eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6.1هزار دنبال‌کننده
48 عکس
53 ویدیو
98 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حال بکاء و دیده ی گریانمان بده بغض مدام و اشک فراوانمان بده این چشم ها که بوی شهادت نمی دهد چشمی شبیه چشم شهیدانمان بده @hosenih همت برای توبه و ترک گناه نیست اما بیا و قلب پشیمانمان بده حال خراب این دل ما را درست کن در بین روضه حال پریشانمان بده دلمرده ایم بسکه حرم را ندیده ایم یک یا حسین دم بده و جانمان بده حالا که راه کرببلا بسته، لطف کن برگ برات شاه خراسانمان بده ما و پناهِ درگهِ سلطانِ عالمین خط امان ز بار گناهانمان بده @hosenih جان مؤذن حرم، اذن زیارتِ پائین پای حضرت جانانمان بده قربان آن پدر که ز داغ پسر خمید داغی دگر شبیه علی اکبرش ندید ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده با احتساب آتش خیمه یقینا چیزی برای دفن از اکبر نمانده @hosenih با احتساب نعل های تازه حتماً چیزی هم از قنداقه ی اصغر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه ای که در تن او پر نمانده مادر کنار پیکرش روضه گرفته نایی برای گریه اش دیگر نمانده تقصیر قلب سنگ نیزه دارها شد حالا کنار او اگر خواهر نمانده آقا رسید و دید از نزدیک انگار انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده! @hosenih گفتند با گریه که آقا جز حصیری چیزی برای دفن این بی سر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده با احتساب ضربه های آخر شمر حتما دگر چیزی از این حنجر نمانده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آبروی دعا امام حسن همه ی هست ما امام حسن سر یک سفره بوده ای عمری با فقیر و گدا امام حسن ای کرم خانه های فاطمی ات تا قیامت به پا امام حسن جلوه ی اقتدار تو این بود: صلحِ صبر و رضا امام حسن صلح تو یک قیام مردانه است بانی کربلا امام حسن از همان ابتدا به ما گفتی آخر روضه را امام حسن @hosenih ای کرامت گدای درگاهت حُسن یوسف جمال چون ماهت کوچه در کوچه لیلی و مجنون صف کشیده است بر سر راهت کاش روزی بیفتد از توفیق چشم ما بر جمال دلخواهت دم به دم می شود خدا را دید در نفس های قلب آگاهت غربت مرتضی علی جاری است بین غم گریه های جانکاهت بسکه زخم زبان زدند تو را جگرت لحظه ای نشد راحت @hosenih زن نامهربان شما را کشت جور اهل زمان شما را کشت خون دل خوردی ای عزیز خدا طعنه های گران شما را کشت خنده ی تلخ قنفذ نامرد زخم های زبان شما را کشت زهر پیش غمت کم آورد و غم قدّی کمان شما را کشت بین گودالِ کوچه ای باریک ضربه ای بی امان شما را کشت مثل زهرا جوان شهید شدی کوچه خیلی جوان شما را کشت @hosenih کوچه گفتم، قرار دل ها رفت دیده ها تا عروج دریا رفت مادر آمد کنار دیواری مردک پست سمت زهرا رفت رنگ از روی آسمان افتاد دست نامرد تا که بالا رفت خورد مادر زمین چنانی که قوّت از زانوان مولا رفت ماجرای کبودی صورت تا شب غسل، چون معما رفت ... ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد @hosenih لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد @hosenih تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند ⏹ به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه