🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق#66
_خدایا به من صبر ایوب بده من از دست این دختره چیکااااار کنم؟؟
بعد بع طرف من چرخید و ادامه داد:
_باشه قبوله اما یه روز تو روی تخت میخوابی یه روز من اوکی؟
اول خواستم لجبازی کنم اما دلم براش سوخت
برای همین سری تکون دادم و گفتم:
_قبوله
ِآرشام _خب امشب رو من روی تخت بخوابم
با جدیت سرم رو به نشانه مخالفت تکان دادم و گفتم:
_نه نمیشه من امروز خیلی خسته ام من میخوابم
با کلافگی سری تکون داد و همونطوری که خمیازه میکشید
یه بالشت و ملافه برداشت و از اتاق خارج شد
لبخند پیروزمندانه ای زدم و با خوشحالی به طرف تخت رفتم
روی تخت دراز کشیدم و با فکر به امروز به خواب رفتم ....
صبح با سروصدای شدید مهران و آرشام از خواب بیدار شدم
خمیازه ای کشیدم و بعد از یه حموم سرپایی ،
لباس مرتب پوشیدم و از اتاق بیرون آمدم
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀