نجوم ریاضی، معتبر است. نجوم احکامی، نامعتبر است. این حدیث در وسائل است: عبد الملک بن اعْین می‌آید خدمت امام صادق علیه السلام. عبد الملک برادر زُراره است و خودش هم از راویان بزرگ و مرد عالمی است. او نجوم خوانده بود و به همین جهت به این چیزها عمل می‌کرد. کم کم احساس کرد برای خودش مصیبت درست کرده؛ مثلاً از خانه بیرون می‌آید، یک وقت می‌بیند که امروز قمر در عقرب است، اگر بروم چنین خواهد شد، یک روز می‌بیند فلان ستاره از جلویش درآمد. کم کم خود بیچاره‌اش احساس کرد که دست و پایش به کلی بسته شده است. روزی آمد خدمت امام صادق علیه السلام و عرض کرد: یاابن رسول الله! من به نجوم احکامی مبتلا شده‌ام‌ [1]. من کتاب‌هایی در این زمینه دارم و کم کم احساس می‌کنم که مبتلا شده‌ام، اصلاً گرفتار شده‌ام و تا به این کتاب‌ها مراجعه نکنم در هیچ کاری نمی‌توانم تصمیم بگیرم. تکلیف من چیست؟ امام صادق با تعجب فرمود: تو از اصحاب ما، تو راوی روایات ما به این چیزها عمل می‌کنی؟! بله یا ابن رسول الله. فرمود: الآن بلند شو برو منزل؛ به محض رسیدن، تمام این کتاب‌ها را آتش بزن، و دیگر نبینم که حتی به یک کلمه از این حرفها عمل کرده‌ای. علی رغم یک سلسله روایات که در این زمینه هست، ما یک سلسله روایات دیگر داریم که در تفسیرالمیزان در ذیل یکی از آیات سوره فصّلت (فی ایامٍ نَحِساتٍ) [2] ذکر شده است. از مجموع روایاتی که از اهل 1- البته نجوم ریاضی غیر از نجوم احکامی است. اشتباه نشود، دو نجوم داریم. نجوم ریاضی یعنی حساب خسوف و کسوف و امثال اینها، و جزء ریاضیات است. نجوم احکامی است که بی‌اعتبار است. 2- فصلت/ 16. بیت اطهار رسیده است این مطلب استنباط می‌شود که این امور یا اساساً اثر ندارد و یا اگر هم اثر دارد توکل به خدا و توکل به پیغمبر و اهل بیت پیغمبر اثر اینها را از بین می‌برد. بنابراین یک مسلمان، شیعه واقعی، در عمل به این امور اعتنا نمی‌کند؛ اگر می‌خواهد به مسافرت برود، صدقه بدهد، به خدا توکل کند، به اولیای خدا توسل بجوید و به هیچ یک از این امور اعتنا نکند. از همه بالاتر این است که شما ببینید در تاریخ پیغمبر و ائمه اطهار آیا یک دفعه هم اتفاق افتاده که خود آنها به این مسائل عمل کنند؟! «سیره» یعنی چنین چیزها. آیا آنها در منطق عملی خودشان از این‌جور امور استفاده کرده‌اند یا نه؟. استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، صص 74 و 75 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402