیده ای قد خمیده 🟢تو زیر دست و پا منم رنگم پریده 🟢آتیش به قلبم میزنه تا از فدک دم میزنه 🟢ببین چجوری بی حیا سیلی محکم میزنه 😭😭😭 🟢این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی?? 🟤هرچه میخواهی بگو ، اما حلالم کن نگو 🟤من خجالت میکشم اینگونه صحبت میکنی تو باید حلالم کنی ۹سال تو خونه ی من، با همه ی سختیا کنار اومدی حالا لحظه ی آخر داری آتیش به قلبم میزنی میگی حلالم کن… 😭😭 🔆خانه داری میکنی، دستاس خونی میشود 🔆با چه اوضاعی به ما لطف و محبت میکنی 🔆نان بپز، باشد ولی دیگر چرا پای تنور 🔆از سَری خاکستری، ذکر مصیبت میکنی ☑️زن خولی میگه بین چنتا زن، یه خانوم قامت خمیده ای سر بریده ای رو بغل گرفته ❤️‍🔥یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه ❇️فکر دوری از حسینت را نکن، میبینیَش ❇️قتلگاهش را تو قبل از ما زیارت میکنی ❇️خوشی ز عمر ندیده، صنوبری که خمیده ❇️قرار بعدیه ما، قتلگاه دم غروب کنار رأس بریده 💔… حسن خودشو انداخت رو سینه ی مادر کلمینی کلمینی مادر.. 😭😭😭 ارباب من و شما، صورت کف پای مادر گذاشت اینجا کف پای مادر به صورت ارباب خورده اما تو گودال… 🔷پا پس نمیکشه… همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه 🔷زینب رسید و گفت… مادر بیا ببین دیگه نفس نمیکشه 🔷تاختن… اونا که مُلک ری باختن بدجوری با همدیگه ساختن ♻️زیر و رو شدی پشت و رو شدی ♻️چجوری با مادرت روبرو شدی ♻️بی هوا زدن با عصا زدن ♻️جلو خواهر تو با کف پا زدن 😭السلام علی المرمل بالدما 😭السلام علی المقطع الاعضا 😭السلام علی من نحره منحور 😭السلام علی من صدره مکثور استخونای سینشو شکستن 😭😭😭😭😭😭 ♥️… ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas ⬅️
👌قسم به صاحب آهی که در نهاد من است 👌غمش نشانه ی پاکیه نژاد من است 🔻مسیر روضه، مرا میبرد به سمت خدا 🔺، ماهیت دین و اعتقاد من است 🔸مرا به پیر مُغان هیچ احتیاجی نیست 🔸کسی که پیرغلامش شود، مُراد من است 🔹به این امید به یادش، همیشه هستم که 🔹چو وقت مرگ فرا میرسد، به یاد من است ⬅️مقام سلطنتم میدهند در محشر ⬅️ اگر حسین بگوید که خانه زاد من است 😭😭 چه حُرمتیست که شرِّ گناه را کم کرد ☑️ما جلد شماییم ☑️ما جلد روضه های شماییم ☑️ما اصل و نسبمون برمیگرده به شما ☑️به نوکرای شما ☑️به خادمای شما ☑️از بچگی زلفمونو گره زدیم به پرچمتون 🔵بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ 🔵حتماً دلش بین، زوّار اربابِ ♨️آی زائری که دیدی کربلارو ♨️تو اون شلوغیا ببین خدارو ✅هرکسی وایساد زیر قبه امشب ✅دعاکنه همه جامونده هارو ⚪️تو ازدحام جمعیت بخونیم ⚪️غریب گیر آوردن، آقای مارو 😭😭😭😭 🔆بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله 🔆گیسو پریشونه، میخونه با ناله 😭بچه من که سر به تن نداره 😭رو خاک رها شده کفن نداره 🔘میخوام ببوسمش ولی نمیشه 🔘یه جای سالم به بدن نداره 💠چادر خاکیمو به روش کشیدم 💠کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 ✔️ بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله ✔️گیسو پریشونه، میخونه با ناله 🔥بچه من که سر به تن نداره 🔥رو خاک رها شده کفن نداره ⚡️میخوام ببوسمش ولی نمیشه ⚡️یه جای سالم به بدن نداره … 🥀چادر خاکیمو به روش کشیدم 🥀کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭😭 🍃بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ 🍃زینب واسه مادر، هی روضه میخونه 🌱نبودی مادر ببینی چها کرد 🌱اونکه سر حسینتو جدا کرد 🍀نبودی مادر ببینی که لشکر 🍀چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد 🎋کاش توی قتلگاه بودی میدیدی 🎋اون گلوی پاره منو صدا کرد 😭😭 ✴️غم شده بر سرم آوار، برادر دیدی ✴️شده ام دست به دیوار برادر دیدی ✴️پابه پای لب تو، شمر مرا هم میزد ✴️خورده ام سیلی بسیار، برادر دیدی ✴️به نشان دادن انگشتر غارت شده ات ✴️ساربان میکند اصرار، برادر دیدی آه آه آه آه 💢دیدن منظره اش آه چقد سنگین است 💢همه گفتند به لبخند، که زینب این است 💢چادرش را که ندادند بگیرد به سرش 💢موقع رد شدن از جمع، سرش پایین است ❇️جلوی قافله، گهواره نشان میدادند ❇️همه اش زیر سر حرمله ی بی دین است ❇️یک نفر گفت که سنگش بزن، او خارجی است ❇️آن یکی گفت که نانش بده، او مسکین است 😭😭😭 ♻️یه روزی سایمو هیچکس رو زمین ندیده بود ♻️حالا با پای برهنه توی کوچه راه میرم ♻️این پایین خیلی شلوغه، همه گرم هلهله ان ♻️تو که اون بالا نشستی بهم بگو کجا میرن ✳️باورت میشه تموم تن من زخمی شده ✳️باورت میشه که مارو بی بهونه میزنن ◀️همه ی زنایی که شاگرد من بودن قدیم ◀️واسه ی دیدن اسیریه من اینجا اومدن ⚫️بوی سیب و بوی یاس خونمونو یادته؟ ⚫️حالا با بوی شراب و دود اینجا چه کنم؟ 🔷الشام، تو همین جمله خلاصه شد دردام 🔷روضه ی باز منه، نگاه از بام 🔶دم دروازه رسیدیم حسین 🔶ما که جز غم نچشیدیم حسین 🔳ما که خانواده ی عصمتیم 🔳حرفای بدی شنیدیم حسین 🌾ورودیه شهر شامات، حسین 🌾افتادیم توی مکافات، حسین 🍁دورمون غلام و رقاصه بود 🍁دم دروازه ی ساعات، حسین 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ 🍀 🔸ای مسیحا دم رسول الله 🔸چون علی مَرهَم رسول الله 🔸سپر محکم رسول الله 🔸عزت پرچم رسول الله 🔸حمزه افتخار اسلامی 🔸مظهر اقتدار اسلامی 🔸درعبادت قیامتی داری 🔸با مناجات اُلفَتی داری 🔸بین میدان شجاعتی داری 🔸به علی چه ارادتی داری 🔸آسمان زیر گام پای شماست 🔸آخر عشق ابتدای شماست 🔸قد احمد زغصه ات تا شد 🔸تا که یک نیزه بر تنت جاشد 🔸آه بالا سرت چه غوغا شد 🔸بر سر غارت تو دعوا شد 🔸لشکری دور پیکرت آمد 🔸جگری را زنی به دندان زد 🔸گر چه خیلی بلا سرت آمد 🔸گر چه قاتل، برابرت آمد 🔸تا کنار تو خواهرت آمد 🔸یک عبا روی پیکرت آمد 🔸تا نبیند صفیحه حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا ♥️…سالار_زینب نمیدونی چه غوغایی میکنه این اسم… ♥️ 🔸تا نبیند حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا کربلا چه خبر بوده؟؟ 🔰کربلا دشنه دارها بودند 🔰یک نفر نه،،، هزارها بودند 🔰وسط نیزه زارها بودند 🔰روی سینه، سوارها بودند 🔰آبروی قبیله غارت شد 🔰پیش زینب به تن جسارت شد 😭😭😭😭 برای این یه بندش معذرت میخوام همه نوکرا ببخشند. 🔰حرم الله در خطر افتاد 🔰رد شلاق بر کمر افتاد 🔰خواهری بین صد نفر افتاد 🔰بین بازار و هر گذر افتاد 🔰همه دیدند ضعف تن ها را 🔰مردها میزدند زن ها را ♥️ ♥️ ☑️وحشی, قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیغمبر بوده. سالها گذشت. ☑️اومد خدمت آقا رسول الله. گفت یا رسول الله، اومدم توبه کنم. پیغمبره... یا رحمت للعالمینه. گفت توبه ات خدا قبول کنه.. 🔘اما اینقدر از جلو چشام دور شو، اصلا نمیخوام ببینم... قاتل عموش بوده.. 🔘طاقت نداشت قاتل عموجانش و ببینه.. ... 🔘یه نگاه کرد دور و برش.. یه طرف شمره..یه طرف حرمله ست،یه طرف خولی.. 😭😭😭😭 کربلا تا کوفه و شام باید چشمش به کیا بخوره؟؟؟ 😭😭😭 حالا که کار به اینجارسیده بزار بعضی حرفارو بزنم. اسیر اسیره..فرقی نداره. حتی اگه اسیر پیغمبرم باشه. ☑️دخترها رو آوردن. گفتن این دختر حاتم طائیه... گفت آزادش کنید.گف آقاجان مگه فرقی هم داره برای شما. ☑️گف این باباش سفره دار بود... یکی نبود توی کوفه و شام بگه بگه این دختر علیِ 😭😭 این نوه ی پیغمبره... باباش سفره دار بوده. ♥️ جانم جانم جانم جانم… ♥️ اصلا روضه حمزه سیدالشهدا گریزهاش هر طوری گریز میزنی،میری سر سفره ی خانم حضرت زینب یاد یه روضه ای افتادم. عمربن عبدود، غولی بود برای خودش. تو عصر خودش یلی بود واسه خودش تو زور و بازو.. گفت تو یه جنگی وقت نکرد بره خونه سپرش و بگیره... ☑️یه بچه شتری و بلند کرد شده سپرش..با اون جنگید، و پیروز هم شدیم میشناختنش... تو عرب معروف بود. ✔️وقتی با امیرالمومنین جنگید‌، و به درک واصل شد،،، گفتن خواهرش داره میاد. ✔️خواهرش اومد یه نگاهی کرد..زره سپر شمشیر عبدود خیلی قیمتی بود. پهلوون بود برای خودش دیگه..اون موقع هم رسم بود غنیمت میبردن. ⬅️خواهرش اومد گفت هرچی میخوام گریه کنم نمیتونم.. اینی که تو رو کشته خیلی جوونمرد بوده.. ⬅️امیرالمومنین آقای همه ی عالم فرمود اسم و رسم داره برای خودش... درسته کافره...اما این نباید برهنه بشه. نباید ابروش بره.. اومد تو گودال. گفت حالا که سر نداره، با یادگار مادرم که پیراهنش باشه حتما میشناسمش. 💔 🟠ای زینت دوش نبی 🟠تو روح و جان زینبی 🟠تو آبروی عرشی و 🟠در زیر سم مرکبی ♥️ جانم جانم جانم جانم ♥️ ♥️ ♥️ این اسم از فاطمه، دل برده. من و تو چیکاره ایم؟؟ دلم برا کربلا تنگ شده... 😭😭😭 در همین گودال, دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 🍀 😭😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰: ⬅️به سمت گودال از خیمه دویدم خبر اومد مغیره با هیزم ناله ی من گم شد، تو خنده ی مردم سیلی و مسمار شد اجر جهاد من صدا زدم فضه برس به داد من در روی تو افتاد، از روی در رد شد تو رو زدن اما، برای من بد شد غلاف شمشیر و بازوی یار من مغیره میخنده به ذوالفقار من با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم 🔘یه طرف مولا میگه 🔘یه طرف خانوم میگه 🟠آقای من 🟠آقای غریب من 😭😭😭😭 با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم با آتیش او در، تو سوختی و ساختی روی من و محسن، عباتو انداختی دلا کجا رفت از، این روضه ی مادر?? عبا میشه تابوت، برا تن اکبر کرببلایی شد دلای زهرایی چه ارباً اربایی چه ارباً اربایی 😭ولدی… 😭ولدی… 😭ولدی… فَقَطَّعوا بِالسُّیوف ارباًاربا… 😭😭😭😭 ولدی علی عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا فرزندم  ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا 😭😭😭😭😭 بازم یجا دیگه عبا به کار اومد حرمله وقتی که تیر سه شعبع زد علی رو تا خیمه زیر عبا اورد ربابم اونجا مرد ربابم اونجا مرد علی لای علی لای علی لای لای ☑️ حضرت زهرا به این روضه حساسه تیر خلاص امشب، روضه ی عباسه چجوری تا خیمه تورو بیارم من?? عبا ندارم من عبا ندارم من ♥️ اباالفضل… یل دلاور من امیر لشکر من پاشو برادر من ابالفضل… از چه به خون نشستی نه سر نه چشم و دستی پشت منو شکستی ابالفضل… حرم تو سوز و آهِ رقیه بی گناهِ ☑️از همین الان نقشه چیدن برا بچه ها ☑️از الان تو فکرشونه چجوری رقیه مو کنک بزنن 😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas