دیشب سری به گلستان شهدا زدیم. تا چشم کار میکرد تصویر جوان بود و نگاه. اصلاً عکسها با آدم حرف میزدند.
آدم از هر کدامشان یک دنیا سوال داشت و آنها نیز هرکدام از ما سوالاتی.
من فلسفهی رفتنشان را در ذهن خویش تداعی میکردم و آنها از چگونگی زیست ما در جهانی که نامهربانی حرف اولش را میزند، سوال میکردند.
انگار همه چشمهایشان را باز کردند؛ گویا قدقامتی گفتند و با چشمهایشان قیام کردند و من که برای نحوهی زیستم در جهان پاسخی جز شرمندگی نداشتم سکوت کردم؛ آنها نیز دیگر با چشمهایشان حرفی نزدند، چشمها را بستند، انگار با چشمهایشان به سجده رفته بودند.
🖋زهرا ابراهیمی
#روز_نوشت
#شهدا
#شهدای_انقلاب
#شهدای_جنگ
#طلبه_مسئولیتش_بیشتر_است
https://eitaa.com/roznevesht