عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #80 بنیتا که معلوم بود از حرفم خوشش اومده بود گفت: _مرسی گلم شما
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 مهران هم زنگ زد و بهتون گفت شما هم قبول کردین و اومدین وقتی از در اتاق وارد شدین مطمئن شدم که آدمای قابل اعتمادی هستین از اونجایی که خودم هم تو ایران به دنیا اومدم هم وطن های خودم رو بهتر میشناسم (تو دلم بهش خندیدم ببین برای اینکه شراکتش رو قبول کنیم چه دروغ هایی میگه) سعی میکنه ازمون تعریف کنه تا ازش خوشمون بیاد قبل از اینکه من به عنوان پلیس مخفی تو این باند انتخاب بشم سرهنگ یکم درباره ی این باند تو جلسه توضیح داده بود میگفت که مدارک کافی داریم...... که به عنوان پخش کننده های مواد مخدر دستگیرشون کنیم اما گفت بهشون شک کردیم و به احتمال زیاد کار خطرناک تری انجام میدن و با مواد مخدر خودشون رو استتار کردن که خلاف اصلیشون مشخص نشه....... سرهنگ میگفت که باید دو نیروی دیگه انتخاب کنیم که تو این باند نفوذ کنن بگن که اهل ایران هستن و تو ایران مواد میفروشن تا با اون باند شراکت کنن و از کارشون سردربیارن رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀