هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه اربعین
رسیدم با دیده ی.نم
رسیدم با قلبه پر غم
رسیدم کنارت داداش
می بینی با قامت خم
سلام برادر
سلام ای صد پاره پیکر حسین
سلام برادر
سلام ای غریب مادر حسین
سلام برادر
سلام ای یوسف من نوح من
سلام برادر
سللم ای شهید مذبوح من
بند دوم
خواهرت تو بی تاب شده
از اشک چشماش پرآب شده
بعد از تو دیده های من
دیگه حسین بی خواب شده
یادم نرفته
وقتی که خیمه ها اتیش گرفت
یادم نرفته
دامنه بچه ها اتیش گرفت
یادم نرفنه
با شمر سنان شدم همسفر
یادم نرفته
که با سا ربان شدم همسفر
بند سوم
بار بلا رو دوشم بود
کهنه پارچه روپوشم بود
صدای قهقهه ی شمر
هر لحظه توی گوشم بود
یادم نرفته
افتادی تو شیب گودال حسین
یادم نرفته
پیشه چشمام رفتی از حال حسین
یادم نرفته
نشست با چکمه روی پیکرت
یادم نرفته
برید از قفا با خنجر سرت
رضا نصابی
https://t.me/rozeneshinan
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
https://t.me/rozeneshinan
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه رو ضه ای اربعین
حسین
پاشو داداش ببین رسیدم
خسته و دل غمین رسیدم
بعد یه اربعین رسیدم
ای وای ای وای ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
حسین
با خودم چشم تر اوردم
یه چمن نیلو فر اوردم
غنچه های پر پر اوردم
ای وای ای وای ای وای. ای وای
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
شکسته بالم
خیلی بد حالم
بهت حق می دم نشناسیم برادر
بعد تو خیلی مصیبت دیده خواهر
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
ای وای ای وای. ای وای ای وای
حسین
از درد سرم چیزی نپرس
از دورو برم چیزی نپرس
از چشم ترم چیزی نپرس
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
حسین
از خاطرات سفر نپرس
از مردم خیره سر نپرس
از حراجیه معجر نپرس
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
بردنم بازار
میونه انظار
به اشکای چشم من می خندیدن
به دورم رقاصه ها می رقصیدن
ای وای. ای وای ای وای. ای وای
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
رضا نصابی
https://t.me/rozeneshinan
#اربعین_حسینی
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود یک دست استکانِ چای
یک سو صدای روضه ی عباس می آمد
یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای!
بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم
هم آبله هم درد، پایم را بغل می کرد
هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل می کرد
باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم
چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند
مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود
مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال می آید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود
مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش
هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد
حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم
این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود
باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانه ی خود زائران اربعین هستیم
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
___________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
🔸شاعر:
#محمد_مهدی_سیار
___________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
عالم اگر قطره است، دریا میشود زینب
اشک علی و اشک زهرا میشود زینب
صبرحسن در اوج، معنا میشود زینب
هرچه حسین گفتیم فردا میشود زینب
عشق علی حتماً بهایش میشود زهرا
حیدر، تمام شب دعایش میشود زهرا
ذکر قنوت و ربّنایش میشود زهرا
سر ریزِ این اوقات، حالا میشود زینب
تا کربلا با پای زخم و پر ورم رفتن...
بین عراقی ها، شریف و محترم رفتن...
شبهای موکب، خواب و رویای حرم رفتن...
تا اربعین پیوسته دنیا میشود زینب
اشکی به پایش ریختیم و زود نافع شد
فوراً نگاهی کرد و سینه زن مدافع شد
راه شهادت بازشد، دعوا مرافع سد
دشمن نخواهد دید تنها میشود زینب
زینب امامت داشته من دیر فهمیدم
در روضه های او که گشتم پیر فهمیدم
قرآن کلام اوست، از تفسیر فهمیدم
اصلاً حسینِ رویِ نی ها میشود زینب
وقتی سری در دست جمعی تیره بخت افتاد
وقتی مسیرش بر کلیسا و درخت افتاد
وقتی که راهش بر تنور و تشت و تخت افتاد
در کاروان انّا هدینا میشود زینب
با خطبه هایش کوفه را زیر و زبر کرده
آنقدر که دشمن هم احساس خطر کرده
چون مادرش در کوچه ها شق القمر کرده
پس ذوالفقار دست مولا میشود زینب
دروازه ء ساعات و ساعت های طولانی
بازار شهر و آن اقامت های طولانی
زخم زبانها و جسارت های طولانی
آنجا دخیل چشم سقا میشود زینب
زیر هجوم سنگ، محور میشود فوراً
در ازدحام شام، حیدر میشود فوراً
پیش یهودی ها پیمبر میشود فوراً
هرجا که دین محو است پیدا میشود زینب
دیدند خیلی دلخُورش، اما نیفتاده
رد می شدند از چادرش، اما نیفتاده
خورده زمین خانه پُرش، اما نیفتاده
با یاحسینی از زمین پا میشود زینب
در دست هاشان روسری بود و نمی دادند
عمّامه و انگشتری بود و نمی دادند
خلخال پای دختری بود و نمی دادند
وای آن وسط پایین وبالا میشود زینب
آنکه رقیه را به روی ماسه ها دیده
قاری خود را مجلس هم کاسه ها دیده
دور و بر خود جمعی از رقاصه ها دیده
با این مصیبتها قدش تا میشود زینب
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
دیگه دارم از تو خیلی دور میشم
دســـــــت بی پناهمو رهــــــا نکن
هرکاری میخوای بکن ولی حسین
منـــو از خودت فقـــــط جدا نکن
مگه کربلا فقط جای خوباس....؟
یکــــــی مثه من حرم جـا نداره؟
بیخیال کربلا دوســــــــــت دارم
عشـــق من که شرط و اما نداره
اربــــــــعین سال قبلــــــی به دلم
قــــــول اربعین امــــــــسالو دادم
امسالم که بستــه شد راه حــــرم
دل من تنگــــه چه گیری افتادم...
کی میفهمه حال جامونده هارو؟
موکب امام رضـــــا یادش بخیر
داره میکُشه منو فـــــــــــراق تو
"اربعیـــن و کربـــلا یادش بخیر"
واسه اون لحظـــه دلم پر میزنه
که یه بچه آب تـــــعارُف میکنه
یا همون صــحنه که میری موکبا
پیرمــــــرده کفـشارو جُف میکنه
با چـه عشقـــی نوکری تو میکنه
اون پسر بچه که روی ویلچــره!
سینی خرمــــا میذاره رو سرش
غصه ی مسافرارو میخوره...
اونی که رفته میدونه چی میگم
شب جمعه کربــــــــلا چه حالیه!
ولی معصیــت یه کاری کرده که
توی خوابــــــم میبینـم دوسالیه
🔸شاعر:
#رضا_حسن_زاده
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
از کرامت های ربُّ ٱلعالمین قسمت شود
با دعای مؤمنات و مؤمنین قسمت شود
آن شرورِ پُر گناهم؛ این حرم دل می برد
آن بگیر از من بزودی تا که این قسمت شود
شش جهت قران به سر دارم شبِ قدرِ من است
تا حریم طا و ها و یا و سین قسمت شود
در حساب آورده ما را مادرت پای ضریح
قبل دعوت شک نکن باید یقین قسمت شود
تکّه ای محض تبرّک جستن ذکر قنوت
میشود از گنبدت سنگ نگین قسمت شود؟!
زائران بار سفر بستند و اشکم شد روان
کاش روزی گریه در آن سرزمین قسمت شود
آرزو دارم بزودی پا به پای خواهرت
از حرم تا قتلگاهت اربعین قسمت شود!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
تسکینْ ،دوا ،مُسَکِّنِ قلبم، دوای توست
داروی قلب مضطَرِ من کربلای توست
این دردِ لاعلاجْ، فَلج کرده عضو، عضو
این ناشی از مُفارِقَتِ نینوای توست...
کاری نما طبیب تویی، پر ز درد، من
جانا اُمیدِ اَوَّل و آخر، شفای توست
آقا... دوباره اذن حرم بر عجم بده...
ما را سوا مکن، دِلِ ما هم گدای توست
از ما بگیر هر چه تو را دور میکند،
در نزد ما هر آنچه که هست از برای توست
نزدیک اربعین شده و مضطرم حسین (ع)
دل چشم به راه جود و سخا و عطای توست
در کوی عاشقان که صبوری مُقَدَّم است
شکوه نمیکنم که رضایم رضای توست...
🔸شاعر:
#عرفان_معتمد
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
بوی بهشت دارد اگر سرزمین تو
خیل ملائکند کنون همنشین تو
گل کرده است باز در این فصل عاشقی
جا پای جابرت، قدم زائرین تو
بعد از قیام سرخ تو دیگر عجیب نیست
این محشر به پا شده در سرزمین تو
پیوند خورده تاول پاهای زائرت
با زخم پای دخترک نازنین تو
موکب به موکب آمده تا در عمود عشق
بوسه زند به تربت پاک جبین تو
با واژه های مرثیه اش زائرت شده
این شاعر شکسته ی با غم عجین تو
با پای دل قدم به قدم می روم،اگر
جا مانده ام ز قافله ی اربعین تو
بارانی ام، به شوق تسلایت آمدم
این گونه های خیس من و آستین تو
🔸شاعر:
#حسین_عرشی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
بوی بهشت دارد اگر سرزمین تو
خیل ملائکند کنون همنشین تو
گل کرده است باز در این فصل عاشقی
جا پای جابرت، قدم زائرین تو
بعد از قیام سرخ تو دیگر عجیب نیست
این محشر به پا شده در سرزمین تو
پیوند خورده تاول پاهای زائرت
با زخم پای دخترک نازنین تو
موکب به موکب آمده تا در عمود عشق
بوسه زند به تربت پاک جبین تو
با واژه های مرثیه اش زائرت شده
این شاعر شکسته ی با غم عجین تو
با پای دل قدم به قدم می روم،اگر
جا مانده ام ز قافله ی اربعین تو
بارانی ام، به شوق تسلایت آمدم
این گونه های خیس من و آستین تو
🔸شاعر:
#حسین_عرشی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
پر از تلاطم پنهان پر از هراس نهانم
شبیه راه نرفته شبیه برگ خزانم
گذشت سالی و چشمم ندید کرب و بلا را
بگو چه می شود امسال؟ واقعا نگرانم
سپرده ام به خدا پای روضه تو بمیرم
سپرده ام به خدا بی غم تو زنده نمانم
خوشا به حال کسی که شده ست پیرغلامت
خداکند که فدایت شود سر و تن و جانم
خداکند که نگویند آرزو به دلش ماند
مرا ببر به حریمت ببر هنوز جوانم
دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست
خلاصه اینکه دوباره به کربلا برسانم
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————