#شب_جمعه #مرثیه_حضرت_زهرا
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا
حالش بد است،مادرمان رو به قبله است
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#شب_جمعه #مرثیه_حضرت_زهرا
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا
حالش بد است،مادرمان رو به قبله است
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀❣🍀
موزیک ویدئو بی بی حرم
با صدای حامد زمانی و حاج عبدالرضا هلالی
💐السَلامُ عَلَیکٍ یا فاطِمَةُ الزَّهراء (س)
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
جذبه از یاقوت و گوهر میرود
سورۂ اخلاص و کوثر میرود
زجرها دیده ست اما غرق شوق؛
محض ِ دیدار پیمبر(ص) میرود
لرزه می افتد به جانِ مرتضی(ع)
هر زمان که جانبِ «در»... میرود
گرچه خوانده مجتبی(ع) أمن یُجیب
خوب میداند که آخر میرود...
نیمه شب «عجّل وفاتی» خوانده و
دیگر از آغوش بستر میرود
با چه حالی حضرت دارالشّفا
مضطر و بشکسته پیکر میرود
از دو چشمش اشک جاری میشود
تا که زینب(س) سمتِ معجر میرود
روضه بر پا میشود وقتی حسین(ع)؛
تشنه در آغوش ِ مادر میرود!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
_____________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
ذکر شریف فاطمه را هر که دم گرفت
سمت خدای خویش به سرعت قدم گرفت
"یافاطمه" عزیزترین اسم اعظم است
این ذکر را امان زمان دمبهدم گرفت
روز جزا عجیب زیانکار میشود
هر کس دعای فاطمه را دستکم گرفت
دستش شکست دست علی را رها نکرد
او یک تنه برای ولایت علم گرفت
سیلی که خورد صورت حیدر کبود شد
مادر که گفت "فضّه" پدر باز غم گرفت
آتش گرفت درب و لگد خورد و ناگهان
مسمار کج شد و به پر مادرم گرفت
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
"باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟
این سوز گریه های غریبانه ی علیست -
"کای مونس شکسته دلان حال ما ببین"
در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست
"آن در که جبرئیل امین بود خادمش"
آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست
"خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است
این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست
خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش
از این به بعد، دختر دردانه ی علیست
حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟
"سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست
باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟
این جان حیدر است که در حال رفتن است
دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟
در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست
جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟
پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟!
ای پاسخ سلام بدون جواب من
چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من
از کار من همیشه گره باز کرده ای
تنها تو در به روی علی باز کرده ای
هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو
یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو
باشد قبول همسفر من! برو ولی...
از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی...
احساس های دخترمان پس چه می شود؟
تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟
زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو!
مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو!
حرف از فراق بین تو و من نبود که!
اصلا قرار زود پریدن نبود که!
آتش گرفت بال تو و من گداختم
بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم
دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم
تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم
آن روز روی قلب علی خورد میخ در
بدجور آبروی مرا برد میخ در
آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود
بانو حلال کن که علی دست بسته بود
با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن
کار تورا به فضه کشاندست میخ در
ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش
دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش
ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز
آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز
🔸شاعر:
#داوود_رحیمی
______________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
تو حیدری به تو چشمان تر نمی آید
سرت سلامت اگر غصه سر نمی آید
رشید شهر چرا دست بر کمر داری؟
به تو گرفتن دست از کمر نمی آید
گره گشای همه دست های بسته علی
به دست حیدری ات بند و پر نمی آید
سپرده ام به کنیزان که نان درست کنند
ز دست و بازوی من کار برنمی آید
میان شعله من و در بهم گره خوردیم
علی ز پهلوی من میخ در نمی آید
🔸شاعر:
#حسین_ایزدی
______________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
فضه که هست! پس تو چرا کار می کنی!؟
جارو نکش که سرفه امانت نمی دهد
نانی بخور! عزیز دلم آب رفته ای!
این کاسه های آب توانت نمی دهد
دنبال رنگ چهره در آیینه ات نباش
آیینه شرم کرده، نشانت نمی دهد
تابوت قوس دار و عجیبی که ساختم
شرحی ز حجم جسم کمانت نمی دهد
دستاس! دست فاطمه ام پینه بسته است
از خواهش من است تکانت نمی دهد
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
______________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
جانمازت را ملائک بوسه باران می کنند
ای که از عطرِ خدایی روز و شب آکنده ایی
دلشکسته ، باز بر همسایه ها کردی دعا
با همین چشمان نیمه باز ، هم بخشنده ایی
روشناییِ بخش چشمان علی هستی هنوز
گر چه ابری گشته رویت بهر من تابنده ایی
چشم بر من دوختی ، حرفی بزن ،دلواپسم
لااقل پلکی بزن تا که بدانم زنده ایی
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
____________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#امام_زمان
دوباره در دلم آشوب عالم آمده است
قیامت آمده یا که مُحرّم آمده است
عزای کیست که حتی خود مُحرّم هم
به سر زنان و پریشان و درهم آمده است
عزای اشرف اولاد آدم است آری
عزای بنت نبی مکرم آمده است
تمام خلق دچار مُحرّمند ولی
برای فاطمه دلهای مَحرم آمده است
دوباره فاطمیه آمد و یقین داریم
در این حسینیه صاحب عزا هم آمده است
وضوی گریه بگیر و بیا که در روضه
عزیز فاطمه با قامت خم آمده است
رواست مردن از این غم که پشت درب بهشت
برای سوختن گل جهنم آمده است
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
_______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
مادرم معنای مهر و معنی ایثار بود
مادرم بهر علی مرتضی غمخوار بود
مادرم زهرا همیشه فکر مردم بوده است
ورد لب هایش فقط الجّار ثم الدّار بود
مادرم هرگز نشد مغلوب دشمن چونکه او
مثل پیغمبر اشداء علی الکفّار بود
مادرم هجده بهار از حی سرمد عمر خواست
مادرم در سن هجده سالگی بیمار بود
در شب تدفین زهرا،اهل خانه مضطرب
غصه ی ما اهل بیت از داغی مسمار بود
اف بر این دنیا که پیش چشم زینب،مادرش
یکّه و تنها میان آن در و دیوار بود
مرتضی هنگام غسل پاره ی جان رسول
دید جای تازیانه بر تنش بسیار بود
سینه و بازو بجای خود،چرا سر درد داشت؟
مادرم تا صبح از درد کمر بیدار بود
دردگردن،دردپهلو کار او را سخت کرد
آب خوردن هم برای مادرم دشوار بود
درد پهلوها امان مادر مارا برید
مادرم باهر نفس در محنت و آزار بود
درد دارد ضربه خوردن از در و دیوار و میخ
مادرم هرروز،یکساعت فقط هُشیار بود
ارث او پوشیدگی و دوری از نامحرم است
دخترش زینب چرا راهی آن بازار بود؟
فاطمه نامی چو زهرا سوخت در کرب و بلا
ارث او از مادرش سوزش میان نار بود
🔸شاعر:
#رضا_کلاهدوز
_____________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
نام علی را هر نفس تکرار می کرد
افلاک را از نور خود سرشار می کرد
بر عهده رزق عالم لاهوت را داشت
روح الامین در منزل او کار می کرد
هر روز مانند نبی معراج می رفت
تا خویش را در آینه دیدار می کرد
آیینه بود و در تجلی کمالش
نور حسین خویش را اظهار می کرد
درگاه قدس از مقدم او نور می خواست
پس به غبار راه او اصرار می کرد
درکش برای خاطر خورشید سخت است
آتش چرا با چادرش پیکار می کرد
بی اذن آتش در رواق خانه آمد
ترغیب بی شرمانه ی مسمار می کرد
تا میخ در راه دگر را پیش گیرد
از او تمنا حیدر کرار می کرد
دستار زهرا در تب او سخت می سوخت
خیلی گلایه از در ودیوار می کرد
ای کاش قدری تازیانه نرم خو بود
با دست زهرا مهربان رفتار می کرد
با چارچوب در غمش را قاب کردند
رنگ کبودی، جلوه اش را تار می کرد
باغ فدک گلزار گلهای بنفشه است
یاد از رخ نیلی او بسیار می کرد
🔸شاعر:
#محسن_حنیفی
_______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️