eitaa logo
یارقیه
144 دنبال‌کننده
473 عکس
649 ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5865992416489639552.mp3
1.59M
‍ 💐 السلام مداح: 🎙 🌸🌿💐🌸✨💐🌸🌿💐 رُخش چه صبحِ مَلیحی،لَبش چه آبِ حیاتی علیِّ اکبرِلیلاست،  چه شاخه نباتی بدونِ چشمه ی لَعلَش، نبود در همه هستی نه چشمه ای نه قناتی، نه دِجله ای نه فراتی دمیده برسردنیا چه آفتابِ بلندی رسیده در شبِ لیلا چه ماهِ بابرکاتی قدش چه سَروِبلندی، چه گیسویی چه کَمندی چه مرتضی سَکِناتی، چه مصطفی وَجَناتی چه دِلبَری چه دَلیری، چه بی مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی، چه ماوَرایِ صفاتی حواسِ قافله رفته است در صدایِ اَذانش هَلا چه حَیِّ عَلایی، چه عَجِّلوا بِصَلاتی حسین با پسرش رَد شدند از غزلِ من پسر چه ماهِ جَمیلی، پدر چه بابِ نجاتی 🌸🌾💐🌸🌾💐🌸🌾💐
4_5865992416489639552.mp3
1.59M
‍ 💐 السلام مداح: 🎙 🌸🌿💐🌸✨💐🌸🌿💐 رُخش چه صبحِ مَلیحی،لَبش چه آبِ حیاتی علیِّ اکبرِلیلاست،  چه شاخه نباتی بدونِ چشمه ی لَعلَش، نبود در همه هستی نه چشمه ای نه قناتی، نه دِجله ای نه فراتی دمیده برسردنیا چه آفتابِ بلندی رسیده در شبِ لیلا چه ماهِ بابرکاتی قدش چه سَروِبلندی، چه گیسویی چه کَمندی چه مرتضی سَکِناتی، چه مصطفی وَجَناتی چه دِلبَری چه دَلیری، چه بی مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی، چه ماوَرایِ صفاتی حواسِ قافله رفته است در صدایِ اَذانش هَلا چه حَیِّ عَلایی، چه عَجِّلوا بِصَلاتی حسین با پسرش رَد شدند از غزلِ من پسر چه ماهِ جَمیلی، پدر چه بابِ نجاتی 🌸🌾💐🌸🌾💐🌸🌾💐
|⇦•امشب گذری کردم... ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب گذری کردم از کوچه ی میخانه دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه ساقیِ بلاجویان شاداب و لبِ خندان می داد به سرمستان پیمانه به پیمانه من بودم و تنهایی در حلقه ی شیدایی دستی زِ کرم آمد ناگاه روی شانه گفتا منشین خاموش در محفلِ ما رندان برخیز غزل خوان شو، مستانۀ مستانه سرمست بخوان یا هُو جای نگرانی نیست مولاست که می بخشد عیدانۀ شاهانه برخواستم و خواندم یا مُحسِن و یا مُجمِل ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه! هُو هاتفی از یثرب می گفت دَم مغرب افطار بفرمایید از سفره ی جانانه فرمود: کسی مولا فرموده بفرمایید کردند همه طاعت، فرمانِ مُلوکانه چه سفرۀ رنگینی گسترده به ایوان بود بِسمِ لَه هنگامِ افطار «حسن جان» بود ای خال و خط و چِشمت تصنیف دل آرایی نامت حَسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی هم قامت تو موزون هم صورتِ تو محشر پا تا سرت ای مولا! مجموعه ی غوغایی افلاک همی گردد گِرد قد و بالایت رخسارِ جهان افروز گیسو شب یلدایی ای روزی هر روزم وابسته به دستانت ای کاش که رِزقَم را همواره بیفزایی اوّل قدمِ طاها اوّل پسر مولا اوّل ثمر عشقِ صدیقه ی کبرایی ای سفره ی گسترده وی رحمت بی پایان! ما را بنواز امشب ای رأفت زهرایی کو حاتم طایی تا پیشِ تو زند زانو سالار کریمانی تو حاتم طاهایی ای حِلم خداوندی اسطوره ی صبری تو فرمانده بی لشکر سردار شکیبایی رویای شب و روزم خورشید دل افروزم عمری ست که با عشقت می سازم و می سوزم ای نام گران قَدْرَت بسم الله قرآن ها وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها هر کس غزلی خواند در مَدحَت تو جانا می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو مُحرز ای سِـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها ای میمنۀ هستـــی در مِیسره ی چشمت وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده ای کشته ی بالفطره از حُسن تـــو انسان ها هم عرش تو را خواند هم فرش تو را خواند پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر مُردنـد به عشق تو این پاره گریبـان ها در پاسخ این پرسش «اَلمُلکْ لِمنْ اَلیوم» رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها فریاد زنم محشر از عمقِ دل مستم از طایفه ی عشقم مجنون حسن هستم :مجتبی روشن روان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜