eitaa logo
10.1هزار دنبال‌کننده
35 عکس
28 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1666310636.mp3
4.79M
نوحه بخون ببینم، امروز دیگه منتظر چی هستی؟ ▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ▪️علمدار نیامد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
نوحه بخون ببینم، امروز دیگه منتظر چی هستی؟ ▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ▪️علمدار نیامد حالا خواهرا بگند ▪️سقای حسین سید و سالار نیامد ▪️علمدار نیامد فقط گریه کن.. کمک بده.. ▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ▪️علمدار نیامد حالا خواهرا بگن ▪️سقای حسین سید و سالار نیامد ▪️علمدار نیامد حسین... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله یه سرم بریم گودال؟ ▪️همه منتظرند ▪️مونده روی زمین،پیکر تو رها ▪️السّلام عَلیٰ مَن دَفَنَه أهلُ القُریٰ ▪️همه منتظرند منتظرن کیاند؟ ▪️مادرش برسه ▪️کاش صدای برادر به خواهرش برسه حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
in jomeh ham raft.mp3
4.42M
❤️این جمعه هم رفت ازت خبر نیومد، غصه به سر نیومد مسافر غریبِ، من از سفر نیومد... 🎙حاج سید رضا نریمانی ====================== 🌸در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ زاهدی
1_1666310631.mp3
27.97M
▪️راه را گم کرده‌ام،آواره و تنها شدم ▪️یاد آقایم نبودم،غرق در دنیا شدم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً حالا آقات دعوت کن تو مجلس عمو جانش اباالفضل یابن الحسن... بلا نبینی انشالله همه.. همه.. یابن الحسن... ▪️راه را گم کرده‌ام،آواره و تنها شدم ▪️یاد آقایم نبودم،غرق در دنیا شدم ▪️دل سپردم به همه،غیر از عزیز فاطمه ▪️حق من بوده دچار غصه و غمها شدم ▪️با تمام بی‌وفایی‌ها ،مرا رسوا نکرد ▪️در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم ▪️تا زمین خوردم،فقط آقا به فریادم رسید ببین اینجوریه یا نه؟ باهاش حرف بزن امروز ▪️تا زمین خوردم،فقط آقا به فریادم رسید ▪️زود دستم را گرفت و از زمین من پاشدم ▪️دیدگانم تر شده،حالا که بین روضه‌ام ▪️مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم حالا آرزوت چیه؟ ▪️آرزو دارم محرم در کنار علقمه ▪️من ببینم میهمان سفره‌ی خود سقا شدم ▪️صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است ▪️قطره بودم در حریم کربلا دریا شدم ▪️دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو ▪️نیستی در پیش من آواره‌ی صحرا شدم حسین... نمیخوای روز نهم صداتو خرج کنی؟ حسین... ▪️سقای دشت کربلا دلواپس کردی ▪️یک خیمه‌گاه، چشم انتظارند برنمیگردی ▪️حالا که آبی نیست پس احساسُ برگردون ▪️پاشو علمدارم خودت عباسُ برگردون ▪️غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب رو.... مگه نگفتی منو حرم نبر شرمنده‌ی بچه‌هاتم... عباس جان نگران نباش بچه‌ها فقط تو رو میخواند ▪️غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب رو ▪️خودم جوابشونو میدم مخور تو غصه‌ی رباب رو ▪️ای وای علمدارم اباالفضل ▪️ای وای علمدارم اباالفضل دستت که سالم، بیار بالا علمداریتو نشون بده ▪️ای وای علمدارم اباالفضل ▪️ای وای علمدارم اباالفضل جوونا مدد بده دیگه فردا روزی نیست که بشه این حرفا رو زد ▪️ای وای علمدارم اباالفضل ▪️ای وای علمدارم اباالفضل داداش.. ▪️مردونگی کن پاشو میدونم که بی دستی ▪️بی‌دست هم باشی میگن پشت حسین هستی ▪️مردونگی کن پاشو اینا خیلی نامردند ▪️دور و بر خیمه دارن از صبح میگردند ▪️پاشو نزار هر بی‌حیایی به اشک ناموسم بخنده(٢) ▪️پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیه‌مو ببنده حسین... حالا اگه باهاش کار داری، زن و مرد، همه بگند... ▪️ای وای علمدارم اباالفضل گوش بده.. گوش بده.. علما منو ببخشند اول تو بگو به نیابت از حسین بعد خواهرا به نیابت از زینب بگند ▪️ای وای علمدارم اباالفضل حالا ساکت شو خواهرا بگن. میدونی چرا صداشون نمیاد حیا میکنه صداشون نامحرم بشنوه صداشون نامحرم بشنوه تازه از این فاصله.. عباس بلند شو ببین به خیمه‌ها حمله کردند ▪️ای وای علمدارم اباالفضل.... ===================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
12 (1).mp3
4.99M
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل به به... به به دستت سالم بیار بالا ▪️سقای دشت کربلا، اباالفضل اباالفضل ▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل ▪️رفت از کفم آب آورم واویلا واویلا ▪️دیدی چه آمد بر سرم واویلا واویلا خیلی دلت آماده است ، ببرمت برا غروب عاشورا... ▪️پای عدو به خیمه‌ها چو وا شد واویلا واویلا ▪️رأس تمام شهدا از تن جدا شد واویلا واویلا حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
10 (1).mp3
40.95M
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم ▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم ▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم ▪️بگذار دمی پای نگاهت بنشینم ▪️مگذار که در حسرت دیدار بمیرم ▪️بی‌مایه‌ترینم به خریداری یوسف ▪️بگذار غریب گوشه‌ی بازار بمیرم آرزو همه مون چیه؟ ▪️مگذار اجل جای دگر دیدنم آید ▪️بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم ▪️ای کاش نگارا وسط روضه‌ی ارباب ▪️یا در دل سینه‌ زنی یار بمیرم ▪️من هم به اباالفضل قسم هست امیدم ▪️در راه وصالت چو علمدار بمیرم شب تاسوعا ست، روضه‌ی اون آقایی که حجة بن الحسن به مرحوم آقای محمدعلی فشندی نشانه داد فرمود تو اون خیمه‌ای که روضه‌ی عموم عباس خونده میشه منو میبینی حالا تو همین خیمه آقا و مولاتو صدا بزن، دعوت کن تو مجلس عموجانش اباالفضل یابن الحسن... بهتر بهتر... یابن الحسن.. السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ ▪️گهواره بی‌تابه عمو ▪️اصغر نمیخوابه عمو ▪️لب تشنه‌ی آبِ عمو ▪️واویلتا واویلتا یادت نره از دیروز آب رو به رو بچه‌هاش بستند ▪️گهواره بی‌تابه عمو ▪️اصغر نمیخوابه عمو ▪️لب تشنه‌ی آبِ عمو ▪️واویلتا واویلتا واویلاشو تو بگو.. ▪️رقیه میگه ای خدا ▪️بارون نمیباره چرا ▪️رفته عموی من کجا ▪️واویلتا واویلتا نوحه بخون امشب ▪️واویلتا واویلتا.... تو رو خدا امشب کم نزار برا روضه‌ی عباس.. حالا همه بلدی این ها.. ▪️سقای دشت کربلا، ▪️دستش شده از تن جدا(٢) همه نمیخوننا شاید فردا شب رو درک نکردیا ▪️واویلتا واویلتا.... من خواهش میکنم علما هم بخونند ▪️سقای دشت کربلا ▪️دستش شده از تن جدا ▪️واویلتا واویلتا... اومد کنار بدن گفت داداش ▪️حریف تو نمیشدند ▪️تو رو چه بی‌هوا زدند ▪️نیزه‌دارا ،تیر اندازا ▪️باهم دیگه یه جا زدند داداش... ▪️پاشو تا ماجراهای ▪️مدینه تکرار نشده ▪️با ضرب سیلی چشای ▪️رقیه‌مون تار نشده ▪️پاشو تا دست زینب ▪️نبسته‌اند با طناب ▪️پاشو تا خواهرمون ▪️نبرده‌اند بزم شراب ▪️واویلتا واویلتا .... آروم خوندم تو هم بگیا ▪️واویلتا واویلتا... تو رو خدا نوحه‌ات رو بخون ▪️سقای دشت کربلا ▪️دستش شده از تن جدا ▪️واویلتا واویلتا... حالا اومد تو خیمه‌ها ابی‌عبدلله بچه‌ها رو جمع کرد ▪️گریه براش نم‌نم کنید ▪️معجرا رو محکم کنید ▪️حالا که بی‌علمداریم ▪️گوشواره‌ها رو دربیارید حسین... صلی الله علیک یا اباعبدالله... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
1_1666310884.mp3
9.85M
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ جایی که آقامون با صورت افتاده زمین، دیگه معنا نداره ما بالا نشین باشیم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ جایی که آقامون با صورت افتاده زمین، دیگه معنا نداره ما بالا نشین باشیم یه جوری افتاد که حتی حسین هم اینجوری نیافتاد فهمیدی چی گفتم وقتی ارباب ما تیر رو نتونست از جلو درباره خم شد تیر رو از پشت دربیاره، خون فواره میزد، اومد با صورت بخوره زمین، از پهلو، ذوالجواح نذاشت، خم شد با سُم مرکبش این خاک رو اونقدر نرم کرد بعضیا گفتند اصلا گودال قتلگاه نه اینکه ارتفاع آنچنانی داشت نه گودی قتلگاه درسته درست هم گفتند این گودی رو ذوالجواح درست کرد با سُم مرکبش اونقدر به زمین زد، حسین به جای نرمی نزول اجلال کنه منو نگاه کن عقبیا هم نمیبینن عیب نداره تازه به زمین نرم بخوره صورتش.. چندبار صورت رو زمین خورد و بلند شد درستشم همینه از بالابلندی بیافتی، با یک بار خوردن که صورت مماس نمیشه به زمین.. اما هر جوری بود افتاد رو خاک نرم و گودی خاک دست هم داشت رو بدن عمود هم نزده بودند اما این آقا که از مرکب میخواد زمین بیافته، اولا قد و قامتی داشت رشیدتر از خود حسین ثانیا دستاش بریده بودن تیربارونش کرده بودن تیر به چشمش زده بودن دست نداشت تیر رو دربیاره تیر رو گذاشت بین زانوهاش بلکه بتونه بیرون بیاره، این قد وقامت رشید خم شد کلاه‌خودش افتاد چنان با عمود آهن زدند هان... تو دیگه دنبال صدا نباش امروز حالا میخواد بخوره زمین روضه‌ای که خودش خوند فرمود روضه‌ی منو از اینجا بخونید دست نداشتم عمود رو که زدن، با تیری که به چشمم زده بودند، چنان با صورت زمین خوردم... وسط روضه یه ذره فکر کن... این تیر که درنیومد وقتی از مرکب با صورت خورد زمین چی شد؟ ▪️به چشمم بود تیری و چو با صورت زمین میخورد ▪️دوباره تیر با شدت به چشم او فرو میرفت حالا امروز میخوام یه مهمون دیگه هم به روضه اضافه کنیم ▪️دیدم آنگاه رخ فاطمه را ▪️کرده خوشبوی همه علقمه را ▪️آمده از بدنم تیر کشد ▪️تیرها از بدن شیر کشد راجع به کی داری حرف میزنی، فاطمه ▪️طاقت آن بانوی بیمار نداشت ▪️دست او قوت این کار نداشت نه.. نه.. نه... این مادر رو صدا بزن یا زهرا.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
مناجات_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب (1).mp3
5.17M
▪️دل من از غم هجران رخت غمگین است ▪️بار هجران تو بر سینه‌ی من سنگین است ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️دل من از غم هجران رخت غمگین است ▪️بار هجران تو بر سینه‌ی من سنگین است ▪️به گدایی تو بر پادشهان فخر کنم ▪️پادشاهی که گدایت نبود مسکین است ▪️هر کسی حلقه زند بر در کاشانه‌ی تو ▪️عزت هر دو جهانش به خدا تضمین است شب تاسوعاست تو مسجد مقدس جمکران از این صاحب خانه چی میخوای؟ ▪️کاسه لیسی سر سفره‌ی تو ما را بس(٢) ▪️کاسه لیس در تو زندگیش تامین است یابن الحسن... به به دلت رو نورانی کن یابن الحسن.. السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ این سلام زیارت ناحیه هست حضرت به عموجانش ن اینگونه سلام میکنند سلام بر عباس بن علی که همه‌ی وجودش رو فدای برادر ابی‌عبدلله کرد، خیلی تلاش کرد برا آوردن آب تا جایی که دوستش رو از بدن قطع کردند ▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل همه روضه خون بشن امشب ▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل شما که دستتون سالم بالا بیارید ▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل ▪️خیمه دگر میر علم ندارد، واویلاواویلا ▪️فاطمه سقای حرم ندارد واویلا واویلا ▪️زمزمه‌ی آب دگر نگیرید واویلا واویلا ▪️کسی حرف از عطش بر لب نیاره ▪️که بابایم دگر سقا نداره حسین... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله یا کاشِفَ الکربِ عَن وَجهِ الحُسین، إکشف کربنا بحق أخیک الحسین ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_نهم.mp3
6.17M
جریان کربلا را تصور کنید از صبح عاشورا ، هر که رفته میدان برنگشته این روایت امام صادق علیه السلام ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
جریان کربلا را تصور کنید از صبح عاشورا ، هر که رفته میدان برنگشته این روایت امام صادق علیه السلامِ ، فرمود: «ان تاسوعا یَومٌ حوصِرَ فیهِ الحُسَینُ(ع) وَ اَصحابُهُ » (کافی‌ج 4 ص . 147) تاسوعا روزیه که ، امام حسین و یارانش رو محاصره کردند فرمود : دم به دم به لشگر کوفه و شام اضافه میشد اما یک یار برا حسین بن علی نمی آمد توی همچین فضایی از دیروز هم آب رو روی اهل بیت بستند سه روزِ شریعه فرات تو محاصره ست آب جیره بندی شده قمر بنی هاشم باید بجنگه بره آب بیاره که از امشب سهمیه ی آب تمام شد ابی‌عبدالله به قمر بنی هاشم فرمان دادند برید از شریعه آب بیارید رفتن جنگیدن بیست مشک آب آوردند بیست مشک برا ۸۴ زن و بچه و برای حدودا ۱۴۰ نفر از مردان سلحشوری که در معیت امامند ۲۰ تا مشک برای ۲۳۰ نفر یعنی آب بیاید سهمیه بندی بشه سه روز تمام وضعیت خیمه ها به اینگونه است گرمای روز عاشورا ، سخنرانی ها و موعظه های پی در پی ابی‌عبدالله زخمی شدن ها ، داغ دیدن ها امام پدر این امتِ جلو چشمش بچه هاش دارن پرپر میشند بالا سر بعضی هاشون رسیده گریه کرده قرآن خونده ، به این بهانه امام را هم بعضی جاها ضربه زدند خون از بدنش داره میاد امام سجاد فرمود : بابام که آمد با ما وداع کنه از سوراخ های جوشن اش خون فواره می‌زد توی همچین فضایی از صبح اصحاب رفتن نوبت رسیده به بنی هاشم بنی هاشم هم یکی پس از دیگری دارند میرند حالا علمدار این لشگر ، آماده خدمت امام: آقاجان ، لَقَد ضاق صَدِری حسین جان ، سینه ام دیگه داره سنگینی میکنه من نمی تونم طاقت بیارم از صبح اینها دارند بهت جسارت میکنند بهت دارند توهین میکنند و دم به دم داره براشون یار میاد شما دم به دم داره یارانت از دست میره اجازه بده من میدان برم امام بغلش کرد، هر دو گریه کردند خب تو قواعد جنگ عربی اگر علمدار رو کسی زمین گیر کرد یعنی فاتحه جنگ خونده ست حضرت فرمود: اَنتَ صَاحبُ لَوایی تو پرچم دار منی فقد مَضیتَ تَفرَّقَ عسکری عباس جان ، توام بری برنگردی لشگر من متلاشی میشه یک کلام به امام اعتراض نکرد فهمید امام با این تعبیر ، برا جنگ اذن میدان نمیده مقام سِلم را ببینید آمد وسط لشگر نه برا جنگ وَعَّظهُم حَذَّرهُم ،قَد قالتِ النَصیحَه شروع کرد این ها رو موعظه کرد امام اذن جنگیدن به عباس نداده سِلم یعنی این دوباره برگشت ، دوباره که برگشت گزارش کار به امام داد ، عین تاریخِ عرض کرد : یابن رسول الله رفتم ، موعظه شون کردم ولی اینا گوششان بدهکار سخن حق نیست گزارش که تمام شد ، یه صدایی به گوش عباس رسید یُنادون مِنَ الفُسطاط صدا این دفعه دیگه از تو خیمه ها بود چه صدایی بود ؟؟ یُنادون مِن الفُسطاط ، العَطش العَطش صدای تشنگی بچه ها به گوش عباس رسید چیزی نگذشت مرحوم مقرم می‌نویسد: یه مرتبه دیدند نازدانه ای حسین ، سکینه ای بنت الحسین با یه مشک خالی از خیمه ها اومد بیرون چقدر این دختر شیرین زبانه شاید شام غریبان روضه اش رو خواندیم اصلا ی جوری حرف می‌زد که حسین رو به گریه می انداخت تو مجلس یزید هم ی جوری حرف زد ، یزید هم به گریه افتاد آنقدر شیرین زبان بود ، چی گفت : بابا به عمو بگو بره آب بیاره آنقدر قبر بنی هاشم خوشحال شد که بهانه رفتن به میدان برام جور شد ابی عبدالله باز او رو کنترل کرد فرمود : عباسم حالا میخوای بری میدان برو ، اما فَاطلُب لِهؤلاء الاَطفال، الماء فقط برو آب بیار تسلیم فرمان امامِ ▪️یارب نکن امید کسی را تو نا امید دخترای تو خیمه و بچه های تو خیمه سکینه رو که فرستادند، سکینه خیال این ها رو راحت کرد برگشت خیمه گفت : اصلا دیگه از عطش کسی حرفی نزنه مشک رو دادم دست عموم عموم اگه بره آب بیاره ، رد خور نداره خدایا خیلی ها امشب چشم امیدشون این جلسه هست ، ما هم نمی دونیم کی برا چه نیت و حاجتی آمده حاشا به کرمت یا قمربنی هاشم ، شما ناامیدی کشیدی میدونی یعنی چه این جماعت به ی امیدی آمدند امشب لذا اون شاعر عرب شعر گفت که : هر حرمی یه ادب زیارت داره گفت حرم ابالفضل العباس ادب زیارتش اینه : لا تَذکُرنَّ فیها سَکینه تو حرم ابوالفضل مبادا اسم سکینه رو ببری این قا به سکینه وعده آب داده ، خجالت میکشه السلام علیک یا اباالفضل العباس وارد شریعه فرات شد دست برد زیر آب ، فَذَکَرَ عطشَ الحسین فَرَمَی الماءَ عَلَی الماء ▪️دیدم من بی تاب، در آینه ی آب ▪️گاهی رخ دلبر را ،گاهی لب اصغر را آب رو ریخت رو آب ، نه خودش بخواد بنوشه بعضی ها گفتن به این بهانه دستبرد زیر آب ، مرکبش آب بنوشه مرکب سیراب شد ، مشک رو پر از آب کرد به محض اینکه سوار مرکب شد ، نوشتن چهار هزار تیر انداز شریعه رو نشانه گرفتن ،
از شما مردم می پرسم اگر یک دهم این‌ تیر ها به عباس خورده باشه نه کمتر بگم ، یک صدم این تیرها به بدن خورده باشه که تعبیر مقاتل اینه ، اونقدر تیر زده بودن وقتی حسین رسید دید یه جای سالم تو این بدن نیست الله اکبر دو دستش رو زدند ، مشک رو به دندان گرفت همه هم و غمش اینه آب رو برسونه ولو اینکه قطعه قطعه اش کنند تا تیر به مشک خورد نه آب مشک بریزه آبروی عباس ریخت ، اینجا نوشتند: فَوَقفَ مُتحَیّرا دست نداشت بجنگه ، آب نداره که به خیمه ها برسونه ، یه نانجیبی با تیر به چَشم راستش زد ، اینجا بود خم شد، این تیر را بین پا و گردن مرکب گذاشت ، آخ بمیرم سر مبارک خم شد کلاه خود حضرت که افتاد ی نانجیبی چنان با عمود آهن، به فرق قمر بنی هاشم زد ، دیگه نتونست دوام بیاره با صورت به زمین خورد خیلی ها تو کربلا با صورت به زمین خوردن ، علی اکبر ، قاسم بن الحسن ، ابی عبدالله اما اینجا ی تفاوتی داشت ، با ی بیت شعر میگم : ▪️به چشمش بود تیری و ، چو با صورت زمین افتاد ▪️دوباره تیر با شدت به چشم او فرو می رفت حسیییین ... همین که خورد زمین ابی‌عبدالله رو صدا زد همه دارن می بینن حسین آمد کنار علقمه سراسیمه نه پیاده شد، مقتل میگه : حسین هم خودش را از مرکب انداخت زمین فَوَقفَ الحسین مُنحَنیا دست به کمر گرفت : صدا زد: الان اِنکَسَرَ ظَهری الان کمرم شکست به قصد فرج ، ناله بزن : یا حسیییین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5841210545386031342.mp3
7.32M
از اشیایی که تو کربلا به غارت رفته عمود ابالفضله ببین چه می‌کنه نه خودش نه توسل بهش نه گریه ی به مصایبش ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
از اشیایی که تو کربلا به غارت رفته عمود ابالفضله ببین چه می‌کنه نه خودش نه توسل بهش نه گریه ی به مصایبش یه عمودش دل طاغوت زمان رو زیر رو کرد قافله رسید به مجلس یزید.. مِخفَرِ ملعون ،اشیاء غارتی رو داره میاره دونه دونه داره به یزید نشون میده هذا قَمیصُ الحُسین ... دونه دونه اشیاء غارتی و شمرد تا رسید به عَلَم ابالفضل مرحوم آیت الله جزایری مینویسند یزید سه مرتبه رو تختش بلند شد و نشست گفت یاللعجب.. +امیر از چه تعجب کردید ؟ گفت بمن بگید کربلا علمدار کی بوده ؟؟ +چطور امیر؟؟ سرتاسر علم رو که میبینم سوراخ سوراخه اما دسته ی علم سالمه +خوب؟؟ یعنی هر کی علمدار بوده خیلی باوفا بوده هرچی تیر می اومده به جانش میخریده اما نمی‌گذاشت علم رو زمین بیافته (ها... ساکت نباشی امروز ها حالا این علمدار رو زمین افتاده ابی عبدالله الحسین جان اومد .. ▪️پاشو علمدارِ حرم ،یه سری به حرم بزن خوبه خواهرا پشت پرده اند این ناله و فریاد تو نمی‌ذاره صدا زن و بچه بیاد من نمی‌دونم تو خیمه ها چه خبر شد صدای العَطش بچه به گوش می‌رسید (داد بزن نذار صدای ناموست به گوش برسه) ▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن (جوابشو همینجا بده دیگه) چه جوری پاشم ؟ پاهامم قطع کردند ▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن ▪️قوت قلبِ خواهرم ، جلو حرم قدم بزن ▪️برو ببین که دخترم میگه؛ عمو علم بزن (تو رو خدا ساکت باشی ضرر کردیا کی تضمین میده فردا زنده باشم اونا که تاسوعای سال گذشته بودن و الان زیر خاک خوابیدند) ▪️پاشو علمدارِ حرم چشم انتظارتن همه ▪️همیشه گفتم به همه که با تو پشتم محکمه ▪️هیشکی خبر نداره که چه خبره تو علقمه ▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن ▪️فکر نمی‌کردم نیمه جون شی پهلوونم ▪️اینجوری پشتم بشکنه ،بره توونم گفتم و نشستم فیض آماده است ▪️فکر نمی‌کردم اینجوری بهم بخندند... تیراندازها تیرهاشون و زدند نیزه داران نیزه هاشون رو زدند اینم مال امسال تاسوعات ابی عبدالله دم حرم بود وقتی خورد زمین یه جوری ریز ریزش کردند بازم قانع نشدند حرمله جمعی رو صدا زد زنده زنده لباسشو به غارت بردند حسیـــــــــــــــــــــــــــن... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5832462289709567032_2.mp3
3.29M
▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد ▪️سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد ▪️سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد میخای گریه کنی روضه رو از اونجایی بخونم که خود آقا خونده فرمود هر کی از بالا بلندی میخاد رو زمین بیفته اول دستاشو سپر میکنه، اما من که دست در بدن نداشتم همینکه عمود آهنو زدند ، عربیشو میگم و رد میشم، عمود با فرق قمر بنی هاشم چه کرد؟ فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کـَتِفِه چنان با صورت به زمین خورد... حالا آماده ای مادرش فاطمه رو مهمان کنی یا نه؟ ▪️دیدم آن گاه رخ فاطمه را ▪️کرده خوشبوی همه علقمه را ▪️آمده از بدنم تیر کشد ▪️تیر ها از بدن شیر کشد اما داداش ▪️طاقت آن بانوی بیمار نداشت ▪️دست او قوّت این کار نداشت حسین..... ▪️از حرم تا علقمه ، آقا تو را میزد صدا با ابی عبدالله بیا ▪️آه و در آن هلهله زهرا تو را میزد صدا دیگه کیا ▪️با پیمبر از نجف مولا تو را میزد صدا ▪️دل پریشان زینب کبری تو را میزد صدا چی میگفتند ▪️آه سرلشکر بمان ،اوضاع لشکر خوب نیست ▪️حضرت باب الحوائج ،حال خواهر خوب نیست ها، یه بند دیگش رو بخونم ▪️ذکر آقا می‌شود «هَل مِن مُعین» بی تو نرو ▪️شاه زاده می‌شود ویرانه نشین بی تو نرو ▪️سنگ باران می‌شود ناموس دین بی تو نرو.... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5832462289709567032.mp3
8.63M
▪️پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز! ▪️دست من و نگاه شما، ایّها العزیز! ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز! ▪️دست من و نگاه شما، ایّها العزیز! ▪️وادی به وادی آمده ام از درت مران ▪️ واکن دری به سوی گدا ایهاالعزیز ▪️رو از من شکسته مگردان که سال هاست ▪️رو کرده ام به سمت شما، ایّها العزیز! ▪️چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود ▪️این کاسه را فَاَوفِ لنا، ایّها العزیز! شب تا سوعاست هر کی اومده کشکول گداییش رو پر کنه امام زمانشو صدا بزنه یابن الحسن... آن عالم بزرگوار از نجف اشرف مشرف شد به قم، هر هفته شبهای چهارشنبه میومد مسجد جمکران، بلکه مشکلش با توسل به امام زمان ، رفع بشه، هفته ها پشت سر هم، اعمال و آداب مسجد جمکران رو بجا میاورد اما خبری نشد، تا یه شب میان نماز حضرت به دلش الهام شد خوبه که من تو مسجد جمکران متوسل به قمربنی هاشم بشم، اما بلافاصله با خودش گفت اینجا خونه ی امام زمانه، صاحب خونه مهدی فاطمه ست، من به غیر این آقا به کس دیگه متوسل بشم بی ادبیه، همونجا براش مکاشفه ای رخ داد حضرت رو زیارت کرد فرمود کی گفته بی ادبیه؟ کی گفته اینجا توسل به عموم خلاف ادبه، من خودم بهت یاد میدم هر وقت خواستی به عمو جانم متوسل بشی اینجوری صداش بزن یٰا ابا الغَوث اَدرِکنی شب تاسوعاست خیلی ها کوله بار حوائج یکسالشون رو امشب آوردند از بی دست کربلا بگیرن ، خیلیا مریض آوردن، خیلیا مریضاشون التماس دعا گفتن آماده اید بریم کربلا، کجا بریم؟ همونجایی که اربابمون دست به کمر گرفت فَقامَ الحُسین مُنحَنیا صدا زد الآن اِنکـَسَرَ ظَهرِی ▪️دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد ▪️چشم حرامی با حرم روبرو شد ▪️بیا برگرد خیمه ای کس و‌کارم ▪️منو تنها نگذار ای علمدارم ▪️آب به خیمه نرسید فدای سرت ▪️حسین قامتش خمید فدای سرت مرحوم مقرم میگه ابی عبدالله داره برمیگرده، حسینی که سواره رفته بود دیگه نتونست سواره برگرده. با یه دست افسار مرکبش رو گرفته با دست دیگه، داره اشکاش رو پاک میکنه اول کسی ک جلو ابی عبدالله رو گرفت نازدانش، سکینه بود، حسینی ک تا اینجا جلو گریشو گرفته بود با سوال سکینه اشکش جاری شد گفت، اَبَه اَینَ عَمّیَ العَبّاس حسین..... اَینَ عَمّیَ العَبّاس فبکی الحسین دومین کسی ک از اهل خیمه جلو ابی عبدالله رو گرفت خواهرش زینب بود، صدا زد أینَ أَخِی العَباس؟ ابی عبدالله آمد عمود خیمه ی عباس رو کشید یوقت زینب صدا زد وَا ضَیعَتاه حسین.... یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربنا بحق اخیک الحسین ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5841210545386031339.mp3
16.21M
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم ▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم ▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم ▪️بگذار دمی پای نگاهت بنشینم ▪️مگذار که در حسرت دیدار بمیرم ▪️بی‌مایه‌ترینم به خریداری یوسف ▪️بگذار که در گوشه‌ی بازار بمیرم روز تاسوعا آرزوت چیه؟ ▪️مگذار اجل جای دگر دیدنم آید ▪️بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم آرزوی همتون اینه من از زبان شما بگم ▪️ای کاش نگارا وسط روضه‌ی ارباب ▪️یا در دل سینه‌زنی یار بمیرم ▪️من هم به اباالفضل قسم هست امیدم ▪️در راه وصالت چو علمدار بمیرم یابن الحسن... این جمعیت و این صدا روز صدا زدن صاحب عزاست یابن الحسن... مشرف شد به زیارت بیت الله الحرام اعمال مکه رو که بجا آورد به رفیقاش گفت من جلوتر میرم تا مقدمات حضور شما رو تو عرفه و تو عرفات فراهم کنم، هیشکی نمیدونه مرحوم محمدعلی فشندی کجا داره میره جلوتر از همه اومد وسط صحرای عرفات چادر زد هر چی اون مامور گفتن زود اومدی ، امنیت نداره این بیابون، گفت من اینجا قرار دارم، مشغول تهجد و شب زنده‌داری، مناجات با امیرالحاج، حجة بن الحسن شد نیمه شب دید چند نفر اومدند تو خیمش، محمدعلی فشندی تویی؟ آماده باش امام زمان داره میاد دیدنت، حضرت تشریف آوردن فرمودند ما گرسنمونه، مقداری نان و ماست داشتم مقابل حضرت گذاشتم چند لقمه آقا میل کرد، بلند شدند که از خیمه برند، بیچاره شدم، افتادم به دست و پای حضرت، آقاجان کجا دارید میرید، تازه پیداتون کردم، فرمود الان خیلیا دارند منو صدا میزنند باید به اونا هم سرکشی کنم. آقاجان بازم زیارتتون میکنم یا نه؟ فرمودند آری روز عرفه بازم من مهدی رو می‌بینی آقاجان اینهمه زائر تو اون صحرا، چجوری پیداتون کنم؟ یه نشانی دقیقتری به من بدید فرمود بیا تو اون خیمه‌ی که روضه‌ی عموم عباس رو میخونند محمدعلی فشندی با گریه امام زمان رو میگه بدرقه کردم نشونی یادم رفت تا روز عرفه رسید، اعمال رو بجا آوردیم، حاجیا هرکدوم تو چادراشون رفتند اومدم تو چادر رفقا، بازم نشانی یادم رفت همینکه دعاخون و روضه خوان روضه‌ی قمربنی هاشم را خواند یه مرتبه یاد نشانی آقام افتادم یه نگاه کردم دیدم یوسف فاطمه ،دم در خیمه رو زمین نشسته ها، فهمیدی امروز کجا اومدی؟ آقاجان من که آبرو ندارم بگم تو روضه‌ی ما بیا روضه روضه‌ی عموجانت، قمربنی هاشمه السلام علیک یا اباالفضل العباس السلام علیک یا ابا القِربَه ای پدر مشک ، که همه امیدت این بود که آب رو به خیمه‌ها برسانی، اما نشد ▪️یارب مکن امید کسی را تو نا امید دست راستش رو زدن مشک رو داد به دست چپ دست چپ رو زدن مشک رو به دندان گرفت اما امان از اون ساعتی که تیر به مشک آب خورد فَقامَ العَباس مُتُحیّرا دست نداشت که بجنگه، آب نداشت که به خیمه‌ها برسانه یه لحظه متحیر ماند اینجا بود ظالمی چنان با عمود آهن... ساکتی ها این صداها امروز باید خرج قمربنی‌هاشم بشه روضه‌ی این آقا روضه‌ی شکستگی حسینه بٰانَ الاِنکِسارُ فِی وَجه‌ِ الحُسین ابی‌عبدلله اومد بالینش اما چه آمدنی فَقامَ الحُسَین مُنْحَنیا دست به کمر گرفت صدا زد أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي حسین... ▪️جلو چشای من، پاتو نکش زمین ▪️تو رو خدا پاشو یل ام البنین بدون تو چجوری برگردم ▪️خون دل از چشام میاد نم‌نم ▪️خمیده میشه کمرم کم‌کم داداش ▪️جواب زینب خودت پاشو بده ▪️از دم خیمه به اینجا زل زده ▪️پاشو که آبروم داره میره ▪️اگه پاشی علی نمی‌میره ▪️باور نمیکنم دستات جدا شده ▪️خونی شده چشات فرقت دوتا شده ▪️تو رو به حق حیدر کرار ▪️پاشو علم رو از زمین بردار ▪️تا بچه‌ها نرن سر بازار انشالله چشمی ساکت نباشه.. هان.. ▪️بعد از تو میزنن به دستشون طناب ▪️زینب رو میبرن به مجلس شراب حسین... ▪️پاشو نزار هر بی‌حیایی ▪️به اشک خواهرم بخنده ▪️پاشو نزار هر کی بیادُ ▪️دست رقیه‌مو ببنده به قصد تعجیل فرج بگو حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5841210545386031341.mp3
15.42M
زیارت حضرت ابالفضل العباس ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
زیارت حضرت ابالفضل العباس از همین راه دور بریم زیارت اون آقایی که یکی از،آداب زیارتش اینه هر زیارتی آدابی داره،اون شاعر عرب گفت زیارت قمر بنی هاشم یک ادب دارد و اون هم اینه لاتذکُرَنَّ علیه السَّکینه... ادب زیارت عباس،اینه توحرمش اسمی از،سکینه نبری وقد اَوعَدَها به ماءِِ علیها...،چون این اقا به حضرت سکینه قول داده بود ابی عبدالله اجازه نمیداد میدان بره منتظر بهانه بود چند مرتبه آمد ازجمله خطبه خواند روکرد به عمرسعد،فرمود عمر سعدصدای العطش بچه های حسین رو میشنوی اینها جگرهاشون کباب شده از،تشنگی عمرسعد ملعون کنارشبث بن ربعی بود نوشتن بعضی ها در لشگر عمر سعدبه خطبه ی ابالفضل العباس. وَجَلَسَ عَلَی الاَرض فبکاء سلاحشون رو زمین گذاشتن ونشستن و به این بیانِ قمربنی هاشم گریه کردن لشگر بهم ریخت عمر سعدبا شبث بن ربعی جلو امد گفتن عباس،برو ب حسین بگو اگر کل زمین رو آب برداره و مامامور آب باشیم ی قطره آب به تو بچه هات نمیدیم برگشت خدمت امامش با یک ناراحتی وناامیدی گفت موعظه اشون کردم ولی فایده نداشت لَقَدزاغَ سَدری ،سینه ام ب تنگ اومد ،اجازه برم از،این منافقین انتقامت رو بگیرم ابی عبدالله اجازه نداد،منتطر یک بهانه بود یک مرتبه دید سکینه یک مشک خالی رو از،خیمه ها بیرون آورد گفت بابا ب عمو بگو بره برامون آب بیاره این بهانه ای شد برای میدان رفتن ابالفضل اما ابی عبدالله با این بیان دست هاش رو بست انگار فرمود حالا که میخوای بری برو اما فقط،برو آب بیار لذا خیلی خجالت کشید تو بعضی نقل ها داره ابی عبدالله رو قسم داد ب حق پیغمبر اکرم بدنمو به خیمه ها نبر من از،سکینه خجالت میکشیم حالا میخواییم بریم حرم ابالفضل ماکه هیچوقت تو اون حرم‌جرات نکردیم اسم سکینه رو ببریم زیارت کین آقا قمر منیر بنی هاشم رو اما اینجا اجازه میگیرم که اسم این دختر روتو روضه ببریم اوناییکه با حاجت اومدن اونایی که اومدن حرف هاشون رو با ابالفضل بزنن امروز،روزشه بسم الله الرحمن الرحیم سَلامُ اللّٰهِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَنْبِيائِهِ الْمُرْسَلِينَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِينَ، وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ، وَ الزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فِيما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ سلام خداوسلام ملائکه و سلام انبیاء و مرسلین،سلام همه صدیقین وشهدا واولیاء ی خدا عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ،وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِيلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِيِّ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ ببینازچندنفر داره مزدنوکریش رو میگیره بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ؛ با همه ی ارادتت بگو عَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ، حرمتت رو شکستن وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ ماءِ الْفُراتِ،مسیرش رو عوض کرد گفت از راه نخلستان بیام زودتربه خیمه هامیرسم أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ مَا وَعَدَكُمْ، حالا میخوای بری زیارت همه باهم.... جِئْتُكَ (من اومدم...) يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ( اقاجان بحق مادر چشم انتظارت ام البنین مارو از این چشم انتظاری کربلا بیرون بیار.....اربعینمون رو امضاکن) چحوری اومدم...؟ وافِداً إِلَيْكُمْ (یعنی از ناحیه ی شما دعوت شدم ...)وَقَلْبِي مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَتابِعٌ وَأَنَا لَكُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللّٰهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ، ✔️حالا میخوای بیعت کنی فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَامَعَ عَدُوِّكُمْ، (عباس جان امروز اومدم بگم من شما هستم ن با دشمن شما) اِنِّي بِكُمْ وَبِإِيابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرِينَ، قَتَلَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالْأَيْدِي وَالْأَلْسُنِ.(خدالعنت کنه اوناییکه هم بادست تورو کشتن ،اونایی که ضربه زدن ،هم با زخم زبون کشتن چشد او دست بلندی که داشتی ها توعلمدار حسین بودی...) لَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالْأَيْدِي وَالْأَلْسُنِ. حالا دست روسینه ات بزارو سلام بده
السَّلامُ عَلَيْكَ اَیُّها العَبدُالصَّالح اَلمُطیعُ لِلَّه و لِرَسوله وَلِاَمیرالمُومِنین والحَسَنِ والحُسَین صَلَی اللهُ عَلَیهِم وَسَلَّم اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَرَحمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُه ومَغفِرَهُ ورِضوانُه و عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِک(از بدنش چیزی نذاشتن بمونه نوشتن ب اندازه ی یک درهم جای سالم تو بدن عباس،نبود فهمیدی چی گفتم ) وَعَلَی رُوحِکَ و بَدَنِک،اَشهَدُ واُشهِدُالله اَنَّکَ مَضَیتَ عَلَی ما مَضابِهِ البَدریون والمُجاهِدون فی سَبیلِ الله المناسِحونَ لَه فِی جَهادِ اَعدائِه اَلمُبالغون فی نُصرَت اَولیاءِ ،اَلضَّابون اَن اَحِباءِ✔️برای بار دوم داری تو زیارتش میگی... فَجزاءِکَ الله اَفضَلَ الجَزاء واَکثَرَ اجَزاء و اَوفَرََا جَزاء وَ اَوفاء جَزاء(یعنی بالاترین ،کاملترین،بیشترین اجرومزد رو خدا ب ابالفضل دارع میده،امام صادق ع داره طلب میکنه ) مِمَّن وَفاء بِ بِیعَتِ وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتهَ وعَطاءَ مُناتَ اَمرِه اَشهَدُ اَنَّکَ قَدبَالَغتَ فِی النَّصیحَه واَعطَیتَ غَایَتَه المَجهُود فَبَعثَکَ الله فِی الشُّهدَاء وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ اَرواحِ السُّعَداء وَاعطاکَ مِن جِنانِحی اَفثَهَها مَنزِلا واَفضَلَهاغُرَفا وَرَفَعَ ذِکرَکَ فِی عِلَّیین ( قرآن میگه وَما اَدراکَ ما عِلِّییون ،الان تو اسمونا دارن روضه اش رو میخونن ذکرخیرش مثل ابی عبدالله تو علیین هست) وَعَشَرَکَ مَعَ النَّبیین وَالشُّهداء وَالصَّالِحین وَحَسُنا اُولِئکَ رَفیقا،اَشهَدُاَنَّکَ لَم تَهِن وَلَم تَنکُن ( ن سستی کردی ،ن تنبلی کردی برای دفاع از حریم امام زمانت) وَاَنَّکَ مَزَیتَ عَلی بَصیرَهِِ مِن اَمرِک مُغتَدِیَ بِالصَّالِحین ومُتَّبَعََ لِلنَّبِیین وَجَمَعَ الله بَینَنا وَ بَینَک ( امام صادق داره اینجوری میگن خداقیامت بین من و تورا ی جا جمع کنه ) مقام رو ببین.. فَجَمَعَ الله بَینَنَا وَبَینَک وبَینَ رَسوله ی وَاَولیاء فِی مَنازِلِ المُخبِتین فَاِنَّهُ اَرحَمَ الرَّاحِمین ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه ها و مناجات های 👇