eitaa logo
روز‌نوشت
599 دنبال‌کننده
755 عکس
366 ویدیو
2 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
اینکه دلیل اجازه ندادن حضور زنان در ورزشگاه به خاطر حفظ حرمت و شانیت آن‌هاست، قانع‌کننده است؛ چرا که محیط مختلط و سرشار از هیجان آن هم از جنس فوتبال طبیعتا خالی از تعرضات کلامی نیست. اما لطفا و حتما بفرمایید میان اسپری فلفل و حفظ حرمت چه تناسبی وجود دارد؟ https://eitaa.com/roznevesht
مثل آیه‌ای که بر قومی گمراه نازل می‌شود تا بلکه هدایت شوند، این نور ماه مبارک توست که بر زمین قلبهامان فرود می‌آید، باشد که ما نیز هدایت گردیم. خدایِ‌جان لطفا ما را تا آخر ماه زنده بدار تا از فضل این برکت عظیم بی‌نصیب نمانیم. https://eitaa.com/roznevesht
اندیشه محمدحسین مهدویان را با فیلم‌هایش می‌شود قضاوت کرد. ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، لاتاری و ... دلیل واضحی بر کمیت و کیفیت دغدغه‌های اوست. درخت گردو یکی از فیلم‌های مهدویان است. بازی درخشان پیمان معادی و موضوع بمباران سردشت که در تاریخ جنگ مظلوم واقع شده، این فیلم را دیدنی‌تر کرده است. اوج غم، تنهایی، مصیبت و صلابت را در سکانس‌های مختلف این فیلم می‌توان دید. در سینمای ایران از نقش مادر و گذشت و فداکاری‌اش سخن‌ها بسیار گفته شده؛ اما به نظر من این فیلم زاویه نگاه ما را کمی به سمت مهر پدری معطوف می‌نماید. در یکی از سکانس‌ها، قادر لباسی می‌پوشد تا به اصطلاح از درگیری شیمیایی بچه‌ها در امان بماند؛ بچه‌ها تا بابا را در این لباس می‌بینند می‌ترسند و جیغ می‌کشند و قادر بی‌توجه به شیمیایی بودن بچه‌ها، لباس را در تنش پاره می‌کند تا مبادا بچه‌ها بترسند. این یکی از اشک‌درآورترین صحنه‌های این فیلم است. صحنه‌های تکان‌دهنده دیگری هم دارد که اشک‌تان را جاری می‌کند. قادر مستاصل است. همسرش با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند و او همچون سازی که التماس غزل دارد، با زمین و زمان می‌جنگد تا همسرش زنده بماند. *بقیه‌اش را تعریف نمی‌کنم تا لذت دیدنش را تجربه کنید. *فیلیمو و نماوا پیدایش نمی‌کنید. آنلاین ببینیدش. https://eitaa.com/roznevesht
روحمان در بهار رمضان گل می‌دهد.
✅💠رمضان چگونه در رقت قلب انسان مؤثر است؟ ✅خداوند هدایت انسان را بر خود لازم دانسته و ابزارهای گوناگونی برای هدایت بشر فرستاده است. یکی از طرق هدایت انسان، ماه مبارک رمضان است تا در سایه این ماه پربرکت به مقام وَیَرْضَی بِهِ عَنَّا برسیم و او این‌گونه از ما راضی گردد. 🔹زهرا ابراهیمی مدیر گروه نویسندگی صریر http://nedaesfahan.ir/144244 https://eitaa.com/roznevesht
یا‌عُدَّتے‌عِنْدَشِدَّتے ا؎ آࢪام جانم بھ هنگام سختےها... ⊰دعاےجوشن‌کبیر؛فراز۱۱🍃
وقتی ظرفیت قلب آدم تکمیل بشه، اضافه‌هاش از چشم‌های آدم سرازیر میشه!
با خانواده‌اش ساکن آمریکا بود. انگار یکی از جا بلندش کرد. صدایی پیچید توی سرش. از آن‌سوی دنیا باروبندیلش را جمع کرد و به ایران بازگشت. ایرانی که تازه انقلاب را تجربه می‌کرد. بر سر سفره تحولات انقلاب نشست و این‌گونه روحش را سیراب نمود. جنگ شروع شد. لمس مرگ برایش دلهره‌آور نبود. به جبهه رفت و به مستندسازی در جبهه‌ها پرداخت. غرق شگفتی و بُهت، جوانان در خون غلتیده را به تماشا می‌نشست. مثل یار شهیدش آوینی. جنگ تمام شد. اما او مجاهد باقی ماند. این بار مجاهد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی. جبهه فرهنگی با لحن او معنا یافت. ستون جبهه فرهنگی بود. فیلم ساخت. "بشارت منجی" را کارگردانی کرد. مستند ساخت. مستند "رویش در آتش" را برای جنگ بوسنی و "خنجر و شقایق" را نیز به همین بهانه. خسته نمی‌شد. نمی‌خواست خسته شود. آنچه را بدان اعتقاد داشت مصرانه در رسانه به تصویر می‌کشید. دشمن تأثیر حضورش را احساس می‌کرد. اما او سخاوتش در بذل جان به‌حداعلا رسیده بود. تکلیف مداری را ارزش می‌نهاد. زیر باران باروت، زیر فواره تهمت و زیر آسمان اضطراب برایش فرقی نمی‌کرد. درراه تبیین اندیشه اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی گام برمی‌داشت. با تعریض میانه خوبی نداشت. اهل تصریح بود. اهل ترویج نیز! تفکر عدالت‌طلبانه و ظلم ستیزانه انقلاب اسلامی را ترویج می‌کرد. نامش در لیست تحریم‌های ظالمانه آمریکا قرار گرفت اما این موضوع چه اهمیتی داشت برایش! وقتی معنای زیست خویش را در جهان خلقت دریافته بود. نگاهش به هنر و رسانه نگاهی بلندمدت بود؛ همراه با نگرشی نو. به ابعاد مختلف دفاع مقدس در عرصهٔ هنر نگاهی دقیق و همه‌جانبه داشت. برایش برنامه‌ریزی می‌کرد. از ابزار هنر به شکل مناسبی بهره می‌برد. هدفش تأثیرگذاری حداکثری بود. هنر را به‌خوبی باسیاست تلفیق می‌کرد. از رسانه برای بیان دغدغه‌های دینی‌اش مدد می‌گرفت. اهل ظاهرگرایی و شعارزدگی نبود. می‌گویند ماه رمضان درهای بهشت باز است و درهای جهنم بسته! خوش به سعادتش که در آخرین جمعه از این ماه به دیدار معبود شتافت. کاش کسی جای خالی‌ نادر طالب‌زاده را پر کند. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
ماه قشنگم! لحظاتت ناب بود. یک تکه خوشمزه از بهشت. و تو با همین لحظات، تمام دلواپسی‌هایمان را به آرامش تبدیل می‌کردی. ماه قشنگم! می‌روی و هنوز نمی‌دانیم چه چیز قرار است جای نبودت را پر کند. آینده برای همگان نامعلوم است و ما نمی‌دانیم در شب‌های قدرت آیا نوشته‌اند که درک دوباره تو نصیب‌مان شود؟! مثل نردبانی بودی میان زمین و آسمان، که یک ماه به زمینییان قرضت داده بودند. ما از پله‌هایت بالا می‌رفتیم و دستان‌مان می‌رسید به چیدن میوه‌های ماه! اما حالا نردبان را برداشته‌اند. ما مانده‌ایم و زمین و فاصله‌ای که بسیار است تا آسمان. یک ماه با چشمان زیبای تو خدا را دیدیم. سی روز از مردمک چشم تو دنیا را نگاه کردیم. و حالا دوباره باید برگردیم به همان نگاه‌های ناقص با همان کادربندی‌های مضطرب که حاصل دید مادی‌مان است. یک ماه از دل شب‌های تو برخاستیم و لذت خلوت را با حضور تو تجربه کردیم. کاش با رفتنت قلب‌های ما را نیز با خود می‌بردی و به امانت نزد خویش نگاه می‌داشتی و سال دیگر دوباره به ما برمی‌گرداندی. ماه قشنگم! مَحرم‌تر از تو برای قلب‌های شکسته‌مان سراغ نداریم و مهربان‌تر از تو برای بخشش گناهانمان. وداع با تو برای‌مان سخت است؛ اما فلسفه وداع مگر جز این است که محبت و عاطفه‌ای که میان ما و تو وجود دارد، تثبیت شود. که هرگاه یاد تو افتادیم دلمان به حضورت قرص شود. که ما در میان دل‌مشغولی‌های دنیا تو را به یاد بیاوریم و کم نیاوریم. مگر نه اینکه وداع، عاطفه و احساس آدمیزاد را پررنگ می‌کند. و شعاع این تأثیر عاطفی تا مدت‌ها در جان انسان باقی می‌ماند. در سایه وداع با توست که رغبت‌مان برای ارتباط با صاحبت تقویت می‌گردد و میلمان به گناه کم. تو می‌روی و ثواب نفس کشیدن‌ها را با خود می‌بری. تو می‌روی و ما حتی نمی‌دانیم تو را دوباره خواهیم دید یا دیدارمان به قیامت خواهد افتاد. تو می‌روی اما ما مدیون تو می‌مانیم تا ابد. ماه قشنگم! به عهد و میثاقی که با تو بستیم پایبندیم و احترامت برای‌مان همچنان محفوظ است. تو می‌روی و غم می‌شود قوت غالب ما و اینگونه زمزمه می‌کنیم دعای وداع را: فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَیْنَا... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht