eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
357 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اشبه الناسی به پیغمبر علیِّ اکبری بر حسین بن علی دلبر علیِّ اکبری آیِنه دارِ علی سر تا به پایت حیدر است شیرِ حق را جلوه و مظهر علیِّ اکبری حضرت حق مفتخر از خلقتت یابن الحسین عرش حق را زینت و زیور علیِّ اکبری فاطمیّون تا ابد سائل به درگاهِ شما وارث صدیقه‌ی اطهر علیِّ اکبری کربلا دشمن شده مات از نگاهِ نافذت بس که هستی مصطفی منظر علیِّ اکبری از ازل ایل و تبارم خادمانِ کوی تو تا ابد مولایی و سرور علیِّ اکبری دست ما بر دامنت روزِ جزا یاسَیِّدی تو شفیعِ عرصه‌یِ محشر علیِّ اکبری 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده روزی شعر مرا چند برابر کرده یا علی های مرا یا علی اکبر کرده روزی ما همه در دست علی افتاده سربلندیم درْ این خانه، ولی افتاده رحمت واسعه از عرش خدا می بارد گل لبخند به لب های زمین می کارد پسر ارشد ارباب خوش آمد دارد بنویسید که فرزند حسین آمده است بنویسید به او نور دو عین آمده است ما که دیدیم همه قوت ایمانش را ما که دیدیم همه رحمت چشمانش را ما که دیدیم همه سفره ی احسانش را صف کشیدند گداها که کریم آمده است صاحب سفره ی احسان قدیم آمده است صبح امید پس از شام سیاه آمده است بنویسید که خورشید که ماه آمده است حسن دوم این قوم ز راه آمده است دل ارباب جهان در هیجان آمده است حسنی خُلق ترین، خلقِ جهان آمده است چه بگوییم در اوصاف حسین و پسرش چه بگوییم در اوصاف سجود سحرش چه بگوییم در اوصاف رخ چون قمرش کرده روشن مه او راه بنی هاشم را می شود دید در او ماه بنی هاشم را این پسر نیز همانند علی شیر خداست ضربه ی تیغ علی ضربه ی شمشیر خداست در نفس هاش فقط نغمه ی تکبیر خداست بنویسید که او مست حسین بن علی است ذوالفقاری است که در دست حسین بن علی است این پسر یک تنه خود قدرت لشکر دارد باید او مثل علی تیغ دو دم بردارد هر چه خوبان همه دارند، فراتر دارد بنویسید که از رویش علی می بارد *چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد* بنویسید علی بن حسین و حسن است احمد و فاطمه و حیدرِ در یک بدن است به خداوند که او بند دل پنج تن است همه ی پنج تن آل عبا را یک جا هدیه داده است خداوند به ام لیلا 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
دست به دست می شود بر همه هست می شود به وقت دیدنش چقدر دیده مست می شود چه دلخوش است مادرش چه دلکش است دلبرش ماه اگر ببیندش علی پرست می شود نشسته پا نمی شود دل از علی نمی کند کنار گهواره حسین پای بست می شود خوشا بحال این پدر که با وجود این پسر به وقت سختی و نبرد بی شکست می شود اگرچه این خانه درش بسته نمی شود ولی جمع نمی شود دگر سفره بخاطر علی روح تمام انبیا در اوست آکنده شود پیش ملاحت علی فرشته بازنده شود جذبهٔ عشق کافی است اگر که پلکی بزند دهر به یک‌ معجزه نگاه او بنده شود چنان که عمه اش شده زینت بابای خودش اوست برای پدرش به حق برازنده شود اگر دوباره قلعه ایی به جنگِ دین سپر شود به دست قدرت علی باز دری کنده شود کشتهٔ حمله های او که جای خود ولی ، علی به حالِ کشته یی اگر لطف کند زنده شود پیمبریست لایقِ فضائل و شمائلش امت عشق او بود لطف اله شاملش 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
ای درّ و عقیقِ ناب؛ شهزاده علی اکبر(ع) مانندِ پدر نایاب؛ شهزاده علی اکبر(ع) پشت درِ این خانه سائل شدنم عشق است انگیزۂ دقّ الباب؛ شهزاده علی اکبر(ع) شرمنده ام از عصیان! دردم شده بی درمان یک لحظه مرا دریاب؛ شهزاده علی اکبر(ع) میخواهم از اعجازِ پیمانۂ دستانت قدرِ دو سه جرعه آب؛ شهزاده علی اکبر(ع) لب تشنۂ پروازم؛ بردار و شهیدم کن با ناب ترین اسباب؛ شهزاده علی اکبر(ع) ایکاش که میدیدم در گوشۂ شش گوشه یکبار تو را در خواب؛ شهزاده علی اکبر(ع) در کنجِ خودش دارد دیوارِ حسینیه- تصویرِ تو را در قاب؛ شهزاده علی اکبر(ع) میخوانمت و نامت جذّابیتی دارد اوّل-علیِ ارباب! شهزاده علی اکبر(ع) 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده چونکه حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده او برای زینب کبری رکاب آورده است عمه زینب هم برای او نقاب آورده است هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است مرکبی در شان پیغمبر، عقاب آورده است نیست جایی خوش قدو بالاتر از این آینه ام لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای ای فقیران سفره  دارد ، سفرۀ آماده ای اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای در مقام او جهانی بانگِ یا هو می زند وقت مدحش ناصرالدین شاه  زانو می زند وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی بین خانه چون پیمبر، بین لشکر مرتضی سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی دست‌هایش چونکه بر هم سخت محکم می‌شود باز هم عید غدیر خم مجسّم می‌شود مثل مادر آسمان ها را تماشا میکند آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند کیست این آقا که ما را نیز آقا می کند خواهر کوچکترش هم کار زهرا می کند صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود کعبه از شش گوشۀ ارباب کم می آورد نام او افلاک را زیر قدم می آورد صحبت از شش گوشه شد، حرفی که غم می آورد باز هم دارد مرا سمت حرم می آورد هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام مرهمی بعد از تو بر داغ پدر پیدا نشد خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم... ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
ما را سرشته است گرفتارمان کند خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند از خاک کربلا و نم اشک فاطمه خلقت شدیم تا که علی وارمان کند با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای ما را خرید تا که خریدارمان کند یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد با یک کلاف، راهی بازارمان کند بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما میثم شدیم تا که سر دارمان کند هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست دستی رسید تا که سبکبارمان کند نازم به چشم مست همان شاهزاده ای که یک نگاه کرد که بیمارمان کند از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای تصویری از حسین به دامان فاطمه سوزانده عمه بر سرت اسفند دانه ای خورده گره به قلب ابالفضل زلف تو ام البنین کشد چو به موی تو شانه ای دل می برد ز هاشمیان خنده های تو گشته برای بوسه ز رویت بهانه ای با هر تبسمت که در باغ جنت است ای دلربا ، تو عطر بهشتی خانه ای ای موج گیسوان تو دریایی از امید بر موج آرزوی جوانان کرانه ای یا ایها العزیز به ما هم نگاه کن صف بسته ایم تا که بگیریم اعانه ای اکبرترینِ حلقهء باب شفاعتی حیدرترین شعاع چراغ هدایتی اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على اى ترجمان آيه ى ايثار يا على آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود هر لحظه با وجود تكرار يا على يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى چون صاعقه به قلب شب تار يا على پا درركاب و دست به شمشير،كرده اى در كارزار ، كار همه زار يا على از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه فرياد زد ز شوق، علمدار يا على بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد اى هيبت تو حيدر كرار يا على اى قله ى غرور و قرار دل حسين تنها مؤذن حرم يار يا على اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن گر مى روى برو جگرم را خبر نكن وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود آیینهء وجود تو تکثیر می شود هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت برگشته و به کشتهء تو شیر می شود اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم داغ تو بر دل پدرت تیر می شود برخیز ای تمام ادب، پیش پای من دارد کنار تو پدرت پیر می شود اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود سرو امید من ، همهء آرزوی من برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود بعد تو خاک بر سر دنیای دون علی بی تو ز زندگی دل من سیر می شود اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا اى قاب تكه تكه ى تصويرمصطفى 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
ستون خشک،تاکستان شود باز به عشق ماه رویی که شمایید شما که خُلقا و خَلقا نبی و جوانیِ علیِ مرتضایید علی،زهرا،نبی در یک تنید و کمال خلقت دست خدایید موذن زاده ها قربانتان که اذان گوی نماز کربلایید فدای لحظه ای که گفت بابات: "جوانان بنی هاشم بیایید..." 🔸شاعر : ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
4_5798933047692755251.mp3
3.36M
🌷مولودی_حضرت_علی_اکبر (ع) 🌷شور 🎤 آقای_بنی_فاطمه اگهِ حیدریم ، یا پیغمبریم 2 اینه سرِش آخه ، علی اکبریم 2 گلِ لیلا علی ... خودِ طه علی ... فقط ذکرم اینه ، علی مولا علی 🌷علیِ اکبر لیلا سیدُ سالارم 🌷علیِ اکبرِ لیلا خیلی دوستت دارم کجا آن کرامت ، براش پیرهن شد هم ابن الحسینُ هم ابن الحَسن شد از عشق ، سرشار علی سپهسالار ، علی تو بعد از مرتضی ، شدی کرار علی 🌷علیِ اکبر لیلا سیدُ سالارم 🌷علیِ اکبرِ لیلا خیلی دوستت دارم بخون واسه این ماه هزار قل هوالله میگه عمه زینب بقَدِش ماشالله دل هر شیعه پر ازاحساسشِ چقد چشماش مثه عموعباسشِ 🌷علیِ اکبر لیلا گر چه بی مقدارم 🌷علیِ اکبر لیلا خیلی دوستت دارم https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
توجه 👇👇توجه کانال وگروه ارزیابی یک مداح موفق راکه سابقه چندین ساله در تلگرام دارد راازاین پس درپیام رسان روبیکا دنبال وازمطالب ان بهرمند شوید. آموزش مداحی ارسال اشعاربه همراه صوت وسبک درمناسبتها دعا وزیارات با صدای مداحان مشهور کشور . روبیکا را نصب واز طریق لینک وارد کانال ارزیابی یک مداح موفق شوید 💠💠💠💠💠👇👇💠💠💠💠💠 https://rubika.ir/sayed_salary
وضو بگیر و به دستت بگیر ، خنجر را به هم بریز دوباره تمامِ لشکر را تو هر کجا بِرَوی پهلوانِ میدانی نمی شود که زمین زد علیِ اکبر را زمین نمی خورَد آنکس که سر به سر دارد همیشه پُشتِ سرِ خود دعای مادر را حریفِ قدرتِ شمشیر تو ابلفضل است ربوده ای تو از او هم نشانِ برتر را اگر که پا بدهد بی گمان شبیه علی به یک اشاره ز جا در می آوری در را نگاهِ چپ به تو جرات نمی کند بکند هر آنکه تجربه کرده نگاهِ حیدر را از این شباهت زیبا به بهت خواهد رفت هر آنکسی که تو را دیده و پیمبر را به جز تو هیچ کسی در توان ندارد که به پاکند وسطِ جنگ هاش ، محشر را هجومِ حسرت از اینکه تو بچه اش نشدی دگر ز پای درآورده است هاجر را فدای حضرت لیلا که تربیت کرده ست به زیر دست خودش برترین دلاور را تو ارث بُرده ای از فاطمه، علی ، و حسین قدِ خم و ، دلِ خونین و ، دادن سر را دوباره مادرِ گیتی چنان تو می زاید بزاید از نو اگر یک حسینِ دیگر را 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
به نام علی و خدای علی فقط می نویسم برای علی منم در دو عالم گدای علی سر و جان و روحم فدای علی سپردم دلم را به مولا علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره تب و تابمان آمده ببین نور مهتابمان آمده ببین درّ نایابمان آمده علی بن اربابمان آمده گره خورده بنده دلم با علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره دو عالم خبر می شود شب تار غم ها سحر می شود ببینید غم در به در می شود حسین بن زهرا پدر می شود دوباره بزن دل به دریا، علی بگو یا علی یا علی یا علی بهشت ولایت ثمر دار شد دوباره مدینه قمر دار شد حسین بن زهرا پسر دار شد تمام دو عالم خبر دار شد که آمد دوباره به دنیا، علی بگو یا علی یا علی یا علی سر و روی او مثل پیغمبر است وقارش که مثل خود مادر است قدم می زند، جلوه ی حیدر است شبیه علی اول و آخر است خدایی که دارد تماشا، علی بگو یا علی یا علی یا علی علی نه بگو نور هر انجمن علی نه بگو مظهر پنج تن نبی و وصی هر دو در یک بدن و نیمش حسین است و نیمش حسن چه زیبا چه زیبا چه زیبا علی بگو یا علی یا علی یا علی گره خورده دل ها به گیسوی او عجب محشری روی دلجوی او چه تیغی است در کنج ابروی او الهی شوم بنده کوی او بخوان با نفس های زهرا، علی بگو یا علی یا علی یا علی 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
کلامی را نمیبینم که شاَنش را عیان سازد مگر لطف خدا جاری کلامی بر زبان سازد مقامی را که ممسوس است در ذات خداوندی چگونه میتواند چون منی آن را بیان سازد رخش احمد قدش حیدر نفسهایش مسیحایی خدا اورده اورا تاکه رشک انس و جان سازد از آن خلق کریمانه که ارث از مجتبی برده تواند از کرم دریا کران تا بی کران سازد جنان امد پدید از گوشه ی لبخند بابایش در آغوش پدر خندد جنانی در جنان سازد پِی آب حیاتندو نمیدانند اگر خواهد جهان پیر را با یک نگاه خود جوان سازد اگر افتاده از پایی بزن درب سرایش که ز هر افتاده گیرد دست از او یک قهرمان سازد دلا عافل مشو یکدم ز الطاف علی اکبر که هر چه از خدا خواهی علی اکبر همان سازد پدر آمد به بالینش که ای سرو رشید من مخواه اینگونه داغ تو قد من را کمان سازد 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
امشب شب تلاوت ياسين است شهر مدينه غرق در آذين است در حيرتم كه يازده شعبان يا هفده ربيعِ نخستين است ميلاد دل فروز علي‌اكبر فرزند نور و كوثر و ياسين است آيينه‌ي جمال رسول الله نامش علي است يا كه علي اين است -ليلا فروغ سرمدي آوردي -باغ گل محمّدي آوردي اين نخل نور يا ثمر ليلاست اين آفتاب يا قمر ليلاست اين بحرِ فضل و معرفت و ايمان دُرِّ حسين يا گُهر ليلاست اين شمع جمع محفل ثارالله فرزند، يا پيامبر ليلاست این نور ديده‌ي ابي عبدالله اين نازنين پسر، پسر ليلاست -سيماي او تبارك او باشد -نام علي مبارك او باشد شرم و حيا، حياي رسول الله رو، كلِّ رو نماي رسول الله پيداست در صحيفه‌ي رخسارش والشّمسِ و الضّحاي رسول الله در لعل لب تكلّم پيغمبر در صوت او صداي رسول الله ترسم كه اشتباه كند جبريل وحي آردش به جاي رسول الله -تشبيه كرده‌اند به قرآنش -صدها امين وحي به قربانش واللّيل، سايه‌اي ز سر مويش والشّمس، جلوه‌اي زمه رويش سرو حسين قامت رعنايش چشم حسن به عارض دلجويش با آب زندگيت چه كار اي خضر لب تشنه جان فشان به لب جويش نبود عجب هزار مسيحا را درمان كند به خاك سر كويش -آيينه‌ي جمال محمّد اوست -اوّل علي ز آل محمّد اوست كو مرغ شب كه قرص قمر بيند خورشيد را به وقت سحر بيبند موسي كجاست تا به حجاز آيد در طور اهل بيت شجر بيند عيسي به حسن او نگرد انجيل داود هم ز بور دگر بيند زهرا كجاست تا كه در اين عالم -بار دگر جمال پدر بيند -حيدر ستوده حُسن نكويش را -بوسد هماره مصحف رويش را ايثار از شهادت او زنده تيغ از شجاعتش شده شرمنده هر شام گشته دور سرش تا صبح تا بنده‌اش شده مَهِ تابنده دل مي‌برد ز ماه بني‌هاشم چون بر رخ حسين زند خنده بعد از ائمّه نام ولي الله تنها به شخص اوست برازنده -بگشوده تا جمال دل آرا را -مبهوت كرده عمّه و ليلا را در مشي و در مرام، حسين است اين در منطق و كلام حسين است اين پا تا به سر جمال رسول الله سر تا به پا تمام حسين است اين در عرصه‌ي نبرد بود حيدر در صحنه‌‌ي قيام حسين است اين گر چه امام نيست ولي گويم سرمايه‌ي امام حسين است اين -قبرش بهشت اهل نظر باشد -پايين پا نه، قلب پدر باشد اين كيست ماهِ ماهِ بني هاشم چشم و چراغ شاهِ بني هاشم جان داده خنده‌اش به بني الزّهرا دل برده از سپاه بني هاشم خُويش بهشت خُلق رسول الله رويش چراغ راه بني هاشم جمع است در تمام وجود او قدر و جلال و جاه بني هاشم -آيينه‌ي خداي جليل است اين -اوّل شهيد نسلِ خليل است اين اي ياس سرخ باغ شهادت‌ها اي مهر تو تمام عبادت‌ها سرو قدت تجلّي قد قامت باغ رخت بهشت سعادت‌ها مردان راست قامتِ عاشورا دارند بر تو عرض ارادت‌ها در بين اهل بيت، وجود تو مجموعه‌ي تمام سيادت‌ها -منشور سرخ خون و پيامي تو -چشم و چراغ پنج امامي تو خلاّق داد گر به تو مي‌نازد قرآن، پيامبر، به تو مي‌نازد حيدر كه در حرم همه بت‌ها را بشكست بي‌تبر، به تو مي‌نازد زهرا كه افتخار محمّد بود اي نازنين پسر به تو مي‌نازد تو جان سيّد‌الشّهدا بودي بالله قسم پدر به تو مي‌نازد -آزاده‌اي و خَلق گرفتارت -نازم به استقامت و ايثارت صحرا به بر گرفته چنان جانت درياست تشنه‌‌ي لب عطشانت تو مصحف ورق ورق زهرا پامال كرده‌اند چو قرآنت پيغمبر از رياض جنان آمد در بر گرفت با لب خندانت قرباني حسين و شهيد حق اي جان هر شهيد به قربانت -مرآت سيّد الشّهدايي تو -مثل حسين خون خدايي تو ما خار ره، تو لاله‌ي صحرايي ما انجمن، تو انجمن آرايي من كيستم مريضِ مريضِ تو تو كيستي مسيحِ مسيحايي ماه به خون نشسته‌ي پيغمبر قرآن آيه آيه‌ي زهرايي زيبايي جمال كه مدحي نيست تو در كمال از همه اولايي -«ميثم»بود مديحه سراي تو -عمري قصيده گفته براي تو 🔸شاعر: __________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
آتش گلستان می شود وقتی بیایی رحمت چو باران می شود وقتی بیایی دنیا برای جشن موعود تو ای ماه خورشید باران می شود وقتی بیایی با اذن حق افلاک در امر تو چون هست هرذره طوفان می شود وقتی بیایی ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی دلها شده بازار سردی از عواطف دلها بهاران میشود وقتی بیایی ای دستگیرِ ضعفا با قدرت تو موری سلیمان می شود وقتی بیایی هرشیعه را که چاه غربت کرده محبوس سلطان کنعان می شود وقتی بیایی ادیانِ دیگر هم همه یار تو هستند کافر مسلمان می شود وقتی بیایی تو توبهٔ ما را پذیرفتی و آخر شرمنده شیطان می شود وقتی بیایی در دولتت ثابت قدم ها پای کارند پاینده ایمان می شود وقتی بیایی از نام تو هم ، ضربه ها خورده عدویت حتما هراسان می شود وقتی بیایی ازغربت زهرا تو قلبت درد دارد قبرش نمایان می شود وقتی بیایی درکعبه چون پا مینهی ذکر طوافت نام علی جان می شود وقتی بیایی آن دم که بر جد غریبت روضه خوانی هر دیده گریان می شود وقتی بیایی 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
کشیده از همان آغاز، نرجس انتظارش را نه چندین روز و شب، نُه ماه خالص انتظارش را ولایت گر که شد معیار و روضه گر که شد مقیاس برای شیعیان کردند شاخص انتظارش را اگر شب منتظر باشی برای دیدن خورشید یقین اینگونه بهتر می‌کنی حس انتظارش را فقط فصل بهار و فصل تابستان نشو خیره مکش ای پنجره اینگونه ناقص انتظارش را پرانده با شمیم خویش شب بو عطر نامش را کشیده با همان یک چشم نرگس انتظارش را مفاتیح الجنان صد جلد دیگر داشت در توشیح اگر می‌گفت مرحوم محدث انتظارش را نه تنها آل یاسین و سمات از او نشان دارند نوشته در امین‌الله و وارث انتظارش را شده کرب و بلا آیینه‌ای از مُنتظرها پس کشیده موقع جان دادن عابس انتظارش را منم من روضه‌ی عباس تا اینکه بیاید او کشیدم در خودم مجلس به مجلس انتظارش را 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
عید است ولی عید قیام بشریت  در پرتو میلاد امام بشریت  با دست کرم ذات خداوند تعالی  زد سکه ی اقبال به نام بشریت  از خم طهورا که خدا ساقی آن است  با دست خدا پر شده جام بشریت  امشب ببر ای باد صبا پیشتر از صبح  بر سامره پیوسته سلام بشریت  عالم همه جا وادی طور است ببینید!  در دست حسن مصحف نور است ببینید  خیزید همه سوره ی والشمس بخوانید  گل در قدم مهدی موعود فشانید  از جام شرابی که خدا ساقی آن است  پیوسته بنوشید و به یاران بچشانید  تنها نه فقط شب، شبِ مهدی‌ست، بگویید  میلاد ائمه است بدانید بدانید  خیزید و ببندید همه بار سفر را  محمل به سوی کعبه ی مقصود برانید  امشب خبری خوش به بنی‌فاطمه آمد  بوی گل نرگس به مشام همه آمد  عید ملک و جن و بشر باد مبارک  بر شانه ی خورشید قمر باد مبارک  طوبای امید همه خوبان جهان را  در نیمه ی این ماه ثمر باد مبارک  آوای خدا می‌شنوم از لب مهدی  این زمزمه بر مرغ سحر باد مبارک  پیغام خدا را برسانید به نرگس  کای مادر فرخنده! پسر باد مبارک  ای خیل ملک پیش روی مادر مهدی  آیید و بگردید به دور سر مهدی  دیدید همه کعبه ی روح شهدا را  دیدید همه آینه ی غیب‌نما را  دیدید همه بر سر دست حسن امشب  هنگام سحر صورت مصباح‌ هدی را  امشب همه بار سفر سامره بستیم  داریم به دل شوق تماشای خدا را  از مرغ سحر با گل لبخند بپرسید  کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را  یاران! شب عید آمده بیدار بمانید  باید همه از فاطمه عیدی بستانید  این جان جهان، جان جهان، جان جهان است این روح روان، روح روان، روح روان است  این چارده آیینه جمال است به یک حسن  آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است این ختم ائمه است بدانید بدانید  چونان که نبی خاتم پیغامبران است  گر کفر نباشد بگذارید بگویم  چشمان خدا بر مه رویش نگران است  هر لحظه پدر شیفته ی تاب و تب اوست  ناخورده لبن آیه ی قرآن به لب اوست  این است که دادند امامان خبرش را  داده است خدا مژده ی فتح و ظفرش را  تا آیه ی قرآن به لبش بود، ملایک  دیدند به لب خنده ی شوق پدرش را  ای کاش نبی بود که بوسد چو حسینش  تنها نه دهان بلکه ز پا تا به سرش را  جاءالحق بازوش که دیدید ببینید  نقش زهق‌الباطل دست دگرش را  این نور دل فاطمه فرزند حسین است  بر لعل لبانش گل لبخند حسین است  ای خلق جهان منتظر روز ظهورت!  پیوسته زمان منتظر روز ظهورت  هم در غم هجران تو پیران همه مردند  هم نسل جوان منتظر روز ظهورت  بلبل سر هر شاخه غزلخوان فراقت  گل‌های خزان منتظر روز ظهورت  تو یوسف گم‌گشته ی اسلام چو یعقوب  با قد کمان منتظر روز ظهورت  یعقوب به ما مژده دهد آمدنت را  از مصر شنیدیم بوی پیرهنت را  ای دست خدا! دست خدا یار تو باشد  بازآ که حرم عاشق دیدار تو باشد  بازآ که حسین‌بن‌علی چشم به راه است  بازآی که عباس علمدار تو باشد  تو یوسف زهرایی و صد یوسف مصری  سردرگم و جان بر کف بازار تو باشد  بازآی که هفتاد و دو سرباز حسینی  دلباخته ی مکتب ایثار تو باشد  تو پاسخ فریاد امام شهدایی  تو منتقم خون امام شهدایی  بازآی که آیین پیمبر به تو نازد  بازآ که علی، فاتح خیبر به تو نازد  روزی که بگیری به کفت تیغ علی را  آن روز ببینند که حیدر به تو نازد  روزی که ز قبر، آن دو نفر را تو درآری  حق است که صدیقه ی اطهر به تو نازد  آن روز ببینند همه با گل لبخند  بر شانه ی بابا علی‌اصغر به تو نازد  ای وسعت ملک ازلی محفل نورت  ما عید نداریم مگر روز ظهورت  از لاله ی زخم شهدا خنده برآید  کای منتظران! منتظران! منتَظَر آید  از چار طرف چشم گشایید به کعبه  تا سوی حرم حجت ثانی‌عشر آید  این یکه سواری که نهد روی به کعبه  مهدی‌ست که از بهر نجات بشر آید  چشم همه روشن که به فرمان الهی  از پیرهن یوسف زهرا خبر آید  «میثم» چه نکو گفت تو را دوست که شاید  این یار سفر کرده همین جمله بیاید 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
تا که گردیدم آشنای سحر شد دلم وادی صفای سحر بین سجاده تربتم گل شد با نم اشک و گریه های سحر دست خالی نمی رود هرگز آن کسیکه شده گدای سحر تو امام شکسته دلهایی صاحب سفره عطای سحر بوی وصل تو میکنم احساس از نفسهای جان فزای سحر چشم امید ما گنه کاران بوده بر سوز یک دعای سحر ریشه مشکلات ما این است دلمان نیست مبتلای سحر گره از کار واکند بی شک ناله های گره گشای سحر شب شب همزبانی یار است درد ما غفلت از تو دلدار است بی جهت نیست درنوایی تو ماچه کردیم ؟ تا بیایی تو این نشد رسم انتظار فقط نعره ها میزنم کجایی تو تو زاجداد خود غریب تری بیکس و یار و آشنایی تو بارها سرزدی به غفلت ما شاهد کوه ادعایی تو دست مارا گرفتی و رفتی چون کریم و گره گشایی تو همچونان مادرت تمام شب تاسحر دست بردعایی تو بر گنه کارها دعا کردی بسکه آقا و با وفایی تو شک ندارم که هر شب نیمه زائر دشت کربلایی تو تحت قبه چه ناله ها بکنی خودبرای فرج دعا بکنی جلوات پیمبری داری ازهمه خلق برتری داری بین اولاد حضرت زهرا دلربایی دیگری داری نقش بازوی توست جاءالحق تابگویی چه محوری داری ذوالفقار از تو جان بگیر باز چون تجلی حیدری داری کرم تو گدا نواز بود دست اکرام مادری داری ازتمام پیمبران خدا یک نشان بهر رهبری داری از همه برگزیدگان خلق در رکابت تو لشگری داری تو کجا و عزیز مصر کجا چون خداوند مشتری داری تویی حسن ختام اهل بیت دست بوست تمام اهل بیت سامرا از تو آبرو دارد حرف ناگفته در گلو دارد  در و دیوار خلوت سرداب با نم اشک تو وضو دارد کاسه چشم مانده بر راهت باده ای ناب در سبو دارد تو گل نرگسی و عرش دلم با نفسهات  رنگ وبو دارد چه کنم ؟ این دل گرفتارم دیدن رویت آرزو دارد بین محراب نیمه های شب دل من با تو گفتگو دارد نیمه شد ماه ، ماه من برگرد رحم بنما به آه من برگرد پسر ناز حضرت نرجس قبله راز حضرت نرجس روزی خویش بردم عمری از سفره باز حضرت نرجس ذکر تسبیحتان به گهواره بال پرواز حضرت نرجس بارها دیده ام به زندگی ام دست اعجاز حضرت نرجس خواستگاری فاطمه سندی است بهر اعجاز حضرت نرجس آمد از عرش تک کنیز خدا تاکشد ناز حضرت نرجس روح توحید جلوه ای بنمود گاه ابراز حضرت نرجس مادرت همردیف لیلا شد آخرین نوعروس زهرا شد نیمه شب بود یا که وقت سحر مادر آمد به دیدگان تر چند روزیست گشته مانوس لب گرم تو سینه مادر آمد و دید بین گهواره جای تو خالی است ای دلبر روبه سوی امام کرده و گفت : پسرم نیست چاره ای آخر پاسخ آمد که غم مخور نرجس گشته مهمان حضرت داور بال جبریل بالش سر اوست در طوافش ملائکه یک سر جای او امن و کام او پر شیر االسلام علی «علی اصغر» مادری بین خیمه می چرخید دست برروی سر دل مضطر هاجر کربلا چه چاره کند سینه بی شیر...انتظار پسر ناگهان در حرم به خود لرزید میکند از چه هلهله لشگر چونکه هر بار هلهله کردند به هدف خورده تیر های سه پر دختری زد صدا رباب بیا پشت خیمه به پاشده محشر وقتی آمد که قبر حاضر بود غرق خون طفل روی دست پدر 🔸شاعر:   ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
زیباترین بهانه برای سرودنی تنها دلیل خلقت بود و نبودنی با تو شروع میشود این بار شعرمن زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها سبک جدید گویش و طراح ایده ها پایان خواب های دروغین به دست توست جان دوباره دادن بر دین به دست توست میخوانمت به نام خودت آسمان عشق سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی تو جلوه کند تار می شود حتی بهشت بی تو همان نار می شود بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر حرف رسیدن تو چه تکرار می شود این روزها بدون تو شب جلوه میکنند این آسمان بدون تو آوار می شود باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شودگریه های ما پیش خدا رود نفس " ای خدای ما " برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها پایان بده به عمر دراز فراق ها برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم بیخود به روی نام خود"عاشق"گذاشتیم 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
شهر ما دائم پُر از تشویش وغم شد بی شما شیعه در هر ماجرایی مُتّهم شد بی شما عدل و دادی نیست ، عالم پُر زِ بی رنگی شده گردشِ ایّام هم نامُنتظم شد بی شما ای گل نرگس کجایی شیعه ات دلواپس است عالَمی محروم از بوی صنم شد بی شما گرچه آقاجان شما هستی ، گُمم من در خودم رُخ نمایان کن که نور از دیده کم شد بی شما گفته بودی روضه ی عبّاس حاضر می شوی روضه ها تعطیل و بی صاحب عَلَم شد بی شما گرچه آنرا رویِ پا از دور می بینم ، ولی شهرِ من مخروبه ای چون اَرگِ بم شد بی شما سلطه ی ظالم به مظلوم است اینجا دائما لحظه ها هم بهرِ ظالم ، مُغتنم شد بی شما جانِ زهرا مادرت، ای منتقم ، غیبت بس است سوی ما از هر جهت ظلم وستم شد بی شما پیرشد(تنها) ، ندارد طاقت دوری دگر دیده اش خشکیده با اَشک قلم شد بی شما 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
امشب از باد صبا، بوی کسی می‏شنوم هر نفس، بوی مسیحا نفسی می‏شنوم مژده‏ی آمدن دادرسی می‏شنوم اندرین بادیه بانگ جرسی می‏شنوم حمدلله که از آه اثر کرده‏ی ما خبری می‏رسد از یار سفر کرده‏ی ما شب قدر است شب نیمه‏ی شعبان، آری ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری می‏دمد روح دگر در تن ایمان، آری می‏رسد مصلح کل، منجی انسان آری‏ لیله‏ی نیمه‏ی شعبان، سحری خوش دارد سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد خلف منتظر عترت طاها آمد زاده‏ی منتقم حضرت زهرا آمد بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد آن که رسم ستم از روی زمین بردارد که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد غیر ازو نیست کسی رهبر و سرور، ما را لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را آید از مرحمتش رحمت داور، ما را قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست چشمه‏ی رحمت و گلزار جهان خرم ازوست این شب تیره به پایان رسد انشاءالله یوسف از مصر به کنعان رسد انشاءالله‏ دردها را همه درمان رسد انشاءالله چون که آن حجت یزدان رسد انشاءالله اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد شیعه‏ی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان یارب! آن زنده ‏کن صدق و صفا را برسان یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان برسان آن که بود مبتکر صلح جهان تا ازو، روی زمین پر شود از امن و امان به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است جرعه‏ای از می وصلت نچشیدن سخت است هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را در غم خویش ازین بیش مسوزان ما را ای نظام دو جهان بسته به تار مویت انس بگرفته دل ما به سر گیسویت دیده گر قابل آن نسیت که بیند رویت سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم در شب هجر به امید وصال تو خوشیم ای که اکناف جهان، سفره‏ی عام تو بود رشحه‏ی فیض ابد، ریزش جام تو بود مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود رجعت آل علی بعد قیام تو بود این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود دولت آل علی از تو جهانگیر شود 🔸شاعر:   ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
می شناسد آیه آیه قدرت سجّیل را تا بپیچاند به هم اصحاب شوم فیل را خسته از دنیای نامردانهٔ هابیل کُش میرسد گردن زند فرمانده قابیل را یادی از موسیٰ و عیسیٰ کرده، معنا میکند از دلِ قران شبی تورات تا انجیل را بهترش آنجاست که با نغمهٔ داوودی اش آیه ها دارند شوق بهترین ترتیل را دیدنِ نادیدنش سخت است اما سخت تر اینکه پیش از او ببینم رویِ عزراییل را روز رستاخیز در راه است و از دل می دمد در کنار کعبه روزی صور اسرافیل را جای یک اعجاز مدتهاست خیلی خالی است کو عصایی تا که بشکافد غرور نیل را! 🔸شاعر: _______________________
وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
پاییــز و غمِ هجـرِ تو افـزون شده برگرد چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ حـــالات رخم چون رخ مــجنون شده برگرد با ایـن همــه عـاشق ره عشـق تو نهان شد چشمان‌‌‌‌‌‌ تــــر از موی تو هامون شده برگرد خوابی که به چشــم آید و بر شـوق تو خیزد رویای سـری کاین همـه گلگون شده برگرد سـوسـوی چـراغِ شــبِ تاریکـــِ وصـــالی گمـــراهی کویت همــــه قانون شده برگرد موسی شــدگان چوب و عصـا بر لـب رودند ای شـاه جهـــان دوره ی فرعـون شده برگرد با ایــن همه ظلـــم و ستـــم از آل امیــه بیچارگی از هجــرِ تو افــــزون شده برگرد ای خـــال لبــت طــعنه به زیبایی یوسـف صد همچو زلیخــا به تو مدیون شده برگرد آقای غـــزلهای من ای حضرت مهدی (عج) هر واژه ی شعــرم به تو مفتون شده برگرد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯