👇 ❕بر این اساس ، على عليه السلام خطاب به ابن عباس در آن زمان كه او را براى سخن گفتن با خوارج فرستاد روش استدلال در برابر آنان را به او ياد مى‏ دهد و مى ‏فرمايد: به آيات متشابه قرآن كه ممكن است تفاسير مختلفى براى آن داشته باشند احتجاج نكند، بلكه با سنّت كه بسيار شفاف و روشن است‏ . 🔸« با آيات قرآن با آنها بحث و محاجّه نكن، زيرا (بعضى از آيات) قرآن تاب معانى مختلف و امكان تفسيرهاى گوناگون دارد تو چيزى مى ‏گويى و آنها چيز ديگر (و سخن به جايى نمى‏ رسد) ولى با سنّت صريح (پيامبر) با آنها گفت ‏وگو و محاجه كن كه راه فرارى از آن نخواهند يافت (و ناچار به تسليم در برابر آن هستند).» 📚نهج البلاغه خطبه 77 👌چنان که گفتیم ، اين يك واقعيت است كه بعضى آيات قرآن متشابه‏اند كه آنها را مى‏ توان بر معانى مختلف و گاه متضاد حمل كرد در حالى كه آيات محكمات و غير متشابه را مى ‏توان تفسير كرد؛ ولى افرادى كه دنبال اغراض خاصى هستند بدون مراجعه به آيات محكمات، آيات متشابه را بر اهداف انحرافى خود تطبيق مى‏كنند؛ مثلًا قرآن مجيد در آيه 22 و 23 سوره قيامت مى‏ فرمايد: «؛ (آرى) در آن روز صورت‏هايى شاداب و مسروراند و به (الطاف) پروردگارشان مى‏ نگرند» گروهى اين آيه را چنين تفسير كرده ‏اند كه روز قيامت خدا را با چشم سر مى‏توان ديد در حالى كه قرآن در آيه محكمش مى‏ گويد: «چشم‏ها او را نمى‏بينند». ( انعام 103)و در داستان موسى پس از آن كه عرضه داشت: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببنيم» فرمود: «هرگز مرا نخواهى ديد». ( اعراف 143) 👌قرآن محكمات و متشابهات دارد؛ يعنى آياتى كاملًا روشن و آياتى كه ممكن است معانى مختلف براى آن ذكر شود. هرگاه اين آيات در كنار هم چيده شود عربى مبين است و مفاهيمى كاملًا روشن دارد؛ مثلًا آيه « «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ حكم تنها از آنِ خداست» ( یوسف 40) هنگامى كه در كنار آيه شريفه «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِها» ( نساء 35) گذارده شود معلوم مى‏ شود كه معناى حاكميت و داورىِ خدا اين است كه هركس مى‏ خواهد حكميت كند بايد طبق قرآن و فرمان خدا باشد و لازم نيست خداوند درباره هر قضيه شخصيه ‏اى آيه‏ اى نازل كند. ❕ولى بيماردلان و كسانى كه به تعبير قرآن «الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ» مى‏باشند متشابهات را مى‏ گيرند و محكمات را رها مى ‏كنند و آيات قرآن را مطابق ميل و خواسته نادرست خود تفسير مى‏ نمايند. ❕به همين دليل امام عليه السلام به ابن عبّاس مى‏ فرمايد: «براى رهايى از بحث‏هاى منافقان و كوردلان به سراغ قرآن نرود، زيرا بحث‏هاى دامنه‏ دارِ محكم و متشابه پيش مى ‏آيد و آنها كه فقط به دنبال متشابهات اند به خواسته خود مى‏ رسند». 👌مى‏ دانيم خوارج آيه شريفه «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّه» ( یوسف 40) را بهانه كرده بودند و مى‏ گفتند حكميت كه على عليه السلام در مقابل شاميان آن را پذيرفته بر خلاف اين آيه است، زيرا اين آيه حكميت را فقط براى خدا مى‏ داند. در حالى كه مى‏دانيم آيه ناظر به اين معنا نيست و حاكميت خداوند را در احكام كلّى بيان مى‏كند نه موارد جزئى و شخصى و تطبيق آن كليات بر موارد شخصى بايد به وسيله حكمين انجام گيرد؛ ولى آنها بر پندار باطل خود اصرار داشتند اما اگر ابن عباس مثلًا به حديث معروف‏«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ» ( بحار الانوار ج 10 ص 450 ) یا حديث‏ «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» ( همان ج 23 ص 103) که از پيغمبر اكرم به طور مسلم نقل شده استدلال كند، ديگر آنها نمى‏ توانند پاسخى به آن بگويند. 📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 430 👌خلاصه آنکه ، آیات متشابه با رجوع به آیات محکم ، تفسیر روشنی و بدیهی دارد و به هیچ عنوان نمی توان ادعا کرد که قرآن مبهم است ، اما چون خوارج چشمان خود را بر روی حقیقت بسته بودند ، علی علیه السلام به ابن عباس توصیه می کند که با قرآن با خوارج محاجه نکند ، زیرا آنان به دنبال فتنه افکنی بودند و بر آیات متشابه تکیه می کردند و هیچگاه تن به حقیقت نمی دادند . 👌در رابطه با فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن و راسخان در علم که آگاه به تاویل آیات قرآن و آیات متشابه هستند ، دو پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/1543 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6302 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht