💥 و پرواز با فيل گِلى ❕مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را روايت: قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟ فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني. : تعريف كرد كه: را ديدم كه با گِل يك ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم. : ١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته ٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد که نقل فوق سندا است ، چرا که این روایت از سوی سه راوی به نامهای ؛ « احمد بن منصور الرمادی _ شاذان بن عمر _ مره بن قصبیه بن عبد الحمید » نقل شده است هر سه مهمل و مجهول هستند . 📚تنقیح المقال ج 34 ص 317 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 399 🔸از ضعف سندی هم که بگذریم ، این روایت امر غیر ممکنی را ممکن نمی کند. حضرت مسیح نیز شبیه آن را انجام می داد چنان که خداوند از او نقل می کند که می گفت ؛ « من از گل ، چیزی به شکل می سازم ، سپس در آن می دمم و به فرمان خدا پرنده ای می گردد » ( آل عمران 49) 👌 در روایات ما آمده است که خداوند به امامان گرامی تمام انبیاء را داده است و آنان قادر بر انجام معجزات انبیاء گذشته بوده اند . 📚بحار الانوار ج27 ص29 باب 13 انهم یقدرون علی جمیع معجزات الانبیاء و ج26 ص159 باب 12 انهم اعطوا ما اعطاه الله الانبیاء ❕کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى معناست، مثل اينكه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى آنكه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد). ❕بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل نمى باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد . 📚پیام قرآن ج 7 ص 270 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman