eitaa logo
یارقیه
147 دنبال‌کننده
570 عکس
814 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
4_6012815066049548259.mp3
851.4K
با امام زمان(عج) ویژه دعای ندبه شماره 161 کانال نوحوا علی الحسین ▪️▪️▪️▪️ بی تاب یارم هر صبح جمعه دل بی‌قرارم هر صبح جمعه با درد دوری ، ندبه بخوانم شد گریه کارم هر صبح جمعه تسبیح اشکم دانه به دانه غم می شمارم هر صبح جمعه تا پا گذاری بر چشمم آقا چشم انتظارم هر صبح جمعه این عادتم شد حرف دلم را اینجا بیارم هر صبح جمعه من بین راهت تنها نشستم ای تکسوارم هر صبح جمعه موی سپیدم باشد گواهم بر غم دچارم هر صبح جمعه باشند اگرچه مردم به شادی من ناله دارم هر صبح جمعه وقتی که مُردم حتما می آیی پیش مزارم هر صبح جمعه من روضه خوان کرب و بلایم با قلب زارم هر صبح جمعه زینب ببیند با قلب خسته قاتل به روی سینه نشسته 😭 شاعر: حسین رحمانی ▪️▪️▪️▪️
4_5796662418742445049.mp3
8.22M
تعجیل در فرج اقا امام زمان عج صلوات واحد سنگین امام زمان عج به شوق دیدن تو روزام و می شمارم به قلم اقایان رضا نصابی علی غلام پور به نفس حاج سجاد باقری
446_26907913886473.mp3
4.24M
|⇦•گُلِ چادر گلدارت... سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج‌محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پر تب و تابه دل بیقرارم اگه تو بری زهرا جان، کسی رو ندارم گُلِ چادر گلدارت تبِ دستای تب دارت آتیشم زده نَفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پُرِ اشکِ سکوت تو پُرِ گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن ببین می‌توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها حاج_محمود_کریمی فاطمیه
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
|⇦•دَم بدیدموقع.... روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی علی پور کاوه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دَم بدید موقع سینه زنیه روضه ی فاطمه ناگفتنیه بچه ها بلند بلند گریه کنید بخدا مادرمون رفتنیه ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی توو برو بیا، می زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو علی حق داره یه گوشه دق کنه یه غلام سیاه می زد فاطمه رو «آه مادرم .....» *زندگی روبراهی داشتم چشمم زدند زهرا جان! اصلاً بمون، دست بکمر گیر اصلاً تو خونه از علی رو بگیر..* روی تو گر چه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی بهم پیچیده و درهم بمان آبها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هیجده ساله هجده سال دیگر هم بمان «آه مادرم.....» روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
1_7540494184.mp3
2.51M
4_6021549895658246266.mp3
5.08M
❣﷽❣ ⛅ ⛅مهدی بیا … ⛅گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد ⛅گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد ⛅پیش تو ماه باید بر زمین بساید ⛅بی پرده گر بر آید شرم و حیا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم ⛅باز آ که درد هجران بی تو دوا ندارد ⛅فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته ⛅از بس که ناله کردم آهم صدا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅جان جهان چه قابل بر رونمای رویت ⛅بی رو نما ، نما رو گل رو نما ندارد ⛅بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم ⛅باز ای تا نمردم دنیا وفا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت ⛅دیدم که جان هم این قدر و بها ندارد ⛅هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو ⛅تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم ⛅سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد ⛅هر کس تو را ندارد جز بی کسی چه دارد ⛅جز بی کسی چه دارد هر کس تو را ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅میثم غزل بو صفت گوید چرا نگوید ⛅در دل امید وصلت دارد چرا ندارد ( آقای سازگار) ┈••
‌ 📚حکایت مشهدی غفار پیرمردی به نام مشهدی غفار ،حدود صد و بیست سال پیش ، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان شهر خوی،سالها بود ڪه اذان می گفت. پسر جوانے داشت ڪه به پدرش می گفت: ای پدر صدای من از تو سوزناڪ تر و  دلنشین تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره رفته و اذان بگویم. پدر پیر مےگفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست . من مےترسم از آن بالا سقوط ڪنے ،مےخواهم همیشه زنده بمانے و اذان بگویے. بگذار تو جوان هستے عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو. از پسر اصرار بود و از پدر انڪار. روزی نزدیڪ ظهر پدر پسر خود بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را ڪنترل مےڪرد. دید پسرش هنگام اذان گاهے چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر مےڪند. وقتی پایین آمد مشهدی غفار به پسر جوانش گفت: فرزندم من می دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست، می دانم دلنشین تر از صدای من است. و هیچ پدری نیست بر ڪمالات و هنر فرزندش فخر نڪند. من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانے چون تو نیست و برای تو خیلے زود است. آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی دهد، نفسے ڪشته و پیر مے خواهد ڪه رام موذن باشد . تو جوانے و نفست هنوز سرکش است و طغیان گر، برای تو زود است این بالا رفتن. به پایین مناره ڪفایت ڪن، و بدان همیشه همه بالا رفتن ها به سوی خدا نیست. چه بسا شیطان در بالاها ڪمین  تو ڪرده است ڪه در پایین اگر باشے ڪاری با تو ندارد. ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
⏳غروب جمعه ⏳ غروب جمعه دلم یک تَرانه میطلبد طلای  نابِ غَزل  از خزانه  میطلبد دوباره جمعهء ما رَنگ شب گرفته،ولی شَفق برَنگ خود از دل نشانه میطلبد بِسان مُرغکی آزرده این دلم صیداست اسیر بَند جفا گشته ،  لانه  میطلبد در آرزوی سفر زین  بَلَد به  نابَلَدی سراغ گُم شده ای از فسانه میطلبد بدرد هجر هر آشفته سَر که مینالد زِدست یار نظر کرده  شانه میطلبد پَریده مرغ خیالم ببام حضرت  یار دو دیده خون دلم را شبانه میطلبد کویر تشنه ی دلها  ندیده  بارانی سَحاب رحمت او یک بَهانه میطلبد جهان زدوری او زورقی شکسته بُوَد که در میان  تَلاطُم  کَرانه  میطلبد سرود مُنتظران میرسد زِ هر بَرزن جهان ظهور  وِرا   عاشقانه میطلبد به چلچراغ  کجا عالمی شود روشن طلوع مِهر  دِگر  را زمانه میطلبد حریم قبله بدست اَجانب افتاده بناله بُت شکنی را بخانه میطلبد زکربلای حسین(نادرا) نِدا  آید برای بند دلش او اِعانه میطلبد 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
فراق تو بر دل شرر مي گذارد شب غصه را بي سحر مي گذارد به سوداي روي تو اي ماه زهرا دلم در شب خود قمر مي گذارد اگر تو بيايي ولي من نباشم چه داغي به روي جگر مي گذارد من آن طفل نامهربانم كه سر را به دامان لطف پدر مي گذارد كنار تو در روضه ها گريه كردن روي اشك هايم اثر مي گذارد عزادار زهرا دل غصه دارت شبي تلخ را پشت سر مي گذارد صداي نفس هاي مردي ميايد كه دارد به ديوار سر مي گذارد محمدعلی_بيابانی
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
نبینم اشکُ تو یِ چشات علی دیدی عاقبت شدم فدات علی روزی که سپر فروختی یادته من بجاش سپر شدم برات علی خنده ها و خوشی هامون یادته از رو هم ، شرم و حیامون یادته پدرم دستامونو به هم سپُرد زیر لب میکرد دعامون یادته دعا میکرد بمونیم برای هم همدم و همدل و هم صدای هم تازه فهمیدم چی میدید که میگفت الهی که پیر بشید بپای هم منکه پیر شدم علی به پای تو مثل محسنم شدم فدای تو اگه صد بارِ دیگه زنده بشم باز دو باره میمیرم برای تو پیش من ابالحسن گریه نکن پیش تو منو زدن گریه نکن با نَوَد زخم  اُحُد دم نزدی حالا با یه زخم من گریه نکن حلالم کن که من از پیشت میرم حلالم کن  تو خونه ات سر به زیرم رو مو بر می‌میگردونم غصه نخور بخدا که  مجبورم رو بگیرم تو خودت میبینی دست به دیوارم با سوالِ تو جوابی ندارم این یه رازیه  برا من و حسن مجبورم تو خونه چادر بزارم.... میثم_مومنی_نژاد
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود یک لات هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه تنها کسی که گوش به او داد چاه بود رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش راه عبورش از وسط قتلگاه بود یامظلوم
هدایت شده از م.درودی
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶🔷پرنده ای که در مسجدالحرام با شنیدن صدای اذان اینگونه سجده می کند یاد شعر معروف سعدی افتادم که.. 🔷دوش مرغی به صبح می‌نالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش 🔶یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش 🔷گفت باور نداشتم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش 🔶گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح‌گوی و من خاموش النور أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﻣﮕﺮ ﻧﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ‌ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﻲ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥِ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻭﺍﺯ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ؟!* ﻫﻤﮥ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺣﺎﺟﺖ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺫﻛﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ(٤١) ▪️◾️🔳◾️▪️ به کانال آرمان انقلاب🇮🇷بپیوندید.