💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین124 جملات کوتاه و کوبنده بنویسید که با #طرف شروع شده باشد. طرف روز شهادت عروسی گرفته و مشرو
یا رئوف یک زن و شوهر اسپانیایی را در صحن امام رضا علیه السلام می‌بینید که در هتل شما اتاق گرفته اند. یعنی هم هتلی هستید. مثل همسر، همراه، همبرگر🤔 نه. همبرگر نه. خانوم جوانی همبرگری را از کیفش در می‌آورد به بچه شما می‌دهد و بچه شما از شما اجازه می‌گیرد که همبرگر را بگیرد. پدربزرگ بچه می‌گوید بگیر باباجان همین همبرگردی که دوست داری دیگه بالام جان. این بالام‌جان را از فیلم شهید بابایی یاد گرفته. همینجور که دارند زیارت امین الله می‌خوانند و باد خنک از جانب خوارزم وزان است یکهو صحبت شما می‌رود سمت فیلم و رسانه و اینها. شما هم ماشالا همیشه در همه‌چیز ادعای فضل دارید و واقعا هم جای تأسف دارد که یک چیز را مثل آدم نرفته‌اید درش استاد بشوید...القصه؛ مدام از اثر رسانه می‌گویید و اینها. که مثلا رسانه های جهان ذهن ها را مخدوش کرده‌اند و ...یعنی مثل چییی دارید ادعای فضل می‌کنید. کسی هم نیست ضایعتان کند همینجور دارید ...بللههه. داشتم می‌گفتم. باد از روی گلهای سرخ می‌وزد و برگهای گلها تکان می‌خورد. بویش مدهوشتان کرده. نور گنبد تلألو عجیبی دارد. زن و شوهر هر دو فارسی بلدند. زن می‌گوید چند وقت پیش که در رسانه‌ها می‌گشتیم به خبر کشته شدن دو کشیش رسیدیم که اینجا کشته شدند. مرد اصلاح می‌کند که دو روحانی و با دستش دور سرش عمامه می‌کشد. زن می‌خندد و دندانهای ارتودنسی شده‌اش پیدا می‌شود. زن جوانیست و این سیم‌ها نتوانسته به زیباییش آسیب چندانی برسد. در واقع علف باید به دهان بزی شیرین بیاید ما چه ‌کاره‌ایم. خانم جوان اسپانیایی می‌گوید آن روز خیلی اوقاتمان تلخ شد. البته این را اسپانیایی می‌گوید که خب من بلد نیستم به اسپانیایی اوقاتمان تلخ شد چه می‌شود...ولی عجالتا همین را از من قبول کنید...مرد، اوقاتمان تلخ شد را که می‌گوید گلویش سنگین می‌شود. زن چشمش تر می‌شود و مرد توضیح می‌دهد که پدر پنه‌لوپه کشیش بوده و یک روز چند دزد مست می‌آیند خانه‌شان و او را می‌کشند. ماجرایتان ادامه دارد و بحثتان گل انداخته تلویزیون های حرم دارد تصاویر دعا را نشان می‌دهد. تصویر کمی اعوجاج پیدا می‌کند که پدرتان به شما می‌گوید بلند شو ببینم کنترل تلویزیون حرم زیر تو نیست. و شما می‌خندید. واقعا که. در این مکان مقدس جای این شوخی‌هاست. واقعا که. شوهر شما در ادامه تایید صحبتهای شما می‌گوید، دشمن تازگی ها به حرم این آقا خیلی توجه می‌کند. از هر حربه‌ای برای آسیب زدن به جایگاه امام استفاده می‌کند. جدیدا هم فیلم هالی اسپایدر را ساخته اند...مرد اسپانیایی با لبخند جواب می‌دهد: هِی مَن...یعنی آهای مرد...دنیا فهمیده که همه چیز به دست امام معصوم شما شیعیان باید اداره شود. این که می‌بینید دارند امام رضا را در اذهان خراب می‌کنند تکه ای از یک جورچین است.(واقعا که...یک اسپانیایی می‌گوید جورچین آنوقت تو می‌گویی پازل. حتما موقع ناهار دو تا بشقاب هم سیرت نمی‌کند. فقط بخور و بخواب...حیف نان). اینکه می‌بینید سرود سلام فرمانده را می‌زنند هم تکه‌ای دیگر از این پازل است.(چه توقعی داشتی. اسپانیایی است ممکن است گاهی حواسش نباشد و واژه انگلیسی استفاده کند). حالا این صحنه توی حرم را یک بار دیگر با زبان خودتان بنویسید. با شخصیت های جدید و حالت و رفتار آدمهای جدید. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344