eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام :  🔸إيّاكَ أن تَتبَعَ النَّفسَ هَواها فَإنَّ في هَواها رَداها؛ 🔹مبادا از پيروى كنى كه در آن نابودى نهفته است. 📕مشكاة الأنوار، ص ۴۵۵ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸لَيسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنياهُ لِدِينِهِ و دِينَهُ لِدُنياهُ. 🔹از ما نيست آن كه دنياى خود را براى دينش و دين خود را براى دنيايش ترك گويد. 📕بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۳۴۶ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️دوران امامت امام رضا علیه السلام 🔹شروع امامت (سلام‌ الله علیه) در دوران سلطه‌ى قاهرانه‌ى هارون‌ الرّشید بود، بعد از شهادت مظلومانه‌ى موسى‌ بن‌ جعفر (سلام‌ الله علیه) در زندان، و فشار عجیبى بر هر کسى که اندکى از خواسته‌ هاى دستگاه حکومت سرپیچى می کرد برقرار بود. در یک چنین موقعیّتى (سلام‌ الله علیه) به امامت رسیدند. در روایت دارد که کسى از اصحاب گفت که این جوان، این فرزند موسى‌ بن‌ جعفر این مسئولیّت را به‌ عهده گرفته است، در حالى‌ که «وَ سَیفُ هارونَ یُقَطِّرُ الدَّم»؛ خون از شمشیر هارون میچکد؛ در یک چنین وضعیّتى. این بزرگوار توانستند در همان شرایط دشوار، خطّ روشن سیره‌ى نبوى و معارف قرآنى و اسلامى را بین جامعه‌ى مسلمین توسعه بدهند و دلها را به مکتب اهل‌بیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند. بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۰۶/۱۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام رضا(ع) چه گفتارى دارند؟ 🔸فضائل و مناقب بسیارى از زبان علماى اهل سنت درباره شخصیت والاى (علیه السلام) نقل شده؛ که ما در اینجا به کلمات برخى از آنان اشاره مى کنیم: 1⃣ابن حجر هیتمى: «و کان اولاد موسى بن جعفر حین وفاته سبعة و ثلاثین ذکراً وانثى، منهم علىّ الرضا و هو أنبههم ذکراً و اجلّهم قدراً؛ [۱] اولاد موسى بن جعفر هنگام وفاتش ۳۷ نفر دختر و پسر بود؛ از آن جمله است که مورد توجه عموم بوده و از همه جلیل القدرتر بود». 2⃣سمهودى: «على الرضا بن موسى الکاظم، کان اوحد زمانه، جلیل القدر، اسلم على یده ابو محفوظ معروف الکرخى؛ [۲] فرزند موساى کاظم، بهترین فرد زمانش و مردى جلیل القدر بود و «معروف کرخى» به دستش اسلام آورد». 3⃣ابن حجر عسقلانى: «کان الرضا من اهل العلم والفضل مع شرف النسب؛ [۳] (علیه السلام) از اهل علم و فضل بوده و نسبى شریف داشت». 4⃣ذهبى: «الامام السید ابوالحسن الرضا... و کان من اهل العلم والدین والسؤدد بمکان؛ [۴] امام، ابوالحسن على الرضا... داراى مرتبه اى عالى از علم و دین و بزرگى بود». او همچنین مى نویسد: «و قد کان على الرضا کبیر الشأن، اهلا للخلافة؛ [۵] مردى بزرگوار بود و براى خلافت اهمیت داشت». 5⃣خیرالدین زرکلى: «على بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق، ابوالحسن الملقب بالرضا، ثامن الأئمة الاثنى عشر عند الامامیة ومن اجلاء السادة اهل البیت و فضلائهم... ؛ [۶] على فرزند موسى کاظم فرزند جعفر صادق، ابوالحسن، ملقّب به ، هشتمین نفر از دوازده امام نزد امامیه است. او از بزرگان سادات اهل بیت و فضلاى آنان است...». 6⃣شیخ عبدالله شبراوى شافعى: «على الرضا ـ (رضی الله عنه) ـ کانت مناقبه علیّة و صفاته سنیّة... و کراماته اکثر من ان تحصى واشهر من ان تذکر؛ [۷] ـ (رضی الله عنه) ـ داراى مناقب عالى و صفات ارزشمند بود... کرامات او بیشتر از آن است که شمارش شود و مشهورتر از آن است که ذکر گردد». 7⃣عبدالله بن اسعد یافعى: «الامام الجلیل المعظم، سلالة السادة الاکارم، ابوالحسن على بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر (علیهم السلام)... احد الأئمة الاثنى عشر، أولى المناقب الذین انتسبت الامامیة إلیهم وقصّروا بناء مذهبهم علیهم؛ [۸] امام جلیل معظّم، سلاله سادات مکرّم، ابوالحسن على بن موسى الکاظم فرزند جعفر صادق فرزند محمّد باقر (علیهم السلام)... یکى از امامان دوازده گانه است، کسانى که داراى مناقب بوده و امامیه به آنان منتسب هستند و مذهب خود را بر کلمات آنان بنا ساخته اند». 8⃣احمد بن یوسف ابوالعباس قرمانى: او درباره امام رضا (علیه السلام) گفته است: «و مناقب او عالى و صفاتش جلیل و کراماتش بسیار و مناقبش مشهور است؛ او مردى کم خواب بوده و بسیار روزه مى گرفت؛ در تابستان بر روى حصیر و در زمستان بر پوست گوسفند مى نشست». [۹] 9⃣یوسف بن اسماعیل نهبانى: «على الرضا فرزند موسى کاظم فرزند جعفر صادق، یکى از بزرگان امامان و چراغان امت از اهل بیت نبوت بود، همانان که معادن علم و عرفان و کرم و مردانگى بودند؛ او عظیم القدر و مشهور بود، داراى کراماتى بود از آن جمله این که به مردى صحیح و سالم فرمود: آماده آنچه برایش چاره اى نیست باش، او بعد از سه روز از دنیا رفت». [۱۰] 🔟ابن ابى الحدید معتزلى: او مى گوید: «و از رجال ما موسى بن جعفر فرزند محمّد معروف به عبد صالح است؛ او بین فقه و دین و عمل صالح و حلم و صبر را جمع نمود، و فرزندش است، کسى که براى خلافت نامزد شده و براى او به عهد خلافت خطبه خوانده شد. او عالم ترین و سخى ترین و کریم ترین مردم در اخلاق بود». [۱۱] 1⃣1⃣محمّد امین سویدى: «کانت اخلاقه علیّة و صفاته سنیّة... کراماته کثیرة و مناقبه شهیرة لا یسعها مثل هذا الموضع؛ [۱۲] اخلاقش عالى و صفاتش جلیل بود...کراماتش بسیار و مناقبش مشهور است، به حدّى که این کتاب وسعت نقل آن ها را ندارد». 2⃣1⃣محمّد بن وهیب: «و کراماته کثیرة ـ (رضی الله عنه) ـ اذ هو فرید زمانه؛ [۱۳] کرامات او بسیار بود ـ (رضی الله عنه) ـ زیرا او یگانه زمان خود به حساب مى آمد». پی نوشت‌ها؛ [۱] الصواعق المحرقة، ص ۱۲۲ [۲] جواهر العقدین، ص ۳۵۳ [۳] تهذیب التهذیب [۴] سیر اعلام النبلاء، ج ۹، ص ۳۸۷ و ۳۸۸ [۵] سیر اعلام النبلاء، ج ۹، ص ۳۹۲ [۶] الأعلام، ج ۵، ص ۲۶ [۷] جامع کرامات الأولیاء، ج ۲، ص ۳۱۲ [۸] مرآة الجنان، ج ۲، ص ۱۱ [۹] اخبار الدول، ص ۱۱۴ [۱۰] جامع کرامات الاولیاء، ص ۳۱۱ [۱۱] شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۲۷۸ [۱۲] سبائک الذهب، ص ۷۵ [۱۳] جوهرة الکلام، ص ۱۴۳ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۳۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام رضا عليه السلام: 🔸أَجمِل مُعاشَرَتَكَ مَعَ الصَّغير و الكَبيرِ. 🔹نشست و برخاست خود را با كوچك و بزرگ، نيكو گردان. 📕مستدرك الوسائل، ج ۸، ص ۳۵۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته است 🔹ملتفت باشید! معتقد باشید! دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته است! یکی از معاودین عراقی (ایرانیان ساکن عراق) غدّه‌ای داشت و می‌ بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌ گرفت. خطرناک بود. از آقا علیه‌ السلام خواست او را شفا بدهد، شب علیها‌ السلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود؛ احتیاج به عمل ندارد». ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته [شده]، خواهر جوابش را داده است. 📕برگی از دفتر آفتاب، ص ١۶۴ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (ع) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه (ع) می‌تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. 🔹از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان واجب است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش «ولایت ولّى» می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ [۵] لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت). در حدیثی دیگر (ع) می فرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمی رسد». [۶] 🔹از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (ع) به قبول نکردن ولایت خداوند برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابیطالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸«لا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقيقَةَ الايمـانِ حَتّى تَكُونَ فيهِ خِصالٌ ثـَلاثٌ: اَلتـَفـَقـُّهُ فى الدّينِ، وَ حُسْنُ التَّقْديرِ فِى الْمَعيشَةِ وَالصَّبْرُ عَـلَى الرَّزايا».  🔹«هيـچ بنده اى به كمال حقيقى نمى رسد، تا اينكه اين در او باشد: ، اندازه و در زندگى، و بر سختی ها و ناملايمات». 📕تحف العقول، ص ۴۴۶ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸«اِجْعَلُوا لِأَنْفُسِكُمْ حَظّا مِنَ الدُّنْيا، بِاِعْطائِها ما تَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ مالَمْ يَنَلِ المُرُوَّةَ وَ لا سَرَفَ فيهِ، وَاسْتَعينوُا بِذلِكَ عَلى اُمُورِالدّينِ».  🔹براى خودتـان از قرار دهـيد، به اينكه خواسته هاى دل را از به آن بدهيد، تا حدّى كه را از بين نبرد، و در آن نباشد، و بدين وسيله، بر ، كمك بجوييد. 📕فقه الرضا عليه السلام، ص ۳۳۷ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دروغ» چه آثار زيان باری در زندگی به بار می آورد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹ششمين پيامد زيان بار آن است که، انسان با استفاده از ابزار دروغ مى تواند انجام دهد. انسان حسود، كينه توز، به واسطه مى تواند ، و يا خود را اعمال نمايد، همچنين در مورد بسيارى از ديگر، مثلا هنگامى كه كسى از او تقاضاى وام مى كند به مى گويد من خودم امروز براى زندگى وام گرفتم، يا هنگامى كه براى معرفى شخصى به او مراجعه مى كنند به خاطر و مى گويد آن شخص آدم بى اعتبارى است، در حالى كه در واقع فرد معتبرى است. 🔹هفتمين اثر زيانبار ، در علوم و ظاهر مى گردد. اگر در يك يا چند مورد دروغ بگويند، تمام تحقيقات و كتاب هاى علمى خود را از اعتبار مى اندازند، و اگر اين عمل شيوع پيدا كند اعتمادى بر تحقيقات و علوم ديگران باقى نخواهد ماند و كاروان علم و دانش بشرى متوقف مى شود. و آثار زيانبار ديگرى كه با دقت در زندگى مى توان به آن پى برد. اضافه‌ بر اين‌ آثار كه دارد، پيامدهاى سوء معنوى نيز بر مترتب مى شود كه در به آن اشاره شده است. 🔹از جمله اين كه (عليه السلام) در حديثى، را سبب دوری فرشتگان از انسان دانسته می فرماید: «اِذا كَذِبَ الْعَبْدُ كِذْبَةً تَباعَدَ المَلَكُ مِنْهُ مَسيرَةَ ميل مِنْ نَتِنِ ماجاءَبِهُ»؛ [۱] (هنگامى كه انسان بگويد به خاطر كه از عمل او برمى خيزد به اندازه يك ميل فرشته از او دور مى شود). (عليه السلام) در حديثى، را سبب محرومیت انسان را از دانسته، و مى فرماید: «اِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ الْكِذْبَةَ فَيُحرَمُ بِها صَلاةَ الْلَيْلِ، فَاِذا حُرِمَ صَلاةُ اللَيْلِ حُرِمَ بِها الرِّزْق» [۲] (گاه انسان مى گويد و از نماز شب محروم مى شود، و هنگامى كه از نماز شب محروم مى شود، از [وسيع] محروم مى گردد). 🔹 (عليه السلام) در حديثى، را مانعی در برابر قبولى بعضى از عبادات دانسته، همان گونه كه درباره روزه داران، می فرمایند: «فَاِذا صُمْتُمْ فَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَكُمْ عَنِ الْكِذْبِ وَ غَضُّوا اَبْصارَكُمْ» [۳] (هنگامى كه روزه مى گيريد، زبان را از حفظ كنيد، و چشمان خود را [از نگاه گناه آلود] فرو گيريد). اين حديث دليل بر آن است كه اين گونه اعمال از ارزش روزه مى كاهد. ديگر اين كه گفتن گاه سبب از انسان مى شود؛ چنان كه (عليه السلام) در حديثى مى فرمایند: «اِذا كَذِبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ» [۴] (هنگامى كه زمامداران بگويند باران قطع مى شود). 🔹در روايات آثار دیگری براى ذکر شده كه ممكن است دارای جنبه های معنوى، اجتماعى و ظاهرى باشد، از آن جمله روايات متعددى كه را سبب کاهش روزى انسان و و تنگدستى معرفی کرده اند. در حديثى (عليه السلام) می فرماید: «اِعْتِيادُ الْكِذْبِ يُورِثُ الْفَقْرُ» [۵] (عادت كردن به سبب فقر و تنگدستى است). (صلى الله عليه و آله) در این رابطه می فرماید: «اَلْكِذْبُ يُنَقِّصُ الرِّزْقَ» [۶] ( از روزى انسان مى كاهد). اين كاهش رزق، ممكن است از آثار زيانبار ، و يا از آثار ظاهرى و اجتماعى دروغ باشد، چرا كه را از دست مى دهد، و با از دست دادن اعتماد عمومى، فعاليت اقتصادى او محدود مى شود، و همين امر سبب و روزى او مى شود. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چاپ اول‏، ج ۳، ص ۲۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چگونه مسلمانان را به حفظ «اسرار» زندگی خویش توصيه می کردند؟ 🔹روايات فراوانى داريم كه به مسلمانان توصيه مى كند خود را حفظ كنند، چرا كه افشاى آن گاهى منشأ ، و مى گردد، و انسان مورد تهاجم افراد تنگ نظر و كينه توز واقع مى شود و او به خطر مى افتد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ سُرُورُكَ اِنْ كَتَمْتَهُ وَ اِنْ اَذَعْتَهُ كانَ ثُبُورَكَ» [۱] ( تو مايه سرور و تو است، به شرط آن كه آن را كنى، و اگر آن را كنى [اى بسا] مايه هلاك تو مى شود). 🔹 (علیه السلام) در تعبير ديگر مى فرمايد: «سِرُّكَ اَسيرُكَ فَاِنْ اَفْشَيْتَهُ سِرْتَ اَسيرَهُ» [۲] ( تو اسير تو است، اگر آن را افشا كنى تو اسير او مى شوى). حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «صَدْرُ الْعاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» [۳] ( صندوق سرّ او است). (علیه السلام) در حديثى می فرماید: «سِرُّكَ مِنْ دَمِكَ فَلا يَجْرِيَنَّ مِنْ غَيْرِ اَوْداجِكَ» [۴] ( تو به منزله است، كه فقط بايد در رگ هاى تو جارى باشد). 🔹در حديث پرمعنايى از (عليه السلام) نقل شده كه نمى تواند مؤمن باشد، مگر اين كه سه خصلت در او وجود داشته باشد: سنتى از پروردگار، و سنتى از پيامبر و سنتى از ولىّ او؛ سپس مى فرمايد: «فَسُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ كِتْمانُ سِرِّهِ قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ اَحَداً اِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول»؛ [۵] ( است و اسرار غيب را بر كسى فاش نمى كند، مگر براى رسولانى كه آنها را [براى حفظ اسرار غيب] پذيرفته است). سپس سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را مدارات (نرمی و مهربانی) با مردم، و سنت ولىّ او را صبر در برابر مشكلات مى شمرد. 🔹حتى در بعضى از روايات توصيه شده كه همه زندگى خصوصى خود را حتى به نگوييد، چرا كه ممكن است روزى ورق برگردد و آن دوست، تو شده، و به و ريختن آبرو بپردازد. (علیه السلام) مى فرمايد: «لا تَطَّلِعْ صَدِيقَكَ مِنْ سِرِّكَ اِلاّ عَلى مالَوْ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ عَدُّوكَ لَمْ يَضُرْكَ، فَاِنَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُّواً يَوْماً ما» [۶] ( را بر آن مقدار از آگاه ساز، كه اگر را از آن آگاه سازى به تو زيانى نرسد، چرا كه دوست ممكن است روزى دشمن شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۴۰۲، قصار۶۵. [۲] همان، ص ۴۰۳، قصار ۸۰. [۳] نهج البلاغة، للصبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۴۶۹، قصار۶. [۴] أعلام الدين فی صفات المؤمنين‏، ديلمى، مؤسسة آل البيت، قم‏، ‏چ۱، ص۳۰۳. [۵] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، چ۱، ج۱، ص۸۲. [۶] الأمالي، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، چ۶، ص۶۷۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel