پاسخی به جوابیه وهابی پیرامون تقیه در اصول و محکمات اسلام 🤔 ❓تحريف سخنان ما توسط كانال شيعه اين آخوند به عمد يا ناخواسته و ناشیانه سخنان ما را تحريف ، و شروع كرده به پاسخ دادن به چیزی که ما مطرح نکردیم . این آخوند اقدام به اثبات مشروعیت تقیه کرده و مثال حضرت عمار را زده که ایشان برای حفظ جانش تقیه کرده در حالیکه ما مشروعیت تقیه را قبول داریم و انسان میتواند در هنگام خطر بگوید من کافرم . اما بحثی که ما مطرح کردیم بحث امکان کتمان اصول و محکمات دین است آیا کسی میتواند بگوید در دین اسلام، نماز فرض نشده ؟ آیا کسی میتواند بگوید در اسلام حج فرض نشده ؟ قطعاً خیر . فرض کنید شخصی توسط کفار أسیر میشود این شخص میتواند با تقیه بگوید من نماز و حج و دین اسلام را قبول ندارم و انجام نمیدهم . امکانش وجود دارد زیرا این مسئله قلبی است و قابل کتمان . اما نمیتواند با تقیه بگوید نماز و حج در اسلام فرض نشده زیرا این مسئله جزو بدیهیات متون قرآن و سنت است و اگر چنین چیزی بگوید به او میخندند لذا مسئله فرض بودن نماز و حج در اسلام قابل کتمان نیست شما اگر شیعه باشید در مقابل اهل سنت میتوانید تقیه کنید و بگویید اعتقادى به امامت نداريد و اعتقاد خود را كتمان كنيد اما نميتوانيد بگویید امامت در مذهب شیعه نیست چون امامت جزو بدیهیات کتب شیعه است واگر چنین چیزی بگویید به شما میخندن پس تا اینجا ثابت شد تقیه وکتمان در اعتقاد قلبی امری ممکن است و اشکالی ندارد اما سؤال اينجاست كه امام جعفر صادق در پاسخ به سوال زیدیه فرمودن: در اهل بيت امامى واجب الاطاعة وجود ندارد دقت کنید : امام جعفر نفرموده من اعتقادی به امامت ندارم بلکه فرمودن در ما اهل بیت، امامی وجود ندارد این یعنی امامت ائمه در قرآن و سنت پیامبر مطرح نشده لذا قابل کتمان بوده امامت مسئله ای پنهان از مسلمانان بوده و قابل کتمان آيا امام جعفر صادق ميتوانست بگوید در اسلام نماز فرض نشده ؟ قطعا خیر چون نماز به صورت متواتر فرض شده اگر پیامبر نام دوازده امام از اهل بیت را تبلیغ کرده بود آیا این مسئله قابل کتمان بود ؟ قطعا خیر . همانند وجوب نماز و حج که به هیچ عنوان قابل کتمان نیست وامری مشهور است ❗️❗️ 💠💠 👌ما در نمایه ذیل پاسخی به وهابی دادیم که مدعی شده بود امام صادق علیه السلام در امر امامت تقیه کرده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4059 👌حال وهابی در پاسخ ما نکاتی مطرح کرده است که بررسی می کنیم : 1⃣وهابی گفته است که ما اصل تقیه را پذیرفته و به آن اعتقاد داریم . باز همین قدر جای شکرش باقی است که با روشنگری های صورت گرفته او چاره ای جز این نداشته که تقیه را بپذیرد و در این مساله با امام خود ابن تیمیه مخالفت کند چرا که ابن تیمیه تقیه را مصداق کفر و نفاق می داند و شیعه را به سبب اعتقاد به تقیه کافر و منافق می داند و می نویسد : " رافضه ( شیعیان ) شبیه سامری هایند که بدترین قوم یهودند . یکی از کارهای شیعیان تقیه و اظهار خلاف آنچه در باطن است . ... اساس و آغاز رافضه از زندقه و الحاد است , دروغگویی عمدی میان آنها فراوان دیده می شود چنان که خودشان به این موضوع اعتراف کرده و گفته اند تقیه دین ماست . تقیه آن است که شخصی با زبان چیزی بگوید که در قلب خود خلاف آن را اعتقاد دارند . و این همان دروغگویی و نفاق است " " أما الرافضة فأصل بدعتهم عن زندقة وإلحاد وتعمد الكذب كثير فيهم وهم يقرون بذلك حيث يقولون ديننا التقية وهو أن يقول أحدهم بلسانه خلاف ما في قلبه وهذا هو الكذب والنفاق " 📚منهاج السنه ج ١ ص ٣٧ 2⃣ وهابی می گوید اصول و محکمات دین قابل تقیه نیست و مثلا کسی نمی تواند تقیه کند که بگوید نماز و روزه در اسلام واجب نشده است ❗️ 👌او توجه ندارد که ملاک تقیه خوف و ضرر است و هرگاه خوف و ضرر باشد , جای تقیه است چه در اصل وجودی اصول و چه در اعتقاد به آن اصول . ❕مثلا انسان ممکن است در جمعی گرفتار شود که معتقدند امر به معروف و نهی از منکر در اسلام نیست و آیات و روایاتی که از این فریضه سخن به میان آورده همه جعلی و تحریف شده اند و انسان نیز اگر در جمع آنان از ضروری و فرض بودن امر به معروف و نهی از منکر سخن گوید مورد آسیب و ضرر آنان واقع می شود , در این صورت تکلیف چیست ❓ 👌با توجه به آنکه ملاک تقیه خوف و ضرر است و این ملاک در مثال مذکور مصداق پیدا می کند , انسان می تواند منکر ضروری بودن دو فریضه مذکور شود و تقیه کند تا از گزند آنان در امان باشد . 💠ادامه 👇