عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #234 کنترلم رو از دست دادم و رو تخت افتادم.... آرشام خنده ی بدجنس
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 بعد سریع در رو بستم..... آرشام انگار که توقع نداشت این حرف رو ازم بشنوه سریع از جا برخاست و به طرف کمد اومد و گفت: _چی. ؟چی گفتی؟ با خنده گفتم: _همونی که شنیدی آرشام_باشه پس منم الان میرم پیش بنیتا خانم اونوقت میبینم خروس غرغرو کیه سریع از اتاق بیرون اومدم و با اخم گفتم: _عه عه نه بابا پس اینطور میخوای بری پیش بنیتا خانم آرشام لبخند بدجنسانه ای زد .... همونطوری که بهم نزدیک میشد با اخم گفت: _خروس غر غرو کیه؟ فهمیدم نقشه اش این بود که منو از اتاق بیرون بکشه سرم رو پایین انداختم و لب پایینم رو از خجالت به دندون گرفتم میخواستم ازدستش فرار کنم ...... رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀