eitaa logo
یارقیه
147 دنبال‌کننده
569 عکس
814 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
1_7540494184.mp3
2.51M
4_6021549895658246266.mp3
5.08M
❣﷽❣ ⛅ ⛅مهدی بیا … ⛅گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد ⛅گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد ⛅پیش تو ماه باید بر زمین بساید ⛅بی پرده گر بر آید شرم و حیا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم ⛅باز آ که درد هجران بی تو دوا ندارد ⛅فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته ⛅از بس که ناله کردم آهم صدا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅جان جهان چه قابل بر رونمای رویت ⛅بی رو نما ، نما رو گل رو نما ندارد ⛅بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم ⛅باز ای تا نمردم دنیا وفا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت ⛅دیدم که جان هم این قدر و بها ندارد ⛅هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو ⛅تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم ⛅سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد ⛅هر کس تو را ندارد جز بی کسی چه دارد ⛅جز بی کسی چه دارد هر کس تو را ندارد ⛅مهدی بیا … ⛅میثم غزل بو صفت گوید چرا نگوید ⛅در دل امید وصلت دارد چرا ندارد ( آقای سازگار) ┈••
‌ 📚حکایت مشهدی غفار پیرمردی به نام مشهدی غفار ،حدود صد و بیست سال پیش ، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان شهر خوی،سالها بود ڪه اذان می گفت. پسر جوانے داشت ڪه به پدرش می گفت: ای پدر صدای من از تو سوزناڪ تر و  دلنشین تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره رفته و اذان بگویم. پدر پیر مےگفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست . من مےترسم از آن بالا سقوط ڪنے ،مےخواهم همیشه زنده بمانے و اذان بگویے. بگذار تو جوان هستے عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو. از پسر اصرار بود و از پدر انڪار. روزی نزدیڪ ظهر پدر پسر خود بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را ڪنترل مےڪرد. دید پسرش هنگام اذان گاهے چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر مےڪند. وقتی پایین آمد مشهدی غفار به پسر جوانش گفت: فرزندم من می دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست، می دانم دلنشین تر از صدای من است. و هیچ پدری نیست بر ڪمالات و هنر فرزندش فخر نڪند. من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانے چون تو نیست و برای تو خیلے زود است. آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی دهد، نفسے ڪشته و پیر مے خواهد ڪه رام موذن باشد . تو جوانے و نفست هنوز سرکش است و طغیان گر، برای تو زود است این بالا رفتن. به پایین مناره ڪفایت ڪن، و بدان همیشه همه بالا رفتن ها به سوی خدا نیست. چه بسا شیطان در بالاها ڪمین  تو ڪرده است ڪه در پایین اگر باشے ڪاری با تو ندارد. ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
⏳غروب جمعه ⏳ غروب جمعه دلم یک تَرانه میطلبد طلای  نابِ غَزل  از خزانه  میطلبد دوباره جمعهء ما رَنگ شب گرفته،ولی شَفق برَنگ خود از دل نشانه میطلبد بِسان مُرغکی آزرده این دلم صیداست اسیر بَند جفا گشته ،  لانه  میطلبد در آرزوی سفر زین  بَلَد به  نابَلَدی سراغ گُم شده ای از فسانه میطلبد بدرد هجر هر آشفته سَر که مینالد زِدست یار نظر کرده  شانه میطلبد پَریده مرغ خیالم ببام حضرت  یار دو دیده خون دلم را شبانه میطلبد کویر تشنه ی دلها  ندیده  بارانی سَحاب رحمت او یک بَهانه میطلبد جهان زدوری او زورقی شکسته بُوَد که در میان  تَلاطُم  کَرانه  میطلبد سرود مُنتظران میرسد زِ هر بَرزن جهان ظهور  وِرا   عاشقانه میطلبد به چلچراغ  کجا عالمی شود روشن طلوع مِهر  دِگر  را زمانه میطلبد حریم قبله بدست اَجانب افتاده بناله بُت شکنی را بخانه میطلبد زکربلای حسین(نادرا) نِدا  آید برای بند دلش او اِعانه میطلبد 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
فراق تو بر دل شرر مي گذارد شب غصه را بي سحر مي گذارد به سوداي روي تو اي ماه زهرا دلم در شب خود قمر مي گذارد اگر تو بيايي ولي من نباشم چه داغي به روي جگر مي گذارد من آن طفل نامهربانم كه سر را به دامان لطف پدر مي گذارد كنار تو در روضه ها گريه كردن روي اشك هايم اثر مي گذارد عزادار زهرا دل غصه دارت شبي تلخ را پشت سر مي گذارد صداي نفس هاي مردي ميايد كه دارد به ديوار سر مي گذارد محمدعلی_بيابانی
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
نبینم اشکُ تو یِ چشات علی دیدی عاقبت شدم فدات علی روزی که سپر فروختی یادته من بجاش سپر شدم برات علی خنده ها و خوشی هامون یادته از رو هم ، شرم و حیامون یادته پدرم دستامونو به هم سپُرد زیر لب میکرد دعامون یادته دعا میکرد بمونیم برای هم همدم و همدل و هم صدای هم تازه فهمیدم چی میدید که میگفت الهی که پیر بشید بپای هم منکه پیر شدم علی به پای تو مثل محسنم شدم فدای تو اگه صد بارِ دیگه زنده بشم باز دو باره میمیرم برای تو پیش من ابالحسن گریه نکن پیش تو منو زدن گریه نکن با نَوَد زخم  اُحُد دم نزدی حالا با یه زخم من گریه نکن حلالم کن که من از پیشت میرم حلالم کن  تو خونه ات سر به زیرم رو مو بر می‌میگردونم غصه نخور بخدا که  مجبورم رو بگیرم تو خودت میبینی دست به دیوارم با سوالِ تو جوابی ندارم این یه رازیه  برا من و حسن مجبورم تو خونه چادر بزارم.... میثم_مومنی_نژاد
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود یک لات هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه تنها کسی که گوش به او داد چاه بود رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش راه عبورش از وسط قتلگاه بود یامظلوم
هدایت شده از م.درودی
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶🔷پرنده ای که در مسجدالحرام با شنیدن صدای اذان اینگونه سجده می کند یاد شعر معروف سعدی افتادم که.. 🔷دوش مرغی به صبح می‌نالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش 🔶یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش 🔷گفت باور نداشتم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش 🔶گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح‌گوی و من خاموش النور أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﻣﮕﺮ ﻧﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ‌ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﻲ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥِ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻭﺍﺯ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ؟!* ﻫﻤﮥ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺣﺎﺟﺖ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺫﻛﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ(٤١) ▪️◾️🔳◾️▪️ به کانال آرمان انقلاب🇮🇷بپیوندید.
کربلایی پیام کیانی.mp3
6.49M
🎶 شور | حضرت_ابالفضل(ع) 📝 تو که نقاب می‌بندی.... 🎤 کربلایی_پیام_کیانی 📌پایگاه‌جامع‌مداحے
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
🌴🥀روضهٔ حضرت زهرا(س) ضرب سیلی و بستر گریزامام_امام_حسن ع گریزمحراب_کوفه_امیرالمونین ع گریزبه_ابلفضل ع گریزبه_کربلا_حسین ع ✍تایپ و اجرا 🎤 مداح_اهلبیت_حاج_استاد_پیرزاده السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهرا السلام علیکِ ایَّتُهَا الصدیقَةُالشَهیدَة فاطمةُالزهرا.... السلام علیکِ یاقُرةَ عینِ الرسول السلام علیکِ یازوجةَ امیرالمؤنین ع السلام علیکِ یاامِّ الحسنِ و الحُسین 🌴مگر زِ اهل مدینه چه دیدی ای مادر 🌴که دل زِ عمر عزیزت بریدی ای مادر 🌴صفای ما به وجود تو بستگی دارد 🌴چرا زِ زندگی یت ناامیدی ای مادر 🌴دگر به همره ما تا اُحُد نمی آیی 🌴چرا زِ قبر عمو پا کشیدی ای مادر 🌴چرا نماز شبت را نشسته می خوانی (الهی نبینی مادرت نمازشو نشسته می خونه (الهی تو هیچ خونه ای مریض نباشه (اگرم مریضی هست، مادر مریض نباشه 😢 هر کسی تو خونه بیمار میشه مادر پرستاریشو می کنه اما وقتی مادر مریض میشه، اگه همه هم پرستاری کنن، بازم کارای خونه لنگه... 🌴بیمارمو بر من شده زینب پرستار (وقتی ملاقاتی بیمار میری از پرستاراش معلومه، که این بیمار خوب شدنی هست یا نه؟؟ وقتی با پرستاراش روبه رو میشی، اگه بیمارشون داره خوب میشه خوشحالن میگن، الحمدالله، اگه امید به بیمارشون نداشته باشن، میگن دعا کن براش 😢 این بچه ها هر روز دارن میبینن مادرشون داره لاغرتر میشه 🌴بیمارمو بر من بُوَد زینب پرستار 🌴ترسم پرستارم شود از غصه بیمار مادر مادر مادر... همین الان باپای دلت بریم مدینه بریم خونه امیرالمؤنین ع شماها گریه کناشید حضرت بهتون یه عنایت دیگه ای داره بریم مدینه، دم در سرمون رو، رو دیوار خونه بی بی بزاریم، بگیم آقا اومدیم یه حالی از فاطمه بپرسیم 😢 🌴به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش 🌴ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش 🌴علی از چشم زهرا، چشم خود را برنمی دارد نگاه به صورت فاطمه می کنه، این همون فاطمه ست، که اون روز با پهلوی شکسته، تو کوچه ها دنبال علی می دوید 🌴علی از چشم زهرا ، چشم خود برنمی دارد 🌴مجسم می کند، عشق و وفاداریو ایثارش 🌴آرزوهای مرا، در پشت در آتش زدن 🌴کاش میبستن جای دست، چشمان مرا هاااا ناله داری یانه؟؟ یه بیت دیگه بگم عرضم تمام (همهٔ روضهٔ بی بی و امیرالمؤنین ع تو همین یه بیتِ 🌴دست من بسته، ولی دست مغیره باز بود از همه بیشتر اون روز مغیره مادر و میزد 😭😭😭 اونقدر مادر، رو زد که وقتی امام حسن می دیدش، بدنش می لرزید 😔😭😭😭 گفتن آقا چرا بدنتون میلرزه، فرمود : مگه نمی بینید مغیره داره میاد 🌴الهی بشکند دست مغیره 🌴که بین کوچه ها بی مادرم کرد اون چنان بی بی رو زد 😭 تو مقتل می دیدم مادر با صورت زمین خورد یازهرا یازهرا نمی دونم برم جلوتر یانه؟؟ ناله داری یانه؟؟ الهی هیچ کسی نبینه مادرش زمین می خوره، حتی زمین خوردن مادرتم تحمل نداری... فوری، می دُوی زیر بقلشو میگیری، میگی مادر چی شد زمین خوردی تا چه برسه جلو چشمت مادرتو بزنه آقاجان، از اول اهل بیت ع با صورت زمین خوردن 😭 مثل اینکه یه رسمی شد، مادر تو مدینه با صورت تو خونه زمین خورد امیرالمؤنین ع تو محراب کوفه، وقتی ابن ملجم ملعون با شمشیر به فرق مبارکش زد با صورت زمین خورد (لذا یه بیت زبان امیرالمؤنین ع با اون ابن ملجم ملعونِ 🌴بزن طوری بفهمم مثل زهرا 🌴که با صورت زمین خوردن چه سخت است بریم کربلا... کربلا، یه آقایی از روی زین به‌صورت به زمین خورد 😭😭😭.... 🌴نمی دانی که با دست بریده 🌴زِ روی اسب افتادن چه سخت است... بی دست با صورت زمین خوردن یه طرف، اما سوال من از شما گریه کنا اینه؟؟ چون گریه کنی اهل دلی بهتر متوجه میشی 🌴اگر تیری دَرون چشم باشد 🌴نمی دانی زمین خوردن چه سخت است 😭😭😭 یااباعبدالله... یااباعبدالله... زیاد این روضه رو خوندم، که حضرت دست نداشت، باصورت زمین خورد هر بخواد از بالای بلندی سقوت کنه اولین کاری که می کنه دست هاشو سپر می کنه اما کسی که دست نداره با صورت به زمین می خوره 😭😭😭 اما آی گریه کنا، من آقایی رو سراغ دارم کربلا دست داشت و باصورت به زمین خورد بگم کی بود یانه؟؟ ناله می خوام ازت ارباب بی کفن ما ابی عبدالله... دست داشت با صورت زمین خورد هاااا ناله تو آزاد کن با طرف راست صورت زمین خورد 😭😭😭 چرا میگی دست داشت باصورت زمین خورد؟؟ میدونی چرا؟؟ آخه اون تیری که به قلب حضرت زدن اون تیر دستای حضرت رو از کار انداخت عزیز فاطمه باصورت به زمین خورد نه نه بعضی نفس شونا آزاد نکردن برا اربابت چنان داد بزن صدات بگیره 😭😭😭😭 بلند بگو یاحسین.... امیری حسین ونعم الامیر(پیرزاده)🌴🌴🌴🌴🌴🌴
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور طوفانی رمز ایمان زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی. حسین. صحرا پور
|⇦•گرفت راهِ زنی را... روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گرفت راهِ زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد کشید و برد...زد و رفت من نمیدانم .. حسن دقیق تر از این ماجرا خبردارد شبا سر به سجده میذارم فقط تا این سِر بمونه بازم سَر به مُهر غرورِ من و حرمتِ تو شکست از اون کوچه اون ضربه اون وقتِ ظهر به ما کاش اون روز نمی رسید نامرد اصلاً انگار من و ندید چون ترسیده بود از قیامِ تو جوری سیلی زد که قدت خمید اگر چه داغِ این جسارت می مونه تو دلِ من همیشه نمیدونست با این کبودی نور خدا خاموش نمیشه «آی مادر...مادر....» دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود *مادر ما رو بی هوا زدند.. یه آقایی صدا می زد:...* تمام غصه ام این است پشت پا بخوری تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری *بریم علقمه...یه پهلوونی زمین خورده.... بریم علقمه....یه آقایی صورت به خاک گذاشته...هی صدا می زد: آقا !بی هوا زدنم آقا! من فکرم پیش خیمه هات بود...‌ گفت: اباالفضل....!* خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیلهٔ ما یک عمو گرفت از آن به بعد بود صداها ضعیف شد از آن به بعد بود که راه گلو گرفت صدا بزن:حسین....* اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها کربلایی_مهدی_رسولی فاطمیه ┅