eitaa logo
روز‌نوشت
560 دنبال‌کننده
695 عکس
329 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از نتایج مهمی که شخصا از این اتفاقات اخیر گرفتم این بود که درد جامعه‌ی ما بیش از این‌که رنج اقتصادی باشد، ضعف فرهنگی‌ست. سرفرصت در موردش می‌نویسم. https://eitaa.com/roznevesht
شجاعت یکی از فضایل اخلاقی است که جانب افراط آن تهور نام دارد و جانب تفریطش جُبن. یعنی آدمی که در این ویژگی اهل اعتدال باشد، شجاع می‌نامندش. شجاع کسی است که قوه‌ی غضبیه‌اش از قوه‌ی عقلیه‌اش تبعیت می‌کند. یعنی وقتی عقلش بگوید نترس، نمی‌ترسد. شجاعت اگر رنگ افراط پذیرد، می‌شود تهور یا همان بی‌باکی. یعنی نترسیدنِ غیرِ عاقلانه. یعنی کسی که خودش را از خطر حفظ نمی‌کند و ادعا می‌کند که شجاع است و از هیچ چیزی نمی‌ترسد. به نظرم پروپاگاندای غرب در تزریق این واژه به اذهان نوجوانان و جوانان کم نگذاشته است. هرچقدر خبرها را ورق می‌زنی، می‌خوانی و رصد می‌کنی می‌بینی که چطور رگ شجاعت جوانان را باد می‌کنند و با برچسب شجاعت، حضورشان را در خیابان‌ها می‌ستایند؛ این در حالی‌ست که آنچه فرزندان ما را به خیابان می‌کشاند شجاعت نیست بلکه تهور و بی‌باکی‌ست که بسیار مذموم است. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
"تروما" یعنی ضربه. این اصطلاح در روانشناسی زمانی به‌کار گرفته میشه که شخص به شکل ناگهانی خبری می‌شنوه یا با حادثه‌ای روبرو میشه و به روح و روانش ضربه می‌خوره اصطلاحا بهش میگن شخص دچار تروماتیک شده. خبرها و اتفاقات این روزها حتما من و شما را دچار خستگی روحی می‌کنه. برای رفع خستگی روح باید به نشاط خودتون و بقیه کمک کنید. حتی با چیزهای کوچیک. یه لبخند، یه تشکر یا یه شاخه گل می‌تونه "تروما" را دور بزنه. بیایید خسته نشیم چون تو این شرایط مسئولیت سنگینی بر دوش من و شماست. حالا‌ حالاها باید کار کنیم. فقط مرگ هستش که می‌تونه مانع ادامه دادن بشه. https://eitaa.com/roznevesht
هر که او بیدارتر، پُر دردتر "مولانا"
کاش می‌پذیرفتیم که این نسل با ما فرق دارد. این نسل در شرایط عادی هم نسبت به شنیدن نصیحت آلرژی دارد؛ چه برسد به وقت خشم. که نصیحت به وقت خشم حکایت مستی در مستی است! حکایت دیوانگی‌ست! انگار خوب‌های این نسل خوب‌ترینند و بدها‌ی‌شان، بدترین. نسل ما رنج دید؛ جنگ دید؛ سازندگی را تجربه کرد؛ اما دوام آورد. ما تاب‌آورترین نسل بودیم. اما بچه‌های ما به اندازه‌ی ما تاب‌آور نیستند. نسل ما ظرفیت روحی خود را با شب‌زنده‌داری تکمیل می‌کرد؛ اما این نسل شب‌بیداری‌اش را مدیون سوشال مدیاست. ما اگر به‌حق از چیزی عصبانی می‌شدیم، راحت عبور می‌کردیم؛ اما این نسل به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهد تا عصبانی‌اش کند و اگر عصبی شود، گذشت را نمی‌شناسد. این شکاف عمیق میان نسل‌ها را ما ایجاد کرده‌ایم و حالا نباید توقع داشته باشیم که این شکاف با ملات اندرز و پند و خواهش پُر شود. آن‌ها که اهل تحلیل بوده‌اند، بارها به خشم‌فرو‌خورده‌ی این نسل هشدار داده‌اند. به آتشفشانی که لبریز می‌شود. حرف‌های ما برای خودمان منطقی‌ست، اما بچه‌های‌مان تره هم برایش خرد نمی‌کنند. ما خوب تربیت شدیم؛ اما به‌درستی تربیت نکردیم. ما خوب آموزش دیدیم؛ اما محتواهای آموزشی برای فرزندان‌مان مناسب نبود. این نسل سمج هنوز هم فرصت تنزیه دارد. هنوز هم می‌توان ارزش‌های حقیقی دین را به اندیشه‌ی این نسل تزریق نمود. هنوز هم می‌شود پوسته‌ی دینداری را کنار زد و باطن الهی آن را نشان‌شان داد. این نسل قبل از اینکه مشکل اقتصاد، سیاست، فرهنگ و هرچیز دیگری داشته باشد مشکل ندیده‌شدن دارد. ما این نسل را، شرایطش را، خواسته‌هایش را و مهم‌تر از همه استعداد بی‌حدو حصرش را ندیدیم. نسلی که برای خواسته‌اش عربده‌کشی کند، یعنی مدارا و گفت‌وگو را نیاموخته است؛ یعنی ما به او نیاموخته‌ایم. خود را آینه‌ای تصور کردیم و خواستیم که فرزندمان خودش را در ما ببیند؛ غافل از اینکه او، خودِ ما، نیست. او با ما تفاوت دارد. این نسل قصدش به‌هم ریختن نظم نظام نیست اگرچه جسور است؛ او فقط می‌خواهد بهتر و بیشتر بداند. او فقط نیازمند شنیده‌شدن است. او را بشنویم. نه فریادش را بلکه سکوتش را. او را دریابیم نه به هنگام عربده‌کشی و نه با باتوم. او را در میان خانواده، در متن اجتماع، در دانشگاه، در حوزه، در محل کار، او را در کف خیابان دریابیم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
همش استرس. همش ترس. همسرت، پدر و مادرت یا فرزندت بیرون می‌روند! دلت هزار راه می‌رود تا برگردند. جواب این نگاه‌های مضطرب را چگونه می‌دهند؟! یادش‌به‌خیر... قبل این اغتشاشات چقدر امنیت داشتیم. حالا چند هفته‌ای هست که امنیت ما توسط بخشی از مردم خودمان به‌هم ریخته است. فکرش را بکنید! حالا می‌فهمیم وقتی از امنیت و مبارزه با داعش بیرون از مرزها حرف می‌زدند دقیقا منظورشان چه بود؟! https://eitaa.com/roznevesht
انگشت به لب مانده‌ام از قاعدهٔ عشق ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم "صائب تبریزی"
❗️ایران اینترنشنال، سخنان فرمانده‌ی کل ارتش که خطاب به آمریکا و اسرائیل گفته شده است را تغییر و مخاطب این سخنان را جوانان ایرانی معرفی می‌کند!!! ⚡️آن‌ها به همین راحتی دروغ می‌گویند، اما ما نباید به همین راحتی بپذیریم. https://eitaa.com/roznevesht
روزهای سختی را می‌گذارنیم. روزهایی که میل‌مان به انزواست؛ اما رسالت‌مان نسخه‌ی حضور را برای‌مان می‌پیچد. انگار کلمات یخ‌زده‌اند. انگار واژه‌ها ماسیده‌اند. انگار در وطن غریبیم. این روزها هیچ چیز به اندازه‌ی تاریخ، خیال‌مان را راحت نمی‌کند. خواندن تاریخ برگ برنده‌ی این روزهای من است برای گذار از بحرانی که لمسش می‌کنم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
من همیشه با مرزبندی غیرمنطقی میان آدم‌ها مخالف بوده‌ام. از همان بچه‌گی شاید. از دوران مدرسه حتی که بچه درس‌خوان‌ها با هم بودند و ضعیف‌تر‌ها را به جمع‌شان راه نمی‌دادند. یا حتی از آن زمانی که مادربزرگم نوه‌ی پسری را بیشتر از نوه‌های دختری دوست داشت. مرزبندی‌ها، ثمره‌ای جز دوقطبی شدن ندارند. حالا چه میان خانواده باشد و چه کف جامعه. هیچ چیز به اندازه‌ی یکی شدن و اتحاد، آدمیزاد را به مقصود نمی‌رساند. ما آدم‌ها آنقدر وجه اشتراک داریم که نخواهیم بابت تفاوت‌های‌مان دچار دوری از هم شویم. یکی از شخصیت‌های بزرگی که اثر اتحاد را به خوبی درک کرد امام موسی صدر بود. او شرایط لبنان را رصد کرد و متوجه شد که گیر اصلی کجاست. وجود دسته‌ها و گروه‌های مختلف با عقاید متفاوت و دائما درگیر با‌هم، مشکل اصلی لبنان بود. همان شعار همیشگی دشمن که می‌گوید تفرقه بینداز و حکومت کن! اوجش را در لبنانِ پیش از امام‌موسی‌صدر می‌بینیم. گروه‌های سیاسی چپ و راست با گرایش‌های متفاوت دینی و مذهبی و سیاسی فضای مناسبی را برای استعمار مهیا کرده بود. کار امام‌ موسی‌ صدر این بود که میان این گروه‌ها وحدت ایجاد کرد. او شیعیان و مسیحیان و اهل سنت را در کنار یکدیگر قرار داد و رهایی از یوغ ستمگر را هدف نهایی معرفی کرد. واین تفکر صدری از امام موسی صدر برای همیشه میان حزب‌الله لبنان ماند و هنوز که هنوز است قبایل و اقوام و گروه‌ها پشت یکدیگر را خالی نمی‌کنند و به یک هدف واحد می‌اندیشند. وحدت باعث می‌شود تا جامعه به سمت دوقطبی شدن پیش نرود. اینکه بعضی‌ها جامعه‌ی امروز ایران را به خطر سقوط در دره‌ی دوقطبی‌شدن نزدیک می‌دانند حرف گزافی نیست. قبول کنید که ما مرزبندی کردیم. مثل معلم‌مان که گفت زرنگ‌ها نیمکت جلو باشند و تنبل‌ها نیمکت آخر. مثل مادربزرگم که گفت نوه‌ی پسری عزیزتر است. مثل جامعه که گروهی را انقلابی و گروهی را غیرانقلابی خواند. مثل انتخاب در مرجع‌تقلید که می‌گفتیم یکی احکام را آسان می‌گیرد و دیگری سخت. مثل مسجدی یا بازاری، پایین‌شهر یا بالا‌شهر، چادری یا مانتویی، آستین‌کوتاه یا یقه‌بسته تمام این‌ها و هزاران مثال دیگر خبر از لایه‌های پنهان خطر دوقطبی‌شدن می‌دهد و اکنون وظیفه‌ی ماست که با رمز اتحاد که همواره رهبرمان بر آن تاکید دارند، جامعه‌ی خویش را از این خطر دورسازیم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht  
"خدایِ جان" تصدقتان شوم. اصلا هر چه صلاح شماست همان را رقم بزنید. فقط بی‌زحمت در این بحبوحه‌ی غربال‌گری، ما را با دشمنان "حسین‌تان" یک‌جا قرار ندهید. تنها دل‌خوشی ما در این عالم این است که عاشق "حسین" شماییم. https://eitaa.com/roznevesht
مثلا می‌خواهند مستند حرف بزنند. فکت‌های تاریخی هم می‌آورند. به انقلاب مصر و لیبی و تونس اشاره می‌کنند. و اینگونه به تهییج مردم می‌پردازند تا مبادا از حضور در خیابان مایوس شوند. اخیرا سرنوشت نیکولای چائوشسکو رئیس‌جمهور کشور رومانی را یادآور می‌شوند. تا بگویند ببینید سرنوشت برای دیکتاتورها در تاریخ چه سرانجامی رقم زده است. فلان کشور چهار روزه انقلاب کرد و دیگری چهل روزه. کافی‌ست دوام بیاورید. چقدر حماقت می‌خواهد مقایسه‌ی ایران با رومانی و مقایسه‌ی رهبرم با چائوشسکو... خدایا این دشمنان احمق ما عقل که ندارند، لاقل شرّشان را کم کن. https://eitaa.com/roznevesht
به "ایران" که فکر می‌کنم، توی ذهنم صدای شیون زنی را می‌شنوم که انگار زجر می‌کشد. وقتی می‌خواهم برایش بنویسم، کلمه‌ای برای نوشتن ندارم. انگار واژه‌ها سرِ زا می‌روند. می‌میرند! از بس که رنج دیده این وطن در طول تاریخ جهالت‌ها. https://eitaa.com/roznevesht
راستی راستی زندگی یعنی این‌که توی یک تکه جا به اسم زمین هی بروی و برگردی و بعدش خلاص! مگر می‌شود؟! راستی راستی فلسفه‌ی خلقت آدمیزاد این بوده که چند روزی روی خاک دنیا بنشیند، بعد هم پشتش را بتکاند و خلاص! مگر می‌شود؟! چیزی که حیات را معنا‌دار می‌سازد، اعتقاد به بقاء است. اعتقاد به اینکه آدمی، رفتنی نیست. نابودشدنی نیست. روح آدمی تا ابد می‌ماند. و این قشنگ‌ترین و جذاب‌ترین فلسفه برای ناامید نشدن و ادامه دادن است. https://eitaa.com/roznevesht
و در چنین روزی... جهان خوش‌اخلاق شد. عیدکم مبروک🍃 https://eitaa.com/roznevesht
مردی از جنس مردم نحوه‌ی زیست پیامبر بین مردم و خود را جزء آن‌ها دانستن و شبیه آن‌ها زندگی‌کردن، تاثیر عجیبی در دگرگون‌شدن قلوب داشت. اینکه پیامبر با آن همه مقام و جایگاه والای معنوی که داشتند، در جمع مردم عادی قرار می‌گیرند و با آن‌ها هم‌غذا شده و معاشرت می‌نمایند و طبق روایت ««وَ لَقَدْ کَانَ ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ یَأْکُلُ عَلَی الاَرْض»؛ روی زمین می‏‌نشستند و غذا می‏‌خوردند «وَیَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْد»؛ مانند بردگان می‏‌نشستند «وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَه»؛ با دست خودشان کفششان را وصله می‏‌زدند «وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَه»؛ لباس پاره‏‌شان را با دست خودشان وصله می‏‌زدند «وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِی وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ »؛ بر الاغ بدون پالان سوار می‏‌شدند در حالی که دیگری را نیز سوار کرده‌بودند. بخشی از یادداشت "نقش اعجازگونه اخلاق پیامبر در هدایت انسانها" یادداشت کامل را اینجا مطالعه کنید: 📝 خبرگزاری ایمنا: dte.bz/imn1 https://eitaa.com/roznevesht
🌷 اغتشاشات و جهاد تبیین 🔹 یادداشتی از زهرا ابراهیمی، کارشناس اخلاق دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان 📝 مرسلات: b2n.ir/21mo 📝 رسا: b2n.ir/21rs 📝 ایمنا: b2n.ir/21im 📝 شبستان: b2n.ir/21sh 📝 صاحب نیوز: b2n.ir/21sa 📝 ندای اصفهان: b2n.ir/21ne 📝 شهید یاران: b2n.ir/21sr 📝 مفتاح نیوز: b2n.ir/21mf 🇮🇷 دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان 🌐 eitaa.com/joinchat/309461000C26df2b53cf
آدمی وقتی شیرینی چیزی را بچشد و مزه‌اش برود زیر دندانش، خودش بدون هیچ اجباری به آن تمایل پیدا می‌کند. همین قاعده و قانون برای امور معنوی هم جاری‌ست. مثلا وقتی بنده طعم نماز را چشید خودش بدون هیچ زور و اصراری، نمازخوان می‌شود. حجاب یکی از زیباترین دستورهای معنوی خداست. خانم‌های محجبه حتما طعم خوشمزه‌ی حیا را چشیده‌اند که دل‌شان نمی‌خواهد چادر از سر بردارند. اما نکته‌‌ی مهم این است که وظیفه‌ی ما چشاندن همین طعم است به کام دیگران؛ ولی نه با زور و اجبار و تهدید بلکه در کمال ادب و احترام و مهربانی. امام موسی صدر در برخورد با مخالفان بسیار مدبرانه عمل می‌کرد. به عنوان مثال «غاده جابر» یک دختر جوان و از خانواده‌های مرفه بیروت بود. غاده بعدها با مصطفی چمران ازدواج کرد. غاده اهل قلم بود. از خانواده‌ی سرمایه‌دار و مشغول به تجارت مروارید در آفریقا و ژاپن. او به دعوت امام موسی صدر وارد فعالیت‌های سیاسی شد و به همكارى در مجلس اعلای شیعیان مشغول گشت. حضور غاده آن هم با آن وضع حجاب میان فعالان جنبش، منجر به اعتراض برخی از اعضا شد. اما امام موسی صدر به جای اجبار و برخورد تند، به‌گونه‌ای رفتار کرد که بعد از مدتی غاده محجبه شد تا جایی که حتی نسبت به حجاب خویش غیرت می‌ورزید. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
من کف خیابان نیستم؛ اما برای آن‌هایی که به بهانه‌ی آزادی کف خیابانند، نگرانم! هر کدام از آن‌ها امید یک مادرند شاید! و پشت سر تک‌تک‌شان نگاه‌های دلواپس یک پدر هست حتما! اگرچه از ابر صدای‌شان، خشونت می‌بارد؛ اما از چشم‌های هرکدام‌شان هزار قصه‌ی غصه‌دار می‌چکد. این بچه‌ها بیش از این‌که بخواهند در دنیای بیرون انقلاب کنند و پیش از آن‌که بخواهند در انقلاب بیرونی‌شان موفق باشند، هر کدام‌شان به تنهایی از درون شبیه یک انقلاب شکست‌خورده‌اند. این بچه‌ها ظلم را، اختلاس را، فقر را، تبعیض را و دویدن‌ها و نرسیدن‌ها را چشیده‌اند. پایِ دل این بچه‌ها روی پوست موز‌هایی هست که ما در مسیرشان انداخته‌ایم. امام عزیزمان گفته بود که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! راست گفته بود. چون تمام غلط‌ها را خودمان مرتکب می‌شویم. آمریکا انگار نقش شیطانی را دارد که فقط وسوسه‌کننده است و این از ضعف اراده‌ی ماست که به دعوتش لبیک می‌گوییم. امروز اینترنشنال می‌گفت مردم از داخل ایران باید کار نظام را یکسره کنند و به امید کمک‌های بیرونی نباشند. کارشناس‌نماهای احمق دلار بگیر هم فهمیده‌اند که تا ما نخواهیم کاری از دست تبلیغات‌شان بر نمی‌آید. این ما هستیم که می‌توانیم جوانان خود را از اسارت افکار، به دامان آزادی حقیقی اندیشه برگردانیم. وقتی انقلاب به درخت تنومندی تشبیه می‌شود و وقتی تاکید می‌شود که مسئولان درگیر حواشی نشوند و به مسئولیت‌های مهم‌شان بپردازند منظور این است که ثمره‌ی این درخت تنومند را باید به جوانان نشان داد و ثمره‌ی انقلاب یعنی مبارزه با فقر، اختلاس، بی‌کاری، تبعیض و در یک کلام نزدیک شدن به مدینه‌ی فاضله. پائیز هیچ سالی این‌قدر بی‌رحم نبوده است که این اندازه غم به قلب آدمی پمپاژ کند. مگر ما چقدر توان غمگین‌شدن داریم؟! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
گریه فقط سهم چشم‌ها نیست. گاهی تمام وجود آدمی می‌گرید. قلمش اشک می‌ریزد. دلش اشک می‌ریزد. دستانش اشک می‌ریزند. اما چشم‌هایش می‌خندند.
اینکه آدم اول متنی بنویسد و بعد برای متنش دنبال عکس و تصویر بگردد کار سختی نیست. اما اینکه بخواهد عکسی را بنویسد کمی سخت است. گذشته‌تر، ما این‌جا گاهی مشق‌نوشت داشتیم. تمرینی می‌دادیم برای نوشتن. خیلی وقت است که سراغش نرفته‌ایم. اگر دوست داشتید مشق‌نوشت زیر را تمرین کنید. نوشته‌های‌تان را اینجا بازنشرش می‌دهیم.
مشق‌نوشت ۹ در مشق‌نوشت، هر‌ از‌ گاهی چندکلمه‌ای می‌نویسیم و از شما در خواست می‌کنیم تا جمله را کامل کنید. مشق‌های بهتر را این‌جا به اشتراک خواهیم گذاشت. مشق‌ نهم: تصویر زیر را در یک خط توصیف کن. https://eitaa.com/roznevesht
مشق‌های شما در رابطه با تصویر بالا: 1⃣ پنجره‌ی چشمانش به آسمان گیتی گشوده شد، صدای گریه‌ای به گوش رسید. 2⃣ پنجره‌ی قلبش بر روی آسمان بیکران آیات الهی گشوده شد؛ گفت:اشهد ان لا اله الا الله... 3⃣ لحظه‌هایی که پنجره‌ی قلبم را به سمت آسمان باز می‌کنم... روزنه‌‌ی امید را در قلبم آبیاری می‌کنم ... 4⃣ نشانه‌هات چشمم را بینا کرد تا عاشقتم بشم❤️ 5⃣ این پنجره تا بینهایت مرا به سوی تو می‌کِشد 6⃣ در چاه غیبت اسیریم يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ 7⃣ آسمان فرصت پرواز بلندیست..... ادامه دارد...
ادامه‌ی مشق‌نوشت‌های شما: 8⃣ خاک هم می تواند آسمانی بشود به شرط آن که نگاهش به بالا باشد و به آسمان، ای کاش ما انسان ها هم گاهی سرمان را بالا می گرفتیم آن وقت حتما بهتر می دیدیم 9⃣ یا الهی لب این پنجره چوبی سرد ، چه دل‌انگیز مرا می‌خوانی غم چشمان مرا میدانی ❤️ 0⃣1⃣ پنجره ی دنیا « و گفت: خدای را نگاه دار. گفتم: تفسیر این چیست؟ گفت: همیشه چنان باش که گویی خدای را می‌بینی.» می بینم دنیا را، تمام قد! جلو می روم. می بینم دنیا را، نیمه تَن. جلوتر… تنها سایه اش… جلوتر… تُـــ را… 1⃣1⃣ دوری از تو... باید به تو نزدیک شوم! نزدیکِ نزدیکِ نزدیک، تا از پنجره ی دُنیـا تنـها تو را ببینم و منِ تیرگی، در تابش نور گُـم شَـوم. 2⃣1⃣ همیشه پنجره‌ی کوچکی از دلت رو به آسمان صاف و زیبا باز کن. کلید پنجره‌ی خوبی‌ها به دست خود توست، مثل پنجره‌ی بازداشتگاه‌ها نیست که از بیرون باز می‌شوند. 3⃣1⃣ امیدم به آن روزی‌ست که از پنجره‌ای از دل خاک به سوی آسمان پرواز کنم.