🔰ابن أبى سيف مداينى به روايت از أصحابش مرا گفت كه محمّد بن أبىبكر چون شنيد كه على (علیه السّلام) مالك أشتر را به مصر مىفرستد بر او گران آمد و على (علیه السّلام) پس از مرگ مالك أشتر به محمّد بن أبىبكر نوشت:
🔻سلام بر تو، خبر يافتم كه ملول شدهاى از اينكه مالك أشتر را به قلمرو تو فرستاده بودم. اين كار من بدان سبب نبود كه بگويم كه تو در امر جهاد كندى مىكنى يا آنكه مىخواستهام كه تو در كارها كوششى بيشتر نمايى، اگر آنچه در قبضه فرمانروايى داشتى از تو گرفتم تو را به جايى فرستادم كه حكومت بر آن تو را آسانتر است و تو آن را خوشتر خواهى داشت.
🔻جز اين نيست كه مردى را كه به امارت مصر فرستاده بودم، مردى بود از نيكخواهان ما، سختكوش در برابر دشمن ما. أمّا روزگارش به پايان رسيد و مرگ خود بديد. ما از او خشنوديم، خدا از او خشنود باد و ثوابش مضاعف كناد و به جايى نيكو بازگرداناد.
🔹پس تو به سوى دشمن بيرون شو و آماده پيكار باش و مردم را به حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت راهنماى. خدا را فراوان ياد دار و از او فراوان يارى بخواه و بترس از او تا مهمّات تو را كفايت كند و تو را در كارى كه به عهده تو نهادهام يارى رساند. خداوند ما را و تو را يارى كند تا به آنچه جز به رحمت او نتوان رسيد، برسيم.
و السّلام.
ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي
📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 96 و 97
#کتاب
#الغارات
#ابراهیم_بن_هلال_ثقفی
@Arshiv_Gholam