eitaa logo
10.1هزار دنبال‌کننده
35 عکس
28 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
Sokhanrani 06 - 1.mp3
7.58M
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا 🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا 🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا 🔸ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه 🔸بگیر دست گدای همیشه را آقا 🔸حلال کن که به جز درد سر نبودم من 🔸عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا 🔸سلام من به قنوت نماز نیمه شبت 🔸مرا میان قنوتت دعا نما آقا 🔸بگو شبی تو میان قنوت نافله ات 🔸به جای ما نَفَسی ذکر ربنا آقا 🔸خودت برای ظهورت بیا دعایی کن 🔸اثر نداشت ز ما ناله ی بیا ، آقا یابن الحسن..... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، (سلام بر آن‌که با خون زخم هایش شست و شو داده شد،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، (سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ (سلام بر آن‌که از جام‌هاى نیزه‌ها جرعه نوشید،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، (سلام بر آن‌که شاهرگش بریده شد،) أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، (سلام بر آن‌که اهل قریه‌ها دفنش نمودند) از امام زمان عذر میخوام اما ترجمه ی فارسیش همین میشه 🔸زیر انداز خانه های دهات 🔸کفن شاه بی کفن شده بود حسین .... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 06 - 3.mp3
13.29M
السلام علیک یا ابا عبدالله 🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین 🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا ابا عبدالله 🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین 🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین 🔸سر خم نمی کنیم به هر قبله ی دروغ 🔸دل را نمی دهیم به هر جا، فقط حسین 🔸بگذار هر که خواست گدای کسی شود 🔸ما را چه کار با دگران ما را ، فقط حسین 🔸خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم 🔸دارد هوای سینه زنش را فقط حسین 🔸هر کس که خورده بر در بسته فقط حسن 🔸هر کس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین 🔸سرمایه ی محبت زهرا ست دین من 🔸سرمایه ی محبت زهرا فقط حسین 🔸امسال جای ما وسط صحن خالی است 🔸یک کربلا بده به گداها فقط حسین 🔸از شهر شام تا برسد باز به پیش تو 🔸یک ذکر گفت زینب کبری فقط حسین شب عاشورا وقتی خطبه اش رو خواند اصحاب دونه دونه با ابی عبدالله گفتگو کردند گوشه ی خیمه یتیم سیزده ساله ی امام حسن ، زانوش رو بغل گرفته بود ، بعد پایان صحبت امام پرسید عمو منم کشته میشم فردا یا نه؟؟؟ ابی عبدالله فرمود: کَیفَ المَوتُ عِنٰدَک مرگ نزد تو چگونه است ؟ بی معطلی گفت: أحلَیٰ مِنَ العَسَل مرگ نزد امام اینجوریه نگرانی نداره وقتی با امام باشی که بخواهی بمیری این مردن ،دیگه پوسیدن نیست این پوست انداختنه عبور از این عالم ماده به آغوشه امامه عرضه داشت عمو : أحلَیٰ مِنَ العَسَل ابی عبدالله یه جواب داد فرمود آری قاسمم همینقدر برات بگم نه تنها تو کشته میشی بلکه شیرخواره ام هم می کشند اینقدر این بچه جا خورد گفت عمو یعنی پای این لشکر به خیمه ها هم باز میشه دیگه نبودند ببینند واقعا پاشون به خیمه ها باز شد قاسمم بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم که اینجا ارباب مقاتل متحیرند حسین چرا اینجوری گفت به این یتیم امام حسن این بلاء عظیم چیه؟ حسین خودش ذبح عظیمه این بلاء عظیم توی کربلا ، فقط ماله حضرت قاسمه بعضی ها گفتند این بلاء عظیم همونیه که این بدن زیر سم مرکب میره عجیب هم هست این سخن ابی عبدالله است بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم زرهی براش پیدا نشد عمامه ی امام حسن رو بست دور سرش از دو طرف ، عمامه رو به گریبانش گره زد حالا جلو این عمو ، برادرزاده داره میره عجب رجزی خواند 🔸إنْ تُنْکِرُونِی فَأنَا ابْنُ الحَسَن 🔸سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن 🔸هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن هرکی منو نمیشناسه ، بشناسه من پسر امام حسنم خب امام حسن رو کجا میشناختند؟ به جَمَل فتنه ی جمل را امام حسن خوابوند وقتی فتنه ی جمل با حماسه ی امام حسن خاموش شد همونجا صاحب فتنه ی جمل گفت ، حسن بن علی ، یه روز کارت رو تلافی می کنم یه مقدار امروز برا امام حسن گریه کنیم حضرت زهرا گلایه کرده ها که چرا برا حسنم گریه نمی کنید چرا برا حسنم شعر نمی گید روضه نمی خوانید الحمد لله دلهاتون آماده است کجا تلافی کردند جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمربنی هاشم ، هفتاد چوبه ی تیر بر این بدن زدند زیارت جامعه أئمّة المؤمنین تعبیرش اینه قَدْ شُکَّتْ أَکْفَانُهُ بِالسِّهَامِ از اینجا معلوم میشه برادر رو چندتا کفن کرده بود تمام کفن ها سوراخ سوراخ شد غرق خون شد حسین مجبور شد بدن رو برگردونه همه ی أئمه این ویژگی رو داشتند حتی حضرت زهرا ، ابی عبدالله میگه شبی که بابام ، مادرم رو غسل می داد، تا برسه به همه ی ائمه ، چندتا کفن داشتند اما این ابی عبداللهی که امام حسن براش روضه خوانده لٰایَومَ کَیَومِکَ یا اباعبدالله اینم چندتا کفن داشت کفنی داشت ز خون و کفنی داشت ز تیر و کفنی داشت ز خاک مگه کفن، اونی نیست که بدن رو می پوشانه آنقدر حسین بدنش پوشیده بود ، خواهرش ساعت ها طول کشید بدن رو پیدا کنه من روضه ای رو بخوانم که امام زمان برا این یتیم سیزده ساله خوانده دو کلمه است السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَضْرُوبِ‏ عَلَى‏ هَامَتِهِ‏ شمشیر به فرقش زدند دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره ، چنان با صورت بر زمین خورد آماده ای یا نه باباش به ما یاد داد هر روضه ای می خونی گریز به روضه ابی عبدالله بزن اگرچه با صورت بر زمین خورد همه سواره ها ، قاسم رو محاصره کردند اما نوشته اند ابی عبدالله چنان سراسیمه خودش رو رساند که ضارب قاسم بن الحسن زیر سم مرکب ماند ، حسین اینجا سراسیمه خودش رو رساند نگذاره این بدن زیر سم مرکب بره آخ بمیرم اما وقتی نوبت خودش شد ناحیه مقدسه میگه ، همینکه با صورت به زمین خورد ، همونجا زنده زنده زیر سم مرکب بردنش حسین ..... یه گریز به روز سوم بزنم هنوز میدونم عقده گریه رو داری توی دلت سر رو که بغل گرفت گفت بابا این چاله ها در صورتت اثر چیه.. هر چی نگاه میکنم می بینم اینا اثر تیر و نیزه نیست رقیه جان ، اینا همون اثر سم مرکبه آی حسین.... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
1402.05.16_1.mp3
12.89M
🔸پر کن دوباره کیل مرا أیّها العزیز 🔸دست من و نگاه شما أیّها العزیز ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🔸پر کن دوباره کیل مرا أیّها العزیز 🔸دست من و نگاه شما أیّها العزیز 🔸رو از منِ شکسته مگردان که سالهاست 🔸رو کرده ام به سمت شما أیّها العزیز 🔸وادی به وادی آمده ام ، از درت مران 🔸وا کن دری به سوی گدا أیّها العزیز 🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود 🔸این کاسه را فَأَوْفِ لَنٰا أیّها العزیز یابن الحسن..... السلام علیک یا ابا عبدالله أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ (سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ) ▪️از سینه آه از غمت ای ماه می کشم ▪️بار غم تو را چو پَر کاه می کشم ▪️بر نوک نیزه جان أَخٰا غبطه میخورم ▪️آخه او حنجر تو بوسد و من آه می کشم حسین..... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
1402.05.16_3.mp3
18.06M
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️یاد داری پس از عروسی من ▪️آمدی تو به دیده بوسی من ▪️آمدی لیک خواب بودم من ▪️از فراغت در اضطراب بودم من ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️یاد داری پس از عروسی من ▪️آمدی تو به دیده بوسی من ▪️آمدی لیک خواب بودم من ▪️از فراغت در اضطراب بودم من حسین یادته اومدی سایه کردی روی بدن و صورت خواهر آفتاب صورتم رو نسوزانه ▪️دِینِ احسانت بود بر گردنم داداش ▪️آمده وقت تلافی کردنم خرج کن حنجره هاتون رو ، تا اربعین باهاش کار داریا اومد کنار این بدن إرباً إربٰا الله اکبر گفت داداش ▪️عفو کن ای یادگار مادرم ▪️سایه بانی نیست جز موی سرم (رد میشم از اینجا خوبه که نفهمیدی) ▪️یاد داری شامگاهی با حسن ▪️راه پیمودی دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته هروقت می خواستم برم زیارت قبر پیغمبر ، بابام علی ، قنبر رو می فرستاد، برو چراغ های حرم رو کم کن. خودش جلو ، شماها هم دور من حلقه می زدید. شبانه منو راهی حرم پیغمبر می کردید الله اکبر یه روزی امام حسن فرمود بابا ، ماها زیارت میریم ، روز میریم، چرا خواهرم رو شبانه می برید اونم با این تشریفات، فرمود حسن جان همه این کارا برای اینه که کسی قدوقامت خواهرتون رو نبینه های روزگار خاطرات رو برا داداش داره مرور می کنه ▪️هان بین نا محرمان دور منند ▪️خنده بر زخم درونم می زنند ▪️نیست عباس و علی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت حسین ..... اونقدر با این بدن حرف زد که فقط چند خطش رو ارباب مقاتل آوردند و الا بعضی هاش رو هیشکی نشنیده از صبح تا غروب ، کنار این بدن زینب مناجات کرده هنوز مناجاتش تموم نشده بود فَأَخَذَ یَضْرِبْهُنَّ بِالسَّوْط اونقدر با تازیانه دختر علی رو زدند که اینجا دیگه دیدند صدای سکینه بلند شد یا أبَه اُنظُر اِلیٰ عَمَّتِیَ المَضرُوبَه همه رو زدند دختراش رو زدند حتی مقاتل می گه رباب هم اینجا زدند اما من نمی دونم زینب رو چجوری می زدند دست جمعی عمه رو میزدند که سکینه دیگه کتک خوردن خودش رو فراموش کرد صدا زد بابا ببین عمه رو دارند می زنند صلّی الله علیک یا ابا عبدالله ▪️بعد از تو آفتاب به دردم نمی خورد ▪️شب های ماهتاب به دردم نمی خورد حسین ▪️وقتی تو تشنه ماندی از آن روز تا ابد ▪️دجله ، فرات ، آب به دردم نمی خورد همه فیض ببرند مدافعین حرم سردار سلیمانی عزیز داداش ▪️سنگت زدند تا که خدا اجرشان دهد ۲ ▪️زان دم به بعد ،ثواب به دردم نمی خورد ▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها یادم نمی ره پیغمبر چجوری باهات معامله می کرد یا سینه اش می چسبوند تو رو یا روی شانه اش سوار می کرد ، یا بالش سر تو ، دست پیغمبر بود حالا کجایی ▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها ▪️دنیا به این حساب ،به دردم نمی خورد چجوری سوار شد گفتم و دعاتون کنم رحمت خدا بر این ناله هاتون با یک سؤال رد میشم تا حالا شده از خودت بپرسی ، هنگامی که می خواستند اهل بیت رو از کربلا ببرند ، کی به بازو های زینب طناب بست؟! نَسْئَلُكَ وَ نَدْعُوكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الْاعْظَمِ بِرَأسِ الحُسَیْن و بِأُخْتِ الحُسَیْن و بِنتِ الحُسَیْن یا الله فرج امام زمان نزدیک فرما سلام و تسلیت ما به محضرش ابلاغ فرما اشک چشم هامون این شبها با اشک چشم مهدوی عجین فرما به دعای خیرش آنچه خیر است بر ما نازل فرما آنچه شرّ است از ما و مملکت ما دور فرما به دعای نورانی اش ، دلهامون جوان هامون جامعه مون نورانی فرما ما را به اربعین حسینی برسان امام ، شهدا ، اموات این جمع ، سردار سلیمانی عزیز غریق رحمتت بفرما رهبر مون حفظ فرما و عَجِّل اللَّهم فی فَرَج مولانا صاحبِ الزمان ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* ▪️از کودکی تا دم مرگم به روی لب ▪️تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ▪️ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ▪️ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن آخ بمیرم قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ... کوچه هاشو آب و جارو زدن مردم به هم تبریک گفتن لباس نو به تن کردن شهر و چراغونی کردن زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟ گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ... یا صاحب الزمان اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ... "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن آخ بمیرم همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن سرای بریده بالا نیزه زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه وای ...... گفت : ▪️من آن گلم که خفته به خون باغبان من ▪️نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من میخواهید بدونید من کیم؟ ▪️هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب ▪️هجده سر بریده بود سایبان من آخ یکی طعنه میزنه از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ... خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن .... "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ... علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ... اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ... آخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: أنَا المَظْلوم من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."ای حسین .. ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
Shab6_Moharam95_Mirzamohamadi_c_1396-7-4-12-37.mp3
12.88M
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده چه خبره؟ ▪️شیر بی واهمه تا مرز جنون می آید ▪️قاسم بن الحسن از خیمه برون می آید ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند *چه رجزی خوند؟ إن تُنكـرونی فأنـا ابـن الحـسن،سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى الْمُؤْتَمَن ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند ▪️مثل عباس که دور و بَر مولا کم نیست ▪️قاسمی هست،حسین بن علی تنها نیست ▪️همه دیدند چشم دلت رو باز کن، اینجایی که تکبیر داره ، تو هم تکبیر بگو ▪️همه دیدند به دستش شده شمشیر بلند ▪️می شد از گوشه خیمه دَم تکبیر بلند ▪️میزند ضربه همه از روی زین می افتند ۲ ▪️أزرَق است و پسرانی که زمین می افتند ▪️پهلوانی است سراسیمه فقط می آید ▪️دید این أزرَق شامی است وسط می آید چارتا پسراشو دورش حلقه کرد با چه تبختری داره می آید ▪️چه می آید سر این طفل،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید ▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید ▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️این حسن زاده عجب جنگ نمایانی کرد ▪️بعد اکبر، خودمانیم ، چه طوفانی کرد دیدن اینجوری حریفش نمیشن یه عده رو عمرسعد اجیر کرده بود برا ساعت مبادا... اینا رو نگه داشته بود به عنوان تیر آخر ازشون استفاده کنه اگه می دید جنگ تن به تن ، باشمشیر و نیزه جواب نمیده سنگ اندازا رو صدا میزد ▪️تیغ ها قاتل آن جسم نحیفش نشدند ▪️پهلوانان عرب نیز حریفش نشدند ▪️آخرش دست به آن قائده ی جنگ زدند ▪️تاکه میشد به تن بی زِره اش سنگ زدند ▪️چه می آید سر این طفل ،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند وقت گذشت دلتم آماده است برم قسمت آخر ▪️قسمت آخر جنگ است ،خدا رحم کند ▪️دستهاشان پر سنگ است، خدا رحم کند اینقدر این آقا زاده خوشگل بود که نوشتن کأَنَّه فَلقَةُ قَمَر انگار یه ماه پاره داره میاد میدون خوب چیکارکردن با این صورت زیبا ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم بعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد "فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه" دیدن این آقازاده با صورت به زمین افتاد ... حسین.... دلم می خواد تصویر سازی کنیا اینقده دورش حلقه زدن.... ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گَرد و خاکه "سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا؟سواره ها دوره اش کردن ... حسین .... نه نه ، بشنو یه حسین بگو به این انگیزه،صدای این نوجوون سیزده ساله در نمی اومد اگرچه گفت یاعَمّٰاه اما از زیر سم مرکب ها از اون هیاهو صدا نمیدونم میرسید یا نه؟؟؟ تو یه حسین بگو صدای این یتیم به ابی عبدالله برسه ... حسین .... ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم ▪️جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند ▪️گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند حسین.... بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند مهلت نمیداد چون میدونست اگه اینجا یه لحظه تعلل کنه بدن رو قطعه قطعه میکنن به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسمو خلوت کنند حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم فَوَقَعَ صَدْرَه عَلیٰ صَدْرِه این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم،اما دیدن این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه... آی حسین ... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn