eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
384 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ما شیعه زاده ایم و هوادار حیدریم تا آخرین نفَس همگی یار حیدریم عمّار یاسر، اَصبغ و سلمان و مالکیم حُجر و کمیل و میثم تمّار حیدریم با یک اشاره اش سر و جان را فدا کنیم شکر خدا که گرمی بازار حیدریم حتّی شب ولادت اربابمان حسین مشغول به سرودن اشعار حیدریم یا مرتضی علی علی مولا علی علی اذکار ماست بس که گرفتار حیدریم طبق «فمَن یَمُت یَرَنی» در زمان مرگ ... ...ما محو دیدن گُل رخسار حیدریم فصل بصیرت است و به دنبال اصلحیم در اوج فتنه نوکر بیدار حیدریم ما جز علی به هیچ کسی دل نمی دهیم حتّی به قدر یک نفسی دل نمی دهیم ما تشنه ایم جرعه ی آبی به ما دهید بهتر بُوَد که ظرف شرابی به ما دهید چندین شب است باده ی نابی نخورده ایم لطفی کنید و باده ی نابی به ما دهید ما قصد پای بوسی تان را نموده ایم در بین جاده ایم، رکابی به ما دهید کرب و بلا محلّ عبور و مرور ماست آن لحظه ای که حال خرابی به ما دهید یک بار کافی است که بگوییم «یا حسین» قبل از ختام، کوه ثوابی به ما دهید جشن تولّد تو و سجّاد و ساقی است باید سه وعده سور حسابی به ما دهید وقتی به ما «حسین حسین» وحی می کنید پس واجب است تا که کتابی به ما دهید پیغمبریم و خدمت ارباب می کنیم نام تو را به صفحه ی دل قاب می کنیم 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
به صبح واقعه در خیل دوست دارانش به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش غروب بر سر نی باز بین یارانش "به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش" چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است "سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است کنار پیکر معدودِ بی شمارانش" کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش همه ملائکه شاگرد درس توحیدش غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش "به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش" اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند اگرچه خسته ولی سربلند و والایند که اهل بیت خدا وارثان زهرایند "به پای تاول و لب های تشنه می آیند پیاده در غل و زنجیر یادگارانش" هزار سال گذشته است و آشکار و نهان هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان هزار سال گذشته است و کودکان و زنان "چو روشنای اذان از چهارسوی جهان به گوش می رسد آوای سوگوارانش"... حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که عشق از حسین دم زده است حسین کیست که بر نون و والقلم زده است قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است قصیده ای به بلندای روزگارانش 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
این حسینی است که حق دلبر جانانۀ اوست بحر عصمت صدف گوهر یکدانۀ اوست این همان شمع شبستان ولایت که زعشق شمع ایوان فلک سوخته پروانۀ اوست گاه چون آیۀ رحمت شرف دوش نبی است گاه چون مهر نبوت به سر شانۀ اوست این همان شاه که با خیل ملک روح الامین به گدائی همه شب بر در کاشانۀ اوست این همان رند قدح نوش که با چرخ نهم از ازل تا به ابد نالۀ مستانۀ اوست می گساری است که هر درد و غم و زهر و الم داشت ساقی ازل جمله به پیمانۀ اوست هر کسی رند قلندروش و صافی مشرب جرعه نوش وی و دردی کش میخانۀ اوست آنکه افسانه خوبان شده در عرصۀ حسن گوش آفاق پر از قصه و افسانۀ اوست گرچه آئینۀ حق خانه ندارد ذوقی گاه گاهی دل ویرانۀ ما خانۀ اوست این جوابیست بر آن مرثیه کش گفت وصال این حسین کیست که عالم همه دیوانۀ اوست 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
مه منوّر شعبان مه رسول خداست مه مبارك میلاد سیدالشهداست به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر كه روی دست محمد عیان چراغ هداست تمام دین به روی دست‌های ختم رسل و یا كتاب خدا روی سینة زهراست به عدل و عزت و آزادی و كمال و شرف خلایقند همه تشنه، فیض او دریاست ملك به حسن تماشائیش، شده مبهوت كه این امام حسین است یا رسول خداست نسیم خلد برین می وزد ز اطرافش كه بوی عطر خدا در مشام باد صباست اگر تمام ملائك ز گاهوارة او پر دوباره چو فطرس طلب كنند رواست نبی به طلعت زیباش خنده كرد و گریست خدا به یمن قدومش بهشت را آراست ز گاهواره به گودال خون نگاهی كرد به خویش گفت كه میلاد ما شهادت ماست تمام خلقت یك لحظه بی حسین مباد كه بی حسین زمین بی‌كس و زمان تنهاست به حلق تشنه و لب‌های خشك او سوگند كه خون او به گلستان وحی، آب بقاست گرفت جام بلا را ز دست حضرت دوست از آن تمام بلاها به چشم او زیباست مگو چرا ز همه هست خود گذشت حسین خدای داد به او هست و هست او را خواست اگر ز بار غمش آسمان خمید چه باك كه گشت قامت اسلام با قیامش راست وضو گرفت ز خون، پیش تیر قامت بست كه تا قیام قیامت از او نماز به پاست همیشه حج به وجود حسین می‌بالد كه كربلاش صفا بود و مروه شام بلاست نماز و روزه و حج و جهاد می‌گویند حیات ما همه مرهون سیدالشهداست به پور هند جگر خواره چون گشاید دست كسی كه رشد و نموّش به دامن زهراست زهی جلال كه در روی خون گرفتة او به چشم اهل نظر صورت خدا پیداست مگر نه خوردن خاك آمده به شرع حرام چه حكمتی است، چرا تربت حسین شفاست؟ به تحت قبّه او كن بلند دست نیاز بگیر حاجت خود را كه مستجاب دعاست همه به حشر صدا می‌زنند یا زهرا ولی ز فاطمه آید ندا، حسین كجاست اگر چه سوم شعبان جمال خویش گشود بدان ولادت او ظهر روز عاشوراست قسم به ذات خداوند قادر بی چون كه خونبهاش خداوندگار بی همتاست تمام اهل قیامت به چشم می‌بینند حسین با تن بی سر شفیع روز جزاست هنوز نغمة قرآن او بلند ز نی هنوز نعرة هیهات او به اوج سماست هنوز خنجر قاتل ز خون اوست خجل هنوز از عطشش، شعله در دل دریاست هنوز نالة هل من معین اوست بلند هنوز رأس منیرش به نیزه راه نماست هنوز پرچم گلگون او به قلة عرش هنوز پیكر صد چاك او به دوش شماست حسین رهبر آزادگان به هر عصری حسین راه نمای تمام نهضت‌هاست حسین مشعل تابندة هدایت خلق حسین مصحف نور است و آیت عظماست حسین جان دعا، جان ذكر، جان نماز حسین روح حرم، روح مروه، روح صفاست گواه زندة من، ارجعی الی ربك كه بر حسین همانا خدا مدیحه سراست حسین سورة فجر و حسین آیه نور حسین نجم فروزان حسین شمس ضحاست حسین زندة حق و حسین كشتة حق حسین بر همه باطل ستیزها مولاست به وصف او كه خدایش ثنا كند میثم قصیدة تو بود نارسا اگر چه رساست 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
ماه عشق است ماه عشّاق است ماه دل‌های مست و مشتاق است در میخانهٔ کرم شد باز الدخیل این حریمِ رزاق است ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین جرعه‌نوشش تمام آفاق است بی‌حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است بین دل‌های بیدلان امشب با سر زلفِ یار میثاق است «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله‌گاه عشّاق است ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می‌رویم! بسم الله السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حد است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی» اشک‌ها از غمت همیشه روان السلام ای شهید روز دهم السلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلام علیکَ ثارالله -- السلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُم بنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لله! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین ـ زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربّنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّانند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
مژده‌ای ناب تر از ناب به دنیا دادند خبر از آمدن لیلی دل ها دادند چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند حسن دوم این خانه به دنیا آمد شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند باز زهرا و علی معجزه کردند امروز بین گهواره عجب معرکه ای جا دادند او همان است که پای عَلَمش روز ازل آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند این چه عشقی است که آرامش عالم را برد این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند عالَم پیر! نخور غم که جوانی آمد ساقیا باده بده عشقِ جهانی آمد ای دل و دلبر و دلدار سلام آقاجان حضرت سید و سالار سلام آقاجان بوی سیب حرم کرببلا می آید تا صدا می زنم هر بار سلام آقاجان دل و دین همه را روی تو نه ، نام  تو برد یوسف حیدر کرار سلام آقا جان ای وفادارترین عشق اباعبدالله بهترین مونس و غمخوار سلام آقاجان نا امید آمدم اما تو امیدم دادی آی مهتاب شب تار سلام آقاجان ای رفیق غم و شادی و من بیچاره بهترین محرم اسرار سلام آقاجان کرمت سنگ صبور دل ما نوکر هاست لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود دست هر کس که کسی بود برین دامن بود نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی نام زیبای تو در عرش طنین افکن بود چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود وقت مردن مدد حضرت زهرا گیرد دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود جاودانه است کسی که شده مست جامت مرده آن است که یکبار نبرده نامت تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر سالیانی است که جارو کش هیئت هستیم خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم می خورد غبطه به ما زاهد سجاده نشین تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز تا که پشت درِ این بیت کرامت هستیم کوله بار گنه از شانه ما بردارند در همان ثانیه که زیر علامت هستیم رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور ما کجا این همه خیر،این همه عشق،این همه شور هر نفس اهل مناجات صدایت کردند عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند هر کجا تا که شنیدند بهشت ، عشاقت هوس علقمه و کرببلایت کردند به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند آن جماعت که جوانی به فدایت کردند سال ها پیش تر از آمدنت روی زمین انبیا تک تکشان گریه برایت کردند عرش هم کرببلا گشته ، ملائک از بس گریه با فاطمه بر راس جدایت کردند نه شدی غسل و کفن ، نه بدنت شد تشییع تن بی سر ! ته گودال رهایت کردند یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
 فطرس رسیده جا به کبوتر نمی‌رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی‌رسد   پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی‌رسد   با یا حسین مست‌ترینم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک‌تر، نمی‌رسد   گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی‌رسد   دنیای بی‌حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی‌رسد   کوهی به کوه نه که در این روزگار پست دست برادری به برادر نمی‌رسد   در هیچ لحظه‌ای به جز از لحظه‌ی اخا در نقشه‌ها فرات به کوثر نمی‌رسد   ارث پدر گلوی بریده‌ست لاجرم وقتی که اکبر است به اصغر نمی‌رسد   وقتی که نیستند علی‌های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی‌رسد؟   در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه‌های پیمبر نمی‌رسد   حق در مثل همیشه به حق‌دار می‌رسد با این حساب شمر به حنجر نمی‌رسد   با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی‌رسد   این شاکلید قصه‌ی صحرای کربلاست سر می‌دهد حسین ولی سر نمی‌رسد 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
دل به طوفان بزن، بدون حساب باده پنهان بزن، بدون حساب بی حساب و کتاب مستی کن با نگاه ثواب مستی کن کسی آمد عذاب را برداشت از محبین، حساب را برداشت او که آتش زده جهنم را بهجتی داده معنی غم را وحیِ حق بوده در لباس بشر تا که درکش کند حواس بشر داشت انسان به قهقرا می رفت از مسیر خدا، جدا می رفت آتش معصیت که بر پا شد قطره های گناه، دریا شد و در این بحر، توی طوفان ها دست و پا می زدند انسان ها دختری داشت مصطفی، زهرا کوثری داشت مرتضی، زهرا نیمه شب خلق را دعا می کرد شیعه را یک به یک صدا می کرد دیگ بخشش به جوش آمد و باز عزم حق در خروش آمد و باز به علی نور عین خود را داد و به زهرا، حسین خود را داد چه حسینی، بشر طفیلی او دامن قدس، مهد طفلی او چه حسینی، چراغ تابنده جلوه ی توأم خدا، بنده چه حسینی، کلام حق، قرآن آیه های ورق ورق، قرآن چه حسینی، نبی، علی و حسن باوری استوار، شیرآهن چه حسینی، ظهورِ جودِ نبی شیره نوش از گل وجود نبی چه حسینی، مهِ سیادت او وسعت کشتی سعادت او چه حسینی، که بس گهربار است صد هزاران بحارالانوار است چه حسینی، که نور برزخ شد اشک بر او، مهار دوزخ شد چه حسینی، مرام از او زنده تا قیامت قیام از او زنده چه حسینی، امام مکتب هاست خود چراغ تمام مکتب هاست چه حسینی، که نوکرش شاه است زائرش، نیز زائِرُالله است جد او کیست مصطفای خدا پدرش کیست مرتضای خدا پسرانش بزرگ و آزاده افتخار جهاد و سجاده در مقامش بس است این آقا خواهرش هست زینب کبری خواهری نه، که مادری کرده به حسینش برادری کرده این عقیله زنِ تماماً مرد خود، حسین است، بی برو- برگرد □ شب میلاد شاه و من مستم أشهد أَنَّ زینبی هستم چیست زینب، تجلیِ ثقلین کیست زینب، حسینِ بعدِ حسین شیرزن بود، اسیر شد هر چند بعد گودال پیر شد هر چند پیش ابن زیاد حیدروار تن به ذلت نداد حیدر وار بی برادر به شهر شام که رفت بین بزم حرام که رفت دلِ از خون کباب او را کشت جام های شراب او را کشت 🔸شاعر ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
ولادت امام حسین علیه السلام پنج تن با گل روی تو تماشایی شد عرش از یمن قدوم تو گل آرایی شد همه یکجور به فکرند که دورت باشند سر جُنباندن گهواره چه دعوایی شد کعبه هم سمت شما قبله مشخص کرده قبله یا قبله نما؟ این چه معمایی شد به قد و قامت تو فاطمه قدقامت گفت سجده بر قامت تو لازم الإجرایی شد آمدی و همه گفتند مسیحا آمد خانه فاطمه امروز کلیسایی شد از همه خلق که در خانه تو مهمان اند طبق معمول به لطف تو پذیرایی شد از من امروز تو با گریه پذیرایی کن چشمه چشم مرا باز تو دریایی کن طفل گهواره این ایل،بزرگ آل اند ابر و باد و مه و جبریل و ملک خوشحال اند تو شفاعت بکنی یا نکنی،فطرس ها پر خود را پر قنداقه تو می مالند بی پر و بال رسیدند و توسل کردند بی پر و بال ولیکن به شما می بالند مدعیان کمال هرچه که باشند آخر به شما گر نرسیدند همیشه کال اند ما که از سفره خان علوی مرزوقیم انبیا نیز همیشه به همین منوال اند نوکران تو همه منتخب فاطمه اند گرچه درهم همه جمع اند ولی غربال اند چقدر زیر گلوی تو به یحیی رفته آه،زهرا و علی فکر ته گودال اند بوسه فاطمه امروز امانت بشود تا گلوی تو مبادا که اذیت بشود کم این طایفه هم بی حد و بی اندازه ست کار معمول تو بی معجزه هم اعجاز ست عده ای نیز تو را رب و خدا می نامند رحمت واسعه ات بس که غلط انداز ست سالی یکبار در کعبه اگر باز شود در این خانه به روی همه هر دم باز ست ما چرا لَنگ دم حضرت عیسی باشیم کشته و مرده این قوم مسیحا ساز است تو ته گودی گودال که حرفی نزدی! این سر نیزه چرا با دهنت لجباز است پسرت جای کفن تکه حصیر آورده آب آورده ولی آه ...چه دیر آورده https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸