eitaa logo
روز‌نوشت
560 دنبال‌کننده
695 عکس
329 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
💢از شریعت تا قانون دکتر سیدعلی میرموسوی استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید و پژوهشگر فقه سیاسی در نوشتاری با عنوان «چرا اجبار بر حجاب ناکام ماند؟» معتقد است که شریعت برای تبدیل شدن به قانون، نیازمند معیار است و مهمترین معیار آن خیر عمومی قلمداد می‌شود. او معتقد است که احکام شرعی اگر در راستای خیر عمومی و نظم و عدالت اجتماعی قرار گیرد، قابلیت تبدیل شدن به قانون را دارد و خیر عمومی را چیزی تعیین نمی‌کند جز خواست و اراده‌ی مردم. به‌نظر می‌رسد نویسنده‌ی محترم در تعیین این پیش‌فرض نکاتی را مورد توجه قرار نداده‌اند از جمله: ۱. خیر عمومی می‌تواند مفهوم متغیر و مبهمی داشته باشد. هر جامعه‌ای در شرایط زمانی و مکانی متفاوت می‌تواند تعاریف متفاوتی از خیر عمومی ارائه دهد. خیر عمومی را چه کسی تشخیص می‌دهد؟ آیا تشخیص خیر عمومی صرفا بر عهده‌ی مردم یک جامعه است؟ اگر در جامعه‌ای مردم به این نتیجه برسند که خیر عمومی آن‌ها مثلا در دزدی کردن یا بی‌اخلاقی‌ست، آیا می‌شود دزدی را به دلیل خواست و اراده‌ی مردم قانونی کرد؟ در اسلام، خیر عمومی مفهومی است که باید در راستای اصول و مقاصد شریعت تعریف شود و نه صرفا در راستای خواستِ عمومی مردم. ۲. اگر قرار است قوانین یک دولت بر مبنای خواستِ مردم وضع شود، تعیین حدود مشارکت مردم بر عهده‌ی چه کسی یا چه‌چیزی‌ست؟ اگر خواست مردم به حذف آموزه‌های اسلام در اجتماع منتهی شود آیا باید به قانونی شدن این خواست‌ها تن داد؟ در نگاه اسلام مشارکت مردم باید در چهارچوب اصول شریعت صورت گیرد. ۳. طبیعتاً هر جامعه‌ای بر اساس ارزش‌های خود، خیر عمومی را تعریف می‌کند. در نگاه اسلام نیز باتوجه به اصالت جامعه، خیر عمومی به معنی تایید عمل و رفتاری‌ست که سعادت دنیوی و اخروی افراد را رقم می‌زند. ۴. اگرچه نویسنده تلاش کرده تا یک مسئله‌ی اجتماعی را از دیدگاه عقلی و مبتنی بر واقعیات جامعه‌ی مدرن بررسی کند؛ اما نباید در دام نادیده گرفتن مبانی و اصول فقهی و اعتقادی در اجتماع گرفتار گردد. ۵. بی‌توجهی به بُعد اجتماعی بودن حجاب و عوارض بی‌حجابی و بدحجابی در جامعه و همچنین غفلت از سلامت روحی و معنوی مردم در جامعه را می‌توان از دیگر علل اینگونه برداشت‌ها دانست. ۶. نقش دولت یا حکومت در یک جامعه‌ی اسلامی با دیگر جوامع مدرن متفاوت است. دولت در نگاه دین، موظف است شرایطی را فراهم کند تا مردم به راحتی به تعالیم دینی خود عمل کنند و با هرآنچه با روحِ این تعالیم در تضاد است مقابله نماید.دولت باید در خدمت مردم باشد و به آن‌ها کمک کند تا به رشد معنوی و اخلاقی دست یابند. البته پذیرش این حرف به معنی نادیده‌گرفتن وظیفه‌ی دولت‌ در تشویق و آموزش مردم برای ترویج احکام دینی نیست.در حکومت اسلامی، دولت مسئولیت دارد که احکام اسلامی را در جامعه پیاده کند اما در عین‌حال اجرای احکام اجتماعی در یک جامعه باید با توجه به اصول اخلاقی و با هدف تقویت ایمان و اخلاق اسلامی صورت گیرد. ✍🏻 زهرا ابراهیمی https://rahamedia.net/?p=3394 https://eitaa.com/roznevesht
حجت‌الاسلام هادی سروش، استاد حوزه علمیه در نوشتاری با عنوان «پای حق‌الناس در میان است» عملکرد شورای نگهبان در عدم بیان علل رد یا تأیید صلاحیت‌ها و نبود فرصتی برای دفاع این افراد از خود را مورد بررسی قرار داده است. او معتقد است اگر شورای نگهبان بر اساس شرح وظایف قانونی می‌تواند صلاحیت افراد را تأیید یا رد کند یا به قول خودشان عدم احراز صلاحیت کند، در هر صورت با حق‌الناس مواجه است. او اذعان می‌کند: «در عین اینکه جایگاه قانونی این نهاد را برای بررسی صلاحیت‌ها می‌پذیریم؛ اما نمی‌توانیم به دلیل این جایگاه قانونی، مسأله حق‌الناس را نادیده بگیریم». او همچنین اظهار می‌کند عدم تأیید صلاحیت هر فرد دو آسیب را به دنبال دارد، نخست عدم بهره‌بردن از دانش و مهارت در موضوعی که شخص ورود پیدا کرده و دیگری ایجاد شائبه‌های منفی در اجتماع بر علیه او. به نظر می‌رسد در نوشتار ایشان تأکید بر لزوم رعایت نقاط آسیب‌پذیر از منظر حق‌الناس توسط نهادهای قانونی در فرایند احراز صلاحیت، نکته‌ای ارزشمند است؛ اما باید نکاتی را مورد دقت قرارداد: ۱.حق‌الناس در نگاه اسلام از اهمیت والایی برخوردار است که در دو حیطهٔ فردی و اجتماعی قابل‌ بحث است. ۲.حق‌الناس و حقوق فردی و اجتماعی در چارچوب اصول و مبانی فقهی و اخلاقی اسلام تعریف می‌شوند. ۳.رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت‌ها لزوماً به معنی تضییع حق‌الناس نیست؛ بلکه زمانی می‌تواند در دایره حق‌الناس قرار گیرد که شورای نگهبان بدون ارائه دلایل مشخص به رد صلاحیت بپردازد و فرصتی برای دفاع از خود به افراد ندهد. ۴.توجه به حقوق فردی باید در راستای اصول اسلامی و مصالح جامعه قرار گیرد. یعنی تعریف ما از حقوق فردی نباید مصالح عمومی اجتماع را تحت‌الشعاع قرار دهد. ۵.رد و تأییدها طبیعتاً مبتنی بر معیارهای مهمی است که برای حفظ نظام توجه به آن معیارها از اهمیت بالایی برخوردار است. حق‌الناس زمانی اتفاق می‌افتد که شورای نگهبان تصمیمات خود را بر اساس اعمال‌نظر شخصی، سلیقه‌ای و ملاحظات جناحی و یا خودسرانه اتخاذ کند. زمانی که تصمیمات عادلانه و بی‌طرفانه لحاظ شود پای حق‌الناس در میان نخواهد بود. ۶.ممکن است فردی از نظر صلاحیت‌های فردی مشکلی نداشته باشد؛ اما به دلیل تعارض با مصالح عمومی و نظام اسلامی، صلاحیت لازم برای تصدی برخی مناصب را نداشته باشد. رد صلاحیت لزوماً به معنای نادیده‌گرفتن حقوق افراد نیست، بلکه به معنای صیانت از مصالح عمومی و نظام اسلامی است. ۷.در بسیاری از موارد، ممکن است اختلاف‌نظرهایی در مورد رد صلاحیت‌ها وجود داشته باشد؛ اما در نهایت قانون و شرع حکم می‌کند که شورای نگهبان با مشورت به یک نتیجه کلی برسند؛ بنابراین وقتی شورای نگهبان منطبق بر نظر جمع عمل کرده، یعنی منطبق بر قانون بوده و حقی را تضییع ننموده است. ۸.چنانچه کسی رد صلاحیت شود و شکایت کند؛ اما این شکایات به طور کامل و عادلانه رسیدگی نشود و یا به داوطلبان فرصت کافی برای ارائه دفاعیات و توضیحات در مورد صلاحیت خود داده نشود و یا به اظهارات آنها توجه کافی نشود حق‌الناس ضایع می‌شود. 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
یادداشت بالا را می‌توانید در رحا مدیا هم بخوانید. https://rahamedia.net/?p=3441
نارضایتی از دولت‌ها، نفی نظام نیست دکتر محمود شفیعی در تحلیلی که راجع به نتایج انتخابات نوشته‌است معتقد است که عدم شرکت شصت درصد از مردم در انتخابات نشان‌دهنده نارضایتی مردم از دولت است. او فلسفه وجودی دولت را ارائه خدمت به ملت می‌داند و چنین نتیجه می‌گیرد که نارضایتی مردم از دولت یعنی عدم حفظ نظام. او اذعان می‌دارد که دولتمردان در حکومت اسلامی با تقلیل‌دادن نظام به دولت، رأی مردم در انتخابات را رأی به همان نظام تقلیل یافته، یعنی دولت می‌دانند و از این امر رضایت مردم را از دولت نتیجه می‌گیرند درحالی‌که مردم از دولت راضی نیستند. در نهایت ایشان حفظ نظام را به حفظ رضایت مردم گره می‌زند و از عدم رضایت مردم عدم حفظ نظام را نتیجه می‌گیرد. اگرچه تحلیل ایشان تحلیل زیبایی است؛ اما لازم است نکاتی را نیز مدنظر قرار دهند از جمله: ۱.آنچه در تشکیل حکومت اسلامی اهمیت دارد اصول و مبانی اعتقادی و شرعی و فقهی آن است. در حقیقت استواری نظام برپایه‌ی مبانی آن است. اگر چه رضایت مردم در حفظ نظام مؤثر است؛ اما نباید این موضوع به‌گونه‌ای بیان شود که گویا تنها معیار برای حفظ نظام، رضایت مردم است. ۲.در نگاه اسلام دولت و نظام اگرچه به‌هم مرتبط هستند؛ اما در عین حال دو مفهوم متمایز از یکدیگرند؛ بنابراین لزوماً نمی‌توان نارضایتی از دولت را نارضایتی از نظام معنا کرد. ۳.راضی نبودن مردم از دولت به عدم توجه دولت به نیازهای مردم بازمی‌گردد؛ پس دولت نیازمند تغییر سیاست‌های خویش است؛ اما پذیرش این حرف به معنی پذیرش ناکارآمدی نظام نیست. ۴.اگرچه حفظ نظام و رضایت مردم با هم در ارتباط است؛ اما گاهی ممکن است شرایطی پیش آید که حفظ نظام مستلزم تصمیماتی سخت باشد و در عین حال در کوتاه‌مدت عدم رضایت مردم را در پی داشته‌باشد. حفظ نظام در اسلام به‌معنای حفظ اصول و ارزش‌هایی است که بر اساس تعالیم دینی بنا شده‌اند. ۵.آنچه وظیفه نظام است خدمت به اسلام و اخلاق و اجرای احکام الهی‌ست؛ اما همین امر نیز ممکن است نارضایتی‌هایی را از جانب مردم به‌دنبال داشته‌باشد. صرف ناراضی بودن مردم نمی‌توان نظام را از وظایفش بازداشت؛ بلکه باید برای مردم به روشنگری و تبیین فلسفه اجرای احکام پرداخت. ۶.نظام باید بر اساس اصول‌دینی حفظ شود و دولت باید به‌گونه‌ای عمل کند که این اصول را به بهترین شکل ممکن اجرا کند و به خواسته‌ها و نیازهای مردم پاسخ دهد. ۷.تعادل بین حفظ نظام و رضایت مردم باید با در نظر گرفتن همه جوانب و باهدف رسیدن به یک جامعه عادلانه و پایدار حاصل شود. 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
یادداشت بالا را رحا مدیا کار کرده در سایتشون بخونید: https://rahamedia.net/?p=3462 https://eitaa.com/roznevesht
از اشک تا عدالت‌خواهی دکتر نصر اصفهانی در قالب یادداشتی به انتقاد رویکرد عزاداری‌ها در جامعه پرداخته و تأکید بر گریه و اشک را به‌نوعی عدم توجه به ابعاد حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانهٔ قیام امام حسین پنداشته‌اند. ایشان معتقدند تبلیغات عزاداری در سطح شهر و صرفاً با تِم اشک و گریه، غفلت از فلسفهٔ قیام عاشورا را نتیجه خواهد داد. ایشان با اشاره به دوره قاجار متمرکز بودن ادبیات عزاداری بر ماتم و اشک را عاملی در جهت تقویت پایه‌های ظلم حکومت‌ها معرفی می‌کنند و به همین دلیل این رویکرد را مغایر با اهداف و آرمان‌های نهضت امام حسین (ع) می‌دانند. ضمن تشکر از ایشان بابت آسیب‌شناسی تمرکز بر اشک صِرف در نگاه اسلام، به نظر می‌رسد لازم است مواردی را نیز مورد دقت قرار دهیم تا مخاطب دچار سوءبرداشت نگردد: 1.این نوع تلقی از گریه منجر می‌شود تا مخاطب تصور کند گریه در نگاه اسلام صرفاً یک عمل احساسی‌ست حال آنکه در اندیشه‌ی دینی گریه دارای ابعاد عمیق سیاسی و اجتماعی و اخلاقی است. 2. یادآوری موضوع اشک و آه و ماتم در سطح شهر یعنی یادآوری عزاداری و عزاداری صحیح و تراز در نگاه اسلام مساوی‌ست با ایجاد تلنگر برای مبارزه با ظلم؛ چرا که اشک ریختن برای امام حسین عموماً معطوف به مساجد و حسینیه‌ها و تکیه‌ها می‌گردد و نهایتاً رد این اشک را که بگیرید به منبر حسین و فریاد عدالت خواهی از بالای منبر می‌رسید. 3. در شرایطی که دشمنان اسلام به دنبال سکولاریزه کردن عزاداری‌ها هستند اتفاقاً توجه به بعد معنوی عزاداری و تمرکز بر اشک معنادار می‌تواند دست ردی بر سینه‌ی این تفکر باشد. 4. متن اینگونه القا می‌کند که گویا در طول تاریخ کاری از دست این اشک‌ها بر نیامده و همواره ریشه ظلم قوی‌تر شده است حال آنکه همین اشک‌ها در عزادری‌ها جرقهٔ پیروزی انقلاب و مبارزه با ظلم را زده است و همچنان نیز ادامه دارد. آنچه اکنون در مبارزه با ظلم در جهان به واسطهٔ تقلید از انقلاب اسلامی شاهدیم نتیجهٔ همین اشک‌های معنادار بوده است. 5. عزادری و به تبع آن اشک و آه و ماتم، ابزاری برای ترویج آزادیخواهی و عدالتخواهی است. 6.عزاداری امام حسین علیه‌السلام یکی از ارزشمندترین میراث شیعیان است و اشک بالاترین نماد این عزاداری. 7. اشک بر حسین اشک همراه با تفکر و تعقل است. تبلیغ اشک، تبلیغ غم و اندوه و ماتم نیست بلکه ابزار بیداری وجدان و انسانیت است. 8. تبلیغ اشک در عزاداری، لزوماً به معنی نادیده گرفتن نقش عقل در عزاداری نیست. 9.اشک، تطهیر قلب را نتیجه می‌دهد و انگیزهٔ ظلم ستیزی را بالا می‌برد. گریه عاملی برای برانگیختن احساسات و تحریک تفکر است. 10. گریه منجر به تقویت روحیه استکبارستیزی شده، تجلی نفرت از ظلم بوده و اعلام آمادگی برای مبارزه با ظلم را معنا می‌دهد. 🖌زهرا ابراهیمی سایت رحا هم نقد بالا را کار کرده: https://rahamedia.net/?p=3699 https://eitaa.com/roznevesht
🔻کرامت در بند فقر ✍🏻زهرا ابراهیمی 🔴 سروش محلاتی در تحلیل خطبه‌ امام حسین (ع) به نقد و بررسی عملکرد عالمان دین در برابر نابسامانی‌های اجتماعی می‌پردازد. او با اشاره به بخشی از خطبه امام حسین علیه‌السلام به این نتیجه می‌رسد که عالمان و دانشمندان هرچند از نظر فردی، انسان‌های خوبی بودند اما به‌لحاظ اجتماعی، تکالیف و وظایف خود را به‌درستی عمل نکرده‌اند و این تضاد بین رفتار شخصی و رفتار عمومی باعث هلاکت آنها می‌شود. او مواجهه‌ عالمان دین با موضوع تضییع حقوق مردم را تکلیف اصلی و اساسی دانسته و معتقد است مهمترین ملاک برای اینکه بدانیم عالم دینی به وظیفه‌اش عمل می‌کند یا خیر، نوع واکنش او نسبت به تضییع حق مردم است. در ادامه، اشاره حضرت به موضوع کرامت را پیش می‌کشد و با تبیین این مسأله چنین نتیجه می‌گیرد که فقر، کرامت مردم را زیر سؤال برده و تا فقر هست، کرامتی وجود ندارد. 🔴 نکته‌ای که در گفته‌های ایشان مغفول مانده این‌است‌که کرامت امری ذاتی‌است که خداوند به بشر بخشیده وعوامل گوناگونی می‌تواند در شدّت و حدّت آن مؤثر باشد. مهمترین عامل حفظ کرامت در انسان در نگاه اسلام قرار گرفتن انسان بر مدار انسانیت است تا جایی که اگر انسان از انسانیت خویش فاصله بگیرد کرامت خود را مخدوش نموده و قرآن او را «کَالْأَنْعامِ، بَلْ هُمْ أَضَل» معرفی می‌کند. در سخنان جناب آقای سروش تنها به یک بخش از عامل ایجاد کرامت یعنی رفع نیازهای مادی انسان توجه شده حال آنکه چه بسا افرادی هستند که.... 🔻جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمائید https://rahamedia.net/?p=3889 https://eitaa.com/roznevesht
🔻غصب خلافت یا نفی امامت ✍🏻زهرا ابراهیمی 🔴 حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن قدردان قراملکی در یادداشتی با عنوان «آقای عالی و انکار حکومت ولایی علی(ع) در شب عاشورا !!» به نقد صحبت‌های آقای عالی پرداخته‌اند و با اشاره به موضوع ولایی بودن حکومت حضرت علی علیه‌السلام اذعان می‌کنند که حکومت ولایی حکومتی الهی‌ست که از جانب خدا به امام اعطا شده است و پذیرش یا عدم پذیرش مردم در اصل ولایی بودن آن تأثیری ندارد. در ادامه معتقدند که اگر اصل را بر پذیرش مردم قرار دهیم حکومت اسلامی ما هم به هیچ وجه ولایی نیست چون پنجاه درصد از مردم خواهان این حکومت نیستند! 🔴 در پاسخ به سخن ایشان لازم است دقت کنیم که ولایت در اسلام یک مفهوم کلیدی است و به ماهیت و نقش امامت اشاره دارد. منظور از ولایی نبودن حکومت در زمان حضرت علی علیه‌السلام طبیعتاً انکار مفهوم امامت و ولایت نیست؛ بنابراین منظور آقای عالی این نیست که حکومت ولایی مستلزم مجوز از جانب مردم است بلکه منظور این است که مردم به سبب بی‌بصیرتی این ولایت را نادیده گرفتند. 🔴 در نظام سیاسی اسلام، آنچه به یک حکومت مشروعیت می‌بخشد نصب و اذن الهی‌ست و نه صرفا خواست مردم؛ اما در عین حال هرچند مردم نقشی در مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی ندارند، ولی برپایی و تشکیل حکومت اسلامی نیازمند همراهی و پذیرش مردم است. 🔴 بین همراهی و پذیرش مردم برای تشکیل حکومت و مجوز مردم برای ولایی بودن حکومت تفاوت وجود دارد که جناب قدردان قراملکی نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند. به دیگر سخن امامتِ امام غصب‌شدنی نیست اما خلافت و تشکیل حکومت غصب‌شدنی است؛ کما اینکه مردم با بی‌بصیرتی خلافت را از حضرت سلب کردند و ایشان را خانه‌نشین نمودند؛ بنابراین نپذیرفتن اکثریت منجر به غصب خلافت می‌گردد و نه نفی امامت! 🔴 و نکته‌ی آخر این که صرف رأی‌ندادن به معنی قبول نداشتنِ نظام ولایی نیست. دلایل رأی‌ندادن مردم متعدد و متفاوت است و عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و حتی روانشناختی در این مسأله دخیل است و نمی‌توان منحصرا علت آن را امری اعتقادی دانست. https://eitaa.com/roznevesht
🔻فلسفه عاشورا؛ کنش فعال یا واکنش به ظلم؟ ✍🏻زهرا ابراهیمی|کارشناس اخلاق و تربیت 🔴محسن برهانی در تحلیل عاشورا و قیام امام حسین(ع) بر این باور است که قیام امام، نه یک کُنش، بلکه واکنشی به ظلم بنی‌امیه بود. او معتقد است بنی‌امیه راهی جز جنگیدن برای امام باقی نگذاشتند و امام بسیار هوشمندانه، عاقلانه و سیاستمدارانه از موقعیتی که دشمن برای او رقم زد، بهره برد. 🔴آنچه واضح است این است که عدم دقت در تفاوت میان کنش و واکنش منجر به چنین نتیجه‌گیری شده است. برای روشن شدن بحث لازم است دقت کنیم که صرف واکنش دانستن قیام امام، ظلمِ به فلسفه عاشوراست. واکنش، پاسخی در برابر یک عملکرد است؛ اما کنش فارغ از آن عملکرد رخ می‌دهد. 🔴اگر بخواهیم حرکت امام حسین(ع) را صرفا یک واکنش بدانیم، معنایش این است که اگر دشمن، امر را بر امام سخت‌ نگرفته بود امام واکنشی نشان نمیداد؛ چرا که قیام امام پاسخ به عملکرد بنی‌امیه بود؛ حال آن‌که قیام امام نه تنها واکنش و پاسخی در برابر ظلم بلکه به‌نوعی یک کنش فعال و هدفمند در جهت احیای دین خدا بود. در حقیقت اگر دشمن شرایط جنگ را بر امام تحمیل نکرده بود و امام واکنشی هم نشان نمیداد باز کنش امام یعنی حرکت هدفمند و تلاش او در جهت احیای دین جدش به قوت خود باقی بود حتی از مسیری غیر از جنگ و جهاد. 🔻جهت مطالعه کامل مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمائید https://rahamedia.net/?p=4062 https://eitaa.com/roznevesht 🗒️@HamQalam
قاعده حرج؛ تسهیل‌گر یا توجیه‌گر! نه امر به معروف و نهی از منکر جزء احتیاطات غیر ضروری است و نه موضوع مهمی همچون حجاب از اصولی است که می‌توان به بهانه قاعده حرج آن را کنار گذاشت؛ بنابراین کنار هم قرار دادن این نوع مثال‌ها در کنار موضوع بحث یعنی سخت‌گیری، خشونت و دینداری تک بعدی بدین معناست که سخنان سروش با هدف نقد حکومت، نتیجه‌ای جز تضعیف احکام الهی نخواهد داشت. ✍ زهرا ابراهیمی کاملش را در رحا مدیا بخوانید: https://rahamedia.net/?p=4902 https://eitaa.com/roznevesht .
ایدئولوژی توحیدی؛ چارچوب سیاست و اجتماع ✍زهرا ابراهیمی https://rahamedia.net/?p=4998 https://eitaa.com/roznevesht
«جیب مردم»؛ دستاویز متجددین حوزوی ✍ زهرا ابراهیمی آقای محمد سروش محلاتی در یکی از سخنرانی‌های اخیر خویش، با تأکید بر فضیلت زیارت چنین می‌گویند: «زیارت امام‌ رضا و امام حسین بسیار خوبست؛ اما از جیب خودت و الا دزدی است. وقتی پرستار و گندمکار معترضند که مطالباتشان داده نشده و دولت به آنها بدهکار است، می‌شود این دیون داده نشده صرف زیارت شود؟ سروصدای عزاداری و پیاده‌روی ما هم دنیا را فرا گرفته، اما امام‌رضا کجای زندگی و جامعه ماست»؟ خواندن و شنیدن همین کلمات اندک می‌تواند شائبه‌های فراوانی برای جوان و نوجوان ما ایجاد نماید؛ به همین دلیل برای روشن شدن موضوع لازم است نکاتی را که سروش در سخنانش به آن بی‌توجه بوده، تبیین نمود. نکات مهم عبارتند از: ادامه اش را در رحا مدیا بخوانید: https://rahamedia.net/?p=5121 https://eitaa.com/roznevesht
پاسخ به دوگانه‌سازی «یا گسترش اسلام یا حقوق مردم» ✍ زهرا ابراهیمی مفهوم گسترش اسلام را صرفاً گسترش مرزها دانستن، نگاه غلطی‌است! گسترش اسلام به معنی گسترش ظلم‌ستیزی و حمایت از مظلوم و نفی سلطه‌پذیری و سلطه‌گری است. تلاش جمهوری اسلامی لزوماً بر گسترش اسلام بدون ضابطه و قانون نیست. در حال حاضر آنچه شاهدیم تلاش حکومت برای حفظ اسلام در جهان است آن هم با انجام وظیفه نسبت به مسلمانانی که تحت سیطره‌ ظلم قرار گرفته‌اند و دادرسی جز خدا ندارند. اینکه بخواهیم به بهانه‌ حقوق مردم، چشم بر مظلومین جهان ببندیم منطبق بر سیره معصومین علیهم‌السلام نیست. ادامه اش را در رحا مدیا بخوانید: https://rahamedia.net/?p=5139 https://eitaa.com/roznevesht