آدمها به اندازهی درک و فهمشان از هرچیزی، واکنش نشان میدهند. یعنی وقتی انسان چیزی را به خوبی درک کند واکنش صحیحی نسبت به آن نشان میدهد؛ چه واکنش مثبت و چه منفی فرقی ندارد؛ مهم این است که باید میزان واکنش خود را با میزان معلوماتمان بالانس نماییم. اگر درک درستی نسبت به مسالهای نداشته باشیم، واکنشهایمان هم صحیح نخواهد بود.
آشنایی داریم که سالهاست با آنها مانوسیم. سالها پیش هر بار که به منزل ایشان میرفتیم آنچه در ابتدا با آن مواجه میشدم تابلو نقاشی بود که به دیوار کوبیده بودند. نقاشی را دختر خانواده کشیده بود. هر وقت تابلو را میدیدم تنها چیزی که به ذهنم میرسید بیهنری این دختر بود. فکر میکردم چقدر کارش را بلد نبوده؛ جالب است که تا آن زمان تنها تجربهی من در نقاشی کوه و کلبه و رودی بود که در دفتر نقاشی فیلی زمان کودکی کشیده بودم؛ ولی بدون هیچ مهارتی در این امر، ذهنم به قضاوت میپرداخت.
چند سال پیش تصمیم گرفتم برای جلوگیری از خطخطی کردن بیهدف روی کاغذها به کلاس نقاشی بروم. گفتم شاید استعدادش را داشته باشم.
از همان روز به بعد وقتی به خانهی این آشنا میرفتیم؛ به تابلویی که سالها روی همان دیوار بود به چشم دیگری نگاه میکردم. شده بودم مثل تاجری که قرار است دلارهایش را خرج خرید تابلو کند. حساس، دقیق و وسواسگونه تابلو را نگاه میکردم. از بالا تا پایین براندازش مینمودم با تمام جزئیات. اصلا انگار هنرشناس شده بودم و یا گوهرشناس.قبل از این اتفاق، پشت نقاشی، دختر بیهنر خانواده را میدیدم و بعد از آن، تفکر هنرمندانه و خلاقانهی او را.
اینها را گفتم برای آنهایی که اهل هنر و مهارتاند. اگر کسی نسبت به توانایی شما واکنش خوبی نشان نداد و یا اصلا واکنش نشان نداد همه را به پای بد بودن کارتان نگذارید. گاهی میتوان عدم درک صحیح مخاطب را دلیل نقد غیرمنصفانهی او دانست.
پینوشت: بعد از آن کلاس فهمیدم بهتر است بهجای نقاشی به خطخطیهای روی کاغذ ادامه دهم.
#روز_نوشت
#ریشه_واکنشها
#انگیزه_بخشی
https://eitaa.com/roznevesht