eitaa logo
روز‌نوشت
589 دنبال‌کننده
753 عکس
363 ویدیو
2 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
من کف خیابان نیستم؛ اما برای آن‌هایی که به بهانه‌ی آزادی کف خیابانند، نگرانم! هر کدام از آن‌ها امید یک مادرند شاید! و پشت سر تک‌تک‌شان نگاه‌های دلواپس یک پدر هست حتما! اگرچه از ابر صدای‌شان، خشونت می‌بارد؛ اما از چشم‌های هرکدام‌شان هزار قصه‌ی غصه‌دار می‌چکد. این بچه‌ها بیش از این‌که بخواهند در دنیای بیرون انقلاب کنند و پیش از آن‌که بخواهند در انقلاب بیرونی‌شان موفق باشند، هر کدام‌شان به تنهایی از درون شبیه یک انقلاب شکست‌خورده‌اند. این بچه‌ها ظلم را، اختلاس را، فقر را، تبعیض را و دویدن‌ها و نرسیدن‌ها را چشیده‌اند. پایِ دل این بچه‌ها روی پوست موز‌هایی هست که ما در مسیرشان انداخته‌ایم. امام عزیزمان گفته بود که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! راست گفته بود. چون تمام غلط‌ها را خودمان مرتکب می‌شویم. آمریکا انگار نقش شیطانی را دارد که فقط وسوسه‌کننده است و این از ضعف اراده‌ی ماست که به دعوتش لبیک می‌گوییم. امروز اینترنشنال می‌گفت مردم از داخل ایران باید کار نظام را یکسره کنند و به امید کمک‌های بیرونی نباشند. کارشناس‌نماهای احمق دلار بگیر هم فهمیده‌اند که تا ما نخواهیم کاری از دست تبلیغات‌شان بر نمی‌آید. این ما هستیم که می‌توانیم جوانان خود را از اسارت افکار، به دامان آزادی حقیقی اندیشه برگردانیم. وقتی انقلاب به درخت تنومندی تشبیه می‌شود و وقتی تاکید می‌شود که مسئولان درگیر حواشی نشوند و به مسئولیت‌های مهم‌شان بپردازند منظور این است که ثمره‌ی این درخت تنومند را باید به جوانان نشان داد و ثمره‌ی انقلاب یعنی مبارزه با فقر، اختلاس، بی‌کاری، تبعیض و در یک کلام نزدیک شدن به مدینه‌ی فاضله. پائیز هیچ سالی این‌قدر بی‌رحم نبوده است که این اندازه غم به قلب آدمی پمپاژ کند. مگر ما چقدر توان غمگین‌شدن داریم؟! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
گریه فقط سهم چشم‌ها نیست. گاهی تمام وجود آدمی می‌گرید. قلمش اشک می‌ریزد. دلش اشک می‌ریزد. دستانش اشک می‌ریزند. اما چشم‌هایش می‌خندند.
اینکه آدم اول متنی بنویسد و بعد برای متنش دنبال عکس و تصویر بگردد کار سختی نیست. اما اینکه بخواهد عکسی را بنویسد کمی سخت است. گذشته‌تر، ما این‌جا گاهی مشق‌نوشت داشتیم. تمرینی می‌دادیم برای نوشتن. خیلی وقت است که سراغش نرفته‌ایم. اگر دوست داشتید مشق‌نوشت زیر را تمرین کنید. نوشته‌های‌تان را اینجا بازنشرش می‌دهیم.
مشق‌نوشت ۹ در مشق‌نوشت، هر‌ از‌ گاهی چندکلمه‌ای می‌نویسیم و از شما در خواست می‌کنیم تا جمله را کامل کنید. مشق‌های بهتر را این‌جا به اشتراک خواهیم گذاشت. مشق‌ نهم: تصویر زیر را در یک خط توصیف کن. https://eitaa.com/roznevesht
مشق‌های شما در رابطه با تصویر بالا: 1⃣ پنجره‌ی چشمانش به آسمان گیتی گشوده شد، صدای گریه‌ای به گوش رسید. 2⃣ پنجره‌ی قلبش بر روی آسمان بیکران آیات الهی گشوده شد؛ گفت:اشهد ان لا اله الا الله... 3⃣ لحظه‌هایی که پنجره‌ی قلبم را به سمت آسمان باز می‌کنم... روزنه‌‌ی امید را در قلبم آبیاری می‌کنم ... 4⃣ نشانه‌هات چشمم را بینا کرد تا عاشقتم بشم❤️ 5⃣ این پنجره تا بینهایت مرا به سوی تو می‌کِشد 6⃣ در چاه غیبت اسیریم يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ 7⃣ آسمان فرصت پرواز بلندیست..... ادامه دارد...
ادامه‌ی مشق‌نوشت‌های شما: 8⃣ خاک هم می تواند آسمانی بشود به شرط آن که نگاهش به بالا باشد و به آسمان، ای کاش ما انسان ها هم گاهی سرمان را بالا می گرفتیم آن وقت حتما بهتر می دیدیم 9⃣ یا الهی لب این پنجره چوبی سرد ، چه دل‌انگیز مرا می‌خوانی غم چشمان مرا میدانی ❤️ 0⃣1⃣ پنجره ی دنیا « و گفت: خدای را نگاه دار. گفتم: تفسیر این چیست؟ گفت: همیشه چنان باش که گویی خدای را می‌بینی.» می بینم دنیا را، تمام قد! جلو می روم. می بینم دنیا را، نیمه تَن. جلوتر… تنها سایه اش… جلوتر… تُـــ را… 1⃣1⃣ دوری از تو... باید به تو نزدیک شوم! نزدیکِ نزدیکِ نزدیک، تا از پنجره ی دُنیـا تنـها تو را ببینم و منِ تیرگی، در تابش نور گُـم شَـوم. 2⃣1⃣ همیشه پنجره‌ی کوچکی از دلت رو به آسمان صاف و زیبا باز کن. کلید پنجره‌ی خوبی‌ها به دست خود توست، مثل پنجره‌ی بازداشتگاه‌ها نیست که از بیرون باز می‌شوند. 3⃣1⃣ امیدم به آن روزی‌ست که از پنجره‌ای از دل خاک به سوی آسمان پرواز کنم.
یک تکه از آسمان سهم توست هرجای این سیاره‌ی رنج که باشی. 🖋زهرا ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار فرمانده کل سپاه: به رژیم آل‌سعود هشدار می‌دهم که رسانه‌های خود را کنترل کنید وگرنه دود آن در چشم شما خواهد رفت. https://eitaa.com/roznevesht
یک نکته‌ی مهمی در رابطه با این اغتشاشات وجود دارد که نباید نسبت به آن بی‌توجه بود. ما قائل به این امر هستیم که نقش دشمن در تحریک احساسات جوانان و فریب آن‌ها از طریق تحریف روایت‌ها نقش بسیار پررنگی است. دشمن با رسانه‌هایش در پنهانی‌ترین لایه‌های فکر و ذهن و زندگی مردم نفوذ پیدا کرده است. خوب قبول! عده‌ای هم که پول دریافت کرده‌اند تا پروژه‌ی کُشته‌سازی را پیش ببرند. این هم قبول! برخی هم دلار می‌گیرند و توئیت می‌زنند. باشد این هم قبول! گروهی سربازِ هشتگ زدن شده‌اند! گروهی اجیر شده‌اند برای دیوارنویسی! عده‌ای هم که احتمالا از صدای رسایی برخوردار بوده‌اند تکلیفشان داد‌زدن و عربده کشیدن بوده. چشم این‌ها را هم قبول می‌کنیم! همسایه‌های ما هم که هرشب قلب و روح ما را با شعارهای‌شان آزار می‌دهند یک‌راست از پای اینترنشنال می‌آیند داخل تراس و شعار می‌دهند. قبول! میان اساتید دانشگاه هم نفوذی داریم! برخی سلبریتی‌ها هم که ابزار دست دشمن‌اند! نویسندگان، خبرنگاران، وکلا و عده‌ای از روحانیت هم حتی دچار بی‌بصیریتی شده‌اند. این را هم می‌پذیریم! حالا سوال این است که چه کسی چنین بلایی را سر این جامعه آورده که دانش‌آموزش توان تشخیص زشتی و زیبابی را ندارد؟ چه کسی مسئول تربیت دانشجو بوده که حالا در بحبوحه‌ی انتخاب توان فرق گذاشتن میان حق و باطل را ندارد؟ نویسنده و خبرنگار و وکیل و روحانی و روزنامه‌نگار از چه آبشخور سیاسی تغذیه شده‌اند که راه گم‌کرده‌اند؟ ما بسیار کوتاهی داشته‌ایم در تزریق فرهنگ دین به مردم‌مان و همین امر باعث شده تا تزلزل عقیده را در طیف‌های متعددی شاهد باشیم. حالا می‌فهمیم که چقدر آموزش و پرورش، آموزش نداده و پرورشی نداشته است. حالا می‌فهمیم که وقتی می‌گویند حوزه سالهاست که در انتظار شخصیت‌هایی چون مطهری و بهشتی‌ست یعنی چه؟ حالا برون‌داد روضه‌های بی سخنران را به عینه شاهد هستیم. همان‌جا که حتی روی بنر، نام مداح و عکسش را بسیار بزرگ‌تر از نام و عکس سخنران می‌زنند. ما مقصریم و باید به‌پاخیزیم. ما نیازمند انقلابیم از درون. ما در این اغتشاشات نقطه‌ضعف‌های‌مان را فهمیدیم. ما باید در سایه‌ی رهبری مدبر، توصیه‌های‌شان را گوشواره‌ی گوش‌ِجان کنیم و جز به مسئولیت به‌چیزی نیاندیشیم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
اَنتَ‌ مولا و اَنا... هرچه‌صلاح‌است‌ "حسین"
به من پیام داده‌اید و دوتا مطلب را عنوان کرده‌اید یکی این‌که چرا هر روز نمی‌نویسم و به اصطلاح رگباری پست نمی‌گذارم. خوب راستش را بخواهید پست زدن اگر کپی باشد کار خاصی ندارد و ادمین هم می‌تواند پشت سر هم برای این‌جا پست ارسال کند؛ اما بنای من برای روزنوشت این است که تولید‌محتوا داشته باشم کاری که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. خوب تولید محتوا هم وقت‌گیر است و نیاز به ذهن باز و تمرکز زیاد دارد که هروقت شرایط فراهم باشد کوتاهی نمی‌کنم. نکته‌ی دومی هم که مطرح کردید این است که چرا به فکر افزایش تعداد اعضای کانال نیستم. خوب راستش را بخواهید من از آن‌دسته آدم‌هایی هستم که کیفیت را بر کمیت ترجیح می‌دهم. چندتا مخاطب فهمیده و پیگیر و به اصطلاح درست ودرمون برای روزنوشت از هزارتا مخاطب فیک ارزشمند‌تر است. و من با توجه به شناختی که از برخی مخاطبینم دارم خیالم راحت است که روزنوشت توسط آن‌ها که باید، خوانده می‌شود. حضور همه‌ی روزنوشتی‌ها اینجا برای من مغتنم است تا قلمم را وادار به واکنش نمایم. حضورتان مستدام🍃