eitaa logo
یارقیه
143 دنبال‌کننده
662 عکس
953 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال مداح اهل بیت ع خدادادی: ‍ شبهای احیا در فراق تو گذر شد عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد عمرم داره تموم میشه... یابن الحسن... اما شما نیومدید آقا... ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد یک عمری... ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و... از این دنیا برم... آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم... من این مصیبت رو به کی بگم... از اول ماه خدا یاد تو هستم امام زمان... از اول ماه خدا یاد تو هستم اما چرا این ناله هایم بی اثر شد مردم بیایید امشب... از ته دل برا آقامون دعا کنیم... از خدا... فرج آقا رو بخواهیم... خودشون فرمودند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31 امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم... وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه... بگه من غریب نیستم... شیعیانم به یاد من هستند... 🔹یابن الحسن کجایی 🔹ای وای ازین جدایی حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو... خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم... میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو... چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که... به عشق آقا زنده بودند و... با عشق آقا هم از دنیا رفتند... وقتی چشم از این دنیا ببندیم... تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود...  حالا دستها رو بلند کن صداش بزن... یا بن الحسن... ( برای ورود به روضه👇) آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد آقای من...امام زمان... مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد دیگه دلت اینجا نباشه... بریم خانه امیرالمومنین... بیاد اون لحظه ای که... ‍ ‍ توسل و روضه جانسوز ویژ۱۹رمضان شهادت حضرت علی علیه السلام سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مست از عنایات مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی رانیست امشب لحظه ای خواب .. علی را هست امشب شوق محراب شاید مثل همین ساعتا بود ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه  میگه ای صبح پس کی میرسی گاهی  می گه انالله واناالیه راجعون من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت زهرا اومدم زهرا جان دیگه تنهایی تموم شد علی  داره میاد امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانک اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگذیدند خدای عشق را در خون کشیدند علی علی علی آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد کوفه ای که انقدر بی وفاست دیگه جای موندن نیست وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته گفت بابا من می خوام از کوفه برم کنار قبر مادرم هدیه براش عمامه خونیتُ بابا ببرم آی امان خیلی زینب سفر نرفته خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفتن برگشته دست خالی نیومده یه روز عمامه خونی بابا را آورده یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوقاتی آوردم همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوقات براپیغمبر آورده یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آورد گره این بسته را باز کرد یه پیراهن خونی آلود حسین ......
|⇦•ای پدر جان! عجب دلی داری... به امیرالمؤمنین علیه السلام وحضرت رقیه سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده یکم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام‌حسن و امام‌حسین از تشیع جنازه ی بابا که برگشتن، غریبانه، نیمه ی شب گذرشون افتاد به خرابه دیدن صدای جانسوزی از خرابه میاد.. یه پیرمردی داره ناله میزنه گریه میکنه: خدایا! امشب آقای من رو نفرستادی؟ غم‌خوار من رو‌نفرستادی؟ سنگ صبورم رو‌نفرستادی؟ امام‌حسن وامام حسین علیه السلام همدردی کردن باهاش... پیرمرد! چه کسی رو داری میگی؟ وقتی نشانه ها رو‌ داد، با پیرمرد نشستن، باهم شروع کردن گریه کردن... فرمودن: این نشانه هایی که میدی نشانه های بابای غریب ما علی است. پیرمرد شروع کرد گریه کردن. گفت: این آقا هرشب میومد به من سر میزد خودش لقمه درست می کرد تو‌ دهانم میذاشت... آقای من! مولای من! مرام شما این بود به بیچاره ها سر می زدید. مرام شما این بود به خرابه نشین ها سر می زدید. غم خوار خرابه نشین ها بودید. شما که مرده‌ و زنده ندارید حتما تو‌خرابه ی شام‌ هم اومدی آقاجان... اون‌ وقتی که صدای دردانه ی حسین بلند شد، عمه‌جان این سر مُنوّر را کمکم میکنی که بَردارم؟ شامیان ای حرامیان دیدید که من راست گفتم‌ پدر دارم...* گفت: ای پدر جان! عجب دلی دارم ای پدرجان عجب سری داری گیسویم‌ را به پات‌ میریزم تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا میشد برسر زینبِ تو آوردند قاری من! چرا نمیخوانی چه به روز لب توآوردند؟ *گفت: بابا جان‌! بذار برات درد و دل کنم ... وقتی چشم تو را دور دیدند. وقتی دیدند بابا ندارم، برادر ندارم، عمو‌ندارم، غریب گیر آوردن..* دستی از پشت خیمه ها آمد لاجرم راه‌ چاره ام‌ گم شد در هیاهوی غارتِ خیمه ناگهان گوشواره ام‌ گم شد *وقتی بین راه که این سرهارو حمل میکردن، این نانجیبها در یکی از این منازل اتراق کردند زن وبچه یه طرف، سرها یه طرف. این‌نانجیبها به‌ مِی گُساری مشغولند... میگه دیدم نیمه ي شب یه بچه ی سه، چهار ساله ای آروم آروم با دست و پاش اومد سمت نیزه ای که سر ابی عبدالله بالا نیزه است... از پایین داره التماس می کنه به سرِ بالای نیزه... گفت: بابا! یا تو‌ بیا پایین، یا من و ببر پیش خودت... میگه دیدم یه وقت نیزه خم‌شد سر اومد تو‌ي دامن این بچه، سر رو شناخت رفت سمت سر، اما چه‌ کرده بودن با این سر... وقتی تو خرابه سر رو‌ گذاشتن مقابلش با تعجب نگاه کرد گفت: عمه جان! "هذا رَأسُ مَن؟" این سر کیه عمه جان؟ تا گفت این سر بابات حسینه..."وضعت فمها على فمه الشّریف " این لبهارو‌ گذاشت به لبهای بابا.. یه وقت زینب نگاه کرد دید سر یه طرف... سه ساله یه طرف...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
❣﷽❣ ◾️ ◾️ کوچه ها را غم گرفته ◾️ مخصوص شب نوزدهم ماه رمضان خورده ضربت فرق مولا کوفه گشته شهر غمها)۲ (مرتضی سوی حق رهسپار است فزت رب گوید ورستگار است)۲ ◾️یا علی یا علی یا علی جان آسمان غرق غبار است خون به چشم روزگار است زآسمان قد قتل در نوا شد غرق اندوه عرش خدا شد ◾️یا علی یا علی یا علی جان فاطمه در انتظار است بهر مولا بیقرارست دوره ی هجر زهرا(س)سر آمد با سر خونفشان حیدر آمد ◾️یا علی یا علی یا علی جان گریه دارد زینب زار در بر بابای تبدار بستری صاحب ذالفقار است نقش رفتن در او آشکار است ◾️یا علی یا علی یا علی جان بوده بابای یتیمان کودکان را کرده خندان امشبی را که بابا ندارند سر به بالین غم می گذارند ◾️یا علی یا علی یا علی جان (اسماعیل تقوایی) ◼️◼️