eitaa logo
یارقیه
144 دنبال‌کننده
473 عکس
649 ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
283.9K
(امام موسی ابن جعفر علیهم السلام) 🖤🍃🌾🍃🖤 شد کاظمین پر از غم(امشب ز داغ موسی)۲ دل های ما بسوزد(از سوز داغ مولی)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 زین همه ظلم و کینه(راحت شده ز غم ها)۲ از مجلس عدویش(رود به سوی زهرا)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 می کرد در غریبی(هر صبح و شب عبادت)۲ گردیده کنج زندان(قتلگه شهادت)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 از جور این زمانه(او را چه ظالمانه)۲ می زد ز ظلم و کینه(سندی به تازیانه)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 نور دو چشم زهرا(هفتم امام مظلوم)۲ گردیده کنج زندان(از زهر کینه مسموم)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 با زهر کینه کشتند(هفتم امام ما را)۲ شهید کینه کردند(امام و مقتدا را)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 شیعه از این مصیبت(روزش چو شام تاره)۲ جسم نحیف مولی(بر روی تخته پاره)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 خون شد قلوب شیعه(زین همه ظلم و بیداد)۲ مانده سه روز تن او(بر پل شهر بغداد)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 تشییع شد تن او(بر روی دوش یاران)۲ پیکر پاک جدش(در زیر سم اسبان)۲ شهید ظلم اعدا امام هفتم ما واویلتا واویلا۲ 🥀🍃 🖤🍃🌾🍃🖤 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 خدادادی🙏
‍ ❣﷽❣ 💮 💮 واسونک جینگ جینگ بار دیگر سامرا گشته چنان خلدبرین آمده بر شیعیان مرتضی حبل المتین نور حق شد جلوه گر نخل دین داده ثمر 💮مهدی صاحب زمان۴ خانه ی دوم حسن گشته چنان وادی طور گشته امشب نوعروس فاطمه غرق سرور کعبه ی دل ها رسید یوسف زهرا رسید 💮مهدی صاحب زمان۴ نرجس از شادی زند بوسه به ماه روی او عسکری گردیده امشب مست عطر و بوی او نور ختم المرسلین آخرین منجی دین 💮مهدی صاحب زمان۴ شد هویدا در زمین نور خداوند مبین آن که باشد از تبار و نسل ختم المرسلین گل به گلشن وا شده عسکری بابا شده 💮مهدی صاحب زمان۴ سر زده از دامن نرجس ز الطاف اله آخرین منجی و روشنگر رسید امشب ز راه ماهی امشب شد عیان مهدی صاحب زمان 💮مهدی صاحب زمان۴ آمده آن که بود بر عسکری نور دو عین از تبار احمد و حیدر حسن زینب حسین از تبار مصطفاست چهره اش زهرا نماست 💮مهدی صاحب زمان۴ امشب از لطف خدا هنگام هم عهدی شده شمع بزم محفل اهل ولا مهدی شده دردمندان را دواست این پسر مشکل گشاست 💮مهدی صاحب زمان۴ امشب از لطف خدا عالم بود مهمان او شامل این عالم هستی بود احسان او در امامان خاتم است او امیر عالم است 💮مهدی صاحب زمان۴ ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۳ (امام علی ع) ‏(شب نوزده رمضان) یا علی یا علی،نور چشم نبی از محبت تو،قلب ما منجلی مهر تو باشد در دل شیعه لطف تو گشته شامل شیعه یا علی مولی یا علی مولی۲ هرکه دارد به دل،مهر تو مرتضی باشد او شیعه ی،مخلص مصطفی با ولای تو دین شود کامل بی تولایت هر عمل باطل یا علی مولی یا علی مولی۲ دست من خالی و بی پناهم علی جان زینب بیا کن نگاهم علی گر بدم مولی گر ردم مولی یا علی بنما مددم مولی یا علی مولی یا علی مولی۲ شب نوزدهم،رمضان آمده شب قتل علی،شیعیان آمده باغ دین امشب گشته پژمرده ضربت کینه بر علی خورده یا علی مولی یا علی مولی۲ خورده شمشیر کین،امیرالمؤمنین از جبین علی،خون چکد بر زمین شور محشر شد در زمین پیدا مظهر یزدان کشته شد مولی یا علی مولی یا علی مولی۲ بیت حق کعبه شد،زادگاه علی مسجد کوفه شد،قتلگاه علی مسجد کوفه بحر خون گشته مرتضی امشب غرق خون گشته یا علی مولی یا علی مولی۲ افتاده بر زمین،اصل ایمان و دین شکسته شاخه ی،نخل دین مبین گرید و سوزد مجتبی امشب با حسین گرید بر پدر زینب یا علی مولی یا علی مولی۲ @nohe_sonnati
۶ (امام علی ع) ‏(شب نوزده رمضان) تو گل گلشن مصطفایی همسر فاطمه مرتضایی همه عالم بود ریزه خوارت معنی سوره ی هل اتایی تو-گوهری یا مولی تو-محشری یا مولی تو-حیدری یا مولی یا علی یا حیدر۳ ای که هستی علی تکیه گاهم آمدم بر تو مولی پناهم بنما امشب از لطف و رحمت جان زهرا علی جان نگاهم ای-جنتم کوی تو ای-آمدم سوی تو ای-مستم از بوی تو یا علی یا حیدر۳ تو نمودی به من لطف و احسان شده ام یا علی بر تو مهمان شب قدر است ز لطف و کرامت دست خالی مرا برمگردان ای-تکیه گاهم مولی ای-بی پناهم مولی ای-کن نگاهم مولی یا علی یا حیدر۳ تو گلی یا علی من چو خارم کسی را جز تو مولی ندارم شکر لله که از طفلی خود من به درگاه تو ریزه خوارم ای-مقتدایم حیدر ای-آشنایم حیدر ای-کن دعایم حیدر یا علی یا حیدر۳ سوزم و ریزد اشکم ز دیده کس چو تو رنج و محنت ندیده ماجرای در و ضرب سیلی نه کسی دیده نه کس شنیده وای-از نبی بگسستند وای-دست تان را بستند وای-پهلویت بشکستند یا علی یا حیدر۳ در مه داور حقت ادا شد حاجت تو علی جان روا شد ای که بودی تو روح عدالت از ستم فرقت از هم جدا شد وای-ابن ملجم پسته وای-دل به دشمن بسته وای-فرق تو بشکسته یا علی یا حیدر۳ ای که هستی علی در نایاب شب قدر بوده ای در تب و تاب تا تو را زد ز کین ابن ملجم تو فتادی زمین بین محراب وای-محرم اسراری وای-طالب دیداری وای-خون تو شد جاری یا علی یا حیدر۳ حسنین سوی مسجد دویدند غرق خون چهره ی تو بدیدند در کنار تو مظلوم عالم حق فقط آگه است چه کشیدند وای-خون دل ها خوردند وای-همچو گل پژمردند وای-تو را خانه بردند یا علی یا حیدر۳ زینب آمد به دیدار بابا جای زهرا شود شود یار بابا با دل خون و اشک دو دیده شده امشب پرستار بابا وای-روز او شد چون شب وای-جانش آمد بر لب وای-سوزد از غم زینب یا علی یا حیدر۳ @nohe_sonnati
نور همه ارض و سما فاطمه است به دیده شیعه ضیا فاطمه است او گل خوشبوی رسول خداست شمع هدی شمس ضحی فاطمه است خلقت عالم به طفیلش بود نور دل آل عبا فاطمه است اشرف خلقت چوبی و علی بر همه خلق ماسوا فاطمه است پشت و پناه شیعه مرتضی چه این جهان چه آن سرا فاطمه است سفینه نجات خلق عالم ز سوی حق جلوه نما فاطمه است آن که دهد جان به ره ولایت منبع ایثار و وفا فاطمه است کس نبود لایق وکفوحیدر همسر پاک مرتضی فاطمه است آن که به راه علی و دین حق خورده کتک به کوچه ها فاطمه است آن که شده کشته دست ستم به ضربه تازیانه ها فاطمه است آن که شده شکسته پهلوی او به دست دشمن خدا فاطمه است
شب لیله الرغائب شب عشق شب دعا شد ،شب لیله الرغائب شب نجوا با خدا شد،شب لیله الرغائب شب نور است و امید است،بر همه عالم نوید است شب بخشش خطا شد، شب لیله الرغائب شب ناله شب آه است،شب بخشش گناه است شب رحمت خدا شد، شب لیله الرغائب آمدی دل شکسته، از گناهان شدی خسته خدا از همه رضا شد، شب لیله الرغائب ای گرفتار غم و درد،توبه کن دوباره برگرد به همه لطف و عطا شد، شب لیله الرغائب با نگاه خاص داور، با دعاهای پیمبر مس قلب ما طلا شد،شب لیله الرغائب شب جود است و کرامت،خدا بنموده قیامت شب لطف کبریا شد، شب لیله الرغائب آمدم با دست خالی،بسوی مولی الموالی شب اشک و گریه ها شد،شب لیله الرغائب اومدم غرق گناهم،به خدا باشد نگاهم بر لبم شور و نوا شد، شب لیله الرغائب هر گرفتار اومد امشب،بروی لب ذکر یا رب حاجت همه روا شد، شب لیله الرغائب اومدند خیلی گدایان،در کنار مستمندان درد هر کسی دوا شد،شب لیله الرغائب شب دلدادگی آمد، شب افتادگی آمد شب ذکر و ناله‌ها شد،شب لیله الرغائب آمده لطف فراوان،از سوی خدای سبحان پر دو دست هر گدا شد، شب لیله الرغائب .
بارالها من به درگاهت پناه آورده ام کوله باری از گنه با اشک و آه آورده ام در تمام عمر جز غفلت نرفتم من رهی حال دست خالی و روی سیاه آورده ام تو عطا کردی و من عمری خطا کردم خدا حال بر درگاه تو عمر تباه آورده‌ام شرمسارم زین همه آلودگی‌ها خالقا کن نگاهی بر من مسکین گناه آورده ام سیئاتم بیش گردیده است از طاعات من پیش چون تو ای خدایا، پرکاه آورده‌ام خسته گردیدم ز بار معصیت اما ببین با بدی ها رو به سوی تو الاه آورده ام با وجود هر بدی دارم به دل مهر علی حب مولایم علی را زاد راه آورده‌ام من (رضایم) که همی گفته و می گویم باز بار الاها من به درگاهت پناه آورده ام
۷۱ (امام علی ع) ‏(شب نوزده رمضان) آمده مرتضی،خانه ی دخترش نگران بهر او،گل غمپرورش علی مظلوم علی۴ او به شوق وصال،شده چشم انتظار بهر بابای خود،دخترش بی قرار علی مظلوم علی۴ علی آماده است،شده وقت اذان مرتضی گشته است،سوی مسجد روان علی مظلوم علی۴ غرق نور خدا،گشته بی تاب علی شده غرق نماز،بین محراب علی علی مظلوم علی۴ ابن ملجم رسید،آمده در برش وقت سجده زده،تیغ کین بر سرش علی مظلوم علی۴ ابن ملجم ز کین،فرق او را شکست بین محراب علی،غرق در خون نشست علی مظلوم علی۴ بین سجده شده،حق حیدر ادا خورده شمشیر کین،فرق او شد دوتا علی مظلوم علی۴ امیرالمؤمنین،شده نقش زمین شده بهر پدر،حسنین دلغمین علی مظلوم علی۴ از برای علی،کوفه شد در خروش بین محراب خون،علی رفته ز هوش علی مظلوم علی۴ دیده گریان او،نور عینش رسید حسن مجتبی،با حسینش رسید علی مظلوم علی۴ زینب از دیدن،پدرش دیده تر روی پر خون که دید،شده خونین جگر علی مظلوم علی۴
آن رژیم غاصب آل سعود قلب‌های مؤمنین را خون نمود آن یهودی مسلکان دین فروش جام ظلم و کینه را کردند نوش نانجیبان سقیفه آمدند آتشی بر قلب هر شیعه زدند باز آل فاطمه تکذیب شد در بقیع قبر همه تخریب شد ظلم و کینه در بقیع گشته عیان خون از این غم شد دل صاحب زمان بار دیگر دل شده از غم کباب قبرهای آل عصمت شد خراب بار دیگر آل احمد شد غریب شیعه گشته زین مصیبت بی شکیب بس که این نامردمان بی پرده اند زین مصیبت قلب ما خون کرده‌اند از جنایات گروهی بی حیا عالم هستی شده غرق عزا دیده‌ها از اشک غم دریا شده دیده گریان در جنان زهرا شده در مدینه شور و غوغایی به پاست زین همه ظلم و ستم ماتمسراست یک طرف قبر شریف احمد است یک طرف خاکی ز ظلم بی حد است یک طرف پر نور و افلاکی بُوَد یک طرف قبر همه خاکی بُوَد باز افتادم به یاد کوچه ها ناله های نیمه شب ها گریه ها باز افتادم به یاد مادری مادر مظلومه در پشت دری یاد آن دم آتشی افروختند در میان خانه گل ها سوختند با لگد گل گشته از شاخه جدا محسن شش ماهه اش گشته فدا پیش چشمان امیرالمؤمنین مادری از کینه شد نقش زمین نانجیبان بی بهانه می زدند مادری را تازیانه می زدند پیش چشم مرتضی جای کمک مادری را از ستم می زد کتک مادری را وحشیانه می زدند گه به بازو گه به شانه می‌زدند زین مصیبت جان حیدر بر لب است خونجگر زین حالِ مادر، زینب است دیده گریان زین همه رنج و محن داغدار فاطمه گشته حسن اشک غم بارد ز چشم نور عین مجتبی همناله گشته با حسین حیدر از زهرای خود شرمنده است یاد زهرا می‌ کند تا زنده است من (رضایم) دیده گریان غمش جان فدای غربت و عمر کمش
شیعه در شور و نوا شد روز تخریب بقیع شور عاشورا به پا شد روز تخریب بقیع بعد تخریب قبور اهل بیت مصطفی شهر یثرب در عزا شد روز تخریب بقیع نه فقط شهر مدینه زین مصیبت در عزاست عالمی ماتمسرا شد روز تخریب بقیع زین همه ظلم و جنایت از سوی وهابیت پر جراحت سینه ها شد روز تخریب بقیع دست کینه از سقیفه بار دیگر شد برون در مدینه کربلا شد روز تخریب بقیع کربلای دیگری رخ داده در خاک بقیع بار دیگر کربلا شد روز تخریب بقیع شیعیان مرتضی زین داغ عظمی خونجگر هر کجا غوغا به پا شد روز تخریب بقیع قامت ام الائمه فاطمه اندر جنان زین مصیبت ها دوتا شد روز تخریب بقیع زین جنایت پیشه گان، حرمت شکن‌های بقیع خون به قلب مصطفی شد روز تخریب بقیع قد خمیده دل پریشان سینه سوزان در جنان فاطمه صاحب عزا شد روز تخریب بقیع همنوا با مهدی زهرا به یاد اهل بیت ذکر ما واویلتا شد روز تخریب بقیع ای امید اهل عالم یوسف زهرا بیا موسم ظلم و جفا شد روز تخریب بقیع بین عالم این وهابی مسلکان دین فروش خار و پست و بی بها شد روز تخریب بقیع یاد مظلومی ات غربت نشینان بقیع ذکر ما مهدی بیا شد روز تخریب بقیع دیده گریان هم نوا با ناله های فاطمه خون دل و چشم (رضا) شد روز تخریب بقیع
. رئیسی رهرو آل عبا بود رئیسی خادم مولارضا بود رئیسی رهرو پیر خمین بود در عالم مقتدای او حسین بود رئیسی در همه عمر حیدری بود فدایی امام و رهبری بود رئیسی ساده و افتاده بوده بسان رهبری آزاده بوده رئیسی مرد ایثار و عمل بود برایش مرگ احلی من عسل بود رئیسی داشت از مادر نشانه میان خیل امت شد یگانه چو جدش مرتضی او مهربان بود چو رهبر یاور مستضعفان بود میان خیل امت بی‌قرین بود رئیس کشور ما بهترین بود رئیسی خادم این انقلاب است درخشنده به سان آفتاب است رئیسی خادم خورشید هشتم همیشه بوده او در فکر مردم رئیسی مرد وحدت آفرین بود برای مملکت فخرآفرین بود همیشه بوده او مردی مقاوم به فکر مردم خود بود دائم همیشه کار او بوده توکل به آل الله او کرده توسل میان خیل امت بوده لایق به مردم تا به آخر بوده صادق به یاد مردمش پیوسته بوده تمام عمر خود خدمت نموده شهادت عاشقان زیبنده‌اش بود ولایت مهر آن پرونده‌اش بود رئیسی کرده خدمت خالصانه لذا گشته شهید و جاودانه تمام عمر بوده مرد میدان فدایی شد به راه دین و قرآن به امت داشت او لطف فراوان که او پیوسته بر خیل شهیدان رئیس جمهور شمع انجمن شد ز داغش عالمی بیت الحزن شد کنار یاورانش او شهید است به نزد فاطمه او رو سپید است رئیسی رفت و داغ او عظیم است به جنت این عزیز ما مقیم است چوکارش بوده او خدمتگزاری ز داغش اشک امت گشته جاری دوباره بین ما غم گشته افزون همه دل‌ها بود با یاد او خون از این درد و غم و این رنج و ماتم بریزد امت ما اشک از این غم اگرچه خدمتش حتماً قبول است ز داغش ملت ایران ملول است (رضا)هستم ز لطف حی سرمد شدم من خادم آل محمد(ص)
ای گل باغ ولا یا جواد ابن الرضا نور چشم مصطفی یا جواد ابن الرضا ای نهم شمس هدی عالمی را مقتدا تو فقط امید ما یا جواد بن الرضا امشب ای صاحب کرم ای گل نیلوفرم تو مرانی از درم یا جواد ابن الرضا شیعیان را رهبری، عالمی را سروری از همه خوبان سری یا جواد ابن الرضا کوی تو دارالشفاست کعبه ی اهل ولاست ذکر نام تو دواست یا جواد ابن الرضا شد بهشتم کوی تو مست عطر و بوی تو هر دو دستم سوی تو یا جواد ابن الرضا مظهر نور خدا، منشأ لطف و عطا شافع روز جزا یا جواد ابن الرضا ای تمام حاصلم مهر و حبت در دلم لطفت عمری شاملم، یا جواد ابن الرضا تو مرا هستی حبیب درد من را تو طبیب کن نگه بر این غریب، یا جواد ابن الرضا بی پناهان را پناه دارم امشب اشک و آه از کرم بنما نگاه یا جواد ابن الرضا تو گلی من خار تو، گشته ام بیمار تو کی شوم بیدار تو یا جواد ابن الرضا گرچه من پستم جواد، دل به تو بستم جواد تو بگیر دستم جواد، یا جواد ابن الرضا گرچه هستم بی بها نوکرت هستم (رضا) کن نظر بر این گدا، یا جواد ابن الرضا
باز افتاده دلم یاد حسن این دلم گردیده آباد حسن این دلم سوی مدینه پرزده رفته و بیت الشرف را در زده رفته ام من بر در بیت الولا دم زنم من از امام مجتبی این پسر نور دل پیغمبر است نجل زهرای بتول و حیدر است این پسر باشد علی را نور عین هستی زینب بود جان حسین ای گل زهرا تو نور عالمی سبط پیغمبر نبی خاتمی بر علی و فاطمه دردانه‌ ای بر حسین و خواهرت جانانه‌ای تو کریم اهل بیت عصمتی دستگیر شیعیان امتی دریم عصمت تو هستی در ناب بر همه داری تو لطف بی حساب بر همه عالم کرامت می کنی از کرامت تو قیامت می کنی دستهایت یا حسن مشکل گشاست حاجت هرکس به نام تو رواست تو کردی شدم مهمان تو گشته‌ام شرمنده ی احسان تو آمدم بار دگر بر تو پناه سائلت را از کرامت کن نگاه گرچه در گلزار تو خارم حسن کن نگاهی بر دل زارم حسن عمریه مهمان تو هستم حسن ریزه خوارخوان تو هستم حسن بر مشامم میرسد بویت حسن شاملم لطف خطا شویت حسن ای که هستی عالمی را تو امید من نگردم از در تو نا امید من که هستم در برت عبد فقیر جان زینب خواهرت دستم بگیر یا حسن داغ پیمبر دیده‌ای غربت زهرا و حیدر دیده‌ای دیده‌ی غربت نشین مولا شده جان فدای مرتضی زهرا شده دیده ای ضرب لگد، اشک پدر ناله ی مادر شنیدی پشت در دیده ای آتش به خانه می زنند مادرت را تازیانه میزنند دیده ای مادر به جای مرتضی پشت آن در فضه را میزد صدا پیش چشمان امیرالمومنین مادر افتاد و شد نقش زمین دیده ای غنچه ز شاخه شد جدا محسن زهرا زکینه شد فدا زین همه غم جان تو بر لب رسید چهارساله خواهرت زینب رسید در کنار خواهر خود سوختی شعله با اشک حسین افروختی دیده ای بابا ز خجلت آب شد دید اشک زینب و بی تاب شد دیده ای آن بی حیای رذل پست پهلوی زهرای اطهر را شکست عاقبت آن نانجیبه همسرت زد شرر با زهر کین بر پیکرت دشمنان خون قلب یاران کرده‌اند پیکرت را تیرباران کرده‌اند رفتی و راحت تو از غمها شدی میهمان مادرت زهرا شدی من (رضا) هستم گدایت یا حسن سوزم و گریم برایت یا حسن
ای گل بستان آل مصطفی سبط پیغمبر امام مجتبی تو گلی از گلشن پیغمبری جان زهرا از تبار حیدری تو امام دومینی یا حسن سبط ختم المرسلینی یا حسن بر علی و فاطمه نور دو عین هستی زینب تویی جان حسین هر دلی با ذکر نامت منجلی بر تو مینازد گل عالم علی توکریم اهل بیت عصمتی دستگیر شیعیان امتی تو امامی مهربانی یاحسن باب حاجات جهانی یا حسن عالم هستی بود مهمان تو ریزه خوار سفره ی احسان تو ایکه هستی بر همه عالم پناه جمع ما را از کرامت کن نگاه با نگاهت کار عیسی می کنی بی عصا تو کار موسی می کنی با نگاهت از همه دل میبری خوب و بد ها را تو باهم میخری تو چوشمعی و منم پروانه ات از طفولیت گدای خانه‌ات سائلم در را به رویم باز کن این دلم آماده ی پرواز کن در مدینه آیم و مهمان شوم پشت دیوار بقیع گریان شوم حامل علم نبی قدرت رفیع قبر خاکی تو باشد در بقیع عالمی حیران بود از صبر تو غربتت پنهان بود از قبر تو دشمن بی دین شکسته حرمتت غربتت پیدا بود از تربتت بعد پیغمبر چه دیدی یا حسن از مصیبت ها خمیدی یا حسن دیده‌ای گلخانه را آتش زدند پیش حیدر خانه را آتش زدند دیده ای از خانه بالا رفته دود دیده ای رخساره ی مادر کبود دیده ای مادر شده نقش زمین پیش چشمان امیرالمومنین دیده‌ای مادر فتاده پشت در ایستاده خواهرت با چشم تر دیده ای غنچه ز شاخه شد جدا محسن شش ماهه گردیده فدا از پیمبر دشمن بی دین گسست پشت در پهلوی زهرا را شکست جای عرض تسلیت، حق نمک می زدند از کینه مادر را کتک گرچه زین درد و مصیبت سوختی درس صبر از مادرت آموختی زین همه رنج و محن خون شد دلت زهر آخر زد شرر بر حاصلت عاقبت شد قاتل تو همسرت آمده اندر کنارت خواهرت آمده عباس آن نور دو عین در کنار بستر تو با حسین سوختی از این همه رنج و محن خون قلبت ریخت در بین لگن جان خود دادی براه داورت سوخت از داغ غم تو خواهرت کاش ای مولای عالم در وطن نیمه ی شب دفن می شدآن بدن ای که بودی شمع جمع انجمن وقت تشییع جنازه یا حسن در کنار قبر یاس و یاسمن روز روشن تیرباران شد بدن ای گل زهرا (رضای) بیکسم مهر تو در عالم هستی بسم شاملم لطف خطاشوی شماست آرزویم دیدن کوی شماست
ای کریم آل احمد یا حسن نور چشمان محمد یا حسن توگل بستان سرای حیدری از کریمان جهان دل میبری خصلت و خویت بسان فاطمه دستگیری می کنی تو از همه نور تو کرده جهان را منجلی بر تو می نازد حسین‌بن‌علی قطره ای هستم به دریا متصل مانده ام در وصف تو من پا به گل یک نگاهت کار عیسی می‌کند مشکل پیچیده را وا می کند با نگاهت قطره دریا می شود هر گره از کار ما وا میشود عشق هم از کار تو حیران شود دردها با نام تو درمان شود خالق یکتا بود مولا گواه مهر تو کرده مرا با عز و جاه شاملم گشته حسن احسان تو بار دیگر من شدم مهمان تو یا حسن با دست خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای که هستی مشکلاتم را کلید آمدم بر درگه تو با امید داغ عشق تو زده بر جان شرر بر من مسکین نما مولا نظر گر تهی دستم به دعوت آمدم جان زهرا مادرت منما ردم آمدم با این دل بشکسته ام یاد تو در محفلت بنشسته ام بر سر کوی شما هستم گدا دردمندم درد من را کن دوا کن نگاهی از کرامت بر دلم لطف خود بار دگر کن شاملم ای که هستی چون علی بر ما امیر یا امام مجتبی دستم بگیر یا حسن امشب منم بر تو پناه سائلت راجان زهرا کن نگاه گرچه در بستان توخارم حسن کن نگاهی بر دل زارم حسن کن ز درد و غم رهایم یا حسن از کرم بنما دعایم یا حسن بر من مسکین بده امشب جواب کن دعایم را حسن جان مستجاب من (رضایم)ریزه خوار خوان تو عمریه گردیده ام مهمان تو عبد خود را از محن آزاد کن با نگاهی این دلم را شاد کن ای که گردد هر دعایت مستجاب دستگیری کن ز من روز حساب
۵۱ (امام حسن عسکری ع) از داغ عسکری شده بزم عزا برپا در محنت و غم شد از این غم شهر سامرا خون گریه می کند به جنت حضرت زهرا خون شد دل مهدی شد وقت هم عهدی یا مهدی یا مهدی۲ از ظلم و کینه عسکری چشمان خود بسته رفته از این دنیا و بر خدای پیوسته آمد کنارش مهدی اش با قلب بشکسته خون شد دل مهدی شد وقت هم عهدی یا مهدی یا مهدی۲ از کینه های دشمنان خون شد دل مولی زهر ستم شرر زده بر حاصل مولی دیدار روی مهدی اش شد مشکل مولی خون شد دل مهدی شد وقت هم عهدی یا مهدی یا مهدی۲ امشب شب شهادت دوم حسن گشته مهدی ز داغ پدرش غرق محن گشته تن حسن با دست مهدی اش کفن گشته خون شد دل مهدی شد وقت هم عهدی یا مهدی یا مهدی۲ تمام عالم از غمش امشب سیه پوش است با دست مهدی پسرش حسن کفن پوش است مهدی عزیز فاطمه با غم هم آغوش است خون شد دل مهدی شد وقت هم عهدی یا مهدی یا مهدی۲
یا ابالمهدی تویی نور خدا شیعیان مرتضی را مقتدا از تبار حیدر و پیغمبری حامی دینی امام عسکری بین معصومین تویی دوم حسن بین محفل‌ها تو شمع انجمن هدیه‌ای از سوی حی سرمدی تو ز نسل مرتضی و احمدی مهربانی همچو ختم المرسلین در شجاعت چون امیرالمومنین ماه رویت فاطمه خیرالنساء در صبوری چون امام مجتبی بر علی و فاطمه نور دوعین جان فدای دین حق همچون حسین در عبادت همچو زین العابدین همچو باقر شیعه را یار و معین رهرو راه امام صادقی بعد هادی تو امام لایقی همچنان موسی بن جعفر یار دین در کمالی چون امام هشتمین بر تو نازد جد مظلومت رضا باب حاجاتی چنان ابن الرضا هادی دین را تویی نور بصر داغ تو زد بر دل و جان‌ها شرر بار دیگر موسم هم عهدی است داغدار تو گل تو مهدی است جان فدای جود و احسانت حسن معتمد زد شعله بر جانت حسن زآنهمه ظلم و ستم خون شد دلت معتمد در سامرا شد قاتلت زهر کینه زد به جان تو شرر مهدی ات ریزد ز غم اشک بصر مهدی تو در کنارت آمده نور چشمت بی‌قرارت آمده خانه‌ات بزم عزای تو حسن مهدی ات گرید برای تو حسن قامت مهدی از این غم خم شده صبر مهدی بعد داغت کم شده مهدی زهرا بود غرق محن تو شدی با دست او غسل و کفن ریزد اشک از دیده با سوز و گداز بر تن تو مهدی ات خوانده نماز ذکر مهدی آه و واویلا شده سامره از داغ تو غوغا شده برده تابوت تو را با احترام زخم دل‌ها را بداده التیام تا که جسم پاک تو در خاک شد خون جگر از داغ تو افلاک شد وای از آن ظلم و ستم در کربلا پیکر جدت به زیر اسب‌ها پیکر پاکش به روی خاک بود نور چشم فاطمه صد چاک بود بعد او آتش زدند بر خیمه‌ها رأس جد تو به روی نیزه‌ها کودکان را بی‌بهانه می‌زدند عمه‌ها را تازیانه می‌زدند زخم زینب را زدند آنجا نمک کودکان بی‌پدر را زد کتک من (رضا) هستم عزادار حسن از طفولیت گرفتار حسن مهدی زهرا تویی خیر کثیر از کرم مولای من دستم بگیر