eitaa logo
روزنگار
829 دنبال‌کننده
61.8هزار عکس
28.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
Esra102~104.mp3
2.07M
استاد تفسیر کوتاه قرآن آیه ۱۰۲ تا ۱۰۴ @Roznegaar
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺 « وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» و ما قرآن را به حق نازل کردیم؛ و به حق نازل شد؛ و تو را، جز به عنوان بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده، نفرستادیم! آیه ۱۰۵ @Roznegaar
بار دیگر قرآن، به سراغ اهمیت و عظمت این کتاب آسمانى مى رود و به پاسخ بعضى از ایرادات، و یا بهانه جوئى هاى مخالفان مى پردازد. نخست، مى گوید: ما قرآن را به حق نازل کردیم (وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ). بلافاصله اضافه مى کند و به حق نازل شد (وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ). و ما تو را جز براى بشارت و بیم دادن نفرستادیم و حق هیچ گونه تغییر در محتواى قرآن ندارى (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً). 🌺🌺🌺 در این که فرق میان جمله اول (وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ) و جمله دوم (وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ) چیست؟ مفسران بیانات گوناگونى دارند از جمله: 1 ـ منظور از جمله اول، این است که ما مقدّر ساختیم قرآن به حق نازل شود و جمله دوم اضافه مى کند: این تقدیر تحقق یافت، بنابراین، یکى اشاره به تقدیر است، و دیگرى به مرحله فعلیت. 2 ـ منظور از جمله اول، این است که ماده و محتواى قرآن حق است، و جمله دوم، اشاره به این است که نتیجه و ثمره آن نیز حق مى باشد. 3 ـ منظور از جمله اول، این است که ما قرآن را به حق نازل کردیم و جمله دوم، مى گوید: چون پیامبر از خود حق دخل و تصرفى نداشت به حق نازل شد. ولى احتمال دیگرى در اینجا نیز وجود دارد که از تفاسیر گذشته، روشن‌تر مى باشد و آن این که گاه انسان شروع به کارى مى کند اما چون قدرتش محدود است، نمى تواند آن را تا به آخر به طور صحیح پیاده کند. اما کسى که از همه چیز آگاه است و بر همه چیز توانا، هم آغاز را صحیح شروع مى کند و هم انجام را به طور کامل تحقق مى بخشد. فى المثل، گاهى انسان آب زلالى را از سرچشمه رها مى کند، اما چون نمى تواند در مسیر راه آن را از آلودگى ها حفظ کند، پاک و زلال به دست مصرف کننده نمى رسد، ولى آن کس که از هر نظر بر کار خود مسلط است، هم آن را پاک و زلال از چشمه بیرون مى آورد، و هم آن را پاک و زلال در ظرف هاى تشنگان و نوشندگان وارد مى سازد. قرآن نیز، درست چنین کتابى است که به حق از ناحیه خداوند نازل شده است، و در تمام مسیر ابلاغ ـ چه در آن مرحله که واسطه جبرئیل بوده، و چه در آن مرحله که گیرنده پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود ـ در همه حال، آن را از هر نظر حفظ و حراست فرمود، و حتى با گذشت زمان به مقتضاى (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ) دست هیچ گونه تحریف به دامانش دراز نشده، و نخواهد شد، چرا که خدا پاسداریش را بر عهده گرفته است. بنابراین، این آب زلال وحى الهى، از عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تا پایان جهان، دست نخورده به همه دل ها راه مى یابد. ذیل آیه ۱۰۵ @Roznegaar
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺 « وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىَ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلًا» و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی؛ و آن را به تدریج نازل کردیم. آیه ۱۰۶ @Roznegaar
در آیه بعد، به پاسخ یکى از بهانه گیرى هاى مخالفان که مى گفتند: چرا قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشده؟ و روش نزول آن حتماً تدریجى است (همان گونه که آیه 32 سوره فرقان به آن اشاره مى کند) پرداخته، مى گوید: ما قرآنى بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مى باشد، تا با آرامش و به طور تدریج بر مردم بخوانى و به خوبى جذب دل ها و فکرها گردد، و در عمل نیز کاملاً پیاده شود (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکْث). و باز براى تأکید بیشتر مى گوید: تمامى این قرآن را به طور قطع ما نازل کردیم (وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً). بدون شک، براى افراد سطحى مخصوصاً اگر بهانه جو باشند این اشکال در کیفیت نزول قرآن پیدا خواهد شد که: چرا این کتاب آسمانى بزرگ که پایه و مایه اسلام است، رهنماى کل بشر، و محور همه قوانین حقوقى اجتماعى و سیاسى و عبادى مسلمانان محسوب مى شود، به صورت کامل یکجا بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل نگردید، تا مردم پیوسته آن را از آغاز بخوانند و تا انجامش با خبر باشند؟! ولى، کمى دقت براى حل این ایراد کافى است زیرا: اوّلاً، قرآن گر چه، نامش کتاب است، ولى همچون کتاب هاى تألیفى انسان ها نمى باشد که بنشینند، موضوعى را در نظر بگیرند، فصول و ابوابش را تنظیم کنند، و به رشته تحریر در آورند، بلکه کتابى است که با حوادث عصر خود، یعنى با بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با رویدادهایش پیوند و ارتباط ناگسستنى دارد. چگونه ممکن است کتابى که با حوادث بیست و سه سال در ارتباط بوده یکجا و در یک روز نازل شود؟! 🌺🌺🌺 ثانیاً، قرآن کتابى است که تنها جنبه تعلیمى ندارد، بلکه حتماً مى بایست هر آیه آن، پس از نزول اجرا گردد، اگر همه قرآن یکجا نازل مى شد، باید یکجا هم اجرا بشود، و مى دانیم یکجا اجرا شدن امرى محال بوده است; چرا که اصلاح یک جامعه سر تا پا فاسد را در یک روز نمى توان انجام داد، و کودک بیسوادى را نمى توان یک روزه از کلاس اول به دوران دکترا کشاند. به همین دلیل قرآن تدریجاً نازل شد، تا به خوبى اجرا گردد، و به اصطلاح کاملاً جا بیفتد، دچار هیچ گونه تزلزل نگردد و جامعه نیز، قدرت جذب، پذیرش و حفظ آن را داشته باشد. ثالثاً، خود پیامبر که رهبر این انقلاب بزرگ بود، بدون شک، اگر مى خواست فکر خود را در اجراى کل قرآن پخش کند، تا در اجراى جزء، جزء، دومى براى او قدرت و آمادگى بیشترى ایجاد مى کرد، درست است که: او فرستاده خدا و صاحب عقل و توانائى بى نظیرى بود، ولى با همه اینها، پذیرش تدریجى قرآن و اجراى تدریجى آن، به صورت کامل ترى انجام مى گرفت. رابعاً، نزول تدریجى، مفهومش ارتباط دائمى پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مبدأ وحى بود ولى، نزول دفعى ارتباط پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بیش از یک بار تضمین نمى کرد. ذیل آیه ۱۰۶ @Roznegaar
Esra105~106.mp3
1.68M
استاد تفسیر کوتاه قرآن آیه: ۱۰۵ و ۱۰۶ @Roznegaar
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺 « قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىَ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا» بگو: «خواه به آن ایمان بیاورید و خواه ایمان نیاورید، کسانی که پیش از آن به آن‌ها دانش داده شده، هنگامی که (این آیات) بر آنان خوانده می‌شود، سجده‌کنان به خاک می‌افتند... آیه ۱۰۷ @Roznegaar
آیه بعد، براى درهم شکستن غرور مخالفان نادان، مى گوید: مى خواهید ایمان بیاورید، مى خواهید نیاورید، آنها که پیش از این، علم و دانش به آنها داده شده است، هنگامى که قرآن بر آنان خوانده مى شود، با تمام صورت به خاک مى افتند و سر تسلیم در برابر آن فرود مى آورند (قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لاتُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلاْ َذْقانِ سُجَّداً). 🌺🌺🌺 به چند نکته باید توجه کرد: 1 ـ مفسران، معمولاً معتقدند جمله (آمِنُوا بِهِ أَوْ لاتُؤْمِنُوا) ایمان بیاورید یا نیاورید؛ دنباله محذوفى دارد که از قرینه کلام روشن مى شود; این دنباله را به گونه هاى مختلفى ذکر کرده اند: بعضى گفته اند منظور این است: شما چه ایمان بیاورید و چه نیاورید، اعجاز قرآن و استنادش به خدا روشن است. بعضى دیگر گفته اند: مکمّل جمله، این بوده: شما ایمان بیاورید، یا نیاورید، نفع و ضررش متوجه خودتان است . ولى این احتمال نیز وجود دارد که جمله بعد از آن مکمّل جمله قبل است، چنان که نظیر آن را در زبان فارسى داریم، مى گوئیم: تو مى خواهى سخن مرا بپذیر یا نپذیر، آنها که اهل دانش و فهمند مى پذیرند، کنایه از این که: علت عدم پذیرش تو، عدم آگاهى و دانش تو است، اگر دانشى مى داشتى، مى پذیرفتى. 2 ـ منظور از الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ ، جمعى از دانشمندان یهود و نصارى است که پس از شنیدن آیات قرآن، و مشاهده نشانه هائى که در تورات و انجیل خوانده بودند، ایمان آوردند، در صف مؤمنان راستین قرار گرفتند، و جزء دانشمندان اسلام شدند. 3 ـ یَخِرُّونَ یعنى بى اختیار به زمین مى افتند، به کار بردن این تعبیر، به جاى یَسْجدُون (سجده مى کنند) اشاره به نکته لطیفى دارد، و آن این که آگاهان بیداردل، به هنگام شنیدن آیات قرآن، آن چنان مجذوب و شیفته سخنان الهى مى شوند که بى اختیار به سجده مى افتند و دل و جان را در راه آن از دست مى دهند. 4 ـ أَذْقان جمع ذقن به معنى چانه است، و مى دانیم به هنگام سجده کردن، کسى چانه بر زمین نمى گذارد، اما تعبیر آیه، اشاره به این است که آنها با تمام صورت در پیشگاه خدا بر زمین مى افتند، حتى چانه آنها که آخرین عضوى است که به هنگام سجده ممکن است به زمین برسد، در پیشگاه با عظمتش بر زمین قرار مى گیرد. بعضى از مفسران، این احتمال را نیز داده اند که: در سجده معمولى انسان نخست پیشانى بر خاک مى نهد، ولى کسى که همچون مدهوشان بر خاک مى افتد، اول چانه او بر زمین قرار مى گیرد، به کار بردن این تعبیر، در آیه تأکیدى است بر معنى یَخِرُّونَ. ذیل آیه ۱۰۷ @Roznegaar
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺 « وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا» و می‌گویند: «منزّه است پروردگار ما که وعده‌هایش به یقین انجام‌شدنی است!» آیه ۱۰۸ @Roznegaar
آیه بعد، گفتارشان را به هنگامى که به سجده مى افتند بازگو مى کند. مى فرماید: آنها مى گویند پاک و منزه است پروردگار ما! مسلماً وعده هاى پروردگارمان انجام شدنى است (وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً). 🌺🌺🌺 آنها با این سخن، نهایت ایمان و اعتماد خود را به ربوبیت پروردگار و صفات پاک او، و هم به وعده هائى که داده است، اظهار مى دارند، سخنى که در آن، هم ایمان به توحید و صفات حق و عدالت او درج است و هم نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و معاد، و به این ترتیب، اصول دین را در یک جمله جمع مى کنند. ذیل آیه ۱۰۸ @Roznegaar
🌺 اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم 🌺 « وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا» آنها (بی‌اختیار) به زمین می‌افتند و گریه می‌کنند؛ و (تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان می‌افزاید. آیه ۱۰۹ @Roznegaar
باز براى تأکید بیشتر، در تأثیر آن، آیات الهى و این سجده عاشقانه در آیه بعد مى گوید: آنها با تمام صورت بر خاک مى افتند، اشکشان جارى مى شود، و خشوعشان در برابر پروردگار، افزون مى گردد (وَ یَخِرُّونَ لِلاْ َذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً). 🌺🌺🌺 تکرار جمله یَخِرُّونَ لِلاْ َذْقانِ، هم دلیل بر تأکید است، هم استمرار. همچنین استفاده از فعل مضارع یَبْکُونَ دلیل بر ادامه گریه هاى عاشقانه آنها است. و نیز به کار بردن فعل مضارع در یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً (خشوع آنها افزون مى شود) دلیل دیگرى بر این است که هرگز در یک حال متوقف نمى مانند و همیشه به سوى قلّه تکامل پیش مى روند، و هر زمان خشوع آنها افزون مى گردد (خشوع، حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است که انسان در مقابل شخص و یا حقیقتى داشته باشد). ذیل آیه ۱۰۹ @Roznegaar